مشاوره در یک دقیقه

[mohamad_75]

سلام بچه ها این اولین پست من تو سمپادیاست .
متولد 75 هستم
کنکور 93 دومین کنکوری بود که میدادم
از الان هم برای 94 شروع کردم به خوندن
مشکلم اینه که انگیزه م پایینه یا شاید بشه گفت صفره
شما چه راهکاری رو پیشنهاد میدین ؟

 

[moshiri]

پاسخ : مشاوره در یک دقیقه

سلام بچه ها این اولین پست من تو سمپادیاست .
متولد 75 هستم
کنکور 93 دومین کنکوری بود که میدادم
از الان هم برای 94 شروع کردم به خوندن
مشکلم اینه که انگیزه م پایینه یا شاید بشه گفت صفره
شما چه راهکاری رو پیشنهاد میدین ؟

به نظر بنده الان زوده واسه شروع شما،10 روزی استراحت کن، یکم ارامش داشته باش، اگه واقعا فکر میکنی خراب کردی شروع کن. این جور وقتا مرور اشتباهات مهمه، فکر کن چه اشتباهی و چه کار نادرستی باعث نتیجه نگرفتنت شده؟ کجا کم کاری کردی؟ کجا شل گرفتی؟
وقتی اشتباهات رو مرور میکنی واسش راهکار هم ارائه بده و بچسبون رو دیوار
با توجه به اینکه93 دومین کنکورت بوده قاعدتا باید با برنامه ریزی و منابع اشنا باشی، این خودش نکته مثبتیه...

 

[saranaz]

پاسخ : مشاوره در یک دقیقه


بعضی دوستان به ادم کمک میکنه من یه دوستی دارم (خیلی دوسش می دارم ) اتفاقا تو هم سایت هم پیداش کردم ما بهم قول دادیم همون تابستون پارسال که سال دیگه با هم باشیم تو یه دانشگاه قرار گذاشتیم شاید امسال به قرارمون نرسیم ولی مهم نیست چون هم من هم دوستم براش تلاش کردیم این ارزش داره نه نفس رسیدن به تنهایی.من یه 50 تومنی داشتم روش عکس دانشگاه تهرانه واقعا کمکم میکرد انگیزه میداد بعد بنویسید هدفاتون رو نوشتن خیلی مهمه : ) موفق باشید

 

[robomash]

پاسخ : مشاوره در یک دقیقه

با بالایی موافقم.
تعیین کردن هدف خیلی خیلی در افزایش انگیزه نقش داره.از الان تعیین کنید که دوست دارید کدوم دانشگاه قبول شید و حدود رتبه تون چند بشه.
حتی می تونید عکس قشنگ و باکیفیت از دانشگاه مورد نظر رو بچسبونید جلوی میز مطالعه تون و هروقت بی حوصله شدید بهش نگاه کنید تا دوباره انگیزه بگیرید.

 

[Ehem_Ehem]

پاسخ : مشاوره در یک دقیقه

دوستان، عزیزان.
شخصاً در طول سال وقتی از درس خسته می‌شدم، انگیزه و تفکر به آینده بهم انرژی می‌داد. لذا تصمیم دارم منظم اینجا به بدبختای 94 انگیزه بدم. قبل از هرچیز بگم که بدانید و آگاه باشید که بعد کنکور آرزو می‌کنید الان ده تیر بود و من تازه شروع می‌کردم برای درس خواندن. در همین راستا قصد دارم مکالمه محرمانه‌ای که پیشتر بین بنده و آنـــا رفته رو منتشر کنم. لازم به ذکره که از شدّت بیکاری، اینجانب، آنـــا و بقیه 93‌ای ها هم اکنون در یاهو بیست سوالی بازی می‌کنیم نهایتاً. خلاصه که بدونید که بعد از کنکور آرزو می‌کنید کاش بازم کنکور داشتم. عجله‌ای هم برای تموم شدن کنکور نداشته باشید، آسه آسه راتونو برید. اگر عجله داشته باشید بی انگیزه می‌شید.

مکالمه اول :

اثبات بیست سوالی بازی کردن ملت.

لعلکم تدرسون.

