بچه های پرورشگاهی

چ سنی رو برای گفتن حقیقت به فردی که پرورشگاهیه و توی یه خونواده دیگه بزرگ شده مناسب میدونین ؟

  • قبل از ورود به مدر3

    رای‌ها: 14 23.7%
  • دوران دبستان

    رای‌ها: 6 10.2%
  • دوران راهنمایی

    رای‌ها: 4 6.8%
  • دوران دبیرستان

    رای‌ها: 7 11.9%
  • دوران دانشگاه

    رای‌ها: 10 16.9%
  • بعد از ازدواج

    رای‌ها: 4 6.8%
  • اصلا لزومی نداره که بدونه

    رای‌ها: 14 23.7%

  • رای‌دهندگان
    59

-zarA-

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
833
امتیاز
6,256
نام مرکز سمپاد
هـنرستانمـوטּ
شهر
اصفهــاטּ
دانشگاه
هنر اصفهــاטּ
رشته دانشگاه
طراحی صنعتـی
پاسخ : بچه های پرورشگاهی

به نقل از فِلــــے❦ :
اگه من بودم خانواده ای که منو بزرگ کرده بودن رو انتخاب میکرم حتی حاضر نبودم به خانواده اصلیم بگم پدر و مادر چون واقعا لیاقت نعمت خدا رو نداشتن که گذاشتنش سر راه چطور تونستن اخه :(
.
 
  • شروع کننده موضوع
  • #42

big_bang

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,105
امتیاز
5,518
نام مرکز سمپاد
فرزانگـا(') امیــ(')
شهر
نجف آباد
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
اقتصاد
پاسخ : بچه های پرورشگاهی

به نقل از ɉ0ɉ0 ƞȃɠɥȃϩɥ :
یـه سـوال دیگـه تـوی تـایپـیکت بگـم؟

بنـظرتون اگـه بفهمـن خـانواده واقعـے شـون کـے اند

اونـایے کـه بـزرگـشون کـردن رو انتخـاب میکنـن یـا پـدر و مـادر اصلے رو؟

خـودتون رو بـزارید جـاے اونا

من یا هرکس دیگه ای که تو این شرایط نباشه حتما میگه خوانواده ای که بزرگش کردن رو انتخاب میکنم ولی شاید اگه واقعا تو این شرایط قرار بگیرم نتونم به این راحتی تصمیم بگیرم ..
تازه وقتی خوانواده ی واقعی ای وجود نداره چطوری باید انتخابش کنم، احتمال اینکه بتونم خوانواده ی واقعیمو پیدا کنم خیلی خیلی کمه.


به نقل از ɉ0ɉ0 ƞȃɠɥȃϩɥ :
دقیقـا مثـل مـن...چـون زحـمت بـزرگ کـردنمـو اونـا کـشیدن و پـدر و مـادر واقعـیم هـیچ ارزشـے واسـم قـائـل نـشدن

به نقل از فِلــــے❦ :
اگه من بودم خانواده ای که منو بزرگ کرده بودن رو انتخاب میکرم حتی حاضر نبودم به خانواده اصلیم بگم پدر و مادر چون واقعا لیاقت نعمت خدا رو نداشتن که گذاشتنش سر راه چطور تونستن اخه :(

بچه ها اینطوری نگین ، خب شاید واقعا شرایط طوری بوده که مجبور شدن . نباید به این راحتی قضاوت کرد. :)
 

-zarA-

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
833
امتیاز
6,256
نام مرکز سمپاد
هـنرستانمـوטּ
شهر
اصفهــاטּ
دانشگاه
هنر اصفهــاטּ
رشته دانشگاه
طراحی صنعتـی
پاسخ : بچه های پرورشگاهی

به نقل از ˙·● ๖ۣZα┣-┫я Å ●·˙ :
من یا هرکس دیگه ای که تو این شرایط نباشه حتما میگه خوانواده ای که بزرگش کردن رو انتخاب میکنم ولی شاید اگه واقعا تو این شرایط قرار بگیرم نتونم به این راحتی تصمیم بگیرم ..
تازه وقتی خوانواده ی واقعی ای وجود نداره چطوری باید انتخابش کنم، احتمال اینکه بتونم خوانواده ی واقعیمو پیدا کنم خیلی خیلی کمه.


