دهه ی بی هویت

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع h.f
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

h.f

جــــــــــــلاد لـــــاغر :>
ارسال‌ها
863
امتیاز
4,769
نام مرکز سمپاد
F1 TEH
شهر
چه فرقی میکنه کجای دنیام
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شهید بهشتی
دیروز توی رادیو داشت دهه ها رو دسته بندی میکرد و اینا بعد میگفت : دهه ی 60 دهه ی جنگه دهه ی 70 دهه ی بی هویته ;D ینی تکلیفش با خودش مشخص نیست که غربی شرقی و اصلن نمیدونه چی میخواد !
من تا یه حدی با این موافقم چون توی خودم هم اینو میبینم و فک میکنم خیلی از بچه ها بیشتر کشششون ( ;D ) رو به غربه !
ب نظر شما واقعن اینطوریه (ینی بی هویت بودنه اصلا حقیقت داره) ؟ شما چقدر تو خودتون میبینیدش ؟ برای پیدا کردن دوباره هویتمون ( ;D) چیکار کنیم ؟ و کلا نظرتونو بگید دیگه :-"
 
پاسخ : دهه ی بی هویت

خوب ، شروع کنیم :-"

این مسئله به این دلیل هست که نسل های ایران (با این نگاه) به 2 دسته تقسیم میشن : 1. زمان رضا شاه و قبلش 2. زمان محمد رضا شاه و بعدش.
زمان رضا شاه (پهلوی اول) و قبلش پستی و بلندی های زیادی داشت و خوب هر شاهی بدی ها و خوبی های خودش رو داشت ، مردم تقریبا دید خوبی از اوضاع بقیه ی دنیا نداشتن و خیلی صداشون در نمی اومد. (به مبحث اصلی هم می رسیم ;D )
زمان محمدرضا شاه(پهلوی دوم) که پدرش ، شاه بسیار بهتری نسبت به خودش بود (از نظر من حداقل) ، امام خمینی اومد و مشکلات رو گفت و...(وارد بحث تاریخیش نمیشم زیاد چون مخالف و موافق زیاده...) که منجر به انقلاب شد. مردم اون زمان تحت تاثیر جو موجود قرار گرفته بودن و خیلی کار ها کردند که درست و غلط زیادی داشت ( مثال : درست : اصل انقلاب ، غلط : خراب کردن مقبره ی رضا شاه). این مردم خیلی به انقلاب خودشون می بالیدند و (حق هم داشتند) بعدش جنگ شد. نسل پدر من و یکم قبل و بعد از پدرم ، (منظورم دقیقا پدر من نیستا :-") اومدند و توی جنگ ایران و عراق شرکت کردند و دفاع مقدس و اینا...
این نسل ها یه هویتی برای خودشون جمع کردند که ما نسلی هستیم که انقلاب کرد و جنگید و شهید داد و مملکت رو استوار کرد و.. بعد هم توی نوسازی ساختار ها و... کشور سهم داشتن ، تا رسید به نسل ما که دهه 70ـی باشیم.
ما رفتیم اخبار دنیا رو چرخیدیم و وضع مملکت خودمون رو (که از وقتی تقریبا ما شروع کردیم به فهمیدن چیزا ، انتهای دوره خاتمی و ابتدای دوره احمدی نژاد بود) به همین دلیل ، یه تنفری از وضع ایران توی بعضی ها از نسل ما به وجود اومده که این هویتشون رو یکم گم می کنه. الان خیلی ها رو من می بینم که از خداشونه برن آمریکا زندگی کنن با این که هیچ آشنایی اونجا ندارن یا حتی درست و حسابی به انگلیسی هم مسلط نیستن. توی نسل ما یه حالت "ایران گریزی" به وجود اومده که بعضی بخش هاش واقعا درسته و ایران خیلی جاها ضعف داره و ... ولی بخشی ـش هم به خاطر اغراق در خبر هایی هست که این ور و اون ور شنیدیم. برای بازسازی این هویت ، احتیاج به یه دولت قوی هست که بیاد و (حداقل) بخشی از این ایراد ها رو پوشش بده که اون حالت از بین بره و بیشتر به توی ایران موندن امیدوار و علاقه مند بشن (بشیم) و اینا...;D .
واضح بود یا بیشتر توضیح بدم؟ :-"
 
