آیا واقعا الناس علی دین ملوکهم؟
مرحوم جعفر شهری در جلد ششم کتاب «تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم» چنین نوشته است (نقل به مضمون):
ناصرالدین شاه : فردی هوسران و خوشگذران بود. به تبع او همه دربار و مردم و حتی گداگرسنهها دارای حرمسرا و هوسران شده بودند.
مظفرالدین شاه : فردی شلوول و بیحال و بیحوصله و همجنسباز بود. همه تنبل و بیحال شدند.
محمدعلی شاه : فردی خشن و تندخو بود. همه تندخو و خشن شدند.
احمدشاه : بیاراده و هوس ران بود. همه سرگردان و بیتصمیم و بیبند و لاابالی شدند.
رضاشاه: پرکار و فعال و پرجنبوجوش و بیتوجه به هوسرانی. همه فعال و کاری شدند.
محمدرضا شاه: خوشلباس و متظاهر و حریص و پول جمعکن و ورزشدوست. همه شیکپوش و ورزشدوست شدند.
وقتی جامعهای مصداق عینی «الناس علی دین ملوکهم» باشه در نهایت به همان جایی میرسه که ما رسیدیم. قبلانا این ملوک یک نفر بود٬ حالا رفته رفته بیشتر شده. چنین جامعهای کاملا وابسته به اینه که اون بالایی چی تصمیم میگیره. میخواد انقلاب بشه میخواد انقلاب نشه٬ مردم عوض بشو نیستند مگر اینکه اون بالایی عوض بشه. چنین ملتی بیشتر به جای فکر تابع جو هستند. حالا اون کتاب خیلی بدتر نوشته. من کمی متعادلش کردم تا مناسب اینجا باشه.
× درسته که مردم ، با دیدن بالا تر از خودشون ، و با تبلیغایی که اون می کنه ، شبیه اون میشن ، امااین جور سیستم ها همیشه زود ارور می دن
در واقع درسته ولی
این روزا ” ملوک ” فقط اشخاص سیاسی نیستن، ملوک برای ما می شن خواننده ها
که مدل لباسشونو تقلید می کنیم
می شن بازیگرا
که حرف زدنشونو تقلید می کنیم
می شه ” مد ”
که کل زندگیمونو با الگو هایی می سازیم که نمی دونیم از کجا اومدن .
عامه ی مردم معمولن کم تر فکر می کنن . و این دوستمون با یه درصدی اغماض درست گفته !
یه کم پیاز داغش رو زیاد کرده تو اون کتابه !
به رهبری توهین نکنیم. فوتبالیست ها و بازیگر ها هم تاثیر بسزایی دارند