سرود ملی فرزانگان

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع neda.m
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
آمار و ارقام به نسبت بضاعت ما و شما چیز دیگه ای میگه!!!
آمار چی دقیقا؟:)
اگر راجع به درس صحبت میکنی باید بگم چیز دیگه ای فرزانگان ۱ رو متفاوت کرده که حتی با کلمات نمیشه بیانش کرد..:)
 
کاش یچیزی بود که همه مدرسه ها داشتن ولی متاسفانه مدیر ما حتی اردو هم به زور سالی یبار میبرتمون خوش به
حالتون واقعا حتی نه تنها فرز ۱ بلکه بقیه مدارس تیزهوشان هم خیلی چیزا رو تجربه کردن که ما حتی از یه متری اون هم رد نشدیم دوره دوم هم همچین چیزیه
ما رو هم اردو نبردن😭
این یکی یکم بحثش جداست، سرود و حلقه و کارگاه خیلی مربوط به مدیریت فعلی مدرسه یا قبلی ها نیست، کارگاه هنری از ۱۶ سال پیش هست و البته قبلش به اسم دیگه ای بوده..
همه بچه های مدرسه اون رو به شکل یه میراث میبینن از فارغ التحصیلای قبلی..
روند کار اینجوریه که بچه های یازدهم اون سال
یه سری مجوز میگیرن که توی مدرسه یک سری خوراکی بفروشن، که این خوراکی ها مقداری سود روش داره.. یا مثلا توی آمفی تئاتر مدرسه کارتون میذاشتن و بلیط سینما بعد مدرسه میفروختن.. سر جمع مقدار زیادی پول جمع میشد[این از هزینه های مالی]

حالا بچه ها از اول مهر یه سر گروه انتخاب میکنن برای کل کارگاه که حتی یه دفترچه داره که از اولین کارگاه تا الان مسئول های کارگاه توش توضیحات نوشتن

و بعد سر گروه های اجرا های دیگه رو انتخاب میکنن بچه ها مثل آواز و سرود و میکاپ و مسئول های اتاق فرمان و مسئول تدارکات و دکر و تئاتر ها
و بعد هر کدوم از بچه ها که سر گروه ان اعلامیه میزنن برای تست ورود به اون گروه که بچه ها بیان و تست بدن

بعد در نهایت هر گروه با بچه های خودش یک اجرا یا چند اجرا درست میکنه برای روز کارگاه

و خیلی خیلی اون اتحاد بین بچه ها مهمه،
در نهایت اون هزینه مالی صرف وسایل دکر، میکاپ، اجاره وسایل اضافه مثل نور پردازی و دستگاه های دیگه میشه

روز اجرا ها دو روزه، فارغ التحصیل ها، مادر ها، بچه های مدرسه و .. میان که با توجه به ظرفیت سالن ها بلیط داده میشه و فقط ورود بانوان مجازه

امسال حدود ۱۰۰۰ نفر سر جمع اومدن، که تو این بخش هم بچه های انتظامات خیلی لطف کردن و مدیریت کردن و گوشی ها رو گرفتن تا فیلمی از مدرسه بیرون نره

و در آخر سرود ملی اون سال فرزانگان توسط بچه های یازدهم نوشته میشه و یا اهنگ پشتش ساخته میشه یا از بیکلام آهنگ های دیگه استفاده میکنن که بچه های سال های آینده اون رو به صورت روزانه یا نهایتا هفتگی توی حلقه میخونن تا این رسم حفظ شه:]


اما رسمی نیست که به راحتی بشه متوقفش کرد:)
 
آمار و ارقام به نسبت بضاعت ما و شما چیز دیگه ای میگه!!!
ول کن ب نظرم... هیچ ادم سالمی نمیگه: "هیچ جا فلان ما نمیشه🤡"

بزرگاش میگن خودمونو از بچه های دیگه بالاتر ندونیم.. اینا مرکزا رو تفکیک میکنن
 
ول کن ب نظرم... هیچ ادم سالمی نمیگه: "هیچ جا فلان ما نمیشه🤡"

