هنر استدلال

  • شروع کننده موضوع
  • #1

sayna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,460
امتیاز
12,313
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
دانشگاه
علوم پزشكى شهيدبهشتى
رشته دانشگاه
پزشكى
علم منطق در سدهٔ اخیر شاهد تغییرات خیلی بزرگی بوده، به گونه‌ای که زیرشاخه‌های علوم منطق، تبدیل به یک رشتهٔ مستقل و تخصصی شدند. امّا در تمام مباحث این علم، آن‌چه همیشه مورد بررسی قرار می‌گیره، نحوهٔ استدلال است.
توی این تاپیک، اصلیترین مباحث استدلال -شامل منطق قدیم (ارسطویی) و منطق جدید (ریاضی) - رو مورد بررسی قرار می‌دیم. هدف اصلی تاپیک، آشنایی ابتدایی همه‌مون با مباحث استدلال و منطقه. امّا از هدف‌های فرعی هم می‌تونم به این موضوع اشاره کنم که بار‌ها و بار‌ها توی خود فروم مشاهده کردم که افراد، مباحثشون رو با یک قضیهٔ کاملا اشتباه، یا با یک نتیجهٔ اشتباه، ثابت می‌کنند؛ پس خوبه کمی با هم با هنر استدلال، که برگرفته از علم منطق هست، آشنا بشیم.
× قرار نیست اینجا یک نفر متکلّم وحده باشه و فقط درس بده، قراره با هم بررسی کنیم قضایا رو، پس بسم‌الله.
× می‌دونم تاپیک منطق، و حتّی استدلال وجود داره، امّا می‌خوام این تاپیک با انسجام و هدف ارتقا هنر استدلال جلو بره.
 

ادیبَک

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,381
امتیاز
4,203
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
سنندج
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
Lund University
رشته دانشگاه
Law
اینستاگرام
پاسخ : هنر استدلال

دقیقا به نکته خوبی اشاره کردید . در حال حاضر بیشتر افراد قضیه هایی به ظاهر استدلالی به کار می برن که یا در صورت مشکل دارن و یا در محتوا.
برای استدلال کردن به صورت درست و طبق قوانین باید وقت زیادی صرف کرد تا به قول معروف تووش "استاد" شد. اما من سعی میکنم طبق تجربیاتم تا حدودی فن استدلال کردن رو با کمک شما و بقیه دوستان معرفی کنم و کم کم وارد اَشکال تعریف و ضروب بشیم.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

sayna

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,460
امتیاز
12,313
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان ۱
شهر
تهران
دانشگاه
علوم پزشكى شهيدبهشتى
رشته دانشگاه
پزشكى
پاسخ : هنر استدلال

از یک‌سری مقدمات پایه شروع می‌کنیم، بعدش خدا رو شکر انسانی‌ها هستند، کمک می‌کنند.
مهم‌ترین مبحث استدلال، در منطق ارسطویی، قیاس اقترانی حملی‌ ست. برای آشنایی با این مبحث تعریف قضیه و احکام قضایا، لازمه.

تعریف قضیه: هر جمله‌ای که قابل صدق یا کذب باشه، قضیه یا گزاره نام دارد.
مثلا: تهران بزرگ‌تر از اصفهان است.
- اگر ابن‌سینا شیعه باشد، مسیحی‌ست.

امّا عبارات و بعضی جملات قابل صدق یا کذب نیستند، پس قضیه هم محسوب نمی‌شوند.
مثلا: هوای سرد
- شهر کوچک
- مداد را به من بده.


قضیه‌ها رو می‌شه مدل‌های مختلفی دسته‌بندی کرد، یکی از دسته بندی‌ها، بر اساس پیوند بین مؤلفه‌های قضیه‌ست.
قضیه‌های حملیه : اگر یک طرف قضیه بر طرف دیگر حمل شود، قضیه حملیه‌ست. (طبیعتا به طرفی که حمل می‌شه می‌گن محمول، به طرف دیگر می‌گن موضوع)
مثلا: سمپادیا شلوغ است. -> شلوغ محمول و سمپادیا موضوعه.

