ولی خیلی وقتا شده که مثبت فکر میکنی ولی همه چی بد میشه در حدیی که حتی فکرشم نمیکردی....
اونموقعه س که به قضا و قدر م ایمان میاری.....شاید برای تو پیش نیومده ولی این دلیل نمیشه که وجود نداشته باشه......
من بعضی وقتا ب یه چیزایی فک میکنم اتفاق میوفته خودم توش میمونم مثلن...
یه بار دبیر فیزیکمون دیر اومد سر کلاس بچه ها گفتن اه این کجاست؟چرا نمیاد؟بعد من گفتم رفته واسه ما شیرینی بخره!خخ بعد کلی اومد کلاس واسمون شیرینی خریده بود
یه بارم یه دبیرمون نیومده بود من گفتم امروز نمیاد اصن نیومد اون روز B-)
یا رتبه کنکورم!همش میگفتم رتبم تو کنکور فلان میشه اونم بدون هیچ منطقی!دقیقن رتبه کنکورم همون شد البته این چیزایی بود که خودش خود ب خود میومد تو ذهنم و من تعمدی بهشون فکر نمیکردم...
چیزی که خودش میاد تو ذهن آدم باچیزی که همش به خودت القا میکنی خیلی فرق داره پیش میومد خیلی چیزا رو ب خودم القا میکردم ولی پیش نمیومد
با مطرح کردن این موضوع تو سالهای اخیر و نگارش کتابهای مختلف تو این زمینه ، یه عده سود خیلی هنگفتی کردن ولی روانشناسی این موضوع رو قبول نداره منتها یه نکته ای هم هست که ممکنه مارو به استباه بندازه...مثلا من نگران اینم که نکنه لباسام کثیف بشه و مدام با این فکر کلنجار میرم ، چون قسمت عمده تمرکز من به این سمت رفته ممکنه موقع راه رفتن جلوی پامو نبینم و بقیه ماجرا......ولی این به این معنا نیس که فکر به اون موضوع این بلارو سر من اورده...چون در این صورت باید برای افکار مثبتم این قضیه صادق باشه....خیلی از افکار مثبت ما یه مشت ارزو هستن که هیچ وقتم به هدف منجر نمیشن و در همون مرحله ارزو باقی میمونن.....البته بازم بین دانشمندا اختلاف نظر هس مثلا تسلا معتقده کل جهان بر پایه ارتعاش فکر و تاثیر متقابل فکرو حهان برهم اداره میشه پس فکر بر پیامدها موثره ولی روانشناسان قبول ندارن....متخصصین علوم اعصاب هم فکرو صرفا یه تغییر بیوشیمایی خود به خود محدود شونده میدونن که درصورت اتمام ناقلین عصبی یا تخریب خارهای دندریتی مخوقف میشه و هیچ تاثیر فیزیکی ای بر جهان ماده نداره...
به نظرم اینکه به چیزی که میخوای فک کنی،باعث میشه رو اون هدف متمرکز بشی.و حواست پرت نشه..و هرچی واقعی تر تصور کنی،انگیزت برای بدست اوردنش بیشتر میشه..وگرنه این همه کتابِ راز و معجزه شکر گذاری و اینا ک هی میگن رو چیزی ک میخوای تمرکز کن بدست میاری،تا الان باید همه ی مردم جهان پولدار،سلامت،مخ و ...میبودن
ی چیز دیگه ای هم ک هست مثلا من دنبال یک راه حل میگردم برای یک دستگاهی،حالا با فک کردن من،مغزم میگرده دنبال چیزای مشابهی ک دیده یا جایی دیده مشکلی شبیه این حل شده بعد یهو ی چیزی ب ذهنم میرسه..(منظور اثر زیاد فک کردن درباره ی موضوع خاص باعث میشه "موتور های جستجو"ی مغز راه بیوفته)
نظرات بقیه رو نخوندم خوب ولی با توجه ب چیزی ک خودم تا حالا تجربه کردم ب باور هایی ک خودمون داریم برمیگرده
مثلا من باور دارم ک اگه فک کنم امتحانمو خوب دادم قطعا بد دادم و باور دارم ک اگه فک کنم یکیو میبینم حتما اتفاق میفته
اینا تقریبا و بیشتر اوقات اتفاق میفته ولی کلا ب انرژی مثبتی ک داره اون فکره اعتقاد دارم
نظرات بقیه رو نخوندم خوب ولی با توجه ب چیزی ک خودم تا حالا تجربه کردم ب باور هایی ک خودمون داریم برمیگرده
مثلا من باور دارم ک اگه فک کنم امتحانمو خوب دادم قطعا بد دادم و باور دارم ک اگه فک کنم یکیو میبینم حتما اتفاق میفته