بزرگاش میگن خودمونو از بچه های دیگه بالاتر ندونیم.. اینا مرکزا رو تفکیک میکنن
ما خودمون رو بیشتر ندونستیم، الان هم نمیدونیم، چیزی که داریم ازش حرف میزنیم قدمت مدرسه و میراث های اونه و مقدار زیادی که بچه ها به اون اهمیت میدن و با اتحاد حفظش میکنن، اگر یک جمله که داره به صورت کنایه آمیز این رو میگه رو اینجوری برداشت میکنی حرفی ندارم بزنم‌...چون فرقی نمیکنه چه تو چه من چه هر کدوم دیگه از بچه ها میتونست اونجا باشه و همین کارا رو بکنه
من هم حرفم اینه که مرکز ها واقعا فرق دارن اما آدم ها ممکنه خیلی متفاوت نباشن
 
جالب بود
لطفا به دعوا ادامه بدید
از سلاح سرد استفاده نکنید(اختیاری)
...........
فرزانگان یک به نسبت بقیه قدمت بیشتری داره.
شهریه‌ی زیادی دریافت می‌کنه اما در عوض دبیرهای خوبی داره.
بچه‌های همراه و هم‌پیمانی هم داره، سر ماجراهای پارسال و جریانات مدیر امسال که نمی‌شه زیاد بهش پرداخت، بچه‌ها واقعا پشت هم موندن، به نظرات هم احترام می‌ذارن و مسئولیت پذیری بالایی دارن.
مثل هر مدرسه‌ی دیگه‌ای بدی‌های خودش رو هم داره.
اما روی هم رفته بچه‌ها با مدرسه راحتند، فارع‌التحصیل‌ها یا تو مدرسه معلمن، یا هر هفته تو جلسات انجمن همراه و هیئت شرکت می‌کنن، بچه‌ها یه ارتباط خوب و وصف نشدنی با مدرسه دارن و وقتی وسط حلقه خونه‌ی ما می‌خونیم سال آخری‌ها گریه می‌کنن.
چیزی که این مدرسه رو خاص می‌کنه ، یه درصدی بچه‌هاشن و یه درصدی محیطش و معلماش. شبیه خونه‌ی قدیمی بابابزرگ می‌مونه که همه مواظبتن، خونه امنه، وقتی یه گوشه بشینی گریه کنی، همیشه یکی هست که بیاد بالا سرت آب‌قند بده دستت و حالت رو بپرسه.
زنگ تفریح یکشنبه و سه‌شنبه‌ها، حتی اگه زنگ قبلش امتحانت رو صفر هم شده باشی میای تو حلقه و در میان طوفان می‌خونی و آرامش سرازیر می‌شه به زندگیت.
مدرسه خیلی مشکل داره
زیاد
نمی‌شه اینجا گفت اما برای من خوبی‌هاش به مشکلاتش می‌چربه.
اینجا مثل خیلی از فرزانگان‌های دیگه‌ست
این نظر شخصیمه .
خیلی از فرزانگان‌ها از ما بهترن، با توجه به پولی که می‌گیرن خدمات بهتری ارائه می‌دن، برای هر کسی مدرسه‌ش خونه امنشه و این کاملا طبیعیه.
 
چه سرودهای قشنگی مخصوصا قصه تکرار.
 
  • دابل‌لایک
امتیازات: Flora
ما خودمون رو بیشتر ندونستیم، الان هم نمیدونیم، چیزی که داریم ازش حرف میزنیم قدمت مدرسه و میراث های اونه و مقدار زیادی که بچه ها به اون اهمیت میدن و با اتحاد حفظش میکنن، اگر یک جمله که داره به صورت کنایه آمیز این رو میگه رو اینجوری برداشت میکنی حرفی ندارم بزنم‌...چون فرقی نمیکنه چه تو چه من چه هر کدوم دیگه از بچه ها میتونست اونجا باشه و همین کارا رو بکنه
من هم حرفم اینه که مرکز ها واقعا فرق دارن اما آدم ها ممکنه خیلی متفاوت نباشن
شاعر میفرماید که به قدرته به قدمت نی :)
 
ول کن ب نظرم... هیچ ادم سالمی نمیگه: "هیچ جا فلان ما نمیشه🤡"

