فمینیسم

  • شروع کننده موضوع
  • #1

kimia moghadam

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
255
امتیاز
2,622
نام مرکز سمپاد
فرزانگان١
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
داروسازی
«فمینیسم»

9f94c77652c9.png


اولین سوالی که مطرح میشه اینه که : "فمینیسم چیست؟ "

نهضت آزادی زنان ، دفاع از حقوق زنان و آزادی خواهی زنان ؛ همه اینا مواردی هستن که برای تعریف کلی از فمینیسم استفاده میشن .
افرادی که معتقدن حقوق زن و مرد باید برابر باشه ، چه در زمینه فرهنگی ، چه اجتماعی و چه اقتصادی و سیاسی و برای رسیدن ب این برابری مبارزه می کنن .
و هدف اصلی اونها از بین بردن تبعیض ، تحقیر ، توهین و ستم به زنان و برانداختن سلطه مردان از جامعه هستش .

اما سوالاتی که اینجا پیش میاد اینه که : اصن چرا همچین گروهی باید وجود داشته باشه ؟
بودن یا نبودنش چه تاثیری تو شرایط داره ؟
مبارزه ای که در این راستا انجام میدن واقعاً نتیجه ای رو هم به دنبال داره ؟
یا اینکه چه زیر شاخه هایی به این مکتب مربوط میشن و خط مشی شون چیه که تو دسته های جداگانه فعالیت میکنن ؟
 

ادیبَک

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,381
امتیاز
4,203
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
سنندج
سال فارغ التحصیلی
1392
دانشگاه
Lund University
رشته دانشگاه
Law
اینستاگرام
پاسخ : فمینیسم

من مطمئن نیستم فمینیسم یک مکتب فلسفی باشه ! بیشتر یک مکتب اجتماعی - سیاسی ه ! مکتب فلسفی تعریف جداگانه ای داره ، یک

مکتب فلسفی مکتبی ه که دید های جدیدی نسبت به مسائل صرفا فلسفی و نحوه بحث و گفت و گوی فلسفی رو تشریح میکنه و هدفش

روشنگری مسائل فلسفی جهان هستی ه نه گرایشات انسان ها و نهضت ها !

فکر نمی کنم شما بتونید فمینیسم رو وارد مکاتب فلسفی بکنید و تا به حال به عنوان یک مکتب فلسفی شناخته نشده بلکه یک مکتب اجتماعی

و سیاسی ه که به جامعه مربوط میشه نه مکاتب صرفا فلسفی.
 

ANTI FEMINIST

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
6
امتیاز
-28
نام مرکز سمپاد
شهید...
شهر
هرشهر
پاسخ : فمینیسم

این مکتب رو نظام سرمایه داری به وجود آورده تا برای رشد هرچه بیشتر اقتصاد از نیروی زنان هم استفاده کنه. به همین دلیل تبلیغاتی شروع شد که خانه داری و تربیت کودکان ظلم به زنان اعلام شد همچنین صفات زنانگی مذموم شدند و رهایی زنان از این ویژگی ها که ظلم نامیده می شدند در مردانه شدن زنان خلاصه شد. به غیر از چند مورد مانند حق رای و حق تحصیل و ... بقیه ی مواردی که با عنوان حقوق زن می شمارند در واقع ورود به عرصه ی مردان تلقی می شود و یک زن هر چقدر در زمینه ی مردانه تر فعالیت کند به همان اندازه لطافت زنانه ی خود را از دست داده و منفور می شود. به سبب همین تبلیغات آمار طلاق ها و از هم پاشیدگی خانواده ها روز به روز بیشتر می شود و فردگرایی به اوج خود می رسد زیرا هیچ کس مسئولیتی بر دیگری ندارد. بی بند و باری و سقط جنین آمار وحشتناکی به خود گرفته است. برخی فمینیست های تندرو به قدری از زنانگی نفرت دارند که طمع کاری نامحدود به ورود به عرصه ی مردان در آن ها به وجود آمده است تا آن جا که حتی بچه دار شدن هم که طبیعت زنان است را هم ظلم به خود می دانند! این افراد هیچ گاه رضایتی از زندگی خود نخواهند داشت! این مکتب شیطانی حتی در غرب هم شروع به خنثی شدن گرفته چون زیان های آن را دیده اند ولی متاسفانه در ایران تازه دارد با شیبی زیاد رشد می کند. فمینیسم نه تنها ظلم به مردان بلکه ظلم بزرگی به خود زنان است. هم اکنون دارند نفاق سازی برای احادیث و قرآن را انجام می دهند تا برای این اهداف شرورانه ی فمینیسم توجیهی پیدا کنند برای مثال می گویند منظور از رجال ساسی هم مردان و هم زنان هستند!
 

zahra.gh

کاربر فعال
ارسال‌ها
60
امتیاز
372
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 4
شهر
مشهد
پاسخ : فمینیسم

همچین چیزی باید وجود داشته باشه ( از نظر من!! ) چون تو همه ی جوامع و مخصوصا تو جامعه ما ظلم به زن رو زیاد میبینیم!
و خب این نابرابری بین زن و مرد در صورتی وجود داره که همه ی ما به عنوان انسان جایگاه برابری داریم و فقط نقش هامون متفاوت هست...

