پارادوکس قشنگه؟؟؟
موهای بلند……..موهای کوتاه!صورتی که با تیغ جیلت تراشیده شده……….صورتی که با مشت و لگد باباش تراشیده شده!پیراهن 100 تومانی تامی…….لباس خاکی کارگری!کاپشن 200 تومانی پیر کاردین…….کاپشن پاره ای که 100 بار دوخته شده!شلوار جین لیوایز…….شلواری که سرما مهمون ناخوانده ی این فصل رو به راحتی به داخل راهنمایی میکنه!جوراب پوما……….جورابی که هیچوقت نداشته!کفش آدیداس………کفشی که به دمپایی بیشتر شبیهه!
اون لحظه تو چشمای من رفت و میدونم جا خوش کرده و حالاحالاها نمیره!دوپسر از یک نسل ولی در دو چهره ی نامرده زندگی در کنار هم راه میرفتن!هیچکی توجهش جلب این دو نشد شاید چون اینقدر دلشون تیره و تاره که نمیتونن ببینن!
من همیشه از پارادوکس خوشم میومد چون خیلی قشنگن ولی وقتی این صحنه رو دیدم دلم گرفت نمیدونم چرا اما دیگه پارادوکس قشنگ نبود برام!خیلی فکر کردم و چیزی فهمیدم که پارادوکس رو برام قشنگ کرد و اون این بود که:
.
.
اون پسر با این همه رنج و عذاب بازم عاشق خدا بود چشاش پر از عشق و محبت و مهربانی بود همون چیزایی که اون یکی تو چشاش دیده نمیشد!
این بود دلنوشته از اعماق وجودم!
پارادوکس قشنگه؟؟؟
چیزی میبینی … پاردوکس ! سر را کمی بالا می گیری, می خواهی با او صحب کنی ! میگویی ” خدا , تو هم مثل انکه گاهی وقتا بی انصاف می شوی ها …! ” کمی فکر میکنی , سرت را زیر می اندازی… گویی شرمنده ای! میگویی “می دانم, حرف های تورا گوش نکردیم و این بلای ماست! “
پارادوکس درسته یا تضاد؟
این تضاد دقیقا مفهوم بخش هستش. اگر این تضاد نباشه دمپایی و کفش آدیداس مفهومی نخواهند داشت.
ما چه کنیم؟ تو این سن و تو این شرایط ، شاید یک نگاه و یک تاسف و یک شکر.
باشد که بسازیم این وطن را…
DdgahIe ghabli goftaniaro goftan…
faghat man soalam ine ke chera hame khoda ro tu cheshe 1i miBnan? yani… nMidunam shIad vaghean inbR injuri bude. manzuram ine ke omidvaram in un kLishAe hamishegi nabashe!
توی عمر شونزده ساله ی من که نه کفش آدیداس مهربونی و شادی رو زیاد کرده و نه هیچ چیز مادی دیگه ای. برای همین هنوزم نمیشه قضاوت كرد کدوم خوش شانس تر بوده. فقط يك نفر می دونه و بس.
daghighan.
…
ببخشید! من آدم بی ذوقی نیستما! اما تو متنت یه تضاد گفتی و یه اتفاق از اون تضاد که هیچ تناقضی رو نمی رسونه.. درسته که کبوتر با کبوتر باز با باز، اما مثلا تو این مدرسه های خودمون هم آدما با شرایط متفاوت اجتماعی هستند که مسالمت آمیز زندگی شون رو می گذرونند… بدون تناقض..
فرق اون دو تا آدمی که گفتی در “عرضه” شونه… برخی چیزا جبری هستند ولی بیشترین چیزایی که به این دنیا مربط هستند اختیاری اند و می شه جبرانشون کرد..
اصلا پارادوکس نبود
هرنسلی گناه نسل قبل رو با سختیهاش به دوش میکشه مثل فقر و…
به فرزانه: نه هر نسلی، نه هر گناهی..
به دانیال: یادم رفت کامل کنم حرفمو:دی
در کل پارادوکس نبود! تضاد بود.. تو کنکور دادی.. نه؟! ادبیات زیر 60 .. نه؟
من دوم دبیرستانم هنوز خیلی مونده