ازدواج زودهنگام دختران در ایران

[grim reaper]

بر اساس تحقیقات تازه «عدالت برای ایران»، آمار ازدواج دختربچه‌های زیر ۱۵ سال در ایران طی سال‌های ۱۳۸۵-۱۳۹۲ رشد صعودی داشته است. جدیدترین آمار منتشر شده از سوی سازمان ثبت احوال ایران درباره ۹ ماهه نخست سال ۱۳۹۲ نشان می‌دهد که در این زمان، بیش از پنج درصد زنانی که ازدواج کرده‌اند٬ کمتر از ۱۵ سال سن داشته‌اند. بر اساس همین آمار طی این هفت سال همواره بیش از یک سوم زنانی که ازدواج آنها ثبت شده زیر ۱۹ سال بوده است.

بر اساس این آمار، ازدواج نزدیک به ۳۱ هزار دختربچه زیر ۱۵ سال طی این مدت به ثبت رسیده و حدود ۱۷۸ هزار تن از زنانی که طی این مدت ازدواج کرده‌اند نیز بین ۱۵ تا ۱۹ سال داشته‌اند. با این حساب طی ۹ ماه نخست ۱۳۹۲ دست کم ۳۶.۰۱ درصد زنانی که ازدواج‌شان در ایران ثبت شده کمتر از ۱۹ سال داشته‌اند.

این آمار همچنین نشان می‌دهد که در همین مدت زمان، درصد ازدواج دختران زیر ۱۵ سال به نسبت سال ۱۳۹۱افزایش داشته و طی این مدت ۵.۳۳ درصد ازدواج کل ایران مربوط به دختربچه‌های زیر ۱۵ سال بوده است. همچنین ۳۰.۶۷ درصد از زنانی که ازدواج‌شان ثبت شده نیز بین ۱۵ تا ۱۹ سال داشته اند

آمار ها نشون میده که 5 درصد ازدواج ها در ایران مربوط به دختران زیر 15 ساله و واضحه که تعداد ازدواج های ثبت نشده بسیار بیشتر از این باید باشه و به خصوص در مناطق محروم و بیسواد این کار شیوع بیشتری داره
اما دلیل تمایل به ازدواج در سن پایین در خانواده ها چیه؟؟
1. دلایل مالی ، در میان خانواده هایی با سطح سواد پایین تر و وضع مالی نامناسب، فرزندان " نانخور اضافی" تلقی میشن و ازدواج باعث میشه زودتر از شرشون خلاص بشن
2.دلایلی مانند حفظ ناموس و جلوگیری از فساد که ریشه در باور های مذهبی مردم داره و جالبه که ما این پدیده رو در میان کشور های اسلامی مشاهده میکنیم و در ایران هم مناطقی که مذهبی تر هستن این کار رو انجام میدن
3.پیوند های خانوادگی و قبیله ای

دختر بچه ای که زود ازدواج میکنه با مشکلاتی روبه رو میشه:
1.از دست دادن امکان تحصیل و پیشرفت
2.بیماری های جسمی مربوط به رابطه جنسی زودهنگام و یا بارداری در سن کم
3.اضطراب روانی و افسردگی به دلیل جدا شدن ناگهانی از محیط کوکی
4.پیری زودهنگام
وبسیاری از مشکلات جسمی و روانی دیگه

متاسفانه نه تنها فرهنگ سازی مناسبی از طریق صدا و سیما و مطبوعات انجام نمیشه بلکه گاهی اوقات تشویق هم میکنن:

احمدی‌نژاد در سال۸۹ با انتقاد از افزايش سن ازدواج دختران و پسران كه در آن زمان به ترتيب ۲۴ و ۲۶ سال بود گفته بود: «به نظر من، سن ازدواج مناسب برای دخترها ۱۶، ۱۷ و ۱۸ سال است، يعني زمانی که دخترها تازه شکوفا شده‌اند و در اوج عاطفه و احساس و لطافت هستند و سن مناسب براي ازدواج پسرها ۱۹، ۲۰ و ۲۱ سال است.»

علی مطهری، نماینده مجلس ایران که در میزگردی در شبکه سه تلویزیون ایران به رويه معمول در مدارس كشور برای اخراج دانش‌آموزان دختر متاهل اعتراض کرد و گفت اخراج دختران متاهل از مدارس اشتباه است و در کنار هم‌ بودن دختران متاهل و مجرد مشکلی ايجاد نخواهد کرد.

