@مهدی
تو چقد قدیمی ای پسر. چقد حافظه ت خوبه : ))
اینایی که میگی، اکانتشون رو هم داری؟ من آدمای اینجا رو از روی آواتارشون میشناسم به جز سه چهار نفر.
چه سالی احداث شده حرف بزن؟ :))
لئوپارد جان چرا خودتو عصبانی میکنی عزیزم؟ من اصلن با شما صحبت نکردم. و به جز توضیح پایین، هیچ وقت صحبت نخواهم کرد.
توضیح: من یه چیزایی در مورد ازدواج گفتم. ازدواج، به عنوان آلترنیتیو سایر راه های ارضای غریزه. موضع گیری خاصی هم نکردم.
حسودی میکنم بهتون که اینقدر راحت اظهار نظر میکنید :دی مخصوصن به اوناییتون که اول جملههاتون از "به نظر من"، "من اینطور فکر میکنم"، "احتمالن" و کلمات این چنینی استفاده نمیکنید.
+
یه فیلسوف بزرگی (شوپنهاور) میگفت "ازدواج" ناشی از اتحادیه که در طول تاریخ توسط زنها، علیه مردها به وجود اومده...
1. اینطوریم نیست. با شناختی که از پسرای اطرافم دارم، عمومن به خوبی فهمیدن که دخترای الآن، مخصوصن اونایی که دانشگاه رفتن و فلان و بیسار، آشپزی بلد نیستن مثلن :-" لاکن ذهنیتی که رایجه و به نظرم درسته، این طوریه که پاسخگوی اول در برابر امورات خارج از خونه، مرده و پاسخگوی اول در برابر امورات داخلی، زن.
سیبیل توضیح مفصلی داد. قطعن اطلاعاتش از من بیشتره در مورد استادا و دانشکده و اینا. ولی من چون هم شریف بودم هم امیرکبیر، در مورد امکانات رفاهی لازمه که یه خرده تعدیل کنم حرفاشو.
سلف شریف به مراتب بهتر از امیرکبیره. به مراتب. البته من غذای شامو نمیدونم. من خونه گرفتم، شام شریف رو نخوردم تا حالا...
میدونم الآن دیگه احتمالن دنبال توصیههای کلی نیستید و بیشتر میخواید انتخاباتون رو مرتب کنید. با اینحال چون قبلن به دو تا از بچههای همینجا قول داده بودم که بنویسم، یه خرده در مورد انتخاب رشته نوشتم. اگه دوست داشتید، میتونید اینجا بخونیدش.
پ.ن: یادم نیست به کیا قول داده بودم. اگه دیدید...
به نظرم خیلی موضوع مهمیه. و اگه بتونیم برند شخصی خودمون رو بسازیم و توسعه بدیم، خیلی توی رسیدن به اهدافمون میتونه کمکمون کنه. بحث عمیقیه و من هم چیز زیادی نمیدونم متأسفانه ولی آقای شعبانعلی به بهانههای مختلف در مورد این موضوع حرفای خیلی خوبی زده: برند شخصی (اسکرول داون کنید.) + ایشون خودشون...
من یکی از کابوسام اینه که عینکی بشم. اصلنم بعید نیست البته :-" بگذریم. مشکل اصلیم با اون قسمتیشه که روی دماغ میشینه. به شدت روی اعصابمه. چند مرتبه خواستم عینک آفتابی بزنم مثلن، دیدم واقعن نمیتونم باهاش کنار بیام :)) میدونم که اگه عینکی بشم عصبی هم میشم قطعن.
پ.ن: همین الآن که یادش افتادم...
با تشکر از قابلیت نادیده گرفتن، میشه توضیح بدید وقتی این دکمه رو میزنیم، دقیقن چه اتفاقی میفته؟
به طور خاص: آیا اون کسی که نادیده گرفتیم هم متقابلن نمیتونه پستای ما رو ببینه؟ و هیچجوری میتونه بفهمه که نادیده گرفته شده؟ :-"