بگزار دوربین های کنترل سرعت همت نفسی بکشند
یک : گاهی انجام یک کار غیرقانونی ، بازخورد های جالبی رو توی مردم ایجاد می کنه و تعمیم این اتفاقات در اندازه های کلان ، بخوبی صحت وسقم تمام اتفاقاتی که در این به اصطلاح کشور می افتد ؛ نشان می دهد.
سه : فکر کنید مدیر/مسئول/ رهبر/نماینده و … ای ، کاری خلاف قانون و اخلاق ( چون گاهن در این به اصطلاح کشور قانون نماینده ی خوبی برای اخلاق نیست ) انجام دهد و پیدا بشود کسی ( ما فرای وجود ) که بخواهد با او برخورد کند. حالا تصور کنید ما ، یعنی مردم ، شروع می کنیم به گفتن جملاتی از قبیل : ” ولش کن ، گناه داره ” ” حالا یه کاری کرده ، دیگه نمی کنه ” ” ننویس بی مروت ” ” بزار زندگیشو بکنه ” “بزار خرج زن و بچشو در بیاره ” ! مامور تنبیه شیشه ی تکرار نکردن این غلط را سر می کشد و مدیر/مسئول /رهبر/نماینده ی خاطی ، شیرینی تکرار خطا .
دو : فکر کنید من با موبایل دارم صحبت می کنم و همزمان ؛ در خیابان رانندگی می کنم . کار معمولی که هرروزه خیلی از ما خلاف قانون انجام می دیم . ما نه مسئولیم ؛ نه مدیر ، نه رهبر و نه نماینده . اما رفتار ما و رفتار مردم با ما نمایانگر اتفاقات کلان یک جامعه ی مدنی است . سر میرداماد پلیسی جلوی من رو میگیره و شما ، یعنی مردم ، شروع می کنید به گفتن جملاتی از قبیل : ” ولش کن ، گناه داره ” ” حالا یه کاری کرده ، دیگه نمی کنه ” ” ننویس بی مروت ” ” بزار زندگیشو بکنه ” “بزار خرج زن و بچشو در بیاره ” ! و همینطور رد می شید . مامور نگاهی به خیابان و شما ومن می کنه. 30 تومن برای من جریمه می نویسه ، با لبخند. و از من می خواد دیگه قانون شکنی نکنم. به قانون اجازه ی اجرا شدن بدیم ، تو زندگی شخصیمون. تا بزودی جوانه های اجرا شدنش رو در جامعه امون ببینیم.
چهار : تعطیلات عید ، هیچ مسافرت و ایرانگردی ای ، لذت بالاتری از تهران گردی نداشت. بگزارید دوربین های کنترل سرعت همت برای یک بار در عمرشان جریمه کنند.
بعد از مدت ها یک پست خوب خوندم در این گروه نوشت 🙂
با اجازتون در فیس بوک به اشتراک میذارم…
مرسی جالب بود