اینا تقریبا و بیشتر اوقات اتفاق میفته ولی کلا ب انرژی مثبتی ک داره اون فکره اعتقاد دارم
حالا امتحان ک بشخصه بیشتر اوقات برعکس میشد
ولی انژی مثبت هم نوعی ساز و کارِ هورمونیه...یعنی تو اروم میشی و بهتر فک میکنی و به مشکلت میپردازی،کورتیزول میاد پایین،سروتونین میره بالا و اینجور اتفاقا باعث میشه ک بهتر فک کنی و راه های ویشِ روتو بهتر ببینی
در اینکه افکار دارای فرکانس هستن هیچ شکی نیست ...هرکدوم از امواج مغزی که تو نوارمغزی ثبت میشه دارای ولتاژ و دامنه و فرکانس هستن حالا بحث اینه که اینا چقدر رو بیرون از مغز تاثیر دارن؟؟؟؟ مثلا حرکت خون در رگهای ما یه موضوع کاملا فیزیکی و روشنه که اتفاقا از تمام جهت بررسیش کردن و تاثیر افزایش و کاهش هرکدوم از فاکتورهای شاخص اون"مثل فشار ، سرعت، قطر عروق"بر بافتهای بدن رو اندازه گرفتن ویه سری نظریه هایی رو هم معرفی کردن ولی ایا این حرکت خون در رگهای ما بر بیرون از ما تاثیر داره؟؟؟ خب قاعدتا هم میگیم نه..شاید کاهش فشار خون باعث بشه من عصبانی و برافروخته باشم ولی این رو اطرافیان تاثیری نداره...حالا بحث فکرم به نظر بعضیا در حد یه تغییر الکتروشیمایی موضعی داخلی هس که رو هوموستاز و تنظیم شرایط داخلی خود فرد نقش داره ..نه در جمع کردن و بسیج کاینات در جهت تامین و تدارک افکاری که 24 ساعت تو ذهن من داره میچرخه..ی
من که به این نتیجه رسیدم به هرچی فکر کنی برعکسش میشه! حتی یه مدت به نتایج بد فکر میکردم تا نتایج خوب حاصل بشه و میشد !! خخخ
ولی فکر میکنم واقعیت اینه که افکار ما تاثیری در دنیای بیرون ندارن و اینها بیشتر تاثیرات تلقینی یا روانی است. مثلا من وقتی خیلی به نتیجه ی بد یا خوب فکر میکنم، وقتی نشه تاثیرش روم خیلی بیشتره و ناخوداگاه فکر میکنم افکار من روش اثر داشته! ولی در واقعیت اینطور نیست و شما هیچ فکری هم نمیکردی آخرش همین میشد!
یه چیز تو مایه های وقتی هست که مثلا سر یه قضیه ای فکر میکنی همه الان دارن به تو نگاه یا فکر میکنن ولی در حقیقت اینطوری نیست و این فقط تو فکر خودته و واقعیت نداره!!
من شدیدا موافقم با این موضوع و بارها و بارها تجربه کردم که به هرچی فکر کنی مون میشه !
یه موقع هایی نمیشه . ولی این دال بر رد این موضوع نیست.
توی کتاب راز دلیل اینکه بعضی وقتا اینجور نمیشه رو اینجوری بیان کرده که ما گاهی اونطوری که باید فکر نمیکنیم ! ولی فکر میکنیم ک خیلی داریم بهش فکر میکنیم ! ولی اگ تمام تمرکزتون روش بره ، باا تمام وجود فکر کنین ، 100% اتفاق میفته.
خب ببینید من کلا خواب هام تعبیر میشه یعنی به طور کاملا دقیق
بعد از اون جایی که هر خوابی از یه فکر و پیشینه نشأت گرفته
بنابراین میشه نتیجه گرفت که من چیز هایی که بهشون فکر می کنم اتفاق میافتن
حالا این تاثیر فکر بر رخداد ها برای کس دیگه ای ممکن جور دیگه ای باشه
بچه بودم فک میکردم به هر چی فک کنم دقیقا همون نمیشه
هرشب قبل خواب سعی میکردم به بدترین چیزای ممکن فکر کنم که نشن یه وختی
در نتیجه همون "به هر چی فکر کنم نمیشه" هم نمیشه . چون بش فکر میکردم به هر حال
من شدیدا موافقم با این موضوع و بارها و بارها تجربه کردم که به هرچی فکر کنی مون میشه !
یه موقع هایی نمیشه . ولی این دال بر رد این موضوع نیست.
توی کتاب راز دلیل اینکه بعضی وقتا اینجور نمیشه رو اینجوری بیان کرده که ما گاهی اونطوری که باید فکر نمیکنیم ! ولی فکر میکنیم ک خیلی داریم بهش فکر میکنیم ! ولی اگ تمام تمرکزتون روش بره ، باا تمام وجود فکر کنین ، 100% اتفاق میفته.
