ایلیا
لنگر انداخته
- ارسالها
- 2,799
- امتیاز
- 15,106
- نام مرکز سمپاد
- حلی
- شهر
- تهران
- سال فارغ التحصیلی
- 97
- مدال المپیاد
- تلاشی بیهوده در المپیاد زیست شناسی!
- دانشگاه
- هنر تهران
- رشته دانشگاه
- عکاسی
پاسخ : سوتیها
مکالمه من با بغل دستیم
اون:یکی از بچه هایه کلاس زبان باباش 15 سالش بود زن گرفته
من:خب مامانش چند سالش بوده اونوخت
اون:نمیدونم اون موقع چند سالش بوده ولی الان باباش 35 سالشه مامانش 20 سال
من بعد از دو ثانیه تفکر: ابراهیم یه ذره فکر کن بعد گ.و.ه بخور
اون:چرا چی گفتم مگه
من:یعنی انقد خری خوب اینطوری که میگی مامانه پسره موقعه ازدواج جنین بوده که
بعدش که فهمید چی گفته دوتایی تا 5 دیقه داشتیم ریسه میرفتیم نمیدونم چرا اون لحظه خیلی جالب به نظرمون اومد.سر کلاس ریاضی هم بود معلم هم گیر حسابی شاکی شد
یه مثلی حس میگه به درک که شاکی شد بوقه ل قش
مکالمه من با بغل دستیم
اون:یکی از بچه هایه کلاس زبان باباش 15 سالش بود زن گرفته
من:خب مامانش چند سالش بوده اونوخت
اون:نمیدونم اون موقع چند سالش بوده ولی الان باباش 35 سالشه مامانش 20 سال
من بعد از دو ثانیه تفکر: ابراهیم یه ذره فکر کن بعد گ.و.ه بخور
اون:چرا چی گفتم مگه
من:یعنی انقد خری خوب اینطوری که میگی مامانه پسره موقعه ازدواج جنین بوده که
بعدش که فهمید چی گفته دوتایی تا 5 دیقه داشتیم ریسه میرفتیم نمیدونم چرا اون لحظه خیلی جالب به نظرمون اومد.سر کلاس ریاضی هم بود معلم هم گیر حسابی شاکی شد
یه مثلی حس میگه به درک که شاکی شد بوقه ل قش