نتایج جستجو

  1. mohaq

    معرفت‌شناسی (شناخت‌شناسی)

    تمام واژگان کلیدی بحث شما، مبهم هستند و بدون در نظر گرفتن ذهنِ عالِم، نمی تونید توضیح بدید. مثلا حتّی کلماتی مثل : ایده، متناظر، مستقل، معنی و ... ، همگی مبهم هستند و شما بدون ارجاع این کلمات به خودشون، کاری دیگه ای نمی تونید بکنید. (حالا به جای کلمه بذارید واژگان یا هراسم دیگه های که دوست...
  2. mohaq

    فلسفه اخلاق

    ۱. اسلام برای کاهش سوءاستفاده، احکام اخلاقی جزئی مشخص کرده. ۲. هرکسی میتونه ملاک شما رو طبق اعتقادش تفسیر کنه، چون شما مبنای هستی شناختی نداری. ۳. حرف شما نسبت به شاخص ها و پارامترها رو قبول ندارم. چون سازمان ها معتبر مثل سازمان ملل، شاخص هاشون رو بلند مدت در نظر میگیرن، مثلا سی ساله، حتی در...
  3. mohaq

    معرفت‌شناسی (شناخت‌شناسی)

    اسمش رو هرچی میخواید بذارید. طبق مبانی شما، هیچکدام از واژه های : وجود، خطا، مشکل، مصادره، مطلوب و ... وحتی مستقل و غیرمستقل، قابل توجیه نیستند. طبق مبنای شما، اینها رو نمیشه معنا کرد. یعنی شما در یک دور باطل بین برساختی ها گیر میکنید. البته شما به معنا کردن هم نیازی ندارید، چون کسی نیست که درک...
  4. mohaq

    فلسفه اخلاق

    یکی از دوستان که بحث رو دنبال می کنند، به صورت خصوصی پیام دادند: باید جواب بدن که شاخص های اون سازمان برای سنجش میزان فساد چی بودن؟ به چه اطلاعاتی دسترسی داشتن که اون آمار رو ارائه دادن؟ و این اطلاعات رو از کجا به دست آوردن؟ این خیلی مهمه. حرفم اینه که چه جوری میزان فساد رو سنجیدن؟ برای منی که...
  5. mohaq

    فلسفه اخلاق

    با یک مثال حل میشه. اسلام ملاک را کمال قرارداده است، امّا چون این ملاک، کلّی هست، بسیاری از مصادیق را نیز برای انسان ها مشخص کرده است و این باعث می شود که ملاک کلّی اسلام، بیهوده نشود و کمتر مورد سوء استفاده قرار گیرد. (مورد سوء استفاده قرار میگیره، امّا کمتر.) امّا ملاک شما، چون بسیار کلّی است،...
  6. mohaq

    معرفت‌شناسی (شناخت‌شناسی)

    منم تا حالا بارها جوابتون رو دادم. پاسخ کوتاه : 1- برفرض عدم وجود عالِم، هروقت تونستید، مفاهیم برساختی رو بدون ارجاع به یک برساختی دیگه توضیح بدید، من درخدمت هستم. والّا میشه رجوع مفاهیم مبهم به همدیگه. 2- بر فرض وجود عالِم، علم حضوری یعنی اینکه خود شیء نزد عالم حاضراست، پس وقتی حاضر است، بدون...
  7. mohaq

    معرفت‌شناسی (شناخت‌شناسی)

    خب، بحث بعدی اینه که ما از این علوم حضوری، چه استفاده های میتونیم بکنیم: مدلول برخی از گزاره ها، تماما نزد ذهن حاضر هستند و هیچ احتمال خطایی ندارند. مثلا: مدلول گزاره های پایه ی ریاضی یا منطق، حضورا درک می شوند و احتمال خطا وجود ندارد. برای مثال: هر کلّ، بزرگتر از جزء خودش است. بررسی: مفهوم کل...
  8. mohaq

    اعترافات بی سابقه عبدالکریم سروش از رهبران اپوزیسیون جمهوری اسلامی : «بین شاه و خمینی، صددرصد...

    اعترافات بی سابقه عبدالکریم سروش از رهبران اپوزیسیون جمهوری اسلامی : «بین شاه و خمینی، صددرصد خمینی را انتخاب می‌کنم))
  9. mohaq

    فلسفه اخلاق

    کارآمدی اخلاق: وقتی یک اخلاق، کارآمد باشد، توان بازدارنگی آن نسبت به یک اخلاق ناکارآمد، بالاتر است. برای مثال، یکی از مصادیق بی اخلاقی که خیلی مکاتب اخلاقی، مشترک است، فساد و سوء استفاده از قدرت و در نتیجه تضییع حق دیگران است. اگر این فساد وجود داشته باشد، بسیاری از مردم، از حقوق خود محروم می...
  10. mohaq