× من خودم به شخصه کاملا فمنیسم هستم و به نظرم همه ی خانم ها لازمه جاهایی از حق خودشون با تمام وجود دفاع کنن
 

Phanntom

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
115
امتیاز
364
نام مرکز سمپاد
helli
شهر
تهران
مدال المپیاد
سابقه دارم!
دانشگاه
light massage(پیام نور)
پاسخ : فمینیسم

این ایسم ها و ایزم ها همه از مکتب هایی هستن که غرب به وجود آودتشون
و همه دارای نقص هستن
هر چند خیلی ریز باشند
در مورد فمینیسم هم همینطوره،طبق گفته ی دوستمون این مکتب رو نظام سرمایه داری به وجود آورد تا آشوبی به پا بشه و اون ها بیشترین سود رو بکنن
در ضمن در همه جا وضعیت یکی نیست
بنابراین نمیشه ایران رو با بقیه جاها مقایسه کرد ،و این رو بدونید که اول از همه نیازه که بدونید سر منشا این قضایا و اتفاقات که باعث به وجود اومدن چنین مکتبی شدن چی هستش؟
بعد میشه در موردش بحث و گفتگو کرد
 
  • شروع کننده موضوع
  • #6

kimia moghadam

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
255
امتیاز
2,622
نام مرکز سمپاد
فرزانگان١
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : فمینیسم

برخلاف اون چيزي كه تصور ميشه، از فمينيسم به عنوان يك جنبش مهم در فلسفه ي معاصر ياد كردن. اما اينقد ابعاد اجتماعي و سياسيش تاثير گذار بود و در تاريخ مورد بررسي قرار گرفتن كه كمتر به جنبه ي فلسفيش توجه شده. اما اگر در كلي ترين معناش ، بررسي هر پديده از ديدگاه جنسيت و معني تاريخيش باشه، پس مسائل پذيرفته شده در دانش و حتي روش علمي رو ميشه از نظرِ بيانِ ممكنِ روابط و كليشه هاي جنسي و وابستگي شون به اين روابط و كليشه هارو نقد و تحليل كنيم.
مشكلي كه وجود داره، فمينيسم بايد به دو بخش مختلف مدرنيسم فمينيستي (مدرنيسم يني نوگرايي.دوراني كه ميشه بهش گفت عصر خردگرايي و زمان افرادي مثه هگل و ماركس بوده.) و پست مدرنيسم فمينيستي (پست مدرنيسم هم يني فرانوگرايي.همون دوره اي ك خردگرايي رو به چالش كشيدن و يه سري مسائلي كه در مدرنيسم با اونا مبارزه شد، دوباره به ارزش تبديل شدند.) تقسيم بشه و بعد در موردش قضاوت كرد. چون تو قسمت اول صرفا بازسازي هدف هاي اوليه ي علم مدرن به حساب مياد ولي برعكس در پست مدرنيسم فمينيستي طوريه كه همون هدف ها رو به مبارزه مي طلبه. (البته بيشتر گرايشات هم مربوط به بخش دوم ميشه. )
براي بررسي و تحليل نبايد با ديد بسته به قضيه نگاه كرد. آخه شيطان پرستي؟؟ نبايد اين جوري برداشت بشه كه چون ميدونيم فلان مكتب خاستگاهش غربه، پس خرافاتِ و هدفش تغيير دين و اعتقادات كشورهاي جهان سومه! مسلما˝ افرادي ك در اون دوره زماني و با اون شرايط زندگي مي كردن ، ابتداعا يه سري خواسته هايي داشتن كه براي تحقق شون دست به ايجاد يك جنبش زدن.و اين خواسته كاملا طبيعيه چون حس لذت در همه ي انسان ها وجود داره. يك زن وقتي ميبينه با كار بيرون خونه و مشاركت در تامين معاش ، داره يك فعاليت لذت بخش انجام ميده، دقيقا به خواستش رسيده!

