گریه می كنید ، فكر هم بكنید.
زمانی كه بچه بودم وقتی كه محرّم میشد ، وسایلم را جمع می كردم و می گذاشتم جلوی در خانه. هر شب بیرون از خانه بودم. با دسته می رفتم و زنجیر می زدم.
كمیبزرگتر شدم . دسته رفتنم هنوز سر جایش بود ولی در بعضی مجالس هم می رفتم. گاهی هم گریه می كردم.
محرّم ها به همین شیوه گذشت تا رسیدم به سال دوم راهنمایی . معلم تاریخمان برای تكلیف گفت كه برویم و كتاب “حماسه ی حسینی ” شهید مطهری ، جلدی را كه مربوط به تحریفات عاشوراست (الآن دقیق یادم نیست كدام جلدش بود ) بخوانیم . گفتم تحریف یعنی چه. برایمان توضیح داد . آن كتاب را از كتابخانه ای گرفتم و مشغول خواندن شدم . حس كردم مقدار زیادی از حماسه ی كربلایی كه برایمان گفته اند ، تحریفی بیش نیست.
سال سوم راهنمایی سخنرانی ایام محرّم بر عهده ی همین معلم تاریخ بود. چیز هایی گفت كه من زیر و رو شدم. از آن روز من دیگر دسته نرفتم و سعیكردم به جای این كار ، به عاشورا فكر كنم ، به كربلا ، به ابوالفضل ، به حسین.
محرّم خیلی پیام ها دارد. حیف است كه آن را با صرف گریه كردن بگذرانیم. نمی گویم گریه نكنید ، ولی فكر هم بكنید. امروز تاسوعاست . كمی فكر كنید. آیا حاضرید برای تشنگی چند بچه كاری بكنید كه عبّاس كرد؟ آیا حاضرید به جای نجات جان خود با آخرین ذرات جانتان باز هم مشك را بكشید؟
فقط چند ثانیه این تفكر كه “تمام حق یك طرف بوده است و تمام باطل یك طرف” را كنار بگذارید. فكر كنید الآن وسط صحرای كربلایید و هیچ چیز بیشتر از آنان كه در سپاه مقابل امام ایستاده اند نمی دانید. می دانید یك طرف نوه ی پیامبر است ، اما در طرف دیگر هم حكم قاضی است ، فتوای علماست و خیلی چیز های دیگر كه عامّه ی مردم در درست بودنشان شكی ندارند. چگونه می خواهید یكی از این دو طرف را انتخاب كنید؟؟
زندگی هر انسانی پر است از این انتخاب ها ، انتخاب بین دو چیز كه به ظاهر هر دو درست به نظر می آیند ، اما دست آخر یكی حق است و دیگری باطل.
عاشورا فقط برای این نیست كه مردم گریه كنند. برای این است كه مردم درس بگیرند. كمی كمتر گریه كنید ، كمی بیشتر فكر كنید.
تفسير پرچم سرخ حسين
در قبايل عرب همواره جنگ بود،اما مكه ((زمين حرام)) بود و چهار ماه رجب، ذي القعده، ذي الحجه و محرم،((زمان حرام))، يعني كه درآن جنگ حرام است.دو قبيله كه با هم مي جنگيدند، تا وارد ماه حرام مي شدند، جنگ را موقتا تعطيل مي كردند، اما براي آنكه اعلام كنند كه:((در حال جنگند و اين آرامش از سازش نيست، ماه حرام رسيده است و چون بگذرد، جنگ ادامه خواهد يافت))، سنت بود كه بر قبه ي خيمه ي فرمانده قبيله، پرچم سرخي برمي افراشتند تا دوستان، دشمنان و مردم، همه بدانند كه:((جنگ پايان نيافته است)).
آنها كه به كربلا مي روند، مي بينند كه جنگ با پيروزي يزيد پايان گرفته و بر صحنه ي جنگ، آرامش مرگ سايه افكنده است.
اما مي بينند كه بر قبه ي آرامگاه حسين، پرچم سرخي در اهتزاز است.
بگذار اين سال هاي حرام بگذرد!
آنان كه رفتند كاري حسيني كردند و آنان كه ماندند بايد كاري زينبي كنند وگرنه يزيدي اند*-*((دکتر شریعتی))
این برای تکمیل حرفاتون بود..
خیلی کمبود این نوع حرفها احساس میشه واقعا…
متشکرم
منم خیلی با این تحریف ها مخالفم؟! امام حسین راضی نیس که یه عده فقط برای جلب توجه راه بیفتن تو خیابونا و برای مردم مزاحمت ایجاد کنن و ترافیک درست کنن و صد کار ناپسند دیگه! اینا اگه واقعا می خوان عزاداری کنن برن تو مسجدها توی جای گرم و نرم مزاحم دیگران هم نمی شن.
