معرفی نامه!
میخوام امروز از خونه دوممون بنویسم که ایشالا ویران شه رو سر صاحباش! میخوام یکم توضیح بدم در موردش… اول توضیحات کلی، بعدش جزئیات…!
١. سمپاد: سازمان ملی پرورش اسبها دونده! که به همت بچههای ما به سمپاک تغییر نام داده که مخفف اینه: سازمان ملی پرورش استعدادهای کدر!
وظیفه این سازمان همونطور که از اسمش برمیاد اینه که استعداد پرورش بده! حالا چه نوعیش دیگه به خودشون مربوطه! به ما این فوضولیا نیومده! برای نابودیش صلوات…
٢. فرزانگان رشت: یادمان خیر نامور پروفسور رضا!!!
محلی که درش به پرورش استعدادهای کدر از نوع دختر پرداخته میشه. محلی که در اون قوانین حقوق وحوش به راحتی نقض میشه! سازمان ملل متحد بارها تذکراتی به این سازمان که به پرورش گونههای ناب وحوش میپردازه داده ولی عدهای از احشام که در راس قرار دارن این تذکراتو نادیده میگیرن…!
٣. کلاس: اگه کل مدرسرو باغ وحش در نظر بگیریم کلاس همون قفسهایی هستش که درش به پرورش و نگه داری حیوانات میپردازن! مکانی که دانش آموز در اون موظفه هرکاری انجام بده بجز گوش دادن به معلم و درس خوندن و درس یادگرفتن و کلا هر کاری که در جهت پیشرفت علم انجام بشه! لازم به گفتنه که اعمالی مثل رقص، گوش دادن به موزیک خصوصا وقتی دبیر در حال تدریسه، تیکه انداختن به معلم، تقاضای نمره کردن، درس نخوندن و دق دادن دبیران گرامی از جمله اعمال واجب تلقی میشن و اعمالی هستن که بدون اونها راه سعادت طی نمیشه!!!
۴. دفتر مدیر: این اتاقم جزئی از باغ وحش فرزانگانه دیگه… حالا خودتون تا تهش برین و بفهمین کسی که تو این اتاق میشینه چه جور موجودیه!!!
۵. ناظم: عشقه این ناظمای مدرسه مارو… جلوشون قر بده، برقص، گوشی در آر با هرکی میخوای حرف بزن و خلاصه هرکاری که نباید بکنی رو بکن! هیچ اتفاقی برات نمیفته و تازه! آخر سال به عنوان دانش آموز نمونه ازت تجلیل میشه!
۶. دبیر: دبیر؟؟؟ یعنی چی؟؟؟ آهان! دوستان از اتاق فرمان اشاره میکنن که همونایی هستن که به ما درس میدن… بله، بله! عرض میکردم خدمتتون!
دبیر کسیه که از جانب ابلیس پلید منصوب شده تا ما رو دق بده! و ما هم مبارزینی الهی هستیم که در راه عدم تحقق اهداف ابلیس گام بر میداریم!
حالا وظیفه دبیر چیه؟ اینکه بیاد تو کلاس به ما درس بده، امتحان بگیره، نمره نده و مردم آزاریهایی از این دست!
حالا وظیفه ما چیه؟؟ درس نخونیم، دبیرارو اصولا یک شی به حساب بیاریم! انگار که جزئی از تخته ان! تقاضای نمره کنیم، همیشه از دبیرا طلب داشته باشیم انگار که ارث بابامونو خوردن و…
٧. سالن ورزشی مدرسه: استادیوم شهید نیوکمپ رشت!!!
محلی که از اون در هزار پیشامد مختلف استفاده میشه مثلا: مجلس ختم، مجلس عروسی، انتخابات ریاست جمهوری، اجلاس اعضای مجلس خبرگان، تظاهرات روز قدس، نماز جماعت، معرفی مدیریت جدید و…
٨. دستشویی: همتون میدونین چیه و برای چه کاری استفاده میشه دیگه؟ فقط در این حد بگم که این مکان به شدت بهداشتیه به طوری که ویروس هپاتیت هم در این مکان با چشم غیر مسلح دیده میشه!!!!
بازم ببخشید اگه اونطوری که میخواستین نبود…
سلام
انصافا تا این حد که دیگه نیستش!!!
ما بچه های خوبی هستیم!
فقط درس می خونیمو سرمون به کار خودمونه !
همه افراد مدرسه رو هم آدم میدونیم!
وای وای! خیلی ازمون تعریف کردم!
× توصیفات با مزه ای بود :دی
و زیاد به واقعیت نزدیک…
خیـــــــلی باحال بود . کلی خندیدم (انصافا تا حالا همچین متن خنده داری ندیده بودم) مرسی…
خیلی جای مزخرفی شده اینجا.
خیلییییییییییییییییییییییییییییی مسخره واحمقانه بودمنم سمپادیم البته ساری یعنی انقد خودتو کوچیک میدونی
معذرت میخوام شما سمپادی هستید؟نکنه از بچه های تکمیل ظرفیتی هستی؟آره راست میگی همچین مدرسه ای که توصیفش کردی بایدم خراب شه البته الان همه ی سمپادا با تکمیل ظرفیت و هزار تا بلای دیگه که صاحب نما هاشون سرشون درآوردن تقریبا شبیه مرکز شما شدن با این تفاوت که سمپادی هاشون تاکید میکنم سمپادی هاشونٰ مودب ترن
درسته که این روزا وضع سمپاد به خوبی گذشتش نیست
اما این هم درست نیست که ما با این حرفامون خراب ترش کنیم
من شخصاً بعنوان یک فرزانگانی هنوز هم به مدرسم افتخار می کنم
درسته و منم قبول دارم که هست ولی این کار درستی نیست که بگم خداروشکر مال ما که نیست ! سعی کنید صدای اعتراضتونو به گوش کسی برسونید که بتونه کمکنون کنه
نهن عزیزم اشتباه نکن سمپاد سازمان ملی پرستاری از دیوانگانه نه پرورش اسب های دونده
عزیزم درسته؛ حق با توئه, ولی یه لحظه فکرکن که بدتر ازین می تونست باشه!!!یه مثل معروفی(ک خودم بانی ش م)میگه: سمپادش اینه…!
در ضمن : دور از جون بروبچ…جدیدا سمپاد داره میشه:سازمان ملی پرورش الف بچه های دال _ باعرض پوزش مجدد:)
به امید سلامتی همه بروبچ سمپادی:) ***سال نو هم مبارک***
من که از سمپادی بودنم واقعا راضیم
این حرفا چیه!
واقعا همه با هوش بودن…
خیلی هم خوب. متن زیبایی بود. فیض بردم
خیلی باحال بود…
من اینقدر خندیدم که جلو فامیلا ضایع شدم…
راستی سمپاد یه معنی دیگه هم داره…
“سازمان مونگولان پرت شده از دبستان”