 

[robomash]

پاسخ : مشاوره در یک دقیقه

اینجوری به بچه های مردم انگیزه میدید؟!
یه سایت بهتون معرفی می کنم که هر چند وقت یه بار یه فایل صوتی از مباحث انگیزشی و غیره میذاره.هرچند وقت یه بار بهش سر بزنید و فایل صوتی همایش ها رو دانلود کنید،خوب و مفید هستن.
www.alirezael.ir

 

[سامان19]

پاسخ : مشاوره در یک دقیقه

عاقا چرا راه دور بریم منم تو وبلاگم متن انگیزشی میزارم البته از همین تریبون اعلام میکنم دست تمامی عزیزانی که می تونن کمکی به این بنده فقیر کنن (نوشتن مطلب ،تبادل لینک و ...) برا کمک به کنکوری های 94 پخ بدن تا با هم وبلاگ رو بنویسیم اینم لینکش
http://konkur9494.blogsky.com/

منتظر پخ هاتون هستم به شدت نیازمندم #

 

[Ehem_Ehem]

پاسخ : مشاوره در یک دقیقه

اینجوری به بچه های مردم انگیزه میدید؟!

شما با اين مدلش مشكلى دارى؟
حل كنيمش.

 

[لنگه کفش]

پاسخ : مشاوره در یک دقیقه

فقط خواهشاجوگیرنباشین مثه من
بعدش دیگه هیچی براتون مهم نباشه

 

[esfrwms]

پاسخ : مشاوره در یک دقیقه

ازتون میخوام جاهای خالی رو پرکنید و بلند فقط برای خودتون یکبار بخونید … .
یادتون نرفته که ذهن ناهشیارتون چه درست چه غلط چه واقعیت و چه خیال مثل غول چراغ جادو خواسته هاتون رو برآورده میکنه.
میرم سراغ اصل مطلب
به این بازیه به ظاهر ساده ولی کاملا مفید ایمان داشته باشید.

من آقا/خانم …… در حال حاضر آدم موفقی هستم چون …… .
من همیسه سعی کردم تا برای خودم و خانواده ام ….. .
من با تلاش خودم در کنکور۹۴ ….. خواهم شد
و با کسب تراز ……
در رشته ی ……. شهر …… و دانشگاه ……. به تحصیل خواهم پرداخت.
من اکنون روزی ……. ساعت و به مرور زمان تا سقف …… ساعت در روز درس خواهم خواند تا بتوانم ……. شوم.
من میخواهم در کنکور ۹۴درس های
ادبیات ……%
عربی ……%
دینی …….%
زبان …….%
زیست(تجربیا ) …..%
فیزیک ……%
ریاضی …..%
شیمی ……%
زمین شناسی(تجربیا)....%
درسای انسانیم خوتون بگید
را بزنم.

من آقا/خانم ….. جانشین خدا بر روی زمین هستم و با کمک خدایی که همیشه بهترین هارو ازش خواستم موفق خواهم شد.
من به خاطر …… و …… و …… تلاش میکنم.
من امیدم رو از دست ….. و برای آیندم تلاش میکنم.
من آقا/خانم ….. دکتر آینده/ مهندس/وکیل و...هستم و به ….. خدمت خواهم کرد.

خدایا به کمک خودت و با خواست خودم من لایق …… هستم.
و میدانم تو هرچه لیاقتش را داشته باشم به من میدهی چون گاهی اوقات آرزوهای ما کمتراز لیاقت ماست.
خدایــــــــــــــا …… .
پروردگارا ……. .
من میتوانمممممممممم.

 

[mh.darya]

پاسخ : مشاوره در یک دقیقه

من تو زمان کنکوری بودن خودم همه ش فکر میکردم سیاوش قمیشی این آهنگ رو برای من و شرایطم خونده !
دانلودش کنید و با این دید گوش کنید !
خوب نصیحت کرده !
و من الله توفیق !

 

[سامان19]

پاسخ : مشاوره در یک دقیقه

من تو زمان کنکوری بودن خودم همه ش فکر میکردم سیاوش قمیشی این آهنگ رو برای من و شرایطم خونده !
دانلودش کنید و با این دید گوش کنید !
خوب نصیحت کرده !
و من الله توفیق !

خخخخخخخخ منم آهنگ گذشته های معین رو فک می کردم واسه من خونده هروقت آزمون خراب می کردم میرفتم اونو گوش می دادم

 

[esfrwms]

پاسخ : مشاوره در یک دقیقه

خب قراره امروز شما را تبدیل به یک پرنده کنم شما خودتون را جای پرنده قصه ی ما میذارید و من براتون قصه را تعریف می کنم بعد شما خودتون متناسب با شخصیتی که در ذهنتون ساختید ببینید که ………….

