2008-11-01
و دوباره پاييز و اون باروناش…
و دوباره پاييز از راه اومد….
پاييز و اون سرما…..
پاييز و اون باروناش…….
اون بارونايي كه همه با كلي سرما مي رن زيرش……
اون بارونايي كه زيرش واي مي سيم و با كلي عشق حلقه مي زنيم……
بعدشم همه وسط زمين بسكتبال همه جمع ميشم……..
واي چه لذتي………….و……چه دوست داشتنيس اين حلقه………………………
ولي نمي دونم چرا الآنا يا 5 شنبه ها بارون مياد يا وقتي كلاسيم….. معلم ورزشم كه اجازه ي حلقه زدن نمي ده…………………
يا زنگ ناهار و نماز مياد كه بايد تمومش كنيم زود…………. ولي ما تا آخرين زماني كه بتونيم بي خيال نمي شيم………………….
من عاشق مدرسونم……………………..و دلم نميخواد بزارم كسي با فيلتر منو از اين مدرسه بيرون كنه:دي
4 نظر
خوب.. بارون کلا خوبه.. همه نظرش خوبه.. کلا عذاب هایی هم بوده که با بارون نازل می شده..!
هي…!!شماها حلقه همين جوري ميزنين!!
ماها كه داريم به ساعتي شدن اين برنامه عزيز ميرسيم!!
ملیکا راست میگه منم دلم واسه یه حلقه ی درست و حسابی زیر بارون لک زده!
سرود ملی اول رو خونده نخونده باید بریم سر کلاس!
ولی من علارغم حلقه و… عاشق بارون و زیر بارونخیس شدنم!:ی
ای گفتی!
واقعا قشنگه!