نتایج جستجو

  1. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها امروز سر کلاس زبان دوستم یه چیزی به معلممون گفت(بالای سرمون وایساده بود) بعد من یهو برگشتم گفتم:«زر می زنه :o،باور کنید!!!!» بعد: :-" :«یعنی مزخرف میگه... :-s :-ss ;D ...یعنی... :-[ (در حال تفکر که معادل مودبانه ی "زر زدن"چیه) :-/ آها!! :) اشتباه می کنه!!! =D> =D> =D>» معلممون هم...
  2. چهار شنبه سوری

    پاسخ : چهار شنبه سوری پوه! من الان رفته بودم بیرون هیچ خوش نگذشت :( یه آتیش داشتیم تا تونستیم از روش پریدیم ولی بعد خاموش شد الانم همش ترقه ایناست که خوش نمی گذره :( :(( :(( :(( :((
  3. چهار شنبه سوری

    پاسخ : چهار شنبه سوری من فقط سیگارت و چیزای کم خطر تر می زنم مراسم سنتی رو عشق است! ;D قبلنا با داییم اینا می رفتیم یه پارک دور افتاده هیشکی نبود همه دست همو می گرفتیم دور آتیش می چرخیدیم آواز می خوندیم(آواز که همون:زردی من از تو،سرخی تو از من ;D) البته ترقه اینا هم میزدیما! ولی الان چند وقته...
  4. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها ما کلا سر کلاس کامپیوتر ولیم!(ول:آزاد،رها >:D<،well نخونین!!!) ;D نصف جلسات که کلا وقت آزاد داریم،بقیه ی اوقاتم معلممون بهمون تمرین می ده و خودش از کلاس می ره بیرون :P یکی از دفعات نادری که داشت درس می داد،دو نفر از بچه ها داشتن با هم حرف می زدن(البته همه داشتن همین کارو می کردن...
  5. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها اول سال امتحان فیزیک داشتم بعد تا ساعت 5/1 نصف شب داشتم با بابام فیزیک تمرین می کردم (:| حالا نصفه شبی من خوابم میومد خنگ شده بودم 8-} (:| بابام گفت:«خب انرژی جنبشی اینو چجوری حساب کنیم؟» ^-^ من هم ناگهان انگار که یه کشف بزرگ کردم:«آهان!Q=mc دلتا تلتا!!!!!!!!! ;;)»(چه ربطی...
  6. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها سوتی امروز معلم هندسه مون:مثلث ABCD مفروض است... :o :)) این یکی تو مدرسه اتفاق نیفتاده ولی سوتیه دیگه: تو اتوبوس ته نشسته بودم،اومددم پیاده شم، وسط راه تو اتوبوس حس کردم دستم گیر کرد به یه چیزی :-/ برگشتم،می دونین دستم به چی گیر کرده بود؟ ;D دستم گیر کرده بود به عینک یه نفر و...
  7. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها امروز امتحان زیست داشتیم،گند زدم به تمام معنا ;D بعد امتحان رفتم پیش معلممون،گفتم:«می خواستم معذرت خواهی کنم ازتون که نمره م از امتحانتون یه 5 گنده میشه! ;D» :)) آزمایشگاه فیزیک داشتیم،قربونش برم آزمایشگاهمونم هیچ وقت منگنه نداره باید با نوار چسب و تف ;D و غیره گزارش کارامونو به...
  8. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها چارشنبه امتحان کامپیوتر داشتیم،همش مسخره بازی بود،همه می خندیدن و با معلممون گپ می زدن! ;D هرکی امتحانش تموم می شد باید از کلاس می رفت بیرون آناهیتا( که پاشو گچ گرفته) برگشو داد معلممون گفت برو بیرون یهو یکی از بچه ها گفت:«خانوم پاش خرابه ها!» کلاس: :)) :)) :)) :)) معلممون: :))...
  9. تسهیل در یادگیری عناصر جدول تناوبی با شعر

    پاسخ : یه راه حل برای مشکل حفظ کردن جدول تناو&#1576 ما هم چنتا داریم: گروه 1:لینا کرباسفر گروه 2:ببین،میگم کسرا برا منه! هالوژن ها:هنری کرزرن
  10. شیطنت ها

    پاسخ : شیطنت ها ما معلم فیزیکمونو دیوونه کردیم ;D سه بار امتحانو انداختیم عقب اول زنگ داشت می گفت:خانوما،هرکی حرف بزنه باید بره بیرون :| وسط زنگ:هرکی حرف بزنه میندازمش بیرون :-w اواخر زنگ:یه کلمه دیگه حرف بزنین پرتتون می کنم بیرون!! X-(
  11. گند های دوران كودكی

    پاسخ : گند هاي دوران كودكي یه دفعه ما خانوادگی با خانواده دوست بابام رفته بودیم شمال (من چار پنج سالم بود،این خاطره رو خودم یادم نمیاد،برام تعریف کردن ;D) بعد زن دوست بابام به طرز مرگباری لـــــــــــــــوســـــــــــــــه! ;;) :-& همیشه از همون بچگیم رو نروم بود :-w حالا اینجا رو داشته باشین...
  12. گند های دوران كودكی

    پاسخ : گند هاي دوران كودكي من مهد کودک بودم،یه روز مامانم با ماشین اومد دنبالم،منو گذاشت تو ماشین،ترمز دستیو کشید و خودش رفت تو مهد کودک حالا حدس بزنین من چیکار کردم؟ ;D راه افتادم رفتم ترمز دستیو کشیدم(البته ماشینمون اون موقع قدیمی بود،اصولا من هنوز ترمز دستی ماشینو دو دستی به زور می کشم ;D) و...
  13. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها من یه مدتی تو دهنم افتاده بود:"کذاب ملعون فاسد!" ;D خیلی میگفتما!اصلا دست خودم نبود یه روز معلم زیستمون داشت برگه ها رو می داد،به من گفت:«خیلی خوب دادی،فقط نمی دونم چرا برگه تو و رومینا این قدر شبیه همه! :-?» منم یهو بی اختیار با صدای بلند گفتم:«کذاب ملعون فاسد!!!!!!!!!!! X-(»...
  14. بازرسی شما توسط مسئولین ، چگونه و چرا ؟

    پاسخ : بازرسی شما توسط مسئولین ، چگونه و چرا ؟ چک؟؟ O0 ما اصولا چک نمی شیم!! ;D البته نه این که ول ول بگردیما!اگه گوشی پیدا کنن بیچارمون می کنن! ولی دیگه محدودیت خاصی نداریم(نمی گردنمون که!) :-*
بالا