اما تعارض هاي واقعا زيادي ديده ميشه. مثلا تفاوت بين كار يدي و كار فكري براي توليد كاپيتاليستيِ (سرمايه داري داخلي) كه نهايتا دوباره بورژوايي (همون حالتي كه اختلاف طبقاتي اونقدر زياد ميشه كه مردم به دو دسته تقسيم ميشن.يا فقير يا غني! ) رو آورده.
و چيزي كه مسلّمه تفاوت هاي زنان و مردان در مسائل زيست شناختي بود. (يك تعارض ديگه)
ولي خب حالت نرمال رو كه در نظر بگيريم، خيلي سطحي مي خواستن كه زنان هم بتونن در طرح ريزي آينده شون درون نظام اجتماعي اي كه جنسيت زدايي شده ، مشاركت كنند.
ولي ديگه تو همين سطح نرمال نمي مونه ، در حدي كه فمينيسم هاي سده ي 18و 19 رو ميگن فمينيسم هاي تخيلي! مثلا فمينيسم ليبرال ، فمينيسم هاي ماركسيستي، فمينيسم هاي راديكال و سوسياليست ، اينا هيچكدوم در واقع موفق نبودن.
نهايتا اينجوري شد كه فمينيست ها صرفا يه سري آرمان تو ذهن شون داشتن و فكر مي كردن واقعا دارن تو راه درست قدم ميذارن ؛ مثلا در مقابل كاري كه مي كردن هزينه ي كمي مي گرفتن، فكر مي كردن اين واقعا چيزيه كه مي خواستن اما در واقع دليلْ، انگيزه هاي كاپيتاليستي و امپرياليستي (سرمايه داري خارجي.حالتيه كه ابرقدرت هارو در سطح جهاني بوجود مياره) بودن.
و خب طبيعيه ك به دنبال اون آمار طلاق و ... بره بالا. صرفا چون افراد جذب كار جامعه ي كاپيتاليستي و زندگي بيرون از خونه شده بودن. يني يا زندگي مجردي و پر جنب و جوش احساس لذت مي كردن.
ولي نتيجش فقر واقعي قشر زنان بود. يني ميبينين! يه سري تعارض بودن كه كنار هم قرار گرفتن و اين همه آرمان هاي ايده آل و دستاوردش چي شد؟
اين وسط يه عده هم بودن با اين كه هنوز ويژگي هاي زنانه داشتن طرح هاي مردانه در زندگيُ "تقليد مي كردن".

اما اين كه ما يه سري آرمان مثه برابر بودن حقوق زن و مرد و خيلي ايده آل هاي ديگه رو قبول داشته باشيم به اين معني نيست كه فمينيست هستيم. همه ي ما يا حداقل بگم بيشتر ما مساوات رسيدن به مساوات رو دوست داريم اما شيوه ي رسيدن به هدف در اين آدم و و يك شخص فمينيست كاملا متفاوته...
 

matin320

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,373
امتیاز
10,557
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد II
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شهید باهنر
رشته دانشگاه
دامپزشک / سیاست
پاسخ : فمینیسم

منظور شما از مساوات جنسیتی چیه؟

فک کنم مهم ترین بخشش این باشه دیگه.میشه بیشتر توضیح بدید؟
 
  • شروع کننده موضوع
  • #8

kimia moghadam

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
255
امتیاز
2,622
نام مرکز سمپاد
فرزانگان١
شهر
مشهد
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : فمینیسم

با بيان مساوات ميخواستن به حقوق مساوي برسن.اما اين مساوات تعريف داره ، يه مثال ساده: اگر به سه تا بچه كه لباسي براي پوشيدن ندارن سه تا لباس همسان بديم، به هيچ وجه مساوات رو برقرار نكرديم.چون اين سه نفر از لحاظ قد و وزن متفاوتن پس سايز لباس بايد متناسب با ويژگي هاي اونا باشه.حالا اگر لباس متناسب با خودشونُ تحويل بديم هيچكودوم ديگه معترض نميشن.اينجا هم شرايط مشابه با اين مثال هست. در واقع عدالتي كه نبوده ولي بايد بوجود ميومده..
 

antifeminism2

کاربر جدید
ارسال‌ها
2
امتیاز
-1
نام مرکز سمپاد
شهیدعلامه
شهر
تهران
پاسخ : فمینیسم