قضیهٔ متصله: جملات شرطی هستند. به جمله بعد از «اگر» مقدم می‌گن و به جملهٔ بعدی، تالی.
مثلا: اگر اینجا پست ندهند، کشته خواهندشد. [nb] ریحانه، نرگس، کیوان، نیرمان، دیگر انسانی‌ها و...: - «[/nb] اینجا پست ندهند، مقدم و کشته خواهندشد، تالی‌ست.

قضیهٔ منفصله:
این‌ها انواع مختلف دارند، از جمله: یا x یا y
- هم x هم y
- نه x نه y

(ادامهٔ بحث رو به همکارانم، می‌سپارم.)
 

ادیبَک

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,381
امتیاز
4,203
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
سنندج
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
Lund University
رشته دانشگاه
Law
اینستاگرام
پاسخ : هنر استدلال

یه روشنگری بدم تا دوستان سر در گم نشن ، در واقع قضیه ها به دو نوع حملی و شرطی تقسیم

میشن.

قضیه ها از نظر سور و نسبت انواع دارند :


قضیه موجبه : مثبت ، است دارد

قضیه سالبه : منفی ، نیست دارد

قضیه کلی : هر ، هیچ

قضیه جزئی : بعضی ، برخی

شرطی:2نوع:متصل – منفصل

انواع منفصل : 1-حقیقی 2-مانعه الجمع 3-مانعه الرفع

حقیقی : صادق بودن هر دو و کاذب بودن هر دو محال است . ( 4 حالت نتیجه دار)

مانعه الجمع :
صادق بودن هردو محال است اما کاذب بودن هردو ممکن است .(4حالت نتیجه دار)

مانعه الرفع : کاذب بودن هردو محال است اما صادق بودن هردو ممکن است(4حالت نتیجه دار)


(ادامهٔ بحث رو به همکارانم، می‌سپارم.)
 

sk1v

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
721
امتیاز
1,933
نام مرکز سمپاد
دبیرستان علامه حلی 3
شهر
تهران
پاسخ : هنر استدلال

من هم چون تهدید شدم یه چن تا چیز کوچولو میگم. :D
الفاظ مستعمل و غیرمهمل چند نوع دارن:
بعضی مختص یک معنی هستن و تمام ! مثل قالی
بعضیا هستن که مشترکن. مثلاً باز هم یه پرنده‌س هم به معنی مفتوح
بعضیا رو بشون میگن منقول. اینا هم مثل مشترک چند تا معنی دارن با این فرق که بعضی از معانی به مناسبتی پس از بقیه وضع شدن
و معنی اول متروک شده مثلاً نماز در اصل به معنی خم شدن به قصد تعظیمه و بعد از اسلام به مناسبت رکوع و سجود به نیایشی مخصوص
اطلاق شد و معنی اول دیگه مصطلح نیست
یه سری دیگه هم که بشون میگن مرتجل که چند تا معنی دارن و مثل منقول هم یه سری از معانی بعداً وضع شدن.
اما فرقش اینه که بین دو معنا تناسبی نیست و معنای اول هم متروک نشده. مثلاً نسترن یه گله، یکی هم دختردار میشه
اسمشو میذاره نسترن! تناسبی با هم ندارن دو معنا و معنای گل هم متروک نشده
بعضی جاها هم کلاً مجازه. یعنی لفظ برای اون معنا اصلاً وضع نشده ولی با یه قرینه‌ای برای اون معنا استفاده میشه

