نتایج جستجو

  1. ديالوگ‌های ماندگار

    پاسخ : ديالوگ های ماندگار -نظرت چیه؟ -نمیدونم. یعنی اگه بگم نــه ، نمـــیری؟ -نـــه .ولی اگه بگــی آره ، خوشحال میشم. ×اسم ِ فیلم ُ نمیدونم! :-"تو منوتو میده!
  2. جیم زدن

    پاسخ : جیم زدن سر ِ زبان فارسی: معلم وارد کلاس شـــد، من ظرف غذامو جمع کردم گذاشتم تو کیفم ، بعد خیلی ریلکس کیفمو انداختم پشتم،به بغل دستیم گفتم حاضری؟بریم؟ اونم اوکی که داد ،دقیقا وقتی معلم نشسته بود رو صندلی، ماخیلی ریلکس پا شدیم از جامون و در کلاس ُ باز کردیم رفتیم بیرون!!! در این حد یعنی! ;D
  3. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها مامانم پای تلفن: -از طرف ِ من همرو ببوسید: آقای مجیدی (شوهـــر خانومه بود! :-")، الهام جون ، علی جون :-" من:نه نه مامان اونو که نباید... =)) :-" مامانم وقتی تلفن رو قطع کرد: - X-( خوب بچه چرا زودتر نگفتی؟! من: =))
  4. اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! اعتــراف میکنم تا همین چــند وقت پیش که امتحان املا داشتیم ، نمیدونستم قـــورباغــه دُرُســـته نه غـــورباقــه! :-"
  5. سمپادی و خودکشی

    پاسخ : سمپادی و خودکشی نه از آسمون نیفتادیم ولی یه مشت آدم ِ عــادی با تفکرات آدمای عادی نیستیم... تفکیک ِ بیش از حد غلطه.ما همه عضو 1 جامعه و مردم ــیم. ولی یکسری تفاوت هایی هم داریم... +اگه خوشتون نمیاد اجباری نیست بیاید اینجا...
  6. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها رفتم بقــالی شارژ بخرم: من:سلام. ببخشید سیم کارت ِ 2000 تومــَــنی دارید؟ طرف: =)) منظورت کارت شارژه؟ من:ممـــم بــله! :-" :-"
  7. بحث و تبادل نظر درمورد موسیقی هیپ هاپ

    پاسخ : بحث و تبادل نظر درمورد موسیقی رپ هــــــوم. تقریبا موافقم!البته تقریبا!!!یه عدی میان اسم خودشون ُ میذارن رپــر ولی اصلا...! ولی خوب رپر عالی هم کم نداریم!
  8. اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! اعتراف میکنم شب ــایی که درس دارم ُ خانواده زودترمیرن بخوابن ، و من مجبورم بیدار بمونم ، با گوشیم زنگ میزنم به خونه تا از خواب بیدار شن!!! (تلفنمون شماره نمیندازه!) ;D
  9. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها سوال امتحان شیمی ترم:درست و غلط بودن جمله های زیر رامشخص کنید: -پرتو کاتدی تحت هر شرایطی به صورت حط راست منتشر میشود. جواب من(دقیقا عین جوابم):صحیح است.البته اگر میدان الکتریکی ایجاد کنیم ، به سمت قطب مثبت منحرف میشود و به شکلش منحنی میشود ولی منحنی هم خط راست است پس درست است...
  10. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها امروز سر جلسه امتاحان ترم دینی: یک سوال بود که گفته بود عقل را تعریف کنید!من عین ِ خر در گل توش موندم!!!!مفهوم اولیه ــس به خداها!!!! از اونجایی که تو تقلب اوستاییم ، با نفر ردیف اول با هم حل میکردیم سوالارُ!(من ردیف آخرم و دوستم ردیف اول!) من ازش پرسیدم : "عقل؟"... :-" اون فکر...
  11. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها تو سرویس خواب بودم ، وقتی رسیدم خونه بیدارم شدم خواستم از ماشین پیاده شم،به جا خدافظی گفتم :شب بخیر! :-" راننده :شب بخیر خوب بخوابی! :-"
  12. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها امروز سمینار داشتیم تو مدرسه ، دکتر خواجه اومدن سخنرانی...یه سوال پرسیدن ، هرکی میدونست جواب میداد. نوبت جواب دادن دوست من که رسید،چون نزدیک آقای خواجه بود ایشون میکروفون ُ دادن که با میکروفُن حرف بزنه... دوستمم هول(یا حول:-؟؟ ! ) شد ،خواست بگه هاورکرافت ، به جاش گفت...
  13. سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان ۱]