پاسخ : دهه ی بی هویت

کاملا واضح ;D
به نظر من بخشیش هم به خاطر فیلم ها و سریال هاییه که خب برای نوجوونا ساخته میشه و اکثرا هم اون فیلمها رو میبینن و مطمئنا خود منم وقتی فیلم رو میبینم دبیرستان خودم رو با اون دبیرستانی که توی فیلم هست مقایسه میکنم و 8-|
و خب قائدتا خیلی چیزها هست که اونا دارن و ما نداریم ...
 
پاسخ : دهه ی بی هویت

ب نظر من دهه هفتادیا هم شرقین هم غربی ینی متعادلن در نتیجه دهه هفتادیا بهترین نسلن! :x
عاغا اوایل دهه هفتاد تا 80 همه چی ب سبک قدیم بود یهو شدش سبک جدید و غربی خیلی چیزا برا همین بعضی 70 یا آپدیت شدن بعضیا موندن تو همون قدیم واسه همین دقیقن نمیشه گفت هفتادیا کدوم ورین!
 
پاسخ : دهه ی بی هویت

بیاین رو راست باشیم با خودمون نسل ما یعنی دهه هفتادیا نه اون بی جنبه بازی ها و ادعا ها و خود بزرگ بینی های دهه شصتیا رو داره..
نه این پر رو بازیا و سوسول بازیا یه دهه هشتادیا رو....
یعنی دوران ما یه جوریه که انگار هممون با شرایط وفق دادیم خودمون رو..یعنی بیشتر تابع شرایطیم تا خودمون.... :-" بیشتر کارگریم تا کار فرما
یعنی خیلی کم خودمون خواستیم...بیشتر برامون خواستن...بیشتر مجبور شدیم قبول کنیم تا مخالفت که اینم به دلیل رشد این تفکر تو جامعه
هست که " ما ها هنوز بچه ایم.." اینم باعث شده الان به ما بگن بی هویت چون به ما یاد دادن که باید قبول کنیم و توانایی تغییر رو نداریم.... :|
 
