- شروع کننده موضوع
- #1
- ارسالها
- 0
- امتیاز
- 384
- نام مرکز سمپاد
- شهید بهشتی
- شهر
- تنکابن
- سال فارغ التحصیلی
- 1392
- مدال المپیاد
- دوسال مرحله اول ادبی
- دانشگاه
- پزشکی رشت
رخصت...
عالیه!!به نقل از kahroba :اندکی بعد تر از چندسال قبل...
وزن رو به بهبودی... زبان رو به نابودی...
یک نسیم از کوهسار آید همی یـک تـرنّم از بـهــار آیـد همـی
رحـمـت و لطـف الـهـی را نــگـر درِّ باران بی شمـار آیـد همـی
بـاز نـرگس غنچه از لب وا کـند چون صبا بر سبزه زار آید همی
گوئـیـا عالم دگرگون مـی شود گلبن از صحـرا به بـار آید همی
از هوایـی تازه می خـواند هَزار بـوی یــار و بـوی یــار آید همـی
یک نسیم از شرق آرد این خبر عطر گـیـسوی نـگـار آید همـی
شـام فرقت از قـرار آخـر شـود صـبحِ وصلـی پایـدار آیـد همِـی
ابر ظلمت سایه از سر کم کند هان که مهری ماندگار آید همی
دیده ی یقعـوب بـیـنا می شود یوسـف دلهــا سـوار آیـد همـی
«کهربا» این بی قراری سرشود صـبر حاصل کن، قرار آید همـی
از این قافیه خیلی خوشم میاد همینجوری!به نقل از kahroba :همینجوری یهویی...
وقتی که قلبِ من، دلِ تو ســنگ می شود وقتی که جـای عشق در آن تــنگ می شود
وقتی که من شدم من و، تو، تو شدی جدا فریادِ "مـــــا" یِ گاو، خوش آهنگ می شود
دل عقل که نیست پیش بینی بکند
دل منطق هرچه باد بادا دارد
امروز گرفت و جاش فردا را داد
این عمر که با ما سر سودا دارد
با این همه تکرار دلم خوشبین است
آخر سحری هر شب یلدا دارد
به نقل از kahroba :اینو تو تاپیک اشعاری برای سمپاد و سمپادیا هم گذاشتم... گفتم اینجا هم بذارم که از شعرای دیگم جا نمونه! :)
توضیح اینکه همیشه منظور از عشق، خدا یا یه شخص نیست که... معشوق می تونه "سمپاد" باشه!
دیگه تقدیم به سمپاد دیگه...
تابِ فرهاد، نباید برود
خسرو دلشاد نباید برود
بیستون گر سر راه است، چه باک
عشق، بر باد نبایدبرود
آنچه داریم، گرفتیم از عشق
آنچه او داد، نباید برود
بارالها همه ایمانم رفت
وحی افتاد: «نباید برود!»
ارث و میراث کهن را بردند
خاکِ اجداد نباید برود
مدتی مهر ندارد تقویم
مهر، از یاد نباید برود
"کهربا" گر «اژهای» رفت، بدان
سینِ «سمپاد»، نباید برود
خيلي خوبهبه نقل از kahroba :اینو تو تاپیک اشعاری برای سمپاد و سمپادیا هم گذاشتم... گفتم اینجا هم بذارم که از شعرای دیگم جا نمونه! :)
توضیح اینکه همیشه منظور از عشق، خدا یا یه شخص نیست که... معشوق می تونه "سمپاد" باشه!
دیگه تقدیم به سمپاد دیگه...
تابِ فرهاد، نباید برود
خسرو دلشاد نباید برود
بیستون گر سر راه است، چه باک
عشق، بر باد نبایدبرود
آنچه داریم، گرفتیم از عشق
آنچه او داد، نباید برود
بارالها همه ایمانم رفت
وحی افتاد: «نباید برود!»
ارث و میراث کهن را بردند
خاکِ اجداد نباید برود
مدتی مهر ندارد تقویم
مهر، از یاد نباید برود
"کهربا" گر «اژهای» رفت، بدان
سینِ «سمپاد»، نباید برود
واقعا زیبا بود .... ممنونبه نقل از کهــربا :تابِ فرهاد، نباید برود
خسرو دلشاد نباید برود
بیستون گر سر راه است، چه باک
عشق، بر باد نبایدبرود
آنچه داریم، گرفتیم از عشق
آنچه او داد، نباید برود
بارالها همه ایمانم رفت
وحی افتاد: «نباید برود!»
ارث و میراث کهن را بردند
خاکِ اجداد نباید برود
مدتی مهر ندارد تقویم
مهر، از یاد نباید برود
"کهربا" گر «اژهای» رفت، بدان
سینِ «سمپاد»، نباید برود
به نقل از کهــربا :بعد از مرسی و اینا...
آره چون ترانه س بستگی داره که درست خونده بشه... ینی می شه لنگش وزنو تو خوندن ماسمالی کرد!
درباره " من اما دنبال..." درست میگید نا هماهنگ ترین مصراع اینه (ممنون از پیشنهاد خوبه واقعن :) )
اما "من هر شبم کابوسِ بی تو بودنم شد" رو چه جوری میخونین مگه؟ خوبه که این...