فمنیسم شیطانی:
مقاله زیر از سوی یک زن ایرانی که زنان غربی را نقد می کند نوشته شده است تا شاید الگویی باشد برای بسیاری از دختران که راه تاریک زنان غرب را طی می کنند.
رواج تفکر فمینیستى راهى براى فرار از زنانگى‏
فمینیسم از واژه فرانسوى بfemmeبه معنى «زن» گرفته شده است. نام نهضتى است که از اواخر قرن نوزدهم براى تساوى حقوق زنان ا مردان در اروپا آغاز شد و به تدریج در سراسر جهان گسترش یافت. (1)
«سیمون دوبوار» فمینیست رادیکال (2) عقیده داشت آزادى زنان هنگامى تحقق مى‏یابد که آنان خود را از قید مادرى برهانند!! خلاص کردن زنان از شر بیولوژى تولید مثل آرمان برخى از این گروهها بود. از این رو راههاى مختلفى براى این خلاصى تبلیغ کردند. جلوگیرى از باردارى به وسیله راههاى متفاوت آن، سقط جنین و استفاده از تکنولوژى‏هاى جدید همچون IVF (آى وى اف) یا حاملگى خارج از رحم براى بچه‏دار شدن، پیشنهادهایى بود که از سوى فمینیسم مطرح شد و سرانجام این پیشنهادها نظریه‏اى بود که آرزو مى‏کرد با پیشرفت علم ژنتیک روزى زنان بدون وجود مردان بتوانند بچه‏دار شوند. آن هم با قرار دادن اسپرم اهدایى در رحم‏هایى مصنوعى. این آرزویى بود که «سیمون دوبوار» در آن زمان کرده بود. او در کتاب جنس دوم احتمال این اتفاق را مى‏داد که شاید زمانى همکارى مردان در تولید نسل غیر ضرورى گردد. به نظر او دستیابى به چنین چیزى اجابت دعاى زنان خواهد بود!
فمینیست‏ها براى رسیدن به خواسته‏هایشان خواستار حقوقى شدند که بعدها منجر به سقوط و از میان رفتن خانواده گردید. مهد کودک‏هاى 24 ساعته، تجویز سقط جنین، فرصت‏هاى برابر شغلى و... آرمان‏هاى آنان بود. در جستجوى دستیابى به این شعارها زنان عملاً از مادرى، خداحافظى کردند و چون طبق عقیده آنان «زن انسان مستقلى است که داراى غرایز و حق لذت است و از آنجایى که روش جلوگیرى از باردارى به طور صد در صد وجود ندارد پس رابطه جنسى نمى‏تواند کاملاً از تولید مثل جدا گردد، مگر آنکه آنان نیز حق سقط جنین را به دست آورند. » (3) ارائه طرح مجاز شدن سقط جنین راهى بود براى آزادى هر چه بیشتر زنان.
برابرى و تساوى زن و مرد در تمامى شئون آرمانى بود که فمینیسم در سر داشت تا با ابزارهاى مدنظر خود اجرایى شدن آن را در اجتماع تضمین کند. «جان استوارت میل» مى‏نویسد: «آنچه در حال حاضر سرشت زن نامیده مى‏شود چیزى اساساً مصنوعى است که در نتیجه سرکوب بعضى از ابعاد و تحریک غیر طبیعى سایر ابعاد ایجاد شده است»
یعنى چیزى که زن را زن مى‏کند بیولوژى بارورى اوست. حتى برخى از فمینیست‏ها پا را فراتر نهادند و قائل شدند که آنچه زن را زن نگه داشته حاصل نگاه تفاوت زیستى او با مرد است. بنابراین قائل شدند به اینکه چه ضرورتى دارد که از رحم زن فرزند تولید شود. وقتى بتوان از طریق پیشرفت علم ژنتیک فرزندان را خارج از رحم زن تولید کرد دیگر طبیعت زن، زنانه باقى نمى‏ماند در نتیجه نقش طبیعى زنانه و مردانه از بین مى‏رود و یک موجود انسانى باقى مى‏ماند که نمى‏توان گفت زن است، بلکه او انسان است»