یکی بود یکی نبود .در بین کوهستانهای مرتفع عقابی زندگی می کرد . این عقاب با همه ی عقابهای دیگه که شما دیدید یا وصفشون را شنیدید فرق داشت بر خلاف سایر عقابها که در ارتفاعات و در قله های مرتفع زندگی میکردند اون در نقاط کم ارتفاع کوهستان زندگی میکرد اون قوی و قدرتمند نبود و به جای اینکه به دنبال شکار بره منتظر مینشست تا شکاری از ان حوالی عبور کند و خلاصه زندگی جالبی نداشت یک روز تصمیم گرفت بفهمه چرا باید با بقیه فرق داشته باشه و چرا باید بقیه از او بهتر باشند و به قولی جواب همه سوالات (چرا من باید ……؟)را بگیره .

او شنیده بود که حکیمی فرزانه در آن سوی کوه زندگی میکنه که قادره با حیوانات صحبت کنه و به دلیل اینکه عقاب تصمیم خود را گرفته بود تا هر طور که هست بفهمه چرا باید تا به این اندازه نگون بخت باشه تصمیم گرفت حتی با به خطر انداختن جانش هر طور که هست پاسخ سوا لات خود را دریابد اما او سالها بود که نمی تونست مسافت طولانی را پرواز کنه و فقط میتونست یه کمی در ارتفاعات کم پرواز کنه این بزرگترین مشکل پیش روی او برای دستیابی به پاسخ سوالاتش بود اما از اونجا که او تصمیمش را گرفته بود تن به این سفر داد ….

او در فواصل کم بین دو صخره در پرواز میکرد و در در قسمت های مرتفع تر مجبور بود آهسته و قدم زنان حرکت کنه با هر گام که بر میداشت بیش از پیش احساس بد بختی و فلاکت می کرد او حدود ۱۰ روز در راه بود و سپس بعد از مدتها رنج و سختی به نزدیکی غاری که پیرمرد فرزانه در آن زندگی می کرد رسید اما غار مرتفع تر از آن بود که او بتونه از آن بالا برود و یا به سوی آن پرواز کنه او ضعیف تر از آنی بود که بتواند حتی پاسخ چرا من ضعیفم را بگیرد اینجا بود که احساس کرد دیگه حتی تلاش برای زنده بودن هم بیهوده و اضافی است .

در حال فکر کردن به این موضوعات بود که ناگهان صدایی در کوهستان پیچید آری این صدای پیر مرد فرزانه بود که می گفت:

«…در گذر زندگی ، وقتی میبینی دوستانت در اوج آسمان ها پرواز می کنند و تو در ارتفاعات پایین پر میزنی ، اندوهگین میشوی اما تو در اشتباهی تو هیچ گاه از یاد نبردی شکست هایت را ،تو هیچ گاه برای موفقیت تلاش نکردی و به جای اینکه بیاد آوری نخستین روز پرواز را و اینکه پرواز را با آن ها و از یک جا و از یک صخره آغاز کردی ، تنها ضعف هایت را مرور کردی و برای شکست گام برداشتی و حسرت خوردی ، بدان جواب چرا های تو ، خود تو هستی …»

آنگاه عقاب بال گشود و پرواز کرد و پرواز کرد ، اوج گرفت و اوج گرفت ………

عقاب

او که تا دیروز نمونه ای کامل از ضعف بود امروز تنها با باور اینکه «ایمان به توانایی خویش نیمی از موفقیت است »اوج گرفت و بر فراز قله هایی پرواز کرد که تا دیروز حتی حق فکر کردن به آن را از خود گرفته بود .

و تو ای دوست مهربانم به یاد داشته باش که :

عقاب هنگام برخاستن پر میریزد ولی در اوج از بال زدن هم بی نیاز است .



اما حرف آخر:
از همه زندگی حوادثی سهم ماست این ما هستیم که به اون ها برچسب موفقیت و شکست میزنیم شکست ها خود آسانسوری هستند برای پله های کوچکی که پیمودن آنها برای رسیدن به موفقیت الزامی اند پس ما از شکست های خود درس میگیریم و با ناامیدی از تلاش دست نمیکشیم چرا که ناامیدی مقدمه ای برای شکست های بزرگتر است ……

 

[mton]

پاسخ : مشاوره در یک دقیقه

این انگیزه هایی که بچه ها گفتن واسه من فقط یه هفته تاثیر داشت بعد از یه هفته دوباره می بریدم

بهترین چیزی که بهم انگیزه میداد اول حرفهای بچه ها بعد هم مشاور بود

یعنی هر هفته این بدبختا باید به من انگیزه میدادن
هر هفته یه دلیل میاوردم واسه قبول نشدنم یه چیزی روحیمو خورد میکرد

یه دوست خوب(بهتره هم رشته ایتون و کنکوری نباشه چون دروغ میگن بدتر بهتون مخصوصا" رشته تجربی ) رو داشته باشین..