پاسخ : دهه ی بی هویت

کاملا موافق بی هویت بودن دهه 70 هستم اما نه به تعبیری که توی اون برنامه رادیویی شده ... تعبیر من اینه : ببینید نمیخوام درباره علل انقلاب ویا درست بودن یانبودن این انقلاب حرف بزنم چون هممون میدونیم . اما توی کشور ما بنا به هردلایلی انقلاب شد در هر کشوری وقتی انقلاب میشه کشور از پیشرفت باز میمونه یعنی یا پیشرفت نمیکنه یاخیلی کم پیشرفت میکنه خب انقلاب ما هم باعث شد که ما از پیشرفت جابمونیم اینجا منظور حرفم فقط پیشرفت فناوری ودستاورد های علمی نیس فقط منظورم پیشرفت فرهنگ اجتماعیه. بعد ازانقلاب تمام پدر و مادرای ما[nb]البته پدرومادرخودم که زمان انقلاب تازه به دنیا اومدن !!!![/nb] درگیر مسائل مختلفی مثل مسئله ی حجاب ، رهبر جدید ، ساختن دوباره ی کشور و ... بودن بعد که پدر ومادرامون بزرگ شدن و خواستن تشکیل خانواده شدن و سروسامانی به زندگیشون بدن جنگ شروع شد جنگی که حداقل از لحاظ معنوی به اندازه 30 سال جلوی پیشرفت مارو گرفت. بعد رسیدیم به دهه 60 دهه شصتیایی که نه پیشرفت واقعی رو دیدن نه قبل از انقلاب رو ... دهه ای که جوونیشون رو نفهمیدن چه جوری گذروندن چون بین دو جور تفکر مختلف وارزش مختلف گیر کرده بودن از طرفی گذشته شون خیلی نزدیک به انقلاب بود و از طرفی آینده ای نبود تا بسازنش چون تا چشم باز کردند سنین نوجوانیشون گذشته بود وبه نظر من تعبیر نسل سوخته ای که برای این نسل به کار میره تعبیر کاملا درستیه وبه نظر من حرف اون برنامه رادیویی مختص دهه 60 هست نه دهه 70 ! حالا میرسیم به دهه 70 ... از دوجهت عوامل محیطی روی متولدین این دهه رو میشه بررسی کرد یکی عوامل داخلی و بعدی عوامل خارجی. به نظر من این دهه که بعد از دولت سازندگی تقریبا شروع شد زمانی بود که کشور وجوانانش میخواستن شروع به پیشرفت کنن چون توی اون مدت کشور پیشرفت آنچنانی نکرده بود. یعنی درواقع خروج از دوره ی سازندگی وپاگذاشتن به دوره ی پیشرفت... حالا این تفکر متولدین این دهه کاملا با نسل پدرو مادرهاش تفاوت شدید داره چون افراد این دهه معتقدند که باید با دنیا بخاطر پیشرفت ارتباط برقرار کرد درحالی که نسل پدر ومادرها دنیا رو همچنان دشمنی به نام غرب تصور میکنند[nb]لازم به ذکره که بگم این تفکرات مختص همه ی پدرومادرها نیست وبچه هایی که خانوادشون این عقیده رو نداره منو ببخشن ![/nb] دلیل بعدی میتونه عملکرد نامناسب دولتهای مختلف توی تمام ادوار زمانی نسبت به جوانان باشه یعنی دهه 70 ! عوامل خارجی که میتونه موثر باشه پیشرفت فوق العاده و بی نظیر تکنولوژی بعد از سال 2000 یعنی حدودا وقتی که دهه 70 سنینشون بین 2 تا 10 سالگی بود! یعنی سنی که تمام ریشه ی تفکرات فرد توی این سنین درخانوادش شکل میگیره. به نظرم این مسئله رو باکتاب مطالعات اجتماعی سال اول دبیرستان خیلی راحت میشه توجیه کرد : ورود تکنولوژی درجامعه ی عقب افتاده همیشه موجب تضاد بین افراد وگروه های مختلف وبین نسل ها میشه.
دلیل بعدی هم که میشه آورد اینه که آقا جان هر انقلابی که دلایل وقوعش محکم وقانع کننده نباشه بعد از 30 سال پایه ها واساس وآرمانهای اون انقلاب توسط نسل های آینده زیر سوال میره واگه نتونه پاسخگو باشه انقلاب توسط همین نسل بی هویت از هم می پاشه ...
شاد باشید
 
پاسخ : دهه ی بی هویت

+ غیر از جنگ و نزدیک بودن دوره جنگ به دهه 60 و فیلم و سریال و... ک دوستان اشاره کردند
یه چیز دیگه هم هست خیلی از دوره هفتادی ها به این دلیل تمایل ب غرب دارن چون تو ایران بهشون بها داده نمیشه یعنی جای پیشرفت برای اون فرد کمتره مثلا یکی از معلمای ما 1 طرح داشت هر جا رفت کسی قبول نکرد تو ایران ائلین جا تو امریکا... رو هوا زدش
ب استعداد ها توجه نمیشه امکانات کمه نوجوونا ارمان گرا اند میان مقایسه میکنن با غرب حالا هرچقدم ارق(؟) ملی داشته باشن و تعصب و پیشرفت کشور براشون مهم بالاخره اینده خودشونم براشون مهمه
+ سطح فرهنگ و غبره و ذالک هم ک جای خود دارد
 
پاسخ : دهه ی بی هویت

ایده ای ندارم،ولی خب بهتره ادامه پیدا کنه این بحث،.واقعا فک کنم یکی از بزرگترین معضلاته جامعه اینجاس ک همه دهه هفتادین!
 