حداقل سن ازدواج در ایران برای دختران 13 و برای پسران 15 ساله اما به والدین اجازه داده شده با موافقت قاضی در هر سنی فرزندشو به عقد کسی که میخواد دربیاره یعنی در اصل هیچ سن قانونی برای ازدواج در ایران وجود نداره!این در حالیه که کشور ما عضو کنوانسیون حقوق کودکه که حداقل سن قانونی برای ازدواج رو 18 سال تعیین کرده ، و همچنین عضو کنوانسیون لغو بردگیه که ازدواج اجباری بر اساس اون ممنوع شده

براساس حقوق بین الملل، ازدواج کودکان، ازدواج اجباری و نوعی از بردگی محسوب شده و
ممنوع است.

 

[زﮩرا]

پاسخ : ازدواج زودهنگام دختران در ایران

اون مشکلاتش که فکر نکنم به این چندتا خلاصه شه...

دلیلشم فکر کنم بیشتر مربوط به عادت هاست...اینکه چون دختر عمو و دایی و خاله و عمه زود ازدواج کردن پس اونم باید سریع تر ازدواج کنه...

یعنی ی چیزی که توی ی منطقه جا افتاده و همه ناخود آگاه ازش پیروی میکنن....

 

[solen]

پاسخ : ازدواج زودهنگام دختران در ایران

سلام. به نظر میاد این آماری که گفتید بیشتر هم مربوط به همان مناطق روستایی باشه . چون واقعا دیده نمیشه!فقط توی آماره
ببینید به نظر من نفس این ازدواج نمیتونه بد و آسیب زن باشه . و البته ما نباید ملاک رو هم صرفا سن بگیریم . یعنی الزاما نمیشه گفت یه دختر 15 ساله چون 15 سالشه نباید ازدواج کنه و یک دختر 30 ساله چون 30 سالشه باید ازدواج کنه! معیار اول رشد و بلوغه . به نظرم و براساس اونچه که اقلا من مشاهده کردم ، جوانان روستایی و ... در سنین پایین رشد یافته تر از هم سن ها و حتی بزرگ تر هاشون توی شهر هایی مثل تهران و شیرازن . البته این رشد الزاما با معیار های شهرنشینی و بین المللی شاید نخونه . یعنی پسر بچه شاید یه آدم زرنگ اهل زندگی ( بخونید پدر سوخته ) نباشه . اما می تونه به همسرش محبت کنه . می تونن با هم به رشد و تعالی برسن . کما اینکه تا یه مدتی هم شاید خانواده بخواد جور وضعیت مالیشون رو بکشه .
البته منکر بی فرهنگی ها و ضعف های بعضی ها نیستم. و از طرفی معتقد نیستم این فرهنگ معیار وجودش سواد آکادمیک ، آشنایی به قوانین بین الملل و ... باشه . کما اینکه شما می توانید بسیار زن و مرد رو پیدا کنید که حوالی 30 سالگی ازدواج کردن ، سواد در حد عالی دانشگاهی دارن ، حتی مثلا توی پایتخت فرهنگی ایران یعنی اصفهان زندگی کنن ، اما آکنده از بیماری های روحی و روانی مربوط به روابط زناشویی باشن . می بینید که همین 30 ساله ها در 32 سالگی طلاق گرفته و مطلقه می شن . اما می ری توی یه شهر کوچیک مثلا توی استان فارس . می بینی زن و مرد توی حدود 20 سالگی ازدواج کردن ، الان 20 سال با هم دارن زندگی می کنن . شاید اولش هیچی نداشتن اما الان صاحب خونه و زندگی شدن . بچه هایی مناسب جامعه رو تحویل دادن . و امید به زندگی متاهلانشون ابدیه!
بیاید معیار درست و حسابی بگیریم . همین طوری ازدواج رو یه واقعه ی دست و پا گیر اجتماعی نبینیم که هرچی به تاخیر بیافته بهتره. دقت کنیم که انسان هرچی بزرگتر بشه بیشتر فرسایش پیدا میکنه و باید تنهایی این فرسایش ها رو تحمل کنه! :-s

 

[پژواک]

پاسخ : ازدواج زودهنگام دختران در ایران

بینید به نظر من نفس این ازدواج نمیتونه بد و آسیب زن باشه . و البته ما نباید ملاک رو هم صرفا سن بگیریم . یعنی الزاما نمیشه گفت یه دختر 15 ساله چون 15 سالشه نباید ازدواج کنه و یک دختر 30 ساله چون 30 سالشه باید ازدواج کنه! معیار اول رشد و بلوغه .

یه دختر 15 ساله بلوغ فکری بالاتری از یه زن 30 داره ؟ :l

ه نظرم و براساس اونچه که اقلا من مشاهده کردم ، جوانان روستایی و ... در سنین پایین رشد یافته تر از هم سن ها و حتی بزرگ تر هاشون توی شهر هایی مثل تهران و شیرازن . البته این رشد الزاما با معیار های شهرنشینی و بین المللی شاید نخونه . یعنی پسر بچه شاید یه آدم زرنگ اهل زندگی ( بخونید پدر سوخته ) نباشه . اما می تونه به همسرش محبت کنه . می تونن با هم به رشد و تعالی برسن . کما اینکه تا یه مدتی هم شاید خانواده بخواد جور وضعیت مالیشون رو بکشه .