آرمان فمینیسم و گروههاى آن، گاه مشترک و گاه متفاوت است. مجال بحث در این زمینه نیازمند فرصتى مفصل است. اما چیزى که نوشتار حاضر مصمم است بدان بپردازد تأثیر بدى است که این جنبش و اندیشه‏هاى آن بر زنان گذاشته و آینده‏اى تاریک را برایشان رقم زده است.
فمینیسم امروزه مدعى خواسته‏هاى جدید و آرمانخواهایى اغلب تندروانه در حیات اجتماعى و سیاسى است.
نهضتى است که علیه سنت‏ها و ارزش‏هاى سنتى سر برآورده و به گونه‏اى دیگر زن بودن زنان را به رخ کشیده و على‏رغم ادعایى که دارد (احقاق حقوق زنان) شخصیت حقیقى زن را از میان برده و او را در برزخ زن یا مرد بودن معلق گذاشته است. زن بودن و چگونه بودن بازى نوینى است که فمینیسم پایه‏هاى آن را در ذهن و جسم زنان کاشته و بسیارى از زنان با چشمانى بسته تمام زوایاى آن را پذیرفته‏اند و وعده‏هاى آن را حقایقى تصور کرده‏اند که گویا امید رهایى از نقش‏هاى همیشگى زنانه در آن است.
فمینیسم به زنان آموخت آمیزش جنسى به جاى پیوند مداوم یعنى اسارت و عبودیت در مقابل مرد؛ چون از وابستگى زن به مرد حکایت مى‏کند و این وابستگى انگیزه‏اى است براى مطیع و رام شدن او. بدین خاطر در این سبک اندیشه به مردان هیچ اعتبار و اعتمادى نیست؛ زیرا با پذیرفتن هر درخواستى از آنها زن، گامى به سوى اسارت بیشتر طى مى‏کند.
فمینیسم به زن آموخت که رابطه‏اش با مرد، آینده‏اى جز تضییع حقوق فردى، شخصیتى، اجتماعى و... نیست. بدین خاطر ترس زن از برقرارى رابطه با مرد در چهارچوب ازدواج فراوان است؛ زیر در دل دادن به مرد مردد است و اگر هم دل داد به آینده نامعلومى مى‏اندیشد - مردش بر او مسلط خواهد شد و هیچ حقى از او را عملاً به رسمیت نخواهد شناخت -
زن غربى که اندیشه و آراى فمینیسم بر او غالب شده رابطه با مرد را یا نوعى کسب منفعت فرض مى‏کند، یعنى عشقش حسابگرانه است و یا این ارتباط را بر مبناى قربانى کردن همسرش بنا مى‏کند. ارزش پیوند با مرد براى زن امروز که با فمینیست هم عقیده است صرف فرزندآورى است آن هم اگر اعتقادى به این مقوله داشته باشد که در این صورت این ویژگى مختص زن است، بنابراین چندان مورد توجه نیست.
سردرگمى اساسى که فمینیسم در زنان ایجاد کرد کم شباهتى بین زن امروز با زنان اجداد اوست. زن امروز خود را از مادر و مادربزرگش متمایز مى‏داند و مطمئن است که آنان در زمان خود در گزینش نوع زندگى خویش به خطا رفته‏اند و اصلاً گزینشى در کار نبود، بلکه بدون خواست خود در دام مردانى گرفتار آمده‏اند که از زن جز تمکین، کلفتى و باردارى تعریف دیگرى ندارند. این زن با این سبک فکر دیگر کسى را شایسته همسرى نمى‏داند و اصل همسرى را نیز نمى‏پسندد. اگر هم بخواهد همسرى انتخاب کند به خاطر رفع نیاز موقت است. نه اینکه بخواهد به طور دائم و سنتى در خانه مردى اداى وظیفه کند!
ایجاد «رقابت» با مرد در رفتار، ارزش‏ها، حرفه و اساساً سبک زندگى مهم‏ترین ره‏آورد فمینیسم است. حس رقابت در زن او را به صورت جنگجویى در مى‏آورد که همیشه آماده نبرد است. او مى‏خواهد «بهترین مرد» باشد؛ زیرا درک تفاوت‏ها در سطح وسیع برایش مفهوم ندارد. اصلاً به دید او مرزى بین زن و مرد نیست تا بخواهد به زنانگى فکر کند؛ زیرا اساساً در تفکر فمینیستى تفاوت‏ها غالباً از نوع نگرش جامعه به زن و مرد است نه تفاوتى طبیعى و خدادادى.