ببخشید تحریف تو چی؟
خیلی هم برای جلب توجه نیستن این دسته ها !!…
اتفاقا برای عزاداری کردن نباید توی جای گرم و نرم نشست و فقط سعی کرد که فقط گریه کرد و هر چه یشتر بهتر !
.
ممنون.
اگه قرار بود تو جای گرم و نرم عزلداری کرد که تا الآن امام حسین فراموش شده بود!مثله همه ی رفتگان دیگه!…
حالا چرا می زنید؟! خب بخاری هاشونو خاموش کنن تا تو جای سرد وسفت عزا داری کنن! این جوری تو مصرف گاز هم صرفه جویی می شه! چرا همه با من لج کردن؟؟!! هرچی من می گم شما باید ضد اونو بگید؟!
عاشورا جریانیه که هیچ وقت تموم نمیشه.
هنوز نتونستم امام حسین و هدفش رو به درستی بشناسم و درک کنم ولی،با این تفکره بیشتر از هر چیز دیگری موافقم.
امام حسین با قیامش برای ما هزاران درس به جا گذاشت و ما موظف به یاد گرفتن اون درسهاییم.
هیئت و عزاداری توی خیابون بد نیست،ولی اون چیزی که الان هست نبودنش بهتر از بودنشه.یه نگاه بکنید عزادار های واقعیش کم اند.
خدا کنه امام حسین راه درست رو نشونمون بده و کمکمون کنه.
@كسری:
ببین یك سری از این دسته ها برای خودنمایی نیست جدن. یكی از دوست های من سه سال پیش از نظر علم بلند كردن به حاجتش رسید. به هر حال همه ی این ها وسیله هستند و مقصود همه اشون یكیه.
در ضمن فكر كنم تو منظور من رو از تحریف درست متوجه نشدی. ببین تحریف تو اصل واقعه میتونه اتفاق بیفته نه در راه های زنده نگه داشتنش. تحریف های عاشورا تو اصل عاشوراست نه توی این دسته ها. در واقع میشه گفت این كارهایی كه تو دسته ها میشه خودش تحریف نیست عامل تحریفه!!
كاملن حرفام معلومه برات؟
@سعیده:
من با قسمت آخر حرفت مخالفم.به جای اینكه بگیم چیزی كه الآن هست نبودنش بهتر از بودنشه ، باید سعی كنیم اونی كه هست رو اصلاح كنیم. نمیخوای صورت مساله رو پاك كنیم كه!
الان از حرم رسیدم(حرم امام رضا “ع” ) جاتون خالی 1 عدد زیازت عاشورا خوندم و تا دلتون بخواد در خلالش یزید و اطرافیانشو لعن و نفرین کردم….میدونین به چی فکر کردم؟!؟!؟!به اینکه در انتها خدا میخواد یزید و در کل “همه” رو ببخشد یا نه؟!؟2 حالت پیش میاد:
1)میبخشتشون!که پس چرا تو قران نوشته “گناهکاران در جهنم جاویدانند”!؟؟یا یک جمله مشابهش!متاسفانه دقیقش یادم نیست
2)نمی بخشتشون!که با اجازتون خدایی از نظر من “خدا” ست که هیچ گناهی از بخشش اون بزرگتر نباشه…
p.s:احتیاجی نیست بگین!میدونم من حرم نرم به نفع همه است…. :دی
یه نفر اهل مطالعه هم به من بگه چرا برای کسی که بزرگترین آرمان مذهبی و انسانیش رو محقق کرده باید عزاداری کرد ؟
این موفقیت بزرگ مستحق شادی عمومی است به نظر من ، نه تو سر و کله زدن و اشک ریختن و قمه زدن و … /
بله،خب اصلاح بهتر از پاک کردن صورت مسئله س،ولی چجوری میشه اصلاح کرد؟اصلا میشه؟
مرسی مازیار جان که یادآوری کردی. ولی به نظر من تو روش زنده نگه داشتن عاشورا هم تحریف شده! به نظر شما آبروی اسلام مهم تره یا ریختن تو خیابونا برای عزاداری؟!من خودم دیروز تو یکی از خیابونای اراک دیدم برای قربانی کردن گوسفند با وضعی اسفبار گوسفند بیپاره رو 4 نفره خابوندن و به طریقی واقعا وحشیانه کشتن!اگه خبرنگار BBC یا CNN یا خیلی از شبکه های دیگه اونجا بود می دونید چه جنجالی علیه ایران و اسلام راه می انداختن؟! می گفتن ایرانی ها و مسلمون ها مردمانی دور از تمدن هستن! من با قربانی کردن مخالف نیستم! فقط می گم درست عمل کنید! این کارای وحشیانه یعنی چی؟ اگه واقعا قصد قربانی دارن برن توی یه کشتارگاه یا یه جای که مخصوص این کاراست. یا این که پولی که صرف خرید اون گوسفند بیچاره کردن رو بدن به یه فقیر! بد می گم؟
هیچ کاری نمیشه کرد. اوضاع خیلی داغون شده.