:- جدن

 

[سامان19]

پاسخ : مشاوره در یک دقیقه

این انگیزه هایی که بچه ها گفتن واسه من فقط یه هفته تاثیر داشت بعد از یه هفته دوباره می بریدم

بهترین چیزی که بهم انگیزه میداد اول حرفهای بچه ها بعد هم مشاور بود

یعنی هر هفته این بدبختا باید به من انگیزه میدادن
هر هفته یه دلیل میاوردم واسه قبول نشدنم یه چیزی روحیمو خورد میکرد

یه دوست خوب(بهتره هم رشته ایتون و کنکوری نباشه چون دروغ میگن بدتر بهتون مخصوصا" رشته تجربی ) رو داشته باشین..

:- جدن

شما پولدار بودی مشاور داشتی من که نداشتم مجبور بودم با امکانات کم (از زمین خاکی شروع کردم )سر کنم در ضمن بچه هامون هم درس حسابی انگیزه نمیدادن

 

[saranaz]

پاسخ : مشاوره در یک دقیقه


سلام یه تاپیک تو93 داشتیم که میمودن بچه ها حرف های قشنگ قشنگ میزدن و اینا خوب بود گفتم گناه دارید شما کودکان من هم داشته باشید (چیه؟ ؟ )

مشابه این تاپیک

این جمله خیلی خیلی به من روحیه میداد به اتاقم هم زده بودم

"هیچ آرزویی در سر نمیشکند مگر آن که توان براوردنش به تو ارزانی گردد

آرزومند را اما

کوشش ها باید "

 

[esfrwms]

پاسخ : مشاوره در یک دقیقه

من همیشه خوب بودم الانم خوبم اما هیچکس دوست نداره راجب خوب بودن من بدونه حتی شاید مهم نباشه واستون حق دارید میدونید چرا؟

چون همه دوست دارن راجب خودشون حرف بزنن همه اول خودشونو دوست دارن خودشون مهم هستند.

نمیخوام الان راجب این موضوع صحبت کنیم چون یه دریایی واسه خودش و کاره یه پست دو پست نیست.

همه این حرفارو زدم تا بگم من الان ازتون میخوام خودتون یاد بگیرید رو کاغذ فکر کنید. نمیخوام بهتون یاد بدم چون شما چیزی که خودتون یاد بگیرید با ارزشتراز اینه که کسی بهتون یاد بده مگه نه؟ تاحالا شده بعد خوندن یه مقاله که براتون تازگی داشته به خودتون بگید جالب بود اما خودم میدونستم؟ شما هیچی نمیدونستین اما این حس باطنی مانع ازین میشه که به ندونستن اعتراف کنید :)

Think-on-paper

یاد بگیر رو کاغذ فکر کنی چون:

۱-کمرنگ ترین جوهر ماندگاریش از صد ها ذهن انسان بیشتر است.

۲-حافظه ی تصویری شما بسیار قوی تر ار سایر حافظه هاست مگه نه؟

و …

اوم مگه نگفتم سعی کن خودت یاد بگیری؟ من یکم ذهنتو باز میکنم اما قرارمون این بود خودت یاد بگیری :)

هرکاری خواستی شروع کنی یک قلم کاغذ بردار و بنویس. بگو این کارو میکنم واسه یه مدت معین تا بتونم به یکی از هدف هام برسم.

تو از الان باید سعی کنی تمام برنامه هات آرزوهات هدفاتو بنویسی.

یچیزو همیشه یادت باشه هدفهای روزانه هدفهای هفتگی و هدفهای هفتگی هدفهای ماهانه رو میسازند.

آدم موفق تا ماه ها مدیران موفق تا سال ها روشنفکران تا دهه ها و امپراطوری ها تا قرن ها اهدافشون رو مشخص میکنند.

بازهم یادتون باشه تمامی این افراد اگه میخواستن تو ذهنشون فکر کنند شب که بخوابند صبح بیدار شن چیزی از نگرش خود باقی نمانده چه برسه یادشون بخواد بیاد.

برنامه ریزی یعنی نوشتن یعنی یاد بگیری رو کاغذ فکر کنی.

کنکوری عزیز وسایل کار تو دو چیز بیشتر نیست : قلم و کاغذ فراموش نکن و ازشون استفاده کن.

تصمیم گرفتی روزی ده ساعت بخونی بنویس و تجزیه تحلیل کن رو کاغذ.

دوست داری روزی صدتا تست بزنی قلم کاغذ بردار بنویس فکر کن راهکار بزار جلو پای خودت.

و … .

خیلی سخت بود بهتون یاد بدم رو کاغذ فکر کنید اما میدونم خیلی آسونه خودتون یاد بگیرید … .

