احساس می‌کنم یه چیزی پشت سرمه...

  • شروع کننده موضوع
  • #1

Elnaz1

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
639
امتیاز
1,355
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
شــــــــــــــــــــــیراز
دانشگاه
شیراز
رشته دانشگاه
عشق است دامپزشکی...
بیشتر افراد از اطلاعات اندک و بیشتر خرافاتی که از موجودات ماورائ الطبیعه دارن بسیار میترسن و این باعث میشه با هر صدایی که از گوشه و اطراف شنیده میشه خصوصا در مواقع تنهایی و شب ها به شدت می ترسن و دائما فکر میکنن چیزی پشت سرشونه که قصد ترساندن و آزار رساندن به اونا رو داره
و اما سئوال
آیا شما هم جزو این افراد هستید ؟
یا قبلا بودید و اکنون نیستید؟ چرا؟


این مطلب ادامه دارد ...
 

pegahO_o

کاربر فعال
ارسال‌ها
48
امتیاز
258
نام مرکز سمپاد
فرزانگان3
شهر
اهواز
پاسخ : احساس میکنم یه چیزی پشت سرمه ...

آره.............
من بعضی وقتا اینجوری میشم.........
وقتی فیلم ترسناک یا کتاب های تخیلی می خونم
دلیلش رو هم خودم نمیدونم
ولی فکر میکن چون زیاد بهشون فکر میکنم اینجوری میشم :|
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

Elnaz1

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
639
امتیاز
1,355
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
شــــــــــــــــــــــیراز
دانشگاه
شیراز
رشته دانشگاه
عشق است دامپزشکی...
پاسخ : احساس میکنم یه چیزی پشت سرمه ...

چیز جالبش اینه که همه میگن خب بهش فکر نکن و دقیقا وقتی میگی فکر نکن بدتر میاد سراغت
 
ارسال‌ها
2,126
امتیاز
23,690
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
97
پاسخ : احساس میکنم یه چیزی پشت سرمه ...

من چندوقته این طوری شدم.
وقتی لامپا رو خاموش می کنم می ترسم در اتاقم رو ببندم و همش احساس می کنم یه دزد اومده تو خونمون و پشت سر منه...
 
  • شروع کننده موضوع
  • #5

Elnaz1

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
639
امتیاز
1,355
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
شــــــــــــــــــــــیراز
دانشگاه
شیراز
رشته دانشگاه
عشق است دامپزشکی...
پاسخ : احساس میکنم یه چیزی پشت سرمه ...

یعنی احساس میکنی یه انسانه یا از اون موجودات ماورائ الطبیعه ای ؟؟ ^-^
 

bella_h

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
192
امتیاز
1,346
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
92
دانشگاه
شهید هاشمی نژاد مشهد
رشته دانشگاه
علوم تربیتی
پاسخ : احساس میکنم یه چیزی پشت سرمه ...

من وقتی کتاب تخیلی میخوندم اگه کسی در باز میکرد من تا مرز سکته پیش میرفتم
 

vanya

کاربر نیمه‌فعال
ارسال‌ها
17
امتیاز
76
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان 1
شهر
تبریز
پاسخ : احساس میکنم یه چیزی پشت سرمه ...

من معمولا تو خونه قبلی مادربزرگم اینطوری میشدم یه خونه دو طبقه شمالی بود داییم و زن داییم طبقه دوم زندگی میکردن مادر بزرگم و خالم

طبقه پایین.

وقتی شب تنهایی میرفتم خونه ی داییم احساس میکردم یکی داره نگام میکنه و میخواد اذیتم کنه!!

اما جالب اینجاست که مامانم هم همین احساسو داشت و خالم هم همینطور!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
 
  • متعجب
امتیازات: Mva

Miraneh

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
813
امتیاز
3,959
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
97
پاسخ : احساس میکنم یه چیزی پشت سرمه ...

بله شدم اينطور مثلا نشستم بعد احساس ميكنم كسي از پشت داره بم نزديك ميشه..نميدونم ميفهمين يا نه يني گوشم يجوري ميشه احساس سنگيني اي ميكنم.معمولا با ديدن فيلمم جوزده نميشم كه بترسم اما گاهي موقع كه چراغ خاموشه ميرم تو اتاقم يهو ميترسم يكي بياد از پشت درو بروم ببنده و من از حالت بسته بودن در درحالي كه تاريكه خيلي بدم مياد.
الان كمتر اينطور ميشم چون بلدم چطور خودمو كنترل كنم.
ولي گاهي ديگه شديد فك ميكنم يكي داره مياد سراغ ولي وقتي برميگردم كسي نيست.
 

دختر باران

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
173
امتیاز
643
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1 اهواز
شهر
اهواز
مدال المپیاد
ادبی-زیست
پاسخ : احساس میکنم یه چیزی پشت سرمه ...