بزرگاش میگن خودمونو از بچه های دیگه بالاتر ندونیم.. اینا مرکزا رو تفکیک میکنن
کاش طنز قضیه رو درک میکردی
 
شاعر میفرماید که به قدرته به قدمت نی :)
بخش عمده ای از این نوع قدرت به قدمت برمیگرده:)
درسی هم خفنه ولی بحث ما درسی نیست..
وقتی حرف از آمار و ارقام و قدرت میزنی من چجوری منظور نهایی که عشق بین بچه ها و اتحاده رو برسونم؟:)
 
وقتشه از سرود ملی سال ۱۴۰۲_۱۴۰۳ فرزانگان ۱ هم رونمایی شه:)

باران
می‌زند بر آشیان و خشت خیس آرزوهامان
سایه‌ی طوفان غم افتاده بر بالین فردامان
آدمک ها خسته از آشوب ها ایستاده‌اند آرام
اما ناکام
آرام
شاپرک ها بار غم بر دوش
در اسارت با بالی مخدوش
تا به آواز شقایق‌های شیدا می سپارد گوش
خسته و مدهوش
شبها
رهروی سرگشته‌ از نفرین شب، حیران و آشفته
هر جهت در جستجوی حرف‌های مانده ناگفته
وانگهی آشوب بیدار و جهانی که کنون خفته

زمستان سرد شدیم
حبس دراین رنج شدیم

پروانه ها گشتند، ما
شعله‌ی این شمع شدیم

درپس طوفان گمان
هم نفس فهم شدیم

غرق هیاهو اما
مرهم این درد شدیم

میخوانیم تا...
فانوس ما روزی شود غوغای ستارگان
تقدیر ما سودای سرور و سور آسمان
این کلام برآید از قلب قلم، معجزه‌ی جاودان

هر نفس است سازی میان طوفان فارغان
فریاد بیداری رسد بر تن و بر جانمان
این صدا برآید از حلقه‌ی دست، معجزه‌ی جاودان

رویا
می‌کشد نقش امید و رد پای آرزوهارا
مینوازد ساز یکرنگی و هم عهدی دلهارا
تا طلوعی نو براندازد نقاب تار شب ها
را
فردا
پرتو نوری به روی لاله‌های سرخ می‌تابد
ردپایی از شقایق های سرگشته به جا ماند
ماه هم میراث جاویدان مارا پاس
می‌دارد

فانوس ما روزی شود غوغای ستارگان
تقدیر ما سودای سرور و سور آسمان
این کلام برآید از قلب قلم، معجزه‌ی جاودان

هر نفس است سازی میان طوفان فارغان
فریاد بیداری رسد بر تن و بر جانمان
این صدا برآید از حلقه‌ی دست، معجزه‌ی جاودان
https://uupload.ir/view/vid_20240310_192001_479_xq5.mp3/
اینم فایل صوتی نصف نیمش، هنوز سرود ضبط نشده..
 
ممنون که این همه سرود خوب رو آپلود کردید

لطفا اگه چیز دیگه ای هم پیدا میکنید، با هر کیفیتی بفرستید. عالین
 
پاسخ : پاسخ : سرود ملی فرزانگان

دنیای من


دنیای من آن جاست... دنیا
آن دور دور دور... دور دور
آنجا که لبریز است از عطر و مهر و نور(2 بار)
آنجا که یک نقطه... آنجا...
اندازه ی دنیاست... دنیا
یک خط سرخ صاف باغی پراز گلهاست(2بار)
آ...
یک لکه ی آبی... آبی
دریا و دریا هاست...دریا...
پیغام ماهی در ... فواره ها پیداست...
پیغام ماهی در فواره ها پیداست
آنجا که خورشیدش رنگی دگر دارد (2بار)
هر کس گل خورشید در خانه می کارد(2بار)
آنجا که جای در ... در خانه ها خالیست
بین دو همسایه دیواری اصلا نیست(2 بار)
آن جا که مشق شب...آنجا
آن جا که مشق شب... آنجا
آواز بلبل هاست... آواز
آن جا که مشق شب... آنجا
آواز بلبل هاست... آواز
از گل جدا ماندن تنبیه آدم هاست (2بار)
آ...
آن جا که از دره... دره
تا قله راهی نیست... راهی
از آبی دریا تا آسمان آبیست(2)
از آبی دریا تا آسمان... آ... بیست...
خونه ی ما