شما 1500 نفر از متمرکز ترین آدمای دنیا رو دور هم جمع کن... یه لیوان آب بذار جلوشون ... به هر 1500 نفر بگو رو آب تمرکز کنن و به این فکر کنن که دمای آب به جوش برسه ... و از ته دل بخوان...
اگه آب به جوش رسید من همینجاا خودکشی میکنم
کلا فیلم secret مسخره ترین و دروغ ترین چیزیه که ساخته شده...اصن عین فحشه
داستان همون ماکاس اسلیمینگه که یارو میاد میگه سه بار به چپ سه بار به راست بزنین رو شیکمتون چربی های شیکمتون آب میشه میگه از یه ورزش سنگین یه ساعته بهتره فقططط با سه بار به چپ سه بار به راست
این قضایای انرژی حروف و ... رو زیاد قبول ندارم!
افکار منفی و مثبت هر دو میتونن یه نوع محرک باشن که اون اتفاق بیفته.یه جا خوندم که فرد سعی می کنه چیزی رو که تو خیالش هست رو به واقعیت تبدیل کنه.مثلا من فکر می کنم که قراره معتاد شم و تو جوب بیفتم خب طبیعتا با این طرز فکر نمی تونم درس بخونم و همین جوری میشم
از نظر من افکار مثبت قوی ترند !!!!
یه مستند هست در این رابطه : The secret
اگه یه سرچی بکنید پیداش میکنید
توصیه میکنم حتما این مستند رو ببینید. در رابطه با همین افکار مثبت و منفی هست.
تا به حال تحت شرایط آزمایشگاهی اثری از افکار در دنیای مادی اطراف دیده نشده
شاید یک تفکر مثبت باعث بشه که خود فرد بیشتر تلاش کنه و به موفقیت برسه ولی به نظرم بعیده که مغز تاثیری روی تمام ذرات سازنده جهان بذاره (استدلال اینکه انرژی لازم برای این کار کمتر از بیگ بنگ نیست و مغز انسان چنین انرژی ذخیره ای نداره!)
من دقيقا به هرچي فكر ميكنم اون اتفاق نميفته براي همين ترجيح ميدم كلا بهش فك نكنم!!
( بيشتر درمورد نتايج كارام و اينا)
ولي درمورد انجام دادن خود كارهام، همش سعي ميكنم حرفاي مثبت بزنم و چيزاي خوبو به خودم تلقين كنم چون قدرت تلقينم واقعا خوبه!!:د
تو هفته ي آخر كنكور از اين ترفند استفاده كردم كه خسته يا نااميد نشم
حرفاي مثبت بزنيد چون ضمير ناخودآگاهتون هرچي بگيد قبول ميكنه حتي اگه شوخي باشه
درمورد فك كردن به نظرم بهتره زياد به سناريوي خاصي فك نكنيد! ( چ خوب چ بد )
كلا هيچ انتظار خاصي نداشته باشيد.. الان من دقيقا درمورد كنكور ميخوام اينجوري باشم
من به بیش از حد فکر کردن راجب مسائل معروفم. بحدی که گند بزنم به همه چیز.
یه زمانی به این جمله ایمان داشتم. از ته قلبم. یه نشونههای مثبتی هم دیدم که البته نشونه های منفی بیشتر بودن. و البته هیچوقت بلافاصله اون چیزی که بهش فکر میکردم نمیشد. اگه میشد ممکن بود دو ماه تا دوسال بعدش باشه. اما من هنوزم دست برنمیدارم. هنوز هم آرزو میکنم. سناریو میسازم. امیدم رو از دست نمیدم چون بدون اون هیچی ندارم. شعار من توی زندگیم اینه:
But you don't know what you don't know
سلام برای منم سوال هستش این .مثلا اینایی که میگن به هرچی فکر کنی برات اتفاق میوفته یه مشگلی هست این وسط .مثلا یه میلیون نفر تو کنکور شرکت میکنن و قطعا خیلیا این وسط میخوان رتبه یک کنکور بشن (نگید نه که به شعورم توهین میشه ) خب حالا اگه این همه داوطلب کنکور بخوان همش فکر کنن که رتبه یک بشن چی میشه؟ به نظرتون میشه که همه رتبه یک بشن ؟یا یک مثال دیگه میزنم مثلا فکر کنید که چند تا پسر عاشق یه دختر بشن و بخوان باهاش ازدواج کنن یا برعکس ...خب اگه همشون بخوان بهش فکر کنن نتیجه چی میشه ؟خب مسلمه معلومه که همشون نمیتونن با اون یه نفر ازدواج کنن مخصوصا درمورد ه دختر حالا چی میشه؟ حالا مثال های دیگه ام هست پس بالاخره یه جای این قانون ایراد داره ..