پاسخ : سوتیها
یکی از فامیلامون میخواست بگه دست مادر رو باید بوس کنیم
با ماچ قاطی کرد گفت دست مادر رو باید بوچ کنیم! :))
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یه بار هم خودم میخواستم بگم صفحه شخصی گفتم شفحه...
پاسخ : سرکار گذاری !
یه بار ما یه مسابقه ای بیرون مدرسه داشتیم و اول صبح یه راست از مدرسه رفتیم اونجا بعد از اینکه اون مسابقه تموم شد ما برای این که به زنگ ریاضی نرسیم تصمیم گرفتیم از اونجا تا مدرسه رو که حدود چهار پنج کیلومتری میشد رو پیاده بریم
وسط راه هم که هوا خیلی سرد بود حدودای صفر درجه...
پاسخ : تلخ ترین لحظه زندگی
خدا رو شکر من تا حالا اتفاق خیلی بدی واسم نیفتاده ولی
هر وقت که عکس های گذشته رو تو کامپیوترم دوباره نگاه میکنم یه حس دلتنگی بهم دست میده که نگو چون فامیلای من تقریبا دورن و دور به دور همدیگرو میبینیمو هروقت که میبینمشون باهاشون خیلی حال میکنم و خیلی خوش میگذره به...
پاسخ : بزرگترین اشتباهی که در قبال دوستت كردي؟
من یه رفیق 6 دارم که گهگاهی بینمون شکر آب میشد و این اواخر من یه خورده از دستش ناراحت بودم تا اینکه توی اردوی مشهد همین امسال با یه گروهی هم اتاقی شدیم که خیلی با هم راحت بودیم و کلا جمع باحالی بود اون با یکی از هم اتاقی هامون دردودل کرد که من...
پاسخ : اعترافگاه !
اعتراف میکنم که یه بار که رفته بودم پینت بال وسط تیراندازی داور رو با حریف اشتباه گرفتم و چهار پنچ تا تیر نثارش کردم ولی بعد که فهمیدم داوره خیلی شیک و تمیز به بازیم ادامه دادم و اونم نفهمید که من بودم :-"
چیکار کنم تقصیر خودش بود دیگه میخواست شبیه اونا نباشه :))
پاسخ : نحوه ي استفاده از تخته هوشمند در مدرستون!
مام داریم
زنگ های تفریح Angry birds بازی میکنیم البته اگه کسی دور بر کلاسمون نباشه آهنگ هم گوش میدیم
تو کلاس هم بچه ها میرن پاور پوینت نشون استاد میدن اونم که هیچی بلد نیست فکر میکنه که خیلی
کار شاخی کردیم و الکی الکی دو نمره مثبت بهمون میده \:D/