نتایج جستجو

پاسخ : تکست های ِ ماندگار تو نمیتونی مثه من باشی تو خیلی چیزا کم داشتی فاز غلطی برداشتی یه چیزایی میگی که توی جمع جاش نی تو نمیتونی مثه من باشی فرقی نداری بایه نقاشی دیگه قیدتو زدم کاشکی یه کمی با دوروبریات فرق داشتی این تیکه ها که بهم مینداری خودم نوشتمشون رو کاغذ چرک نویساشم اون رو ها هس...

پاسخ : دخترا برن خواستگاری به نظر من دختر نباید غرورشو واسه یه پسر کنار بذاره :-/ اگه خوب بود از اول این کارو میکردن

پاسخ : سيگار كشيدن به نظر من چیزی همه میدونیم ضرر داره رو برا چی استفاده کنیم؟ وقتی میدونیم این چه اثاری روی دستگاه تنفسیمون داره چرا؟ بعضیا میگن اروم میکنه ولی چیزای دیگه ای هم هست که ادم با اونا اروم شه پس چرا چیزی که ضرر داره رو استفاده کنیم؟

پاسخ : سرکار گذاری ! خداییش سرکار گذاشتن معلما با تخته هوشمند خیلی کیف میده

پاسخ : تقلب سال سوم راهنمایی چون دوستام حسابی پایه بودن سر امتحانای تستی با توجه به تخصصمون =P~ روی یه برگه کل سوالا با جوابا رو مینوشتیم بعد بین همدیگه ردو بدل میکردیم ;D اگرم اشتباهی بود پیدا میشد B-) وقتی هم جوابا میومد رتبه هامون کپ هم بودن =))

پاسخ : سن مغز شما چقدر است؟ اول 37 بود بعد دفعه ی دوم زد 32 سال

پاسخ : معلم زن - معلم مرد من خودم اوایل فک میکردم وجود معلم مرد باعث میشه ادم معذب باشه ولی چون تو کلاسای فوق برناممون معلم مرد داشتیم بهم ثابت شد اصن اینطوری نیس :> من چون سر هردو کلاس بودم میگم معلم زنو مرد فرقی نداره اما یه مشکلی هس (:| من دخترم ولی باید قبول داشت بعضی از دختر وقتی چشمشون...

پاسخ : رُک باشیم یا نه؟ به نظر من رک بودن خوبه چون اگر کینه ای باشه رفع میشه ولی گاهی اوقات بعضیا رک بودنو با بی شعوری اشتباه میگیرن :-w

پاسخ : رنگ لباس ؟نظر مردم یا نظر خودم؟؟ به نظر من رنگی قشنگه که به ادم بیاد B-) منم معمولا در انتخاب لباس از خواهرم کمک میگیرم چون اون بهتر از هر کسی میدونه چی بهم من میاد :)

پاسخ : گذاشتن اسم روی دیگران یکی از بچه های کلاسمون موهاش فرفری ناجور به خاطر همین بهش میگیم سیم ظرفشویی

پاسخ : علایق عجیب و غریب! یکی از علایقم اینکه عصبانی بشم بعد شیشه ادکلنمو پرت کنم طرف اینه 8-^

پاسخ : تیزهوشان قبول شدم ! هیچ وقت یادم نمیره تو مدرسه اعلام کردن نتایج اومده منم تا وقتی برسم خونه از استرس هلاک شدم X_X بعدشم که رسیدم خونه چون سایت شلوغ بود دیگه داشتم هلاک میشدم :-w واقعا روز استرس زایی بود :-<

پاسخ : گذاشتن اسم روی دیگران یادمه یکی تز معاونامون فامیلش طایبی بود ما بهش میگفتیم طالبی ;D

پاسخ : خوردن سر کلاس سر کلاس پرورشی بادوستم رفتیم و یه عالمه چیپس و کرانچی گرفتیم سر کلاس تا معلم سرشو میچرخوند ما در طی عملیاتی انتحاری با سرعتی باورنکردنی :))چیپسا و کرانچی ها رو میذاشتیم تو دهنمون =))یه بارم نزدیک بود لو بریم X_X

پاسخ : سوتی‌ها یه بار از رستوران اومده بودیم بیرون بعد داشت شعر گل اندام اندی رو میخوند بعد میخواست بگه که انعام گارسون رو بدین به جاش گفت اندام گارسون رو بدین