مدیران مدرسه

[Mva]

هفته ای دوبار اگه قدم رنجه کنن از اتاقشون بیان بیرون میبینیمش فقطم در حد فامیلی و اینا میشناسیمش
ولی بار اول که موقع ثبت نام دیدمش خیلی مرد با شخصیت و با ابهتی بود و بنا به حرف خودش روانشناسم هست

 

[Vafa68]

اصلا یادم نمیره سوم دبستان مدیرمون سر صف بخاطر دو دقیقه دیر اومدن یدونه محکم جانانه ب روش سامورایی زد تو سرم و بعد مدرسه هم داد تا سر خیابون من کیفشو بردم
امام زاده ها با هم همدست بشن بزنن کمرت مدیر جان داغ دلم تازه شد

 

[زار]

هیچ مدیریتی عجیب تر از مدیریت دبیرستان فرزانگان خرم آباد نیست...
سالها پیش از ورود من به دبیرستان خانم م. مدیر بوده...دقیقا نمیدونم از چه سالی ولی خب از هر کی که از من هم سنش بیشتره بپرسی میگه که اون مدیر بوده همیشه میدونم که سالها پیش بازنشسته شده اما نفهمیدم چطور ممکنه این همه سال هنوز پست داشته باشه!
دقیقا من 9 سال پیش وارد دبیرستان شدم و اون مدیر بود؛ و خب البته 12 سال پیش هم که وارد راهنمایی شدم باز اون مدیر دبیرستان بود و...هنوزم هم هست این مدیریت عجیب ثابت قدم!

خانوم م. سه سال پیش بالاخره رفتن و مدرسه غیر انتفاعی تاسیس کردن
خاطره هم اینکه ما هشتم بودیم و رفتیم توی حیاط دبیرستان واسه خوارزمی زبان فیلم بگیریم، خانوم م. چونکه حیاط مدرسه ارث پدرشون بود بهشون بر خورد و زنگ زدن مدیر ما که بچه‌هاتون اومدن توی حیاط ما مقنعه‌هاشونو درآوردن و میرقصن
ماهم چهار تا طفل بودیم که متاسفانه خیلی اهمیت می‌دادیم چه حرفی راجع بهمون زده شده، رفتیم اونور و هرچی سعی میکردیم رفع تهمت کنیم معاون میفرمودن ناح دروغ میگید عکساتونو واسه ما فرستادن (فقط اگه در ایران به مدرسه دخترونه رفته باشید این داستان براتون سورئال به نظر نمیاد)
مدیرمون هم از بس برامون متاسف بود قبول نکرد باهاش حرف بزنیم
ماهم گریه کنان رفتیم پیش دبیر زبانمون که اینا الکی میگن خانوم گ. هم به حرفمون گوش نمیده
آره خلاصه
م. هرجا هستی بدم میاد ازت.