پاسخ : فاضل نظری
تهمت آبرو - آنها :]
گفته بودی درد دل کن گاه با همصحبتی
کو رفیق رازداری! کو دل پرطاقتی؟
شمع داستانم را شنید آتش گرفت
شرح حالم را اگر نشنیدهباشی راحتی
تا نسیم از شرح عشقم با خبر شد، مست شد
غنچهای در باد پرپر شد ولی کو غیرتی؟
گریه میکردم که زاهد در قنوتم خیره ماند
دور...