یکی پیتزا.
الان باور می کنید من طوبی رو اصلا یادم نیست دیده باشم ؟به نقل از طوبـــــــی :در همون مدت کوتاهی[nb]ناهار
پانتومیمشو هم خیلی دلم میخواست بمونم
ولی یه چیزی که بود اینکه چرا انقد جو سنگین بود؟اکیپ اکیپ همه جدا راه میرفتن, ما سه تا میومدیم دنبال اکیپ جلوییا,بعد برمیگشتیم میدیدیم اکیپ عقبیا محو شدن...وایمیسادیم عقبیا برسن,جلوییا محو میشدن...
آدم حس فرار بهش دست میداد خب
سر ناهار هم که آخرش یه تعدادی میزشونو عوض کردن کلا...
ولی خب به عنوان اولین میتینگی که اومدم نسبتا راضی بودم
نکنه تو قسمت پسر اون زوج عاشقی بودی ک داشتن رو ب روی ما میل میکردن ناهارشون رو؟به نقل از صُبهان :
البته فکر کنم کمی کوتاهتر از اون باشی.بودی مگه تو هم؟ بهتر از تو هستم ک نتونستی سندروم رو اجرا کنی هر چی میشد تب داشتی 
من نبودم تو میتینگ ، بچه ها گفتن جو سنگین بوده منم تایید کردم فقطبه نقل از پوریا عابدی :نکنه تو قسمت پسر اون زوج عاشقی بودی ک داشتن رو ب روی ما میل میکردن ناهارشون رو؟
@علی:بنده خیلی هم خوب بودم تو پانتومیم خیلی هم اجرام خوب بود خیلی هم حدسام نزدیک بود
آقا نگفتین چرا زود رفتین
به نقل از پوریا عابدی :آقا بیاین یکی یکی بگین چرا زود رفتین؟!
ما براي سينما نيومديم . سر نهار رسيديم . جداً جو سنگين بودبه نقل از پوریا عابدی :آقا نگفتین چرا زود رفتین
ميتونم بگم ما به جز با خودمون با هيچ كس حرف نزديم ! يه طوري بود كه مثلاً انگار چهار نفري اومديم رستوران !!! به اطلاعتون هم رسونديم كه نميايم !! رفتيم ورزشگاه انقلاب ، كلي صفا داد !!! 
مرسي !
شما جرو اونایی بودید که بعدا اومدن ؟!به نقل از نيكــــــ . ز :ما براي سينما نيومديم . سر نهار رسيديم . جداً جو سنگين بود
بعدهم كه گفتيم بيايم چي بگيم اونجا
بهتر بود به نظرم سيگاري كشيده نميشد؟؟!
ولي كلاً روز خيلي خوبي بود !! اين هم نوعي بود براي خودش
تا این حد 
راه حلش هم میتونست معرفی زودتر دوستان باشه.جمع نوجوان و جوان ی کم نزدیکتره ها :)البته مقصودم این نیست ک سیگار کشیدن ب معنای بزرگ شدنه و بزرگ ها میکشن ولی دیگه کودک هم نیستیم خیلی هم ب نظرم کار زشتی نبود ولی خب در هر حال قبول دارم ک من اگه سیگاری بودم نمیکشیدم اون جا سیگار
به نقل از نيكــــــ . ز :بهتر بود به نظرم سيگاري كشيده نميشد؟؟!