    پاسخ : سمپادی‌های تهران [دبیرستان فرزانگان 1] نظرم درباره سمینار ، اینه که افتضاح بود...خیلی...انقدر جوش آوردم که دلم میخواست سرم ُ بکوبم به دیوار :| یسری حرمت ـــا اصلا رعایت نشد...آدمــای بزرگی که تو سمینار بودن ،اصلا باهاشون درست رفتار نشد. مخصوصا سمینار هنری که به نظرم اصلا خوب نبود... این...
  14. خودکشی !

    پاسخ : خودکشی ! آره خب...خودکشی اصلا شجاعت نیس...ولی گاهی به یه جایی میرسی که حس میکنی خورد شدی،حس میکنی پاهات داره میشکنه ...حس میکنی بـُریـــدی...حس میکنی ضعیفی...خیلی...
  15. قولهایی که برای درس خواندن ما می دهند!!!

    پاسخ : و قولهایی که برای درس خواندن ما می دهند!!! مال ِ ما ، اینجوری نیست که قول بدن بگن مثلا فلان چیز ُ قبول شی فلان جایزه رو میگیریم!اگه یه موفقیت کسب کنم ، خودشون 1چیزی میدن!
  16. موسیقی خیابانی

    پاسخ : موسیقی خیابانی قشنگه خیلی.وقتی تو خیابون راه میری ُ صداشون ُ میشنوی ، دوس داری بری بشینی و ساعت ها گوش بدی.مخصوصا وقتی حالت زیاد خوب نیست...تو زمستونا...
  17. آیا بچه های سمپادی واقعا ریاضی رو دوست دارن یا...

    پاسخ : آیا بچه های سمپادی واقعا ریاضی رو دوست دارن یا... ریاضی عالیه. یه جور تفریح ِ نه درس.نیاز به خوندن نداره.فقط یکم فکر و تمرکز میخواد.من که خیلی دوست دارم.
  18. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها چند وقت پیش با یکی از دوستام تو مدرسه موندیم که درس بخونیم. تو کلاس داشتیم پای تخته سوال حل میکردیم که صدای شــُر شــُر ِ آب شنیدیم!فکر کردیم داره بارون میاد! بدو بدو و جیغ کشان رفتیم سمت پنجره!پنجره رو باز کردیم دیدیم خبری نیست!مستخدم مدرسه داشت با شــیلنگ حیاط ُ میشست! :-"
  19. اعترافگاه!

    پاسخ : اعترافگاه ! اعتراف میکنم: ما المپیادی ها امتحان دینی داشتیم ، بقیه بچه ها زودتر دادن اومدن جواب هارو به ما گفتن.ما هم جواب جا خالیارو کف دستمون نوشتیم رفتیم امتحان بدیم... حالا رسیدیم به اون جاخالیا... من هی فکر میکنم ، میبینم همه ی اون کلمه های کف دستم ،تو همه ی جاخالیا میتونن بیان...
  20. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها سر فیزیک بــودیم ، معلم مـــرد ... یه تیکه از درسش مونده بود ، زنگ خورد (یعنی اذان پخش کردن)گفت یکم وایسید اینم بگم بعد... همه ساکت شدیم تا بگه. کلاس ساکت ِ ساکت بود... یهو صدای اذان زیاد شد(انگار از اونجایی که پخش میشه ،یکی دستش خورده باشه صدا یهو زیاد شه) معلم ِ برگشته میگه ...
بالا