- ارسالها
- 296
- امتیاز
- 2,196
- نام مرکز سمپاد
- بستان
- شهر
- یک
- سال فارغ التحصیلی
- 2002
پاسخ : Sherlock
چیز جدیدی دونستیم واقعاً؟ تنها چیز جدیدش این بود که شرلوک هم ته ذهنش میدونه که مایکرافت ازش باهوشتره.
همون کلیت آبسشن رو برداشته بهش جزئیات اضافه کرده. این جزئیات هم چیزای خیلی ظریف و قشنگی نبودن که آدم رو به وجد بیارن. -یا هرچیزی نزدیکش-
من مشکلی با محوربودن موریارتی نداشتم، مشکل با نحوهی محوربودن موریارتی داشتم.
لازمبودن از جهت داستانیشه؛ اینکه چیزی که میبینیم روی نحوهی ادامهیافتن داستان اثری داشتهباشه. که نداشت. (مثال دیگهش جزئیات بیشازحد داستانهای کلاسیک که صرفاً توصیف بودن و تاثیر خاصی نداشتن)
و من واقعاً این جذابیت ویکتوریایی که میگی رو درک نمیکنم. ابداً جذابیت خاصی نداشت برای من.
درسته، باگ منطقی نداشت. ولی دقیقاً جوری بود که انگار نشستن دارن اینسپشن رو با یه سری کلمات متفاوت دوباره تعریف میکنن.
اگه همزمان بیشتر از یه مخدر میزنه که تداخل دارویی میکنه و میمیره، و شرلوک اینقدر احمق نیست که سر موادزدن خودش رو به کشتن بده. (حداقل نه با تداخل دارویی!)
قرار هم نیست همهچیز رو بدونیم، ولی کار خیلی مسخرهایه که شما بیای یه چیزی رو نصفه تعریف کنی، بعد بگی «بقیهش رو خودتون بفهمید، من نمیخوام بهتون بگم».
همونقدر بس بود یعنی اینکه اگه از یه جایی به بعد شروع کنی پرداختن به یه موضوعی، قاعدتاً خستهکننده میشه. (که سیریسلی، نشد برای بقیه؟)به نقل از نیلوفر :همونقدر بس بود دیگه یعنی چی؟ این حرفت درست مثل اینه که بگی فلان فیلم خوب نیست، چون قبلاً راجع به سوژهش فیلم ساخته شده و چون «من» خوشم نمیاد بیشتر راجع به اون سوژه بدونم، در نتیجه فیلم بدیه. پایان اپیزود قبل این تصوّر رو در بیننده ایجاد کرد که موریارتی ممکنه برگشته باشه، در نتیجه کاملاً طبیعیه این قسمت دوباره موریارتی رو توی محورش داشته باشه، و نویسندهها موفّق شدن مسئلهی برگشتن موریارتی، حسّی که شرلوک به برگشتنش داره و همچنین یه پروندهی جدید رو، به همراهِ جذّابیت بردن شرلوک به دوران ویکتوریایی، همه رو توی یه اپیزود مخلوط کنن.
منم مجدداً میگم، این که میگی «لازم نبود» منطقی نیست. دلشون خواسته نشون دادن، و خیلیا هم دوست دارن ببینن.
چیز جدیدی دونستیم واقعاً؟ تنها چیز جدیدش این بود که شرلوک هم ته ذهنش میدونه که مایکرافت ازش باهوشتره.
همون کلیت آبسشن رو برداشته بهش جزئیات اضافه کرده. این جزئیات هم چیزای خیلی ظریف و قشنگی نبودن که آدم رو به وجد بیارن. -یا هرچیزی نزدیکش-
من مشکلی با محوربودن موریارتی نداشتم، مشکل با نحوهی محوربودن موریارتی داشتم.
لازمبودن از جهت داستانیشه؛ اینکه چیزی که میبینیم روی نحوهی ادامهیافتن داستان اثری داشتهباشه. که نداشت. (مثال دیگهش جزئیات بیشازحد داستانهای کلاسیک که صرفاً توصیف بودن و تاثیر خاصی نداشتن)
و من واقعاً این جذابیت ویکتوریایی که میگی رو درک نمیکنم. ابداً جذابیت خاصی نداشت برای من.
من هم یه آشنایی کلی داشتم با شرلوک قبل از این که اسم سریالش رو بشنوم، ولی واقعاً برام فرقی نمیکنه که اوریجینال بودنه حفظ شه یا نه. این علاقه به اوریجینال بودن یهجور تعصب الکیه که چیز خاصی ازش حاصل نمیشه.به نقل از نیلوفر :این سلیقهی توئه اگر خوشت نیاد یه چیزی اوریجینال باشه. مسئله اینجاست که شرلوکِ موفات، شرلوک خیلی جدیدیه؛ این قسمت وقتی مشخّص شد قراره برگرده به دوران ویکتوریایی، کسانی که خودِ شرلوک رو دوست دارن [و نه صرفاً کسانی که اوّلین بار که اسمش رو شنیدن سر همین سریال توی BBC بوده] دوست داشتن ببینن چقدر داستان سعی کرده تِم شرلوکِ اوریجینال رو حفظ کنه. و نه، خسته کننده نیست، وقتگیر هم نیست حتّی. من تمام کتابهای شرلوک رو خوندم، و صرفِ همین که شرلوک رو ببرن به دوران ویکتوریایی، اونم یه طوری که خودش باگ منطقی نباشه[nb]چون میتونستن صرفاً یه سناریو تعریف کنن، و از اوّل تا آخرش رو ببرن به اون دوران، یه طوری که انگار شرلوک از اوّل توی همون دوران بوده. ولی نکردن این کار رو، طوری بازسازی کردن که انگار شرلوک همیشه توی دوران امروزی بوده، و همه چیز توی مغزشه. خودِ این به نظر من قشنگ بود.[/nb]، برای من جذّاب بود و مثل یاد کردن از خودِ کانن دویل.
درسته، باگ منطقی نداشت. ولی دقیقاً جوری بود که انگار نشستن دارن اینسپشن رو با یه سری کلمات متفاوت دوباره تعریف میکنن.
این درست، ولی چرا یه لیست؟به نقل از نیلوفر :در مورد پزشک معالج هم، مجدّداً میگم، قرار نیست همه چیز رو راجع به شرلوک بدونیم. مسلّماً اگر اوردوز کنه و کارش به بیمارستان بکشه، پزشکی خواهد بود که میخواد بدونه چی مصرف کرده، و لزومی هم نداره اون دفتر رو نشونش بدن. مایکرافت صرفاً اون کاغذها رو گذاشت لای اون دفتر، توی خود اون دفتر چیزی ننوشت. علاوه بر این، شرلوک ممکنه خیلی باهوش و خفن باشه، ولی جادوگر نیست. دیدیم وقتی کوکائین زده منطقش چقدر ممکنه آسیب ببینه و کاملاً ممکنه فراموش کنه چی مصرف کرده و چقدر.
اگه همزمان بیشتر از یه مخدر میزنه که تداخل دارویی میکنه و میمیره، و شرلوک اینقدر احمق نیست که سر موادزدن خودش رو به کشتن بده. (حداقل نه با تداخل دارویی!)
قرار هم نیست همهچیز رو بدونیم، ولی کار خیلی مسخرهایه که شما بیای یه چیزی رو نصفه تعریف کنی، بعد بگی «بقیهش رو خودتون بفهمید، من نمیخوام بهتون بگم».