پاسخ : دهه ی بی هویت

دهه ی بی هویت...چه جالب...اسمه خوبیه....قشنگ میخونه با ادم هاش...خوشم اومد
 
پاسخ : دهه ی بی هویت

به نظرم بی هویت درست نیس!
شاید n هویت درست تر باشه!

چون انواع مختلف هویت ها که متمایل به انواع طرز تفکرات موجود در سطح جامعه هستن رو میشه تو بچه های دهه هفتاد(ماها!) دیدش!
ولی دهه هفتاد هنوز تموم نشده!
چون ما تازه داریم کم کم میرین به سمت کسب مسئولیت های اصلی تر و مهم تر تو جامعه و تازه اون دهه بی هویت که میگن بعد از چن سال معلوم میکنه که هویتش چی بوده!

اینکه ما بیشتر گوش کردیم و عمل کنیم به جای اینکه فکر کنیم و عمل کنیم شاید فقط برا دوران قبل از حضور و بروز تو جامعه درست باشه!
چون ما تازه داریم وارد جامعه میشیم و جامعه حضور مارو به عنوان یک مهره تأثیر گذار سه چهار سالیست که قبول کرده! و این مشکل به مراتب برای همه دهه ها بوده که بیشتر هم بوده و برای زمانی که ما هم مهره های اصلی جامعه باشیم و بچه های اون دوران دقیقن این احساس رو خواهند داشت که مقداری از این طبیعیه و باید باشه!
خلاصه که یکی از بهترین نسل های ممکن به نظرم دهه هفتادیان!
نه به خاطر اینکه من یه دهه هفتادیما!
به خاطر شرایطی که تو جامعه از ابتدای تولدمون تا حالا بوده که محیط سخت ولی قابل پیشرفت رو برامون فراهم کرده که باید خودمون رو تو قسمتی که ما رو به نهایتمون میرسونه قرار بدیم!
 
پاسخ : دهه ی بی هویت

فک میکنم که شما دارین یه قشر محدود رو در نظر میگیرین (قشر سمپادی ها منظورمه ) ولی در کل اگر همین الان تو چنتا از دبیرستانهای دولتی (معمولی) کشورمون که کم هم نیستن بگردین میبینین که نصف آدمها مسئولیت قبول کردن که هیچ حتی درست نمیتونن برای خودشون و تفکراتشون تصمیم بگیرن .
 
پاسخ : دهه ی بی هویت

به نقل از first_74 :
به نظرم بی هویت درست نیس!
شاید n هویت درست تر باشه!

چون انواع مختلف هویت ها که متمایل به انواع طرز تفکرات موجود در سطح جامعه هستن رو میشه تو بچه های دهه هفتاد(ماها!) دیدش!
ولی دهه هفتاد هنوز تموم نشده!
چون ما تازه داریم کم کم میرین به سمت کسب مسئولیت های اصلی تر و مهم تر تو جامعه و تازه اون دهه بی هویت که میگن بعد از چن سال معلوم میکنه که هویتش چی بوده!

اینکه ما بیشتر گوش کردیم و عمل کنیم به جای اینکه فکر کنیم و عمل کنیم شاید فقط برا دوران قبل از حضور و بروز تو جامعه درست باشه!
چون ما تازه داریم وارد جامعه میشیم و جامعه حضور مارو به عنوان یک مهره تأثیر گذار سه چهار سالیست که قبول کرده! و این مشکل به مراتب برای همه دهه ها بوده که بیشتر هم بوده و برای زمانی که ما هم مهره های اصلی جامعه باشیم و بچه های اون دوران دقیقن این احساس رو خواهند داشت که مقداری از این طبیعیه و باید باشه!
خلاصه که یکی از بهترین نسل های ممکن به نظرم دهه هفتادیان!
نه به خاطر اینکه من یه دهه هفتادیما!
به خاطر شرایطی که تو جامعه از ابتدای تولدمون تا حالا بوده که محیط سخت ولی قابل پیشرفت رو برامون فراهم کرده که باید خودمون رو تو قسمتی که ما رو به نهایتمون میرسونه قرار بدیم!
nبه توان nهویت فک کنم بهترم باشه!
 