آره منم گاهی اوقات احساس میکنم کسی پشت سرمه یا وجودی.نمیدونم چیه ولی از تو دیوارم رد میشه چون وقتی اینجوری میشم به دیوار تکیه میدم و بازم همونجوری ـم همون حسو دارم.
الانم همونجوریم
 

JEYJEY

کاربر فعال
ارسال‌ها
26
امتیاز
63
نام مرکز سمپاد
علامه حلی
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1403
همین چند وقت پیش یکی از بچه های سال بالاییمون توی 17 سالگی به مرگ طبیعی میمیره
گویا قبل مرگش به دوستش گفته بوده که احساس میکنه همش یکی دنبالشه
تو خیابون و......
بچها تعریف میکردن تو مدرسه
ولی من صحتشو نمیدونم @-)
 

Lushato

لنگر انداخته
ارسال‌ها
2,899
امتیاز
22,563
نام مرکز سمپاد
frz 1
شهر
idk
سال فارغ التحصیلی
1403
فک کردم فقط من اینطورم .---.
در واقع من همش پشت سرمو نگاه می‌کنم...البته واسه یه اتفاق بود که شاید ۴ سال پیش افتاد...و می‌خوام همش مطمئن باشم که کسی پشت سرم نیست...
 

هویج🥕

ح. شفاه
ارسال‌ها
43
امتیاز
73
نام مرکز سمپاد
فرزانگان هفت
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1405
از وقتی یادم میاد همین بودم~X(
به شدت ترسو ام و یه داستان یه ذره ترسناک کافیه برا اینکه تا دو هفته نتونم چراغو خاموش کنم یا درو ببندم... کلا دو سه تا کتاب یه کم ترسناک خوندم که بعدش توبه کار شدم:D
فیلم ترسناکم که اصلا سمتشم نمیرمSS-:
واقعا نمیدونم تو این سن چرا هنوز انقدر ترسو ام کسی میدونه باید چه کنم؟|-@
جدیدن هم همش توهم میزنم که یکیرو دیدم کنارم یا یه جای خونه... کم کم کارم داره به تیمارستان میکشه حس میکنم:)):-??
 

Bk_201

کاربر فوق‌حرفه‌ای
کنکوری 1404
ارسال‌ها
714
امتیاز
9,778
نام مرکز سمپاد
دیگه سمپاد نیستم
شهر
به شما ربطی نداره
سال فارغ التحصیلی
1404
در نهایت فرقی نداره باشه یا نه چون وقتی برمیگردیم چیزی نیست:-?:|
 

zeynabgol

به گِلِ انجمن نِشَسته
کنکوری 1404
ارسال‌ها
3,985
امتیاز
44,535
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1404
خب ببینین دوستان اول مطمئن شین اون چیز خواهر یا برادرتون نباشه:))

تاثیری که فیلم و داستان ترسناک میذاره که روانیه، ولی احساسی که گاهی بی دلیل به آدم دست میده کاملا عادیه و به خاطر پتانسیل درونی هر انسانه، اگر هم توهم نباشه و واقعا چیزی باشه اصولا هیچ غلطی نمیتونه بکنه و همه داستان هایی که ما شنیدیم ریشه در گذشته ها دور دارن که برای ماست مالی کردن قتل و آدم ربایی از این داستان ها استفاده میشده. پس بیخیالش بشید و زندگیتونو بکنید و مطمئن باشید اون حس از بین میره.
 

mahan138

m.g.h
ارسال‌ها
179
امتیاز
288
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
شهرکرد
سال فارغ التحصیلی
1404
اره من همینجوریم.
کلا از بچگیم بودم.
نمیدونم چرا.
 

saba.hjm

Olmazsa alışırız(:
ارسال‌ها
873
امتیاز
25,716
نام مرکز سمپاد
فزرانگان
شهر
سراب
سال فارغ التحصیلی
1400
اصلا این مدلی نیستم
مگر اینکه یه فیلم ترسناک دیده باشم که تو تاریکی ذهنم اولین کاری که میکنه تصویر سازی همون تصویر ترسناکه :/ اینم برای همیشه نه مدتیه مثلا چندروز اینطوریه بعدش دیگه کلا رفع میشه
برای همین چون خودمو میشناسم نه عکس ترسناک نه فیلم ترسناک ترجیح میدم نگاه نکنم
 

Roxan

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
792
امتیاز
10,430
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1405
من ی مدت فکر میکردم یکی داره تعقیبم میکنه...
تو ماشینم نشسته بودم همین فکرو میکردم
بعد گفتم آخه تو چیکاره ای که ملت وقت بزارن تعقیبت کنن...
بعد دیگه سرعقل اومدم
بچه بودم اعتقاد داشتم سایه ها موجودات زندن
حدس بزنین چی شد که ازشون نترسیدم
باهاشون دوست شدم و روشون اسم گذاشتم...
 

DLF

Beyond
ارسال‌ها
303
امتیاز
6,296
نام مرکز سمپاد
Farzanegan.
شهر
اردبیل
سال فارغ التحصیلی
1400
مدال المپیاد
eror404 :)
دانشگاه
not yet
من یه زمان حس میکردم وقتی وارد یه جایی میشم که تاریکه و تنها هستم یه روحی یا جنی پشت سرم وایستاده و تا من سرمو میچرخونم سریع میره
اما متوجه شدم که اثر فیلم ترسناکی بوده که نگاه کردم
چون کلا روی هم رفته دو بار فیلم ترسناک نگاه کردم و دقیقا تو همون برهه ها بود که اینطوری شده بودم ولی به مرور که صحنه های فیلم بیشتر یادم رفت، این حسه هم کم شد
 
بالا