توی روستا چون دختر و پسر از ابتدا هم پای پدر و مادر کار میکنن شاید توانایی هاشون تو بحث همون کارهای روستایی بالاتر باشه ولی این به منزله بیشتر بودن بلوغ فکریشون نیست مسلما ! بلوغ جسمی هم بستگی به خود شخص داره ولی باز هم در شرایط عادی بلوغ جسمی یه دختر 15 ساله از 25 ساله کمتره!
آهان یعنی پسره کاری نیس ولی همینجور هی به زنش محبت میکنه ، والدینم پول زندگیشونو میدن ،بعد اینام همینجوری هی به رشد و تعالی میرسن دوتایی ؟ مگه زندگی شوخیه؟؟!

لبته منکر بی فرهنگی ها و ضعف های بعضی ها نیستم. و از طرفی معتقد نیستم این فرهنگ معیار وجودش سواد آکادمیک ، آشنایی به قوانین بین الملل و ... باشه . کما اینکه شما می توانید بسیار زن و مرد رو پیدا کنید که حوالی 30 سالگی ازدواج کردن ، سواد در حد عالی دانشگاهی دارن ، حتی مثلا توی پایتخت فرهنگی ایران یعنی اصفهان زندگی کنن ، اما آکنده از بیماری های روحی و روانی مربوط به روابط زناشویی باشن . می بینید که همین 30 ساله ها در 32 سالگی طلاق گرفته و مطلقه می شن . اما می ری توی یه شهر کوچیک مثلا توی استان فارس . می بینی زن و مرد توی حدود 20 سالگی ازدواج کردن ، الان 20 سال با هم دارن زندگی می کنن . شاید اولش هیچی نداشتن اما الان صاحب خونه و زندگی شدن . بچه هایی مناسب جامعه رو تحویل دادن . و امید به زندگی متاهلانشون ابدیه!

سطح سواد شاید مهمترین اصل نباشه ولی هم سطح بودن سطح سواد و درنتیجه فرهنگ زن و مرد خیلی مهمه.بستگی به محل زندگی هم داره، شاید یه زوج روستا نشین بدون سواد انچنانی هم بتونن زندگیشونو بچرخونن ولی تو زندگی شهری به هیچ وجه با چرا بردن گوسفندا بهتون پول نمیدن :)
لطفا اگر امار دقیق از این که دوام 20 ساله ها بیشتر از 30 ساله هاس بدین :) و موضوع دیگه این که 20 سالگی شاید باز هم به نظر خیلی ها از جمله خودم زود باشه ولی فرد از چشم جامعه به بلوغ رسیده و بزرگسال محسوب میشه و همچنین سن قانونی برای ازدواج یعنی 18 سالگی رو هم رد کرده! پس اگر کسی مخالف این نوع ازدواج باشه به تفکرات شخصیش برمیگرده نه حقوق کودکان !

یاید معیار درست و حسابی بگیریم . همین طوری ازدواج رو یه واقعه ی دست و پا گیر اجتماعی نبینیم که هرچی به تاخیر بیافته بهتره. دقت کنیم که انسان هرچی بزرگتر بشه بیشتر فرسایش پیدا میکنه و باید تنهایی این فرسایش ها رو تحمل کنه! :-s

درسته به ازدواج نباید به چشم یک پدیده ی دست و پاگیر نگاه کرد و باید به موقع مناسبش انجام بشه . بحث ما زود ازدواج کردن دخترانه نه بالارفتن سن ازدواج.مسلما یه دختر 15،16 هنوز کلی فرصت برای بهتر شناختن زندگیش داره ، مظمعنا هنوز کلی راه داره تا خودشو بشناسه و بعد بتونه یه زندگی مشترک رو اداره کنه .

 

[solen]

پاسخ : ازدواج زودهنگام دختران در ایران

1 - من این چیزی که نوشتید صرفا مد نظرم نبود . من دغدغه ام اینه که معیار گم نشه . منظورم این بود که اگر معیار واقع شده باشه ، همین کافیه . چرا مغلطه میکنید؟
2 - ببخشید توی کارهای زندگی شما دسته بندی روستایی و شهری دارین؟ من میگم عرضه ی بچه های روستا بعضا از هم سن هاشون بیشتره . یعنی وقتی به یه پسر 15 ساله دهاتی نگاه میکنی میتونی یه چیزی بیشتر از یه 15