پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!
هر نفس می رسد از سينه ام اين ناله به گوش
كه در اين خانه دلی هست به هيچش مفروش !
چون به هيچش نفروشم ؟ كه به هيچش نخرند
هركه بار غم ياری نكشيده ست به دوش
سنگدل ، گويدم از سيم تنان روی بتاب
بی هنر ، گويدم از نوش لبان چشم بپوش
برو ای دل به نهانخانه خود...
دختر جوانی چند روز قبل از عروسی آبله سختی گرفت و بستری شد. نامزد وی به عیادتش رفت و در میان صحبتهایش از درد چشم خود نالید. بیماری زن شدت گرفت و آبله تمام صورتش را پوشاند. مرد جوان عصازنان به عیادت نامزدش میرفت و از درد چشم مینالید. موعد عروسی فرا رسید. زن نگران صورت خود که آبله آنرا از شکل...
دوباره تنها شده ام،دوباره دلم هوای تو را کرده.
خودکارم را از ابر پر می کنم و برایت از باران می نویسم.
به یاد شبی می افتم که تو را میان شمع ها دیدم.
دوباره می خواهم به سوی تو بیایم.تو را کجا می توان دید؟
در آواز شب اویز های عاشق؟
در چشمان یک عاشق مضطرب؟
در سلام کودکی که تازه...
شبی از پشت یك تنهایی نمناك و بارانی تو را با لهجه ی گل های نیلوفر صدا كردم.
تمام شب برای باطراوت ماندن باغ قشنگ آرزوهایت دعا كردم.
پس ازِ یك جستجوی نقره ای در كوچه های آبی احساس تو را از بین گل هایی كه در تنهایی ام رویید با حسرت جدا كردم
و تو در پاسخ آبی ترین موج تمنای دلم گفتی دلم حیران و...
پاسخ : عجايب عدد 7
هفته هفت روزه ، رنگين كمان هفت رنگه ، هفت سين...
تو هري پاتر هم مي گفت هفت قوي ترين عدد جادويي!!
تازه من دوستام هم يك گروه هفت نفريم!!!!!!! ;D ;D
پاسخ : جو سياست در مدرسه ي شما
اره من به شخصه شرکت می کنم!!!
به هر حال ایران وطن من هم هست هیچ ربطی هم به سن نداره!!!
اما با دقت طوری نشه که واسه اینده مشکل ایجاد کنه!!
پاسخ : معلم زن - معلم مرد
به نظر من برای دخترا معلم مرد خیلی بهتره!!!
چون مثلا خود ما سر کلاس معلم مرد خیلی از شلوغ کاری ها رو نمی کنیم از ترس این که چیزی بهمون بگه ولی معلم های زن را اصلا به حساب نمی اریم ربطی هم به جذبه نداره نمی دونمم دلیلش چیه؟!!
بنابراین درسی که معلم مرد می ده را بیشتر...
پاسخ : بهترین شعری که تا به حال خوندی!
سکوت خواهم کرد واز یاد خواهم برد ،
آن چه را که به پایان رسید
وشروع خواهم کرد آنچه را که دوباره به اتمام میرسد:
سیگاری آتش خواهم زد تا بخاطر...
قلمی خواهم شکست تا به آغاز...
اراده ای خواهم کرد تا به عمل...
تیری رها خواهم ساخت تا به ثمر...
فنجانکی...
غزل دلتنگی
هر چند که دلتنگ تر از تنگ بلورم
با کوه غمت سنگ تر از سنگ صبورم
اندوه من انبوه تر از دامن الوند
بشکوه تر از کوه دماوند غرورم
یک عمر پریشانی دل بسته به مویی است
تنها سر مویی ز سر موی تو دورم
ای عشق به شوق تو گذر می کنم از خویش
تو قاف قرار من و من عین عبورم
بگذار به بالای بلند...
پاسخ : علی شریعتی
چو کس با زبان دلم آشنا نیست
چه بهتر که از شکوه خاموش باشم
چو یاری مرا نیست همدرد ، بهتر
کا از یاد یاران فراموش باشم
اين دوبيت از همه قشنگ تر و براي من پر معني ترند!!