آن چه برای سمپاد نوشته شده است – 4
با این اوصاف می توان گفت که مساله ، مساله وجود یا عدم وجود سمپاد نیست بلکه مساله بر سر دعوای قدیمی استعداد شناسی در سیستم آموزشی ماست که اگر استعداد هر کس درست شناسایی می شد و به همان رشته مورد استعدادش هدایت می شد هر کسی در استعداد خودش ، استعداد درخشان بود و با این تعبیر و با تقسیمی درست در نیروی انسانی می توانستیم بگوییم که هر مدرسه ما سمپاد است.چراکه استعدادهای درخشان آن رشته را آموزش می دهد. باز هم تاکید می کنم که ضرورت وجود مدارس سمپاد با تمامی این عیوب برای بنده اظهر من الشمس است و تنها کسی می تواند این ضرورت را منکر شود که روزی معلمی نکرده باشد.
در نتیجه می توان گفت که مدارس سمپاد در یک استراتژی آموزشی ضروری هستند اما به شرط آنکه برنامه ای در راستای توسعه آنها در تمامی رشته ها در میان باشد.تنها در این صورت است که با کشف استعداد درخشان در یک حیطه واقعا می توان او را استعداد درخشان دانست وگرنه وضعیت می شود مانند امروز که اگر کسی تصمیم گرفت در رشته علوم انسانی درس بخواند تکلیفش از روز اول مشخص است که سمپادی نیست و در نتیجه نخبه به حساب نمی آید. اگر این اتفاق افتاد می توان گفت که ما تا حدی به عدالت آموزشی نزدیک شده ایم.