+در فن شریف اصول خیلی وسیع به مبحث الفاظ پرداخته میشه . هر کی خواست بره بخونه :D

این قضایایی که گفتن عکسهایی دارن.
مثلاً عکس یک سالبه کلیه، یک سالبه کلیه‌ست. یعنی وقتی میگیم هیچ یک از اعضای خانواده سلطنتی بریتانیا آدم نیستن
برابر با اینه که بگیم هیچ انسانی عضو خانواده سلطنتی انگلستان نیست ( سلام ساینا :D )
عکس موجبه کلیه هم موجبه جزئیه‌س یعنی اگه بگیم همه تهدیدکنندگان بدهکارند عکسش میشه بعضی از بدهکاران تهدیدکننده‌اند
عکس موجبه جزئیه هم موجبه جزئیه‌س یعنی اگه بگیم بعضی از فلانها بیسارند عکسش میشه بعضی بیسارها فلانند
سالبه جزئیه هم عکس نداره :D
 

ادیبَک

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,381
امتیاز
4,203
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
سنندج
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
Lund University
رشته دانشگاه
Law
اینستاگرام
پاسخ : هنر استدلال

به نقل از sk1v :
این قضایایی که گفتن عکسهایی دارن.
مثلاً عکس یک سالبه کلیه، یک سالبه کلیه‌ست. یعنی وقتی میگیم هیچ یک از اعضای خانواده سلطنتی بریتانیا آدم نیستن
برابر با اینه که بگیم هیچ انسانی عضو خانواده سلطنتی انگلستان نیست ( سلام ساینا :D )
عکس موجبه کلیه هم موجبه جزئیه‌س یعنی اگه بگیم همه تهدیدکنندگان بدهکارند عکسش میشه بعضی از بدهکاران تهدیدکننده‌اند
عکس موجبه جزئیه هم موجبه جزئیه‌س یعنی اگه بگیم بعضی از فلانها بیسارند عکسش میشه بعضی بیسارها فلانند
سالبه جزئیه هم عکس نداره :D

از کیوان عزیز تشکر میکنم که مطلب رو گسترش دادند .

اما باید یه توضیح بیشتر در مورد عکس بدم : عکس ها به دو دسته تقسیم می شوند : الف ) عکس مستوی ب) عکس نقیض

عکس مستوی : یعنی جای موضوع و محمول را عوض کنیم لیکن کیف(نسبت) یا صادق بودن قضیه تغییری نکنه .

نکته : 1- در عکس مستوی هر به بعضی تبدیل می شود . 2- سالبه جزئی عکس مستوی ندارد ! اصطلاحا" می گوئیم عکس لازم الصدق نداره.

مثال برای عکس مستوی سالبه جزئی : بعضی سنگ ها مرمر نیستند => سالبه جزئی عکس لازم الصدق نداره !

سالبه جزئی عکس لازم الصدق ندارد یعنی چه ؟ یعنی اینکه سالبه جزئی با بعضی از قضایا عکس مستوی اون درست در می آد و با بعضی قضایا درست در نمیاد و ما توو منطق چیزی

رو میخوایم که همیشه درست باشه !


عکس نقیض : عکس نقیض یعنی اول یه غیر به محمول اضافه کنیم ، یعنی نقیضش رو به دست بیاریم ! بعد جای موضوع و محمول رو عوض می کنیم و کیف ( نسبت ) رو تغییر میدیم.

نکته : 1- سالبه کلیه توو عکس نقیض به موجبه جزئیه تبدیل می شود و همچنین موجبه کلیه به سالبه کلیه تبدیل می شود . 2- موجبه جزئیه عکس نقیض ندارد !


پس سالبه جزئیه در عکس مستوی ، عکس نخواهد داشت و موجبه جزئیه در صورتی که در عکس نقیض قرار بگیره عکس نخواهد داشت .
 

ادیبَک

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,381
امتیاز
4,203
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
سنندج
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
Lund University
رشته دانشگاه
Law
اینستاگرام
پاسخ : هنر استدلال

SaϔnA.M اگه میشه ادامه بدید به بحث ، اصولا همه قوانین منطق رو بلد نیستن به هرحال 2 - 3 نفر هم برای آموزش بقیه کافی هستند. :-?
 
بالا