سالم نگه دارید آقا جو میتینگا رو ایشالله ایندفعه شجاعت صداقتم میزنیم!به نقل از pegah.nodet :پانتومیمم خوب بود مخصوصا چون حریفا خیلی قدر بودن(
به نظرم از اول اگه اینطوری بود همه باهم بودیم خیلی ازاون جوِ سنگینِ سرِ ناهار بهتر بود.یذره آشنا میشدیم بعدش میرفتیم ناهار
تو زمینه جلو جلو رفتن حق دارید. ولی یه مساله ای هم هست. وقتی جمع یه دست نشه و گروه گروه باشن این مشکل به وجود میاد! به هر حال اشالله دفعه بعدی درست میشه!به نقل از طوبـــــــی :در همون مدت کوتاهی[nb]ناهار
پانتومیمشو هم خیلی دلم میخواست بمونم
ولی یه چیزی که بود اینکه چرا انقد جو سنگین بود؟اکیپ اکیپ همه جدا راه میرفتن, ما سه تا میومدیم دنبال اکیپ جلوییا,بعد برمیگشتیم میدیدیم اکیپ عقبیا محو شدن...وایمیسادیم عقبیا برسن,جلوییا محو میشدن...
آدم حس فرار بهش دست میداد خب
سر ناهار هم که آخرش یه تعدادی میزشونو عوض کردن کلا...
ولی خب به عنوان اولین میتینگی که اومدم نسبتا راضی بودم
ولی بازیه خوبی بود در کل!ببینید حرفتون در کل درسته . اما مساله ای که هست اینه که اینکه مثلا جمع یکنواخت بشه باید یه وضعیت 2 طرفه باشه. یعنی اگر کسی جدید هم میاد بالاخره باید یه استارتی برا صحبت زده بشه.حالا یا از این طرف یا از اون طرف. اگر دیدین مثلا از اون طرف استارت زده نشد (مثلا از روز سهل انگاری حتی) به هر حال شما بهتره خودتون یه استارتی بزنید اینجور جاها .مثلا اینکه خودتونو معرفی کنید بعد مثلا بخواید هر کس خودشو معرفی کنه.به نقل از نيكــــــ . ز :ما براي سينما نيومديم . سر نهار رسيديم . جداً جو سنگين بود
بعدهم كه گفتيم بيايم چي بگيم اونجا
بهتر بود به نظرم سيگاري كشيده نميشد؟؟!
ولي كلاً روز خيلي خوبي بود !! اين هم نوعي بود براي خودش
شاید ما هم رستگار شویم
من بیشتر تمرکزم اولش رو این بود ک جدا از دست ها با لب ها نشانه ای ندم ک بعدش دیگه بیخیال شدم و حرف میزدم راحت تمرین میکنیم ولی ساده تر اینه ک بازی نکنیم دیگه کلا راه سرگرمی دیگرم آرزوست..
معذرت میخوام نیومدم این سهیل پا نشد )و سایر دوستان کاملا درسته.آقا ی خداحافظی ما صرفا خداحافظی سینا با خواهراش از طریق گوشی رو شنیدیم خداحافظی خوبیه خب ولی میشه بهتر هم بشه میگن سیگار دوستان مقصود صرف سیگار دست معدودی از دوستان بود.پس ذهنتون سمت شوخی قلیان هم نره
به نقل از پوریا عابدی :@شاپرک:بازم میگم بنده نه سیگاری کشیدم نه اگه سیگاری بودم میکشیدم اما جوی ک شما الان تو ذهنته 5 6 نفرن ک انگار تو قهوه خونه نشستن و دارن سیگار رو با سیگار روشن میکنن و..
والا میگن ک بودم حالا دیگه بقیه اش با خودتون!..
اه ...جدا ؟به نقل از نيكــــــ . ز :ما براي سينما نيومديم . سر نهار رسيديم . جداً جو سنگين بود
بعدهم كه گفتيم بيايم چي بگيم اونجا
بهتر بود به نظرم سيگاري كشيده نميشد؟؟!
ولي كلاً روز خيلي خوبي بود !! اين هم نوعي بود براي خودش
.به نقل از ســهیل :
)
باید میدویدیم دنبالتون تا برسیم بهتون و خدافظی کنیم واسه همین نشد ولی خب بازم شرمنده بیشتر جدایی نادر از سیمین و کلا بقیه فیلم های فرهادی از بعد رستوران احتمالا نه؟ 
