2008-10-07
فیلتر (Nostalgia Version) +
دانش آموز گرامي
دسترسي به اين مرکز سمپاد امکان پذير نميباشد (1)
این بالایی رو یادتونه؟! حالا پایینی رو نگاه کنید:
کنکوری گرامي!
دسترسي به اين دانشگاه امکان پذير نميباشد
این وضع امروز منه!
پ ن:
1- برگرفته از وبلاگ گروهی سمپادیا (3 سال پیش) – هعی روزگار..
یک سوال فنی:
چرا این صفحه 350 KB حجمشه؟!! محمدخان، همه که مثل شما با تکنولوژی روز به اینترنت وصل نیستند.. هوای ما رو هم داشته باش!
ضمیمه:
1- دوست نویسنده من، کوتاه تر بنویس.. تا همه مطالبت رو همیشه بخونم ..
2- پاسخ هر نظر در مطالب من، در زیر همان نظر نوشته شد! لطفا از همان جا جوابتان را بخوانید.. ممنون
12 نظر
به جون خودم اشتباه شد ! اقا سعيد پاكش كنيد ! اين مال متن ياسمن بود ! شرمنده !
—
پاسخ:
مشکل ورد پرس بود.. خوب.. خودش رفت سر جاش!!!!
دانشگاه كه كشك نيست . هر كي بخونه ميره . هر كي هم نميخونه نميره … !
حالا منم يه نكته اي بگم ؟ همه طولاني نمينويسن . شما يه مقدار زياد كوتاه مينويسين :دي
پ.ن : اسم داداش منم سعيد هست !!!!! داداش من پيشم نيست . تهرانه . جون خودش داره درس ميخونه ! :)) نه پسر خوبيه . كسي كه مهندسي شيمي صنعتي شريف ميخونه كه پسر بدي نيست ؟( بهش نگين پررو ميشه )
ايشا.. شما هم مثه داداش من موفق باشين .
—
پاسخ:
نیست دیگه.. یعنی نباید باشه!
این قدر سهمیه به خیک این ابر رایانه سازمان سنجش بستن که بیچاره باگ می ده.. 1400 عمران تهران و 4000 تهران قبول شد، البته منطقه 2!
کوتاه بنویسید بهتره.. قلَّ و ما دلَّ نشنیدی؟
خوش به حال داداشت.. هر چند من شیمی دوست ندارم!
آخی! خدا به داد ما برسه سال دیگه
—
پاسخ:
فعلا خدا امسالا به داد ما برسه! فعلا نوبت ماست!:دی یهو دیدی دکتر در یک تصمیم ضربتی کنکور رو ور داشت:دی
ان شالله ایرانسل هم در عرصه سمپاد و دانشگاه ها شرکت کنه، بلکه یه فرجی بشه!
—
پاسخ:
بخش خصوصی که هست، فرج هم شده.. یه سر برو دانشگاه آزاد سر و وضع دانشجونماهاشو ببین…
دلم گرفته… خیلی…!
از همه جا از همه کس !
خیلی وقت بود نیومده بودم اینجا… چون نمی خواستم بیام اینترنت. نمی خواستم بیام تا یاد خیلی چزا و خیلی کسا نیفتم.
تا یاد خاطره هام نیفتم خاطره هایی که خیلی کم بود ولی خیلی واسم با ارزش.تموم شدن اما نمیدونم چرا نمیگم حیف، هیچی ازشون نمونده شاید هیچی از منم نمونده باشه. ولی اونی که روشن و واقعیت اینه که جای خیلیا عوض شده.و منم چه بخوام چه نخوام باید عادت کنم.سعی کردم نشد،نمی تونم،دیگه نتونستم بیشتر از این خودمو کنترل کنم…
پ.ن : ببخشید آقای saeed که نظرم هیچ ربطی به پستتون نداشت اگه خواستین پاک کنین، فقط می خواستم یه کم آروم شم!باور کنین خیلیم جلو خودمو گرفتم!
پ.ن2:لعنت به کنکور،لعنت به پیش ،لعنت به عذاب وجدان،و لعنت به…!
پ.ن 3:حالم از خودم بهم می خوره!
پ.ن4:چیو می خوام بفهمم وقتی همه چیو فهمیدم؟!
دلم گرفته… خیلی…!
از همه جا از همه کس !
خیلی وقت بود نیومده بودم اینجا… چون نمی خواستم بیام اینترنت. نمی خواستم بیام تا یاد خیلی چزا و خیلی کسا نیفتم.
تا یاد خاطره هام نیفتم خاطره هایی که خیلی کم بود ولی خیلی واسم با ارزش.تموم شدن اما نمیدونم چرا نمیگم حیف، هیچی ازشون نمونده شاید هیچی از منم نمونده باشه. ولی اونی که روشن و واقعیت اینه که جای خیلیا عوض شده.و منم چه بخوام چه نخوام باید عادت کنم.سعی کردم نشد،نمی تونم،دیگه نتونستم بیشتر از این خودمو کنترل کنم…
پ.ن : ببخشید آقای saeed که نظرم هیچ ربطی به پستتون نداشت اگه خواستین پاک کنین، فقط می خواستم یه کم آروم شم!باور کنین خیلیم جلو خودمو گرفتم!
