نتایج جستجو

  1. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها با داداشم دعوام شد،بش گفتم:برو گمشو خونتون! ;D :))
  2. شیطنت ها

    پاسخ : شیطنت ها زیاد شیطنت نیس ولی خوب... اول راهنمایی بودیم یه روز هوا به شدت سرد بود،خدمتگذار مدرسه هم درو باز نمیکرد بریم تو! در سالن یه گوشه از شیشش شکسته! من بش گفتم درو باز نکنی خودم میرم باز میکنم میرم تو! گف خو برو! منم به شدت عصبانی شده به این حالت X-( X-( درو باز کردم رفتم تو که آژیر...
  3. خاطرات سوتی‌ها

    پاسخ : سوتی‌ها یه بار برای امتحان عربی نخونده بودم،برگه رو نیگا کردم دیدم از بس سفیده خودمو توش میتونم ببینم!! ;D خودمونو زدیم به دل درد اینقد ادا دراوردیم تا معلم اومد گف حالت خوب نیس برو گفتم نه اقا ما نمیخوایم امتحان مستمر کم شیم :-[ >) گفت برو یکاریش میکنیم! :)) زنگ زدم تاکسی بیاد که یه...
بالا