بچه ها اینطوری نگین ، خب شاید واقعا شرایط طوری بوده که مجبور شدن . نباید به این راحتی قضاوت کرد. :)

خـب اره بستگـی بـه شـایـط داره

امـا نمیشـه دل اونـایی کـه بـزرگمـون کـردن رو بشکـنیم
 

Liese

کاربر.
ارسال‌ها
885
امتیاز
4,451
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۲
شهر
بندرعباس
سال فارغ التحصیلی
97
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : بچه های پرورشگاهی

حذف
 
  • شروع کننده موضوع
  • #45

big_bang

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,105
امتیاز
5,518
نام مرکز سمپاد
فرزانگـا(') امیــ(')
شهر
نجف آباد
دانشگاه
اصفهان
رشته دانشگاه
اقتصاد
پاسخ : بچه های پرورشگاهی

به نقل از فِلــــے❦ :
خــــــوب وقتی شرایطشو نداشتن چرا بچه دار شدن :-w

خب شاید بعد از اینکه بچه دار شدن شرایط بهم ریخته ، عجبا!! :D
ببین من نمیخوام از کسایی که بچه هاشونو میذارن پرورشگاه دفاع کنم فقط میگم نمیشه همینطوری الکی درمورد آدما قضاوت کرد (;
 
ارسال‌ها
2,126
امتیاز
23,690
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
97
پاسخ : بچه های پرورشگاهی

من که واقعنی برای مامان و بابام هستم اما اگه یه روزی بفهمم پرورشگاهی بودم هیچ وقت مامان و بابای اصلیم رو نمی بخشم. من التماس نکردم که منو به دنیا بیارین. اینده ی یه انسان تو دستشون بوده و.....
[-(
 

baseri

F@|-|!mEh
ارسال‌ها
2,821
امتیاز
6,851
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 6
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
مدال المپیاد
نانو
دانشگاه
علوم پزشکی البرز
پاسخ : بچه های پرورشگاهی

خب به نظر من اگر شرایطش هست که خوانواده مطمئن باشه بچه هیچ وقت از کس دیگه ای نمیفهمه ، لزومی هم نداره بدونه ، بدونه چه فرقی به حالش میکنه جز اینکه امیدش رو از دست میده و دیدش نسبت به خیلی چیزا عوض میشه ...

ولی اگر ممکنه بفهمه اگر خود خانواده بهش بگن به نظر من بهتره !

تا آخر دبستان که به نظر من خیلی کوچیکه واسه فهمیدن این نوع موضوع ها تو این سن بچه بیشتر نیاز به عاطفه و صمیمیت داره تا فهمدن اینکه بچه واقعی خانواده نیست

تو دوران راهنمایی و دبیرستان هم میشه گفت همه بچه درگیر مسائلی هستن که به اندازه کافی اگر رست پیش نرن ضربه روحی میخورن و نقش خانواده در مواظبت ازشون پررنگه چه برسه به اینکه بفهمن بچه اون خانواده نیستن ، چه بسا هستن کسایی که تو سن راهنمایی یا دبیرستان حس کاذبی دارن که فرزند واقعی خانواده شون نیستن ...

ولی تو دانشگاه فرد تقریبا به یه بلوغ کامل فکری و اخلاقی میرسه و به نظر من بهترین زمانه که این موضوع رو بفهمه ، تو این سن وقتی بفهمه میتونه تشخیص بده که اون خانواده چه کمک هایی بهش کردن و در واقع میشه گفت خانواده اصلیش اونایین که بزرگش کردن ...

بعد از ازدواج هم فکر نمیکنم خیلی زمان خوبی باشه چون به هر حال ملی دغدغه های زندگی برای آدم کافیه دیگه :-"

واسه همین من اینجا دو تا گزینه رو انتخاب میکنم که نمیشه دو تاش رو زد :D
 

Nightiingle

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
161
امتیاز
886
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان 1
شهر
تهران
پاسخ : بچه های پرورشگاهی

اتفاقا بچه بايد از همون كوچيكي، قبل از مدرسه اينو بدونه.
به فرزندي قبول شدن نه عاره نه ننگه. بچه بايد از بچگي اينو بدونه كه هيچ اشكالي نداره كه پدر و مادرش، والدين طبيعيش نيستن. اين پدرومادرش جوري دوستش دارن كه انگار بچه‌ي خودشونه. تقصير اون بچه نيست كه والدين واقعيش به هر دليلي نتونستن ازش مراقبت كنن.
وقتي از كوچيكي اينو بدونه خيلي راحت تر ميتونه اين موضوع رو بپذيره.
در ضمن اين حق هر آدميه كه چنين چيزي رو بدونه.
با نگفتن بهش داره در حق اون بچه خيانت ميشه.
 