پس

روی کاغذ فکر کن

 

[ALI.Z]

پاسخ : مشاوره در یک دقیقه

دوستان قلم و کاغذ معجزه میکنه..هر هدفی دارید بنویسید خیلی مفیده..خیلی بهتون کمک میکنه

همونظور که خداوند در قرآن به قلم قسم میخورد و می فرمایدن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ))...سوگند به قلم و آنچه که می نویسد

 

[esfrwms]

پاسخ : مشاوره در یک دقیقه

امروز میخوام باهم چند قدم برداریم … . چند قدم کوچک برای خواسه های بزرگ …!
میرم سریع سراغ اصل مطلب.

فرایند خلاق

دارای سه قدم میباشد و یک راهنمای ساده واسه به دست آوردن خواسته هاتون میباشد.

قدم اول: خواستن
واقعا چی میخواین الان؟ قبولی در کنکور؟ بشینید الان خواسته ی خودتون رو کاغذ بنویسید.
از خودت و از ذهن خودت بخواهید. بگذارید جهان بفهمد چه میخواهید.
من میخوااااااااام دانشگاه پزشکی قبول شممم.
جهان به افکاره شما پاسخ میده شک نکنید.

وظیفه شما اینه که اونچیزی که میخواهید رو انتخاب کنید اما با خودتون صادق باشید و شفاف. اگر شفاف و روشن ندانید که چه میخواهید قانون جاذبه کاری برای شما نمیتواند انجام دهد.
تلاش کنید که بدانید واقعا چه میخواهید.
نیازی نیست پشت سرهم درخواست کنید کافیست یکبار واقعا بخواهید همین.
اول در ذهن خود خواسته ی خود را مشخص کنید سپس درخواست … .

قدم دوم: باور داشتن
اگر ایمان داشته باشید در کنکور قبول خواهید شد شک نکید که خواهید شد.
به چیزی که دیده نمیشود هم ایمان داشته باشید. همانطور که به خدا ایمان دارید.
ایمان داشته باشید چیزی که میخواهید و درخواست کردید همان لحظه به شما داده شده است.
باید ایمان کامل داشته باشید نه همراه با تردید.
تصور کنید چیزهایی که میخواهید داشته باشید را هم اکنون دارید و در لحظه ای که به آن احتیج دارید آن ها ظاهر میشوند. سپس صبر کنید و اجازه دهید هویدا شوند.
درباره خواسته هاتون نگران و دل آزرده نباشید. کمبود آن هارا احساس نکنید.
فکر کنید آن ها را از قبل داشته اید.
من از قبل کنکور میدونستم پزشک میشممم ایمان داشتمممم.

افکار غالب شما به سوی شما برمیگردد زیرا جهان آفرینش هماننده آیینه عمل میکند.
شروع به باور کردن کنید. طوری رفنار کنید که انگار شما یک پزشک هستید.
مثل اون ها حرف بزنید. رفتار کنید. لباس بپوشید.
(اگه به یک کافه ی دنج نرفنید و هات چاکلت نخوردید حتما امتحان کنید).
با کلاس باشید (شما هیچ چیز از دیگران کم ندارید)
شما آنچه که بخواهید به دست میاورید اگر فقط بدانید چگونه آن را در ذهنتان پرورش دهید همین و بس.
(یادتون نره دو دوتا میشه چهارتا چه ایمان داشته باشی چه نداشته باشی :) )

قدم سوم: دریافت
درباره ی دریافت خواسته های خود احساس خوشایندی داشته باشید.
احساس خوب یعنی قرار گرفتن در فرکانسی که خواسته ی خود را طلب کردید.
من دلم پاکه میدونم کنکور قبول میشم

اگر چیزی را باور داشته باشید ولی نتوانید احساس خود را بروز دهید بی فایده است چون دنیای ما یک دنیای احساسی میباشد.
فقط یکبار باور کنید خواسته ی خود را دریافت کرده اید.
عمل فقط انجام یک کاری است درحالی که عمل الهام شده یعنی انجام کاری که به وقوع میپیوندد و دریافت میشود.
تنها چیزی که نیاز هست خود شما هستید تا خلق کنید.
از خودم باید یه دکتر موفق بسازممممممم.

به ذهن ناهشیار خود اعتماد کنید همین :)

و در آخر :
تو اون چیزی میشی که خودت میخوای … .

شما همتون دکتر و مهندس های فردای ایران زمین هستید.

 

[saranaz]

پاسخ : مشاوره در یک دقیقه


به سان رود

که در نشیب صخره سر به سنگ میزند

رونده باش

امید هیچ معجزه ای ز مرده نیست

تو زنده باش