    فلسفه اخلاق

    بله، دائم دارید ادعاتون رو تکرار می کنید! صحبت من، ناظر به مصادیق بود. مردم طبق اخلاق شما، به اشکالات زیادی در تعیین مصادیق برمی خورند. تغییر مکرر قوانین جزئی اخلاقی در آمریکا و کشورهای اروپایی، خودش شاهد این مدعاست. وقتی یک اخلاق، نمی تونه با توجّه به شرایط عینی، مصادیق درست رو ارائه بده،...
  11. mohaq

    معرفت‌شناسی (شناخت‌شناسی)

    من وجودات غیرمستقل رو قبول دارم، امّا : 1. شما نمی تونید از این ادعا استفاده کنید، چون دستگاه معرفتی شما، ظرفیت بیان چنین مسائلی رو نداره، فقط بلدید مثال بزنید (یعنی به صورت خیلی مخفی دارید از مبنای خودتون خارج میشید و از مبنای من استفاده می کنید.) 2. روابطِ بین پدیدها، از نوع وجود عینی...
  12. mohaq

    http://www.sampadia.com/forum/threads/113165/page-6#post-1616719

    http://www.sampadia.com/forum/threads/113165/page-6#post-1616719
  13. mohaq

    به آمار توسعه ی انسانی ایران توجّه کنید.

    به آمار توسعه ی انسانی ایران توجّه کنید.
  14. mohaq

    فلسفه اخلاق

    حالا اگر دوست داری، فعلا اسمش رو بذار همون کارآمدی یا ناکارآمدی. برای مثال، مصادیق این بدیهیات اخلاقی در طول تاریخ و توسّط یک سری افراد ثابت تغییر میکنه. این نشون میده که اونا در تشخیص مصداق اشتباه کرده بودن. واقعا شما فرق بین کشورهای مختلف اسلامی نمی بینید؟! اجمالا به این لینک مراجعه مراجعه...
  15. mohaq

    معرفت‌شناسی (شناخت‌شناسی)

    بحث بعدی اینه که آیا ذهنِ درک کننده، می تونه مادی باشه یا نه؟! قبل از ورود به بحث، باید تعریفی از مادّی ارائه بدیم. مادّی یعنی چیزی که قابل انقسام باشه، یعنی بشه تقسیمش کرد. برای مثال، شما در اطراف خودتون خیلی چیزها می بینید که میتونید تقسیمش کنید: میز، کیف، کتاب، تلویزیون و ... به اینا میگیم...
  16. mohaq

    معرفت‌شناسی (شناخت‌شناسی)

    جانم؟! توسّط ذهن بشری؟! شما که ذهن رو قبول نداشتی؟! طبق مبنای شک گرایان ، یعنی بدون در نظر گرفتن وجود ذهنِ عالِم شرح بدید. متوجّه این نشدم. الآن دارید دیدگاه من رو میگید یا خودتون؟! ------------------------------------------------------------- در کل به اشکالات اصلی من جواب ندادید. فقط مثال...
  17. mohaq

    فلسفه اخلاق

    اوّلا حساب ایران رو از بقیه کشورهای اسلامی جدا کنید. بقیه ی کشورها فقط مردمشون مسلمون هستند، امّا کارگزاران و قانونشون نه. اگر فرق اینا رو نمیدونید، صبر کنید تا بحث فلسفه سیاست شروع کنیم. ثانیا من به هیچ وجه اون کشورها رو اسلامی نمیدونم. ایران، اسلامی ترین کشور دنیاست. فعلا هم فقط راجع به ایران...
  18. mohaq

    معرفت‌شناسی (شناخت‌شناسی)

    یه بار دیگه میگم، با انکار عالِم و درک کننده، شما نمی تونید از مفاهیم برساختی استفاده کنید. تا الآن هم نتونستید مفاهیم برساختی رو توجیه کنید. اشکالات حرف های شما رو الآن دونه دونه میگم: (اشکالات شماره گذاری میشن) 1- نه تنها خود دنباله وجود نداره، بلکه در خارج، چیزی به نام نسبت هم وجود نداره...
  19. mohaq

    معرفت‌شناسی (شناخت‌شناسی)

    قبل از ادامه بحث، یه سوال: احیانا منظور شما این نبوده؟ علوم، وجود مستقل دارند، و خودشان خود را درک می کنند. به عبارت دیگر ، من همان علوم است و حقیقت انسان چیزی جز همان علم نیست؟ دارم تنبّه میدم که از معنای عرفی دارید خارج میشید، و در این صورت باید تعریف جدیدی ارائه بدید و نمی تونید از معنای...
  20. mohaq

    فلسفه اخلاق

    برید راجع به اخلاق در اسلام مطالعه کنید. باشه، مشکلی ندارم. چون آمارها خلاف مطلب شما رو میگن. اگر فکر می کنید که در شرایط مساوی، مانند علم به مبانی و واقعیت و ... مسأله عذاب وجدان، بیشتر از بهشت و جهنّم جذّابیت داره، کاری ندارم.
بالا