  • لایک
امتیازات: dani
پاسخ : دهه ی بی هویت

ببینید نسل ایران رو میشه به چند دسته تقسیم کرد.

افرادی که الان بالایه۸۰ سال سن دارن.

این افراد تقریبن پدر بزرگ های ما میشن و نسل اون ها. این افراد زمانی جوونیشونو گذروندن و زمان انقلاب تقریبن افراد به نسبت زندگی و کاره قابل قبول داشتن و به انقلاب تمایله خاصی نداشتن.

ادمایی که زمان شاه جوانیشون رو گذروندن و الان پدره من و افرادی شبیه به اون این نسل رو تشکیل میدن ( پدر های شما شاید نه چون پدر من دیر ازدواج کرده ) و افرادی هستن که بالایه ۶۵ سال سن دارن. این ادم ها شاید از شاه ناراضی بودن ولی ببینید مقایسه که می کنن نسبت به وضع الان شاکی هستن.

و افرادی مثل مادره من که زمان انقلاب تازه دوران دانشگاهیشون بوده و به دلیل جو های دانشجویی بیشتر موافق انقلاب بوده. ( انقلاب و نه لزومن اسلامی بودنش چون احتمالن خبر دارید که ادم همه دنبال اسلامی کردن نبودن! )

و همین نسل و بعدی هاشون که ( ممکنه شامل عمو یا دایی کوچیکه شما بشه ) زمان جنگ به هر دلیلی دوران جوونیشون بوده و خوب دو دسته میشن. کسایی که از جنگ و ادامه دار شدنش بعده در پیشنهاد صلح خواستار ادامه دار شدنش بودن ( خانواده های مذهبی تر ) و افرادی که دنبال صلح و تموم شدنش بودن ( افرادی که معمولن جنگ رو از منظر خارجی تری میدیدن و میدیدن که تجهیزات ایران رو به نابودی و سن برداشتن هستن و ایران تولیداته داخلیش به شدت ضعیف شده در اثر جنگ )

و نسل بعدی شاید من و شما باشیم که اوایل دهه ۷۰ به دنیا اومدیم.

خوب نسلی بودیم که احتمالن از اعضای خانوادمون خیلی هاشون مهاجرت کرده بودن قبل انقلاب یا بعده انقلاب یا بعدش.
و دیدیم که ایران به دلایلی که واقعن لازم نبود تحریم شد.
لزومن غرب گرا نیستیم. برعکس ما صرفن می خوایم شرق به جایگاهش برسه. جایگاهی برای رسیدن بهش راهش این نیست که داره میره.

ما دیدیم کشور های اروپایی تو صلحن. و دارن با هم از نظر علمی و اقتصادی پیشرفت می کنن. دیدیم اروپا شکست اقتصادی خورد ولی باز هم میانگین سطح زندگیش از ما بالاتر بود. دیدیم کشورمون به جای همکاری با همسایه هاش تقریبن هیچ هم پیمانی نداره که در حاله جنگ داخلی نباشه.

( همکاری با سوریه و فلسطین و چند کشور افریقایی )‌

در صورتی که تو همسایگی ایران عربستان و امارات داشتن پیشرفت می کردن. شمال غربی ایران ترکیه کشور هم مرزمون داشت با سرعت پیشرفت می کرد.

و ایران تقریبن با هیچ کشوری که می تونست باعث پیشرفتش بشه همکاری نمی کرد.


فراموش نکنیم هویت شرقی لزومن هویت اسلامی نیست. همونجور که هویت زرتشتی نیست. هویت هیچ دین خاصی نیست. ایرانی بودن یعنی ایرانی بودن فرا از دین و عقیده افرادش.

