پاسخ : رُک باشیم یا نه؟
ادم باید رک باشه اما باید بدونه چه موقع حرفشو بزنه
من که تا حالا رک بودم و خیلی خوب بود B-)
خیلی از دوستام منو به خاطر رک بودنم باهام دوستن و هر وقت اتفاقی چیزی میوفته میان پیش من تا راستش رو بشون بگم بدون تعارف با کسی
حالا شما میخوای رک باش میخوای نباش ولی اگه باشی بهتره
پاسخ : سوتیها
نمیدونم چند سالم بود اما ی دختر عمو دارم بچه که بودیم با هم بازی میکردیم اخه فقط 2 ماه ازم کوچیکتره ;D ;D
ی دفه رفتیم خونشون جدول های جولو خونشون بو میداد ما هم که اون موقع بوووق بودیم رفتیم دزدکی عطر بیک (اون موقع بهترین عطر بود) رو از تو جیب داداشم برداشتیم رفتیم سراغ جدول هر...
پاسخ : با توهین و تهمت و مزاحمت و ... چطور برخورد میکنید
اگه دوست باشه فقط یه نگاه معنی دار و سعی میکنم خودم بحثو عوض کنم ولی یادم میمونه
اگه ناشناس باشه یا نشنیده میگیرم یا یه نگاه تحقیر امیز کوشولو میکنم میرم
حییییف تو زندگیم فوش ندادم وگرنه تو بعضی مواقع فوش دادن حقشونه
پاسخ : اتفاقای عجیب
یه دفه رفتم تو حیاط بخوابم تنها بودم همه داخل بودن در هم قفل بود یه کلیدش پیش خودم بود یکی دیگه داخل خونه بود (خونه ما هم به یه دره نزدیک بود)
دراز کشیده بودم نیگا ساعت کردم 2 شب بود حدود نیم ساعت بعد داشتم خواب میرفتم یهو صدای پا شنیدم به خودم گفتم خیالاتی شدم
چند دقیقه...
پاسخ : سوتیها
یه دفه رفتیم خونه خواهرم (ماهشهر بود) یه روز موندیم صبح روز بعد که خواستیم برگردیم داداش بیچاره من رف دستشویی ما هم سوار شدیم رفتیم یه 10 دیقه دیگه همون خواهرم بمون زنگید گف چیزی گم نکردین همه جارو نیگا کردیم گفتیم نه :) گفت دوباره همه جارو نیگا کنید دیگه اصن بابام زد کنار رفتیم...
پاسخ : سوتیها
یه بار رو زنگ تفریح تو کلاس من و دوستم داشتیم بلند اهنگ امین حبیبی (mano nabos) رو میخوندیم معاون ما اومد جفتم نشست اما من چون روم اونور بود همینجور داشتم میخوندم( دوستم هم داشت بیرون رو نیگا میکرد) یهو رسید به جای قشنگ اهنگ صدامو باند کردم معاون هم اونور نشسته بود داد زد خو...
پاسخ : سوتیها
عاغا یه دوستم یه سوتی داد در حد لالیگا
این دوست ما بعضی وقتا رو موهاش خیلی حساسه
داشت تو خیابون راه میرف یه 405 شیشه دودی با درصد بالا ( که دیگه مثل اینه عمل میکنه) رو دید رف جلو شیشه هی موهاشو درست میکرد شونه میزد و شعر میخوند که یهو یه دختر تو ماشین بود شیشه رو اورد پایین و...
پاسخ : سوتیها
یه بار شب از خواب پا شدم برم دستشویی <خانواده تو حیاط نشسته بودن> منم که از خواب پا میشم هوش و حواس درست و حسابی ندارم ;D :-"
لاپ خاموش بود روشنش نکردم رفتم دستشویی وقتی از تو دستشویی در اومدم روشنش کردم رفتم بخوابم :-" داشتن به میخندیدن
بابام گف مث اینکه حالت خوب نیس ^-^ ;)...
پاسخ : قدیمیترین خاطرهای که یادتون میاد
نمیدونم چند سالم بود اما ی دختر عمو دارم بچه که بودیم با هم بازی میکردیم اخه فقط 2 ماه ازم کوچیکتره
ی دفه رفتیم خونشون جدول های جولو خونشون بو میداد ما هم که اون موقع بوووق بودیم رفتیم دزدکی عطر بیک (اون موقع بهترین عطر بود) رو از تو جیب داداشم...
پاسخ : خاطرات ما از سوختن !
داداشم بم میگه اخرش تو از رو سوختن میمیری اخه خیلی سوختم
یکیش این بود داشتن طبقه بالامونو درست ایزوگام میکردن من تازه از مدرسه اومده بودم حواسم نبود خواستم رد بشم اون قیر پشت ایزوگام اب شد ریخت تو سرم و گردنم نفهمیدم از کجا خوردم فقط اون لحظه انگار با پتک زدن تو سرم...
پاسخ : تقلب
من کلا از تقلب خاطره بدی دارم خودم نکردم خاطرم این بود که تو مسابقات علمی به خاطر یه تقلب که خودم به یه نفر دادم خودم تو رتبه بندی شدم 4 اون 3 اون رف مرحله بعد من نرفتم
من: :-s :( ~X(
اون: :P 8-}
واسه همین سعی میکنم اصن تقلب نکنم :-<
پاسخ : اولین آهنگی که باهاش گریه کردم ...
اهنگ تلخ امین حبیبی بود نمیدونم دلیلش چی بود وقتی گوش میکنم غیر ارادی گریم میگیره :-s و یه بار هم عصبانی بودم از دست یه نفر با اهنگ شیناری امین حبیبی گریه کردم
پاسخ : بدترین استرس !
بدترین استرسم این بود یه دفه رو کلاس شیمی تو اوج درس همه ساکت بودن داشتن گوش میدادن من بدبخت هم تو عمرم همون یه روز بود موبایل میبردم کار داشتم یهو زنگ خورد من: :-\ :-ss ^#^ [-o< بچه ها : :)) ;D معلم X-( :-w
اولش معلم نفیمید کی بود گف موبایل مال کی بود خودش بگه وگرنه...
پاسخ : انجماد آب گرم
واسه این آب گرم زودتر یخ میزنه که جنبش مولکول هاش بیشتره و سریعتر میتونن به شکل اب یخ زده در بیان و پیوند های هیدروژنی رو برقرار کنه شکلش تو کتاب شیمی 1 (خودم اولم) هست حالا این نظر من بود شاید درست باشه شایدم نه :-?? :-?