اندوه وامانده‏
طى داد و قلل‏هاى فمینیسم زنان تا حدودى قدرت یافتند که لااقل وجود خود را به گونه‏اى اثبات کنند؛ ولى در گیرودار اثبات هویت به انحراف در هویت مبتلا شدند و به کلى هویت زنانه خود را از دست دادند. این قدرت مى‏توانست در خدمت زنانگى در آید؛ ولى به نظر مى‏رسد پیش از آنکه در خدمت زن باشد، زنانگى‏اش را از ریشه زد و او ماند و «حسرت مرد بودن» بر دل او. فمینیسم زن و مرد را در مقابل هم قرار داد و از آن براى آنها رقیب ساخت. در سایه این تفکر رابطه زن و مرد رابطه‏اى دو طرفه نیست. پس درک دو جانبه را هم نمى‏توان انتظار داشت. در این تفکر، زن و مرد دو خط موازى در نظر گرفته مى‏شوند که به هیچ وجه نمى‏توانند و نباید به هم برسند.
جنبش زنان مرزهاى زنانگى و مردانگى را تقریباً محو کرد و چنین وانمود کرد که متشخص بودن یعنى چون مردان سهل‏الوصول بودن. منتهى نه در زندانى به نام خانواده و قراردادى به نام ازدواج. معیارهایى که روزگارى براى مرد و زن و جامعه‏اش ارزش محسوب مى‏شد دیگر فاقد اعتبار است. حتى طبق این عقیده شاید متشخص بودن یک زن با همان ارزش‏هاى پذیرفته شده سنتى (مهربانى، ملایمت، دیگرخواهى و...) براى او موانعى هم ایجاد کند.
چیزى که امروز اساسى به نظر مى‏رسد و فمینیسم از گفتن و ابراز کردن آن طفره مى‏رود، ارزش زن به عنوان انسان است. فمینیست به گونه‏اى دیگر در صدد است به اجبار به مردم جهان زن بودن زن را بفهماند؛ ولى با سر و صداهایى که بر پا مى‏کند بیشتر خواهان جلب نظر است.
زنان در این مرحله مى‏خواهند به ارزش‏هایى که مردانه خوانده مى‏شود دست یابند، ولى جامعه مردان و اساساً اجتماع از پذیرفتن این نظر معذور است.
فمینیسم مى‏گوید تمام «ارزش‏هاى کهنه» از مد افتاده و نتیجه‏اى براى زن ندارد. ولى به نظر مى‏رسد با از بین رفتن ارزش‏هاى زنانه (وفادارى، صداقت، مهربانى دیگر دوستى و...) بنیان خانواده فرو ریزد. چون مهم‏ترین رکن این بنیان، زن است و اوست که از ازل تا ابد صفت دیگرخواهى در او نهاده شده است. کسى که فرهنگ یک ملت را مى‏سازد زن است، کسى که فرزندانى صالح پرورش مى‏دهد، زن است، کسى که آرامش به ارمغان مى‏آورد زن است و این همه در خانواده‏اى ساخته مى‏شود که زن، مادر است و مهربان، همسر است و فداکار. امروز زن با پذیرفتن خواسته‏هاى فمینیستى به راحتى از شوهر جدا مى‏شود و با اندک مشکلى فرزندان را به امان خدا رها مى‏کند تا به کام دل برسد؛ چون فردگرایى به او مى‏گوید: «به فکر خودت باش و در اکنون زندگى کن. »
تفکر فمینیستى به زنان امید داد که به حساب خواهند آمد، از این پس جامعه به گونه‏اى دیگر به آنان نگاه خواهد کرد، عزتمند خواهند شد. به زندگى آنان معنا خواهد بخشید و... اما با گذشت 150 سال از جنبش زنان در کشورهاى اروپایى و آمریکایى و انتشار آرمان‏هاى آنان به کشورهاى دیگر بحران‏هاى متعددى را براى زنان و جامعه آنان به ارمغان آورد.
تحفه درویشانه آن به فراموشى سپردن «ارزش زنانه» است. همان چیزى که امروز زنان غربى در حسرت آن مى‏سوزند.
از این رو پاره‏اى از فرهنگ ایدئولوژیک خود را کنار گذاشته‏اند و قایل به تغییر ساختار فرهنگى - ایدئولوژى جامعه شدند طورى که نمى‏دانند چه مقدار از شعارهاى فمینیستى را بپذیرند، بنابراین کمى از اصل خویشتن دور افتادند. صداى آواز فمینیسم و آزادى‏خواهى آنان از دور بسیار خوش مى‏نمود لذا زن شرقى را هم به خود جلب کرد. ولى زن غربى که در معرض صداى آن قرار داشت از رویکرد فمینیستى آن به ستوه آمده خواهان برگشتن به روال گذشته؛ اما تعدیل شده‏اش است.
 