ولی دیدم تو کشورمون هم میهن های خودمون رو دولتمون به کشتن میده و زندان میندازه چرا ؟
مسیحی ای که مسلمون هارو به دینش دعوت می کرد.
بهایی ای که دانشگاه انلاین برای هم کیشایه خودش که محروم از تحصیل بودن درست کرده بود.
درویش هایی که هیچ کاری به هیچ کی نداشتن.

نمی دونم شما به خاطر دارید جریان قتل های زنجیره ای رو یا نه و بعد جریانات بعدیش رو.

ما ادم های دوره ای بودیم که تقریبن تمام دنیای غرب صلح کرده بود و ما به جایه استفاده از این صلح دنبال دشمن تراشی بود کشورمون.

و اینکه خودمون به خاطر سن کممون قدرت هیچ تغییر دادنی رو نداشتیم. و شاید وقتی کمی بزرگتر شدیم و حق رای هم پیدا کردیم دیدیم اصلن هیچ تغییری نمیشه داد جدا از سن و سال و هرچی.

اینکه ازاد اندیش تریم خوب بله. و این طبیعیت این دهه هست. افرادی مسلمونن بعضی نه. و در کنارش با هم رفتار خوبی دارن. این موضوع عقیده متفاوت باعث دعوا نمیشه.

مثلن من و متین مخالفه همیم از نظر عقیدتی ولی در عین حال گپ می زنیم. و هیچ اتفاق بدی هم نمی افته!

بستگی داره منظورتون از هویت چی باشه. ولی هویتمون رنگه اسلامی حداقل نداره یا اگه داره در حاله کم شدنه و این طبیعی هست و مخصوص ایران نیست.
 
پاسخ : دهه ی بی هویت

اتفاقا دهه ی هفتاد دهه ایه که بالاخره بزرگ شده هاش نه فشار و سایه ی جنگ بالاسرشون بود، نه جو انقلابی و بیشتر شاید این فرصت رو داشتن که روش های مختلف زندگی و فکر کردن رو ببینن بدون اینکه وقایع مختلف به سمت یه روش خاص هلشون بده پس روش های متنوع تری بینشون هست.
اینکه آدمای یه جامعه ایدئولوژی ها، روش ها، علایق مختلف و هویت خاص خودشون رو داشته باشن جای اینکه همه شکل هم باشن اتفاق خوبیه نه بد.


این کشش داشتن به غرب رو هی همه میگن ولی اصلا یعنی چی؟ خب همه ی آدما چیزایی که به نظرشون خوب میاد رو از بقیه الگو میگیرن. حالا اینکه چرا غرب به نظرشون خوب میاد دلیل های معینی داره که میشه بحث کرد.
 
پاسخ : دهه ی بی هویت

به نقل از عڔفان :
برای بازسازی این هویت ، احتیاج به یه دولت قوی هست که بیاد و (حداقل) بخشی از این ایراد ها رو پوشش بده که اون حالت از بین بره و بیشتر به توی ایران موندن امیدوار و علاقه مند بشن (بشیم) و اینا...;D .
واضح بود یا بیشتر توضیح بدم؟ :-"

عزیزم مردم باید به دولت هویت بدن نه دولت به مردم
 
پاسخ : دهه ی بی هویت

به نقل از Bahar_R :
اتفاقا دهه ی هفتاد دهه ایه که بالاخره بزرگ شده هاش نه فشار و سایه ی جنگ بالاسرشون بود، نه جو انقلابی و بیشتر شاید این فرصت رو داشتن که روش های مختلف زندگی و فکر کردن رو ببینن بدون اینکه وقایع مختلف به سمت یه روش خاص هلشون بده پس روش های متنوع تری بینشون هست.
اینکه آدمای یه جامعه ایدئولوژی ها، روش ها، علایق مختلف و هویت خاص خودشون رو داشته باشن جای اینکه همه شکل هم باشن اتفاق خوبیه نه بد.