الهم عجل لولیک الفرج!
اساسن این غلط هستش كه ما بشینیم تا یكی بیاد و با قدرتش همه چیز رو درست كنه.
آدم باید خودش در جهت چیزی كه میخواد حركت كنه تا مدد الهی برسه.
از تو حركت از خدا بركت.
اساسن نباید صرف حركت ما دعا باشه
اساسن من موافقم مازیار!:دی
ببینید، به نظر من اشکی ارزش داره که قضیه رو فهمیده باشه، وقتی شمر داشت امام حسین رو می کشت، عمربن سعد هم اونجا بود. می گن حضرت زینب به عمر بن سعد گفته که می بینی دارن نوه ی پیامبر، پسر علی رو می کشن ؟ و عمر بن سعد شروع می کنه به گریه کردن.
خوب به نظر شما این گریه با گریه ی کسی که قضیه رو فهمیده یا با گریه ی کسی که فقط به تشنه بودن امام حسین فکر می کنه یکیه ؟
من دقت کردم، مردم وقتی گریه می کنند که یه شخصی یک نوحه ی مصیبت
بار بخونه، اونم راجع به تشنگی و زخم های تن امام حسین؛ به قول دکتر شریعتی:«حسین بیشتر از اینکه تشنه ی آب باشد، تشنه ی لبیک بود.»
اینجا بعضی ها همه چیز رو به مسخره گرفتن!
جدا” که کسی باورش نمیشه شماها قشرآگاه جامعه باشین!!!!
یه سری ها که واقعا” فکر نمیکنن هیچ حرف هم تو کلشون نمیره!!!
متاسفم…
پس اين امام حسين که خودش را، زندگي اش روو خانواده اش رو و همه و همه رو با اين شکل نابود کرد براي زندگي من و تو نبود؟ براي اينکه پيروش از زير بار ستم و ظلم و بيعت دروغ و جور خلاص شود نبود؟ براي اين بود که ما اينجا گناه کنيم و بعد براي او گريه کنيم که در قيامت از ما شفاعت کند؟ در دنيا به درد ما نميخورد؟»
امام حسین بیشتر از این که تشنه ی آب بود تشنه ی لبیک بود”استاد شریعتی”
nlfr خدا حق الناس رو نمیبخشه ،که اگر ببخشه عین بی عدالتیه.
پس این امام حسین که خودش را، زندگی اش روو خانواده اش رو و همه و همه رو با این شکل نابود کرد برای زندگی من و تو نبود؟ برای اینکه پیروش از زیر بار ستم و ظلم و بیعت دروغ و جور خلاص شود نبود؟ برای این بود که ما اینجا گناه کنیم و بعد برای او گریه کنیم که در قیامت از ما شفاعت کند؟ در دنیا به درد ما نمیخورد؟»…
در جواب فقط یک چیزی:
«تعصب در هیچ چیز خوب نیست، حتّا امام حسین…»
× نوشته ی عالی و فکر قلقلک اندازی بود
من فکر میکنم صرف عزاداری کردن نه تنها فیدهای نداره، بلکه کاملاً مخرب هست. تا جایی که با ایدئولوژی حسینی مبارزه میکنه و ضدارزش به وجود میاره.
اصولاً جایی که حس ترحم یا حماسهخواهی* وجود داشته باشه و منطق از بین بره، نمیشه انتظار حفظ یک باور یا تولید ارزش رو داشت. من هیچوقت تو عزاداریها گریه نمیکنم. و اصولاً فکر نمیکنم که حسین خودشو و خانوادهشو فدا کرده باشه که یه مشت گریگوری هزار و پونصد سال بعد، با جهل بیحدواندازه به حالش گریه کنن.
این مسأله احساسی نیست. سیاسی هم نیست. عرفانی هم نیست.
فکر میکنم ارزشهایی در کار بوده…
پانوشت:
* هر دو از فطرتهای انسانی هستند.