baseri

F@|-|!mEh
ارسال‌ها
2,821
امتیاز
6,851
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 6
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
مدال المپیاد
نانو
دانشگاه
علوم پزشکی البرز
پاسخ : بچه های پرورشگاهی

به نقل از Nighttingle :
اتفاقا بچه بايد از همون كوچيكي، قبل از مدرسه اينو بدونه.
به فرزندي قبول شدن نه عاره نه ننگه. بچه بايد از بچگي اينو بدونه كه هيچ اشكالي نداره كه پدر و مادرش، والدين طبيعيش نيستن. اين پدرومادرش جوري دوستش دارن كه انگار بچه‌ي خودشونه. تقصير اون بچه نيست كه والدين واقعيش به هر دليلي نتونستن ازش مراقبت كنن.
وقتي از كوچيكي اينو بدونه خيلي راحت تر ميتونه اين موضوع رو بپذيره.
در ضمن اين حق هر آدميه كه چنين چيزي رو بدونه.
با نگفتن بهش داره در حق اون بچه خيانت ميشه.

موافق نیستم !
ببین بچه کوچیک خیلی کوچیک تر از اینه که بدونه ، نیاز به محبت مادرانه و پدرانه و اگر بفهمه اونا پدر و مادر واقعیش نیستن این محبت رو نمیتونه درک کنه ...
و در نهایت رو روحیه و شخصیتش تاثیر میذاره
 

parimah

کاربر فعال
ارسال‌ها
72
امتیاز
217
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ن2
شهر
کرمان
رشته دانشگاه
معماری
پاسخ : بچه های پرورشگاهی

ب نظر من کاملا بستگی ب شخصیت اون بچه داره و همچنین جنسیتش
پدر و مادری ک بچه ارو بزرگ میکنن کاملا ب بعدای شخصیتش اگاهی دارن و میتونن تصمیم بگیرن ک چ سنی بهش بگن و البته دختر پسرشم خیلی مهمه
دخترا حساس ترن و اگه بفهمن ک بچه ی اصلی اون خانواده نبودن احساس میکنن ک اون همه محبتی ک ب پاشون ریخته شده ترجم محض بوده پسرا هم ممکنه احساس سربار بودن بهشون دست بده و بخوان خیلی زئدتر از اونی ک سنشه مستقل بشن
من اگه ی روز بفهمم بچه سر راهیم اولش کلی درباره ی ابنکه چرا من و ول کردن و از این حرفا تحقیق میکنم سعی هم میکنم ب صورتی باشه ک خانواده اصلیم از این موضوع خبردار نشن ولی این پرس و جو صرفا جهت اینه ک تصمیم بگیرم میبخشمشون یا نه چون در نهایت با خانواده ای ک بزرگم کردن زندگی میکنم
 

Nightiingle

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
161
امتیاز
886
نام مرکز سمپاد
دبيرستان فرزانگان 1
شهر
تهران
پاسخ : بچه های پرورشگاهی

به نقل از F@|-|!mEh :
موافق نیستم !
ببین بچه کوچیک خیلی کوچیک تر از اینه که بدونه ، نیاز به محبت مادرانه و پدرانه و اگر بفهمه اونا پدر و مادر واقعیش نیستن این محبت رو نمیتونه درک کنه ...
و در نهایت رو روحیه و شخصیتش تاثیر میذاره

مخالفم.
هيچ سني براي درك عشق و محبت كم نيست.
وقتي بچه‌ها از بچگي عبارت "به فرزندي قبول شدن" رو شنيده باشن، خيلي راحت اين بخشي از زندگيشون ميشه و ميتونن بپذيرنش.
البته معنيش اين نيست كه يهو بپريم جلوي بچه بهش بگيم كه ما پدر و مادر واقعيش نيستيم. :-" يا راه به راه هي بهش بگيم.
بايد به اقتضاي سن و دركش بهش بگيم. مثلا يه نفر بود كه براي دختر يك ساله‌ش يه قصه ساخته بود درباره يه سنجاب كوچولو كه پدر و مادرش به اندازه كافي فندق نداشتن كه بهش بدن، براي همين يه پدر و مادر ديگه براش پيدا كرده بودن كه بتونن ازش مراقبت كنن. اين قصه باعث نميشه كه اون بچه بفهمه كه پدرش پدر واقعيش نيست، ولي باعث ميشه بتونه اين مفهومو درك كنه.