این کشش داشتن به غرب رو هی همه میگن ولی اصلا یعنی چی؟ خب همه ی آدما چیزایی که به نظرشون خوب میاد رو از بقیه الگو میگیرن. حالا اینکه چرا غرب به نظرشون خوب میاد دلیل های معینی داره که میشه بحث کرد.
من با حرف‌ت خیلی موافقم؛ این که ما فرصت و امکانات داشتیم خودمون درست فکرکنیم و درست تصمیم بگیریم و دست‌مون تویِ دسترسی به اطلاعات خیلی باز بوده کمک‌کرده تا بتونیم با اختیار بیش‌تری برایِ خودمون و زندگی‌مون و طرزِ فکرمون تصمیم بگیریم.

و این قسمت از حرفات هم خیلی خوب بود که "آدما چیزایی که به نظرشون خوب می‌یاد رو از بقیه الگو می‌گیرن" چون اگه به تعریف فرهنگ دقت کنیم و سیرِ تکاملی‌ش رو بررسی کنیم به این نکته اشاره شده که فرهنگ کاملن مستقل نیست و وابسته به فرهنگ‌هایی قبلی‌ست و بخش‌هایی برگرفته از فرهنگ‌هایِ پیش از خودش داره. که حالا تو گفتی "چیزایی که به نظرشون خوب می‌یاد."

این که می‌گیم کشش به فرهنگِ غرب، چیزِ مطلقن بدی نیست. چون فرهنگِ غربی در خیلی از زمینه‌ها نسبت به فرهنگِ ما برتری داره.
هرکسی باید برایِ زندگیِ خودش اصولی داشته‌باشه، باید به یک ثباتِ فکری رسیده‌باشه.
الان نسلِ ما دچارِ یک سردرگمی‌ست میانِ فرهنگِ سنتی و فرهنگِ مدرن و این نکته رو فراموش کرده که باید از هرکدوم نکاتِ مثبت‌ش رو بگیره و می‌خواد خودش رو از یکی از اینا بِکَنه و سبکِ زندگی‌ش رو براساس یکی از اینا تنظیم کُنه و خب همین مسئله مشکلاتِ زیادی رو ایجاد می‌کنه.{اگه خواستی می‌تونم در مورد مصداق‌هاش توضیح بدم.}

من(منِ نوعی) یک اصولی در زندگی دارم در موردِ پوشش در موردِ ارتباطات، در موردِ کار و خیلی چیزایِ دیگه و حالا با توجه به این اصول می‌یام و سبکِ زندگی‌م رو انتخاب می‌کنم.(اصلن کاری به دین ندارم در این قسمت.)
جامعه‌یِ ما در زمینه‌یِ این "اصول" می‌لنگه؛ نمی‌دونه چی می‌خواد؟ می‌خواد چی کار کنه؟ الان کجاست و قراره کجا باشه؟
 
پاسخ : دهه ی بی هویت

الان اینجا به یک دهه شصتیم نیازه برای بحث که نداریم تو سایت فک کنم :-"
من هروقت که با هر دهه شصتی ای نشستم به صحبت کردن، خیلی از اعتقادات و تفکرات من و کلن انتظارم از زندگیم و اطرافیانم براشون عجیب بوده تاحدودی. یه جورایی میگن نسل شما پررو شده!
اونا یه جورایی قانع بودن. دوران نوجوونیشونو تو شرایطی گذروندن که کشور تازه از زیر بار یک جنگ سنگین دراومده و اوایل انقلاب بوده و بچه های اون دوران، نمیدیدن که بقیه دارن چیکار میکنن و زندگیشون و آزادی هاشون چه قدر تفاوت داره با کشورای دیگه. اما نسل ما از همون 13-14 سالگی پاش به دنیایی به نام اینترنت باز شده و همه چیزو دیده و شرایط خودش رو با بقیه سنجیده. برای همین یه سری دغدغه داره تو این سن که بچه های دهه شصت به هیچ عنوان نداشتن!
دنیای متفاوتی دارن درکل این دهه شصتیا :-" پای صحبتاشون بشینیم بعضی وقتا خیلی خوبه :-"
 
Back
بالا