- شروع کننده موضوع
- #1
Minority
کاربر نیمهحرفهای
- ارسالها
- 224
- امتیاز
- 1,581
- نام مرکز سمپاد
- شهید دستغیب
- شهر
- گلُزوادر
دغدغه ی اصلی من این است.زندگی در زمان حال.عمده ی ما اغلب یا داریم حسرت گذشته را می خوریم و یا در حال حرص خوردن برای آینده هستیم؛و این وسط تنها چیزی که نابود می شود حال است.
کسی که دائمِ خدا دارد می گوید ای کاش چند سال قبل این کار را نمی کردم و یا این تصمیم را نمی گرفتم{که به طور عمده حسرت های ما مربوط به تصمیم های بلند مدت هست} و حتی در موارد بسیار زیادی کاش های ما به دیروز و هفته ی گذشته و ماه قبل بر می گردد{وجه کوتاه مدتش}.آیا در چنین شرایطی آسایش روانی برای فرد باقی می ماند.روح فرد لحظه به لحظه و ساعت به ساعت زیر تیغ گیوتین تکه پاره نمی شود.
و یا کسی که لحظه لحظه ی زندگی اش را با این سوال زیست می کند که فردای من چه می شود؟ایا من از عهده ی زندگی و توقعات دیگران و از همه مهمتر توقعات خودم بر خواهم آمد.ایا من به ان چیزی که می خواهم می رسم؟و هزار و یک آیا هایی که با خواه+شناسه+بن ماضی فعل مورد نظر به پایان می رسد!!برای این فرد وجهی برای ارامش خواهد ماند.
و خیلی ها هم هستند که از هر دو سوی زمان عذاب می کشند و عمدتا به جایی هم نمی رسند متاسفانه!
صد البته که این حسرت گذشته و نگرانی اینده به اندازه اش خوب و سازنده و مولد و محرک هست؛اما تا چه اندازه و تا به کی؟
دلایل این وضع چیه؟شما جزو کدام دسته اید؟راه حل ها برای حل مشکل چیه؟چطور به بقیه که دچار این مشکلن کمک کنیم؟اگه میشه تجربه خودتون یا بقیه رو هم بگین وکلا از عواقب نتیجه ی این افراد بگویید.کلا نظر شما؟
م.ن.ن.و.ن
کسی که دائمِ خدا دارد می گوید ای کاش چند سال قبل این کار را نمی کردم و یا این تصمیم را نمی گرفتم{که به طور عمده حسرت های ما مربوط به تصمیم های بلند مدت هست} و حتی در موارد بسیار زیادی کاش های ما به دیروز و هفته ی گذشته و ماه قبل بر می گردد{وجه کوتاه مدتش}.آیا در چنین شرایطی آسایش روانی برای فرد باقی می ماند.روح فرد لحظه به لحظه و ساعت به ساعت زیر تیغ گیوتین تکه پاره نمی شود.
و یا کسی که لحظه لحظه ی زندگی اش را با این سوال زیست می کند که فردای من چه می شود؟ایا من از عهده ی زندگی و توقعات دیگران و از همه مهمتر توقعات خودم بر خواهم آمد.ایا من به ان چیزی که می خواهم می رسم؟و هزار و یک آیا هایی که با خواه+شناسه+بن ماضی فعل مورد نظر به پایان می رسد!!برای این فرد وجهی برای ارامش خواهد ماند.
و خیلی ها هم هستند که از هر دو سوی زمان عذاب می کشند و عمدتا به جایی هم نمی رسند متاسفانه!
صد البته که این حسرت گذشته و نگرانی اینده به اندازه اش خوب و سازنده و مولد و محرک هست؛اما تا چه اندازه و تا به کی؟
دلایل این وضع چیه؟شما جزو کدام دسته اید؟راه حل ها برای حل مشکل چیه؟چطور به بقیه که دچار این مشکلن کمک کنیم؟اگه میشه تجربه خودتون یا بقیه رو هم بگین وکلا از عواقب نتیجه ی این افراد بگویید.کلا نظر شما؟
م.ن.ن.و.ن