بچه ها معمولا وقتي شش سالشون ميشه به اندازه كافي در خانواده احساس امنيت ميكنن كه بدونن اونا دوستشون دارن.
شما وقتي اين حقيقت رو ازشون پنهان ميكنين مثل اينه كه فكر ميكنين اين يه راز شرم‌آوره. وقتي اون بچه اينو دير بفهمه، يا از ديگران بشنوه خيلي براش دردناكه.
به فرزندي قبول شدن اصلا چيز بد يا ناراحت كننده اي نيست كه بخوايم قايمش كنيم. وقتي صبر كنين تا بچه بزرگ شه تا يه چنين چيزي رو بهش بگين دارين القا ميكنين كه اين موضوع چيز بديه كه دونستنش براي بچه ها مناسب نيست.

ما خودمون يه كوچولو داريم. x: تو پرورشگاه به دنيا اومده. خودشو اين قدر تو دل همه‌ي فاميل جا كرده كه اسمشو مياريم همه ذوب ميشن و از چشماشون قلب ميزنه بيرون. :D
يكي از فاميلامون هم يه دختر دارن كه حدود چهارده-پونزده سالشه. نميدونه كه از پرورشگاه گرفتنش. خب اين بچه اينو بفهمه داغون ميشه. فقط كافيه يكي از دهنش بپره بهش بگه.



+خطاب به بعضي دوستان: ميشه لطفا از عبارت "بچه سرراهي" استفاده نكنين؟ :| خيلي زشت و توهين آميزه. :|
 

baseri

F@|-|!mEh
ارسال‌ها
2,821
امتیاز
6,851
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 6
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1394
مدال المپیاد
نانو
دانشگاه
علوم پزشکی البرز
پاسخ : بچه های پرورشگاهی

به نقل از Nighttingle :
مخالفم.
هيچ سني براي درك عشق و محبت كم نيست.
وقتي بچه‌ها از بچگي عبارت "به فرزندي قبول شدن" رو شنيده باشن، خيلي راحت اين بخشي از زندگيشون ميشه و ميتونن بپذيرنش.
البته معنيش اين نيست كه يهو بپريم جلوي بچه بهش بگيم كه ما پدر و مادر واقعيش نيستيم. :-" يا راه به راه هي بهش بگيم.
بايد به اقتضاي سن و دركش بهش بگيم. مثلا يه نفر بود كه براي دختر يك ساله‌ش يه قصه ساخته بود درباره يه سنجاب كوچولو كه پدر و مادرش به اندازه كافي فندق نداشتن كه بهش بدن، براي همين يه پدر و مادر ديگه براش پيدا كرده بودن كه بتونن ازش مراقبت كنن. اين قصه باعث نميشه كه اون بچه بفهمه كه پدرش پدر واقعيش نيست، ولي باعث ميشه بتونه اين مفهومو درك كنه.

بچه ها معمولا وقتي شش سالشون ميشه به اندازه كافي در خانواده احساس امنيت ميكنن كه بدونن اونا دوستشون دارن.
شما وقتي اين حقيقت رو ازشون پنهان ميكنين مثل اينه كه فكر ميكنين اين يه راز شرم‌آوره. وقتي اون بچه اينو دير بفهمه، يا از ديگران بشنوه خيلي براش دردناكه.
به فرزندي قبول شدن اصلا چيز بد يا ناراحت كننده اي نيست كه بخوايم قايمش كنيم. وقتي صبر كنين تا بچه بزرگ شه تا يه چنين چيزي رو بهش بگين دارين القا ميكنين كه اين موضوع چيز بديه كه دونستنش براي بچه ها مناسب نيست.

ما خودمون يه كوچولو داريم. x: تو پرورشگاه به دنيا اومده. خودشو اين قدر تو دل همه‌ي فاميل جا كرده كه اسمشو مياريم همه ذوب ميشن و از چشماشون قلب ميزنه بيرون. :D
يكي از فاميلامون هم يه دختر دارن كه حدود چهارده-پونزده سالشه. نميدونه كه از پرورشگاه گرفتنش. خب اين بچه اينو بفهمه داغون ميشه. فقط كافيه يكي از دهنش بپره بهش بگه.