matin320

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,373
امتیاز
10,557
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد II
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شهید باهنر
رشته دانشگاه
دامپزشک / سیاست
پاسخ : فمینیسم

ار هر حیث نگاه کنی.

برابری رو در خلقت میبینی.اگر از لحاظ جسمی زنان به مردان وابسطه بهشن ولی از نظر عاطفی مرد ها فوق ال,اده به زنان وابسطه اند.

مث علاقه پسر به مادر که نظیر نداره.
 

anahid_30s

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,029
امتیاز
1,985
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یک
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
1392
پاسخ : فمینیسم

این جا انجمن فلسفه است. با منطق، استدلال کنید. جای آیات قرآن، در انجمن اعتقادیه.
 

Hashie

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
235
امتیاز
1,732
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی
شهر
تبریز
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : فمینیسم

اولاً و قبل از این که به بحث فمینیسم وارد بشم ٬ دو تا سوال میپرسم : شما فکر میکنید یه فردی که میاد و آخر عقایدش «ایسم» میچسبونه ٬ چقدر شعور داره؟ آیا یه آدم با شعور میاد خودشو محدود کنه به یه سری عملکرد از پیش تعیین شده؟ «ایسم» = حباب فکری. و سوال بعدی اینکه این بحث چه ربطی به فلسفه و منطق داره ؟
ثانیاً اینکه کسی نگفته که حقوق زن و مرد باید برابر باشه. حقوق زن و مرد باید «متناسب» باشه. دلیلش هم اینه که زن و مرد فقط در انسانیت فرقی با هم ندارن ٬ وگرنه از لحاظ روحی و جسمی و ... کاملاً متفاوتند٬ پس حقوق مساوی حرف غلطیه.
ثالثاً همونطور که توی تاپیک دیگه هم ذکر کردم٬ مبارزه هیچ فایده ای نداره. کسی که لایق باشه ٬ حق به اون میرسه. مبارزه سر چی؟ سر اینکه حقوق مساویه ؟ خب حرف مزخرفیه. حقوق متناسب با کاره٬ متناسب با شایستگیه.
رابعاً : ذکر کردید که «یکی از هدفای این فرقه ٬ بر انداختن سلطه ی مردان است.» خب خود این حرف عین ستیزه جوییه ! معلومه که همچین فرقه ای باید محکوم بشه و حق فعالیت نداشته باشه وقتی اساسش جنگ و ستیزه ست. در ضمن فمینیست های افراطی این جنگ رو کاملاً آشکار بیان میکنن که باز هم عدم درک اونا رو نشون میده.
خامساً٬ دین اسلام درباره ی همه ی موارد کامل ترین راهکار رو ارایه داده. پس هر کس خودش رو مسلمون بدونه٬ این مکتب و تمام مکتب های انسانی دیگه رو رد میکنه. به خصوص اسلام در این مورد حقوقی رو برای زنان در نظر گرفته که فعالان فمینیسم اگر تا قیام قیامت هم فعالیت کنن٬ همچین حقوقی به ذهنشون نمیرسه٬ منتها در چارچوبی هستن این حقوق که این چارچوب ها باید وجود داشته باشن.
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,627
امتیاز
24,500
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : فمینیسم

اسم تاپیک رو عوض کنین لااقل.اینجوری فقط ی فضای سیاسی اجتماعی میاره، تو ذهن آدم.اسمشو بذارین مثلا(برابری مرد و زن؟از شعار تا واقعیت)
زن و مرد برابر نیستند اما مساوات اجتماعی حق آنان است
 

matin320

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,373
امتیاز
10,557
نام مرکز سمپاد
شهید هاشمی نژاد II
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شهید باهنر
رشته دانشگاه
دامپزشک / سیاست
پاسخ : فمینیسم

بالاخره باید زن و مرد رو از یه جنبه خاصی مورد بررسی قرار بدیم.

الآن منظور شما از مساوات چه جور مساواتیه؟

حقوقی؟
قضایی؟
اجتماعی؟
دینی؟
طبیعی؟
...
 

پوریا

لنگر انداخته
ارسال‌ها
4,627
امتیاز
24,500
نام مرکز سمپاد
helli 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
زنجان
رشته دانشگاه
پزشکی
تلگرام
پاسخ : فمینیسم

مساوات اجتماعی معنیش واضحه.حق و حقوق برابر اجتماعی..
هیچ ربطی ب فلسفه نداره :|
 

armin2557

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
119
امتیاز
174
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
ارومیه
مدال المپیاد
مرحله اول 14مین المپیاد زیست
دانشگاه
دانشگاه علوم پزشکی اصفهان
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : فمینیسم

فقط چندتا کامنت اول رو خوندم...
ببینین سوالتون خیلی کلیه!!نمیشه با چند جمله فمینیسم رو تعریف کردو فقط تو جنبش آزادی زنان تعریفش کرد
باید ریزش بکنین سوالو و مثلا درباره مسائلش برای خانواده صحبت کنین یا اقتصاد یا سیاست یا....
فمنیسم کاملا فلسفست و متافیزیکه که میتونه تو خانواده و سیاست واقتصاد و فرهنگ و دین و.... بعد فیزیکی پیدا کنه!!!پس از نظر من کلا سوالتون غلطه!!
راجع به دوستی که گفتن این ایسم ها و ایزم ها همه ساخته غربن برای نفع خودشون و نقص دارن باید بگم که دوست عزیز شما یا یه پان موزلیم هستین یا یه شست و شو مغزی داده شده ی رسانه ملی!!هر مکتب و اندیشه ای متشکل از جنبه های خوب و بدشه و شما به هیچ وجه نمیتونین یکیش رو کاملا رد کنین و یا کاملا قبول داشته باشین!!!
 

samira16

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
481
امتیاز
3,080
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
گنبد کاووس
مدال المپیاد
ندارم :-"
دانشگاه
دانشگاه گلستان-گرگان
رشته دانشگاه
مهندسی عمران
پاسخ : فمینیسم


استاد تاریخ ـمون:" فمنیسم میاد میگه اگه مرد میتونه با چند تا زن ازدواج کنه چرا زن نتونه؟؟؟؟ پس داره این که زن با چند مرد رابطه داشته باشه رو ترویج میده!!!"
:|
ولی من فکر میکنم این یعنی نه مرد حق ازدواج همزمان داره نه زن!!!درسته؟
بازم استاد تاریخمون: " تعریف فمنیسم از خانواده: هر 2 نفری که با توافق زیر یک سقف زندگی میکنند!!یعنی چیزی به نام ازدواج مهم نیست!"
:-?
 