خونه ی ما این جاست... جایی برای با هم بودن...
روزی که می خونیم یک صدا... صدامون می پیچه تو دنیا...
سال اول ابتدای راه... با ترس تنها بودن...
اومدیم و شدیم یک تکه ابر گوشه ای از آسمون زیبا
تو دنیایی که... شادیه همیشه... می خونیم آوازی آشنا...
مثل بادبادک آرام و رها... می شینیم رو شونه ی ابرا...
بار دیگه مدرسه... سال دوم از راه می رسه
دیگه ترس توی قلبم جایی نداره دوستی می گیره رنگی دوباره...
سال سوم سال آخره... این جا اون جا هست خاطره...
غم و شادی و بازی توی حیاط همشون بهترین لحظات...
تو دنیایی که... شادیه همیشه... می خونیم آوازی آشنا...
مثل بادبادک آرام و رها... می شینیم رو شونه ی ابرا...
تو دنیایی که... شادیه همیشه... می خونیم آوازی آشنا...
مثل بادبادک آرام و رها... می شینیم رو شونه ی ابرا...
قلبمون می مونه این جا... قلبمون... می مونه... این... جا...
در نفس سازی

در نفس سازی چرخ آسیابی دامان صحرایی بر موج آبی
در گیسوس پیچک فرو می ریزد از پس تنهایی با بی قراری باد
ای کولی وحشی در رگ آتش با جوشش و رویش می رقصی سرکش
همنوای برگ با تو می گویم لالالالا...
دامان صحرایی مهر گردان از نغمه ی لالایی که می سرایی در رهایی از غم
تا بیارامی کودک زمان را در بسترش در قرن لالالالا...
گر روح پروازی سروش رازی خنیا گر هستی کرنش ایران
تا تخت خورشید از برای توست
در نفس عیسی زندگی هستی اهورای مهر را تو می پرستی پیام دادار
در کلام توست... ای آدم خاکی بیا بخوانیم که می سراید باد
سفر بی پایان به همراه ما در جهان راز.... لالالالا....
بادبادک ها

بادبادک های سپید ما در اوج آسمان پر میگیرند
دستان سد این غریبه ها برای شلیک آماده اند
باید با خیال پریدن شکارچیان را آشنا کنیم
تا هیچ بادبادک سپیدی در آتش گلوله نسوزد
آخرین امید کودکان شهر ما بادبادک ها هستند
اما بال های آنها را غریبه ها با تفنگ ها شان بستند
باید با خیال پریدن شکار چیان را آشنا کنیم
تا هیچ بادبادک سپیدی در آتش گلوله نسوزد
اردو

بچه ها روبروی مدرسه همه یک صدا امروز درس خوندن بسه...
کوله پر آذوقه تب و تاب هیاهو لباسای گرم
داریم می ریم به اردو...
توی چشما برق نور و شادی رو به سوی آزادی راز آواز ما را کند آزاد
سرمست و خندان و شاد...
پرنده های قلبم همه می رن تو هوا سایه ها از من می شن جدا...
با هم می خوانیم ای شادی بی پایان در وجود ما جاری بمان...
سبز سبز سبز آبی آسمون قرمز و آبی و زرد می سازه رنگین کمون
رنگ رنگ رنگ بهار و تابستون سبز و سرخ و زرد تو پاییز و زمستون
دشت پر گل دره های سرسبز جاده های پر پیچ و تاب
کوه و جنگل گرم نور آ‌فتاب رود پر خروش پر ز آب...
پرنده های قلبم همه می رن تو هوا سایه ها از من می شن جدا...
با هم می خوانیم ای شادی بی پایان در وجود ما باقی بمان...
دیوار سنگی:

توی یه دیوار سنگی دوتا پنجره اسیرن
دو تا خسته دو تا تنها یکیشون تو یکیشون من
دیوار از سنگ سیاهه سنگ سرد وسخت خارا
زد یه قفل بی صدایی به لبای خسته ی ما
نمی تونیم که بجنبیم زیر سنگینی دیوار
همه ی عشق من و تو قصه است قصه ی دیوار
همیشه فاصله بوده بین دستای من و تو
با همین تلخی گذشته شب و روزای من و تو

راه دوری بین ما نیست اما باز اینم زیاده
تنها پیوند من و تو دست مهربون باده...
ما باید اسیر بمونیم زنده هستیم تا اسیریم
واسه ما رهایی مرگه تا رها بشیم می میریم...
کاشکی این دیوار خراب شه من و تو با هم بمیریم
توی یه دنیای دیگه دستای همو بگیریم...
شاید اونجا توی دل ها درد بیزاری نباشه
میون پنجره هاشون دیگه دیواری نباشه...
باران

باز باران می بارد بر صورت و بر دستانم...
می شوید ترس و درد و غم هایم را می دویم و می خوانیم با هم
قطره های بارون حلقه های تودرتو
سر هامون رو به آسمون ابری دل هامون پر از هیاهو...
دنیای من این جاست دنیای شادی و غوغا
دنیایی که خط سرخ و صاف آن باغیه با گل های زیبا یک لکه ی آبی...آبی
دریا و دریا هاست...دریا... پیغام ماهی در فواره ها پیداست...(2 بار)
بادبادک های ما در آسمان پر می گیرند
بی ترس و واهمه از شکارچیان در کنار هم اوج می گیرند
باید با خیال پریدن شکارچیان را آشنا کنیم تا هیچ بادبادک سپیدی در آتش گلوله نسوزد
بیایید با کاغذرنگی کفتر بدیم به هوا...
گل به باغ زمستون ماهو بدیم به شب های آرام رویا...
دنیای ما بچه ها آسمونش یه رنگه زمینش پر گل و نور
نه دشمنی نه جنگه راز این آواز
مارا کند سرمست و شاد می طراود خنده بر لب های من
می رقصد با آواز ما باد پرنده های قلبم همه می رن تو هوا
سایه ها از میشن می شن جدا... با هم می خوانیم ای شادی بی پایان
در وجود ما جاری بمان...
گل گلدون

گل گلدون من شکسته در باد... تو بیا تا دلم نکرده فریاد...
گل شب بو دیگه شب بو نمی ده... کی گل شب بو رو از شاخه چیده...
گوشه ی آسمون پل رنگین کمون
من مث تاریکی تو مثل مهتاب.... اگه باد از سر زلف تو نگذره
من می رم گم می شم تو جنگل خواب...
گل گلدون من ماه ایوون من
از تو تنها شدم چو ماهی از آب
گل هر آرزو رفته از رنگ و بو
من شدم رودخونه دلم یه مرداب
آسمون آبی میشه اما گل خورشید
رو شاخه های بید دلش می گیره....
دره مهتابی میشه... اما گل مهتاب
از برکه های خواب بالا نمیره....
تو که دست تکون میدی به ستاره جون می دی
می شکفه گل از گل باغ...
وقتی چشمات هم میاد دو ستاره کم میاد
می سوزه شقایق از داغ...
گل گلدون من ماه ایوون من
از تو تنها شدم چو ماهی از آب
گل هر آرزو رفته از رنگ و بو
من شدم رودخونه دلم یه مرداب...

البته نمی دونم سر گل گلدون من و دیوار سنگی چه بلایی اومد به هر حال سر آفتاب خوندیمش :-?
من الان چند سالیه از ایران رفتم ولی واقعا دلم برای مدرسه م تنگه- کسی هست که اون فایل ویدیویی که برای "خونه ما" ساختن رو داشته باشه؟ خیلی تلاش میکنم ملودیشو به یاد بیارم ولی نمیاد :/
 
من الان چند سالیه از ایران رفتم ولی واقعا دلم برای مدرسه م تنگه- کسی هست که اون فایل ویدیویی که برای "خونه ما" ساختن رو داشته باشه؟ خیلی تلاش میکنم ملودیشو به یاد بیارم ولی نمیاد :/
فایل صوتیش رو دارم اگر خواستید بفرستم.
 
Back
بالا