پاسخ : فاضل نظری
با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر ...
هیچکس...هیچکس اینجا به تو مانند نشد
هر کسی در دل من جای خودش را دارد ...
جانشین تو در این سینه خداوند نشد
خواستند از تو بگویند شبی شاعرها، عاقبت با قلم شرم نوشتند ...نشد !
فاضل نظری
پاسخ : " اشعار زنده یاد حسین پناهی "
به خانه میرفت ... با کیف و با کلاهی که بر هوا بود ...
مادرش گفت دعوا کردی ؟
پدرش گفت چیزی دزدیدی ؟
و برادرش کیفش را زیرو رو میکرد به دنبال چیزی که در دل پنهان کرده بود!!!
و تنها مادربزرگ بود که کله ی گل سرخ را از وسط کتاب هندسه دیده بود و میخندید ...
پاسخ : سمپادی های کرمان
مگه کجا بوده ؟؟؟ ^-^
ها !!! به به
تنها تنها
راستی اگه ما بدبختیم نمیتونیم ناهار بدیم شما باید بدین دیگه :>
اصلا کامپیوتریا باید ناهار بدن
من به عصروووونه هم راضیم ;)
ولی به جان شما رو من یکی حساب نکنین که قرض بالا آوردم شدیییییید B-)
پاسخ : سمپادی های کرمان
:-$
شرمنده ما از بحث خارج شدیم به چارشنبه سوریتون ادامه بدین!!!
شما هم خونسرد باش ;D
جدی نگیر ...
از وجنات بحث مشخصه که جدیه !!! ;)
پاسخ : چهارمین همایش علوم پایه سمپاد "همایش کرمان"
خیلی ممنون از همه ;D
اقایون دماوندی جوکار درانی رفعتی .... همه !!! خیلی خوب بود!!
چرا واقعا باید سالی یکبار بچه های سمپاد اینجوری دور هم جمع شن؟؟؟؟
در کل خسته نباشید =D>
فقط آقای دماوندی چرا گریه میکردی ؟؟؟
اخی خیلی باحال بود
جا داره یه تشکر...