پ.ن2:لعنت به کنکور،لعنت به پیش ،لعنت به عذاب وجدان،و لعنت به…!
پ.ن 3:حالم از خودم بهم می خوره!
پ.ن4:چیو می خوام بفهمم وقتی همه چیو فهمیدم؟… می خوام خودمو گول بزنم.
—
پاسخ:
منم از این وبلاگ خاطراتی دارم، بدهاش بیشتر از خوباش.. حالا دیگه سعی می کنم دیگه خاطرات بد تکرار نشه..
آشناي غريب، خيلي مشتاق بودم بدونم كي هستي.
سعيد، اگر تو سعيد خودمون هستي، من باور نمي كنم تو هموني!! اصلا… نه نوشته هات… نه برخوردت…
نمي دونم، شايد من يادم رفته، اما تو همه ي اين مدت احساس مي كردم بچه هاي سمپاديا قبلا خيلي رابطه شون با هم بيشتر بود… حالا شايد همه بزرگ تر شدن، شايد همه پير تر شدن، شايد همه كلي عوض شدن…
اما من وقتي ميام اينجا، تنها كسي كه از قبلي ها مي شناسم، نوشته هاش و برخورداش رو، نيماست…
و من واقعا هيچي از خاطرات بد سمپاديا يادم نيست…
چه خاطره ي بدي داريد؟!
—
پاسخ:
من عوض شدم یه کمی..
خاطره بد؟! نظر خودت چیه؟ هیچی یادت نیست؟
” چرا این صفحه ۳۵۰ KB حجمشه؟!! محمدخان، همه که مثل شما با تکنولوژی روز به اینترنت وصل نیستند.. هوای ما رو هم داشته باش!:
دردسر قالب زیبا همین است !
—
پاسخ:
یه گشتی تو سایتهای زیر بزن .. یه قالب سبک و زیبا ور دار:
noupe.com
smashingmagazine.com
بله ديگه هر كه طاووس خواهد جور هندوستان كشد كه بعد پاسخنامه اش رو دستكاري كنن!
اين 3000و4000 ها كه ميگي بچه هاي گروه ما هستن؟
آره خدايي اش پست هاي كوتاه بهتره!
اي بابا بحث گذشته ها رو پيش نكشين ديگه!
ولي نه واقعا، خيلي ها عوض شدن. يعني همه ! اون موقع نويسنده هاي سمپاديا 2 ،دوم و سوم راهنمايي بودن به محض اين كه پات رو بذاري دبيرستان عوض مي شي ! حالا بعضي ها بيشتر بعضي ها كمتر!
—
پاسخ:
نه! بچه های ما نیستند.. ولی سمپادی اند..
محیط دبیرستان آدما رو عوض نمی کنه.. جو دوستانه که این کار رو می کنه.. فک کنم البته..
na Saeed man vaghean yadam nist. khAli kamrang 1 dava bAne khodam o Nima ro yadame. chera vaghT sampaDa Dge nabud bIad be jIe tamame khuBash, va in hame chiz ke az tak taketun yad gerFte budam, baDasho yadam negah midashtam? hich tazmini nabud 2bRe ra Bofte…
mishe vasam tarif konin az baDash?
—
پاسخ:
سر فرصت برات تعریف می کنم…
يه سري ش رو زنگ زدم صبا و فريال واسه م تعريف كردن.
اما بخش خيلي بزرگي ش رو يادم نيست..
فكر كنم نيما هم دوست نداشته باشه تعريف كنه!!
حتما واسه م تعريف كن لطفا…
به نظر من هم دبيرستان كه مياي واقعا همه چي ت عوض مي شه…
من كه كسي رو نديدم كه اين اتفاق واسه ش نيفته. حتي كسايي كه دوستاشون هنوز همون آدما هستن…
تازه، من فهميدم كه چقد اون موقع ها بچه بوديم… ايشالله 3 سال ديگه هم ميام اينجا و مي گم چقدر 3 سال پيش بچه بوديم…
خيلي عجيبه..
خيلي واسه م سخته كه فكر كنم آدمايي كه اون روزا با اطمينان مي تونم بگم شناخت متوسط خوبي از هم داشتيم رو ديگه نمي شناسم!!!!
—-
پاسخ:
من هم! ولی فکر کنم روندش تند تر بشه.. شاید به جای 3 سال دیگه، 2 سال دیگه بیایم بگیم چقد بچه بودیم!
4 – من دوست دارم تعریف کنم اما همه بهم میگن یه عادت بد داری … خیلی ناراحتیاتو نمیگیو تو خودت میریزی …
3 – سعید سعیده! جنس همون جنسه :دی
2 – سایت خیلی سنگینه ! قبول دارم … ولی فقط قبول دارم … چون مثکه من اینجا زیاد کاره ای نیستم !
1 – کنکور سخته … ولی دانشگاه سختتر!
0 – دلگیری . سختی . رنج . تحمل . از بلا به سوی صبر و نماز پناه ببرید! خدا
—
پاسخ:
4- منم مث تو!
3- آره دیگه! وگرنه شناسنامه مو عوض می کردن:دی
2- منم مث تو!
1- :((
0- دارم امتحان می کنم..