Radikal

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,576
امتیاز
31,307
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
94
مدال المپیاد
داغ دیده ام بعله!
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
سیاستگذاری علم و فناوری
اینستاگرام
پاسخ : فمینیسم

به سمیرای عزیز :

فمنیسم میگه از لحاظ انسانیت همه با هم برابرند و کار بسیار اشتباهیه به جای این که زن رو شهروند بدونیم ، اون رو دختر و مادر و همسر توی قوانین خطاب کنیم (چیزی که متاسفانه زیاد در قوانینمون شاهدش هستیم)

و میگه اگر شما قبول دارید چند همسری چیز خوبیه باید تبعیض های جنسیتی رو بر دارید (مثلا روسیه و تبت چند همسری چه برای زن و چه برای مرد قابل قبول هست ، )

و اگر این کار رو غیر عقلی میدونید باز باید تبعیض رو لغو کنید و تک همسری رو جزو قوانین بدونید (مثل اغلب کشور های اروپایی مثل انگلیس ، آلمان و...)

ببینید فمنیسم به هیچ عنوان نمیگه ازدواج مهم نیست!!!

اما این دقیقا" تعریف اصلی ازدواج هست دو نفر که با توافق هم زیر یک سقف زندگی میکنند!!!
یعنی ازدواج که حتما خوندن عقد و نکاح نیست شاید در جوامع اسلامی این طور برگزار بشه اما خوب حقیقتا ازدواج یک قرارداد که با رضایت و توافق هر دو طرف بسته میشه یعنی الان اگر از استاد تاریختون بپرسید جز این چیزی نمیتونه بگه!

در ضمن بهتون یاد آور بشم که صیغه در ایران این طور جلوه میکنه : هر دو نفری قبل ازدواج میتونن رابطه داشته باشند ، هر پسری بعد ازدواج هم با هرکسی دوست داشت میتونه رابطه داشته باشه!!!!
 

ph_pouya

p o u y a
ارسال‌ها
85
امتیاز
849
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی
شهر
تبریز (سابقاً :-")
پاسخ : فمینیسم

فرض رو بر این بزاریم که فقط و فقط با منطق فمنیسم، حقوق مرد و زن برابر بشه، اگه این منطق دارای پتانسیل مشخصی باشه تا بتونه این کارو بکنه بعد از برابری حقوق، فمنیسم یک پله بالاتر خواهد بود، مطمئنا فمنیست ها بعد از برابری به هیچ وجه از قدرت اجتماعی یک جانبه ای که بدست آوردن کنار نمیرن و این خودش میشه نابرابری این بار بر علیه مردان.
به نظرم تا زمانی که یک مرجع کلی و جهانی در این مورد اقدام موثر نکنه، فمنیسم به هیچ وجه برای جامعه مفید نخواهد بود. یجورایی نباید فمنیسم و آنارشیسم با هم رابطه برقرار کنن چون آخرش هرچی بشه، برابری وجود نخواهد داشت.
 

1870

کاربر فعال
ارسال‌ها
23
امتیاز
51
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد2
شهر
مشهد
دانشگاه
شاید تهران
رشته دانشگاه
دندانپزشکی
پاسخ : فمینیسم

به نقل از p0uYa :
فرض رو بر این بزاریم که فقط و فقط با منطق فمنیسم، حقوق مرد و زن برابر بشه، اگه این منطق دارای پتانسیل مشخصی باشه تا بتونه این کارو بکنه بعد از برابری حقوق، فمنیسم یک پله بالاتر خواهد بود، مطمئنا فمنیست ها بعد از برابری به هیچ وجه از قدرت اجتماعی یک جانبه ای که بدست آوردن کنار نمیرن و این خودش میشه نابرابری این بار بر علیه مردان.
به نظرم تا زمانی که یک مرجع کلی و جهانی در این مورد اقدام موثر نکنه، فمنیسم به هیچ وجه برای جامعه مفید نخواهد بود. یجورایی نباید فمنیسم و آنارشیسم با هم رابطه برقرار کنن چون آخرش هرچی بشه، برابری وجود نخواهد داشت.
با این استدلالی که تو داری هیچ مکتبی نباید بوجود بیاد.مطمئن باش اگه یه روز فمنیست همه گیر شه دیگه چیزی به اسم برده داری جنسی وجود نداره.
 
بالا