پاسخ : برگزیده مکالمات
هر روز وقتی من گشنمه!
من : مامان گشنمه!!
مامانم: کوفت بخور!! :D
ینی له میشم با این مهروعاطفه ی مادری!!! :-" :D :))
.
من وقتی بابابام قرار دارم!
من سر قرار:باباکجایی؟
بابا:دارم میام!
نیم ساعت بعد.....
من:بابا کجایی؟ :-L
بابا:دارم میام یه رب دیگه اونجام!
یه رب دیگه...
پاسخ : تا اعلام نتایج کنکور
ببخشیدا ولی ر ی د ه میشه به رفاقتتون چون دخنرم هستید
دخترا خیلی زود جو اینکه من بهتر شدم تو بدتر شدی و اینا می گیرتشون
خودت بشین ببین دیگه این کارا چیه
البته شایدم بهتون خوش گذشت!!!!!
پاسخ : مشاوره انتخاب رشته دانشگاه - گروه تجربی
میدونم خیلی سخته
ولی به نظر شما می صرفه به این امید که از این طریق بتونم پزشکی بخونم برم رشته هایی مثل پرستاری و فیزیوتراپی یا اینکه یک سال دیگه صبر کنم و دوباره کنکور بدم؟!؟!؟!؟!؟!؟
پاسخ : مشاوره انتخاب رشته دانشگاه - گروه تجربی
شنیدم ازرشته های پرستاری و مامایی میشه بادادن یه آزمون خفن تغییررشته داد به پزشکی!!
واقعا یه همچین چیزی وجود داره؟؟
.
.
.
اگه وجود داره می صرفه که یک ساله دیگه پشت کنکور بمونم یا اینکه با انتخاب رشته هایی مثل پرستاری و....از اون طریق اقدام کنم؟
پاسخ : من ِ ... عجیب غریب ؟!
من عادت دارم
وقتی جوراب می خرم روش با ماژیک یا خودکار می نویسم"مخصوص پای راست ""مخصوص پای چپ"که دفعه های بعدی که پام میکنم اشتباهی جوراب پای راستموپای چپم نکنم ولی چون هنوز دست راستو چپمو یاد نگرفتم این تدبیرم هم کارساز نیست!!!دیگه کلن اصن جوراب پام نمی کنم...
پاسخ : بحث در مورد مدیران قدیم و جدید مدرسههای تهران
پي رو حرف فهيمه اين رو هم بايد بگم كه همين مدير دبيرستان فرزانگان6 ميگفتند *اصن لازم نيست بچه هابرن هلند!!!!!!*(اين نشون دهنده منتها عليه حماقت فرده)
وحمايتي هم از بچه ها نكردند!
.
ماهم يه سري مشكلات با كادر داريم كه اين مشكلات ناشي از...
پاسخ : بدشانسی هاتون
اين بزرگترينش نيست ولي بد شانسيه ديگه!
دونفر تو مدرسه ي ما هستن دوتا رفيق جون جونين(آرزو و غزاله ) كه از اول دبستانو قبل ترش باهم بودن!
بعد ماها هميشه اين دوتا رو باهم اشتباه ميگيريم!
براي امتحانات ترم آرزو تقريبا جلوي من ميشست ي بار سر جلسه امتحان زبان پايان ترم بوديم منم...
پاسخ : بهترین خاطراتتون با والدینتون
خاطره ي شاخي نيست!
ولي باحال بود برام و متمايز از خاطرات بقيس!
همين سال پيش سر كارنامه دادن ناظممون كلي با پدرم دعوا كرد : " دختر شما خيلي شنگوله ،همه چيزو به مسخره گرفته ، هميشه نيشش تا بناگوشش بازه، همش داره ميخنده !
بابامم برگشت گفت :* ايرادي نداره ،ما...
پاسخ : شرطبندی
يه بار با عموم سر دربي شرط بستم!شرط يه باك بنزين!من ميگفتم استقلال ميبره اون ميگفت مساوي ميشه!
آخرشم مساوي شدن خاك برسرا! :((
عمومم سيريش!
ولم نكرد تا با بد بختي 50 تومن بهش دادم!
البته بااينكه خيلي سيريشه خيليم مهربونه!
20تومن ديگشو تخفيف داد چون برادرزادش بودم! :))