بخش هایی از حرفت رو قبول دارم ولی درک اینکه بچه واقعی خانواده ای نبودن با اینکه بفهمه خودش بچه واقعی اون خانواده نیست فرق میکنه !
و نمیشه و نمیشه منکر این شد محبت خانواده برای بچه کوچیک یه چیز دیگه س و وقتی از اون بچگی بفهمه پیش خانواده واقعیش نیست اون محبت هم برای اونجوری که باید معنی نداره ( منظورم اون درک محبت خانوادگیه )
بعدشم نگفتن دلیلی بر عیب بودن نداره ، با همون داستانی که گفتی میشه طوری ساخت به بچه فهموند این عیب نیست و وقتی تو یه سنی میخوان بهش بگن دلیل نگفتنشونو تا اون مدت میتونن بهش بگن ...
در کل به نظر من محبتی که بچه نتونه درکش کنه از همه چی بدتره و ارزش نگفتن رو تو سن کوچیک داره ...

در مورد شنیدن از دیگران هم من گفتم که باید موقعی بگن که فکر میکنن ممکنه از کسی بشنوه و بفهمه ، بچه دبستانی حتی اگر بهش بگن هم نمیتونه باور کنه پس مشکلی نداره ...


به نقل از PariMah :
ب نظر من کاملا بستگی ب شخصیت اون بچه داره و همچنین جنسیتش
پدر و مادری ک بچه ارو بزرگ میکنن کاملا ب بعدای شخصیتش اگاهی دارن و میتونن تصمیم بگیرن ک چ سنی بهش بگن و البته دختر پسرشم خیلی مهمه
دخترا حساس ترن و اگه بفهمن ک بچه ی اصلی اون خانواده نبودن احساس میکنن ک اون همه محبتی ک ب پاشون ریخته شده ترجم محض بوده پسرا هم ممکنه احساس سربار بودن بهشون دست بده و بخوان خیلی زئدتر از اونی ک سنشه مستقل بشن
من اگه ی روز بفهمم بچه سر راهیم اولش کلی درباره ی ابنکه چرا من و ول کردن و از این حرفا تحقیق میکنم سعی هم میکنم ب صورتی باشه ک خانواده اصلیم از این موضوع خبردار نشن ولی این پرس و جو صرفا جهت اینه ک تصمیم بگیرم میبخشمشون یا نه چون در نهایت با خانواده ای ک بزرگم کردن زندگی میکنم
خانواده ای که یه نوزاد رو به سرپرستی گرفته چجوری میخواد شخصیتش رو بفهمه ؟ حتی تو بچه واقعی هم حداقل تا 4 5 سالگی نمیشه شخصیت مناسبی از بچه رو درک کرد ...
شخصیت چیزیه که به مراتب ساخته میشه .
 

Bahar_R

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,032
امتیاز
7,673
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تهران
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
مهندسی مواد و متالورژی
پاسخ : بچه های پرورشگاهی

باید بدونه چون ممکنه اتفاقی بفهمه و اگر از خود پدر و مادر بشنوه بهتره . سن مناسبش به نظرم وقتیه که بچه به بلوغ عقلی رسیده باشه مثلا 19 20 سالگی . بچه قبل از این سن اگر بهش بگن نمی تونه به قدر کافی درک کنه و برداشت های اشتباه می کنه . مثلا اگر یه زمانی شکلات براش بده و مادر براش نمی خره میگه "آره چون من بچه ی تو نیستم دوستم نداری و ... ". باعث ایجاد حساسیت بیجا میشه و آسیب میبینه . ضمن اینکه درک نمی کنه که خانواده ای که به فرزند خوندگی پذیرفتنش در حقش لطف کردن و ممکنه این احساس رو پیدا کنه که مثلا از خانواده ی اصلیش جداش کردن . در صورتی که یک فرد بالغ این مسائل رو درک می کنه .
ولی با زمینه سازی اون شکلی که Nighttingle گفت هم موافقم . اما نباید دقیق بفهمه به نظر من تا قبل از بلوغ عقلی .
 

tizechamoosh

Hasty Khoshg Daman
ارسال‌ها
402
امتیاز
553
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اراک
سال فارغ التحصیلی
1395
رشته دانشگاه
مهندسی عمران
اینستاگرام
بنظرم بهترین حالتش اینه که بچه رو از ی سنی بیارن که خودش متوجه باشه !
البته هیچکس اینکارو نمیکنه و همه از سن خیلی کم در حد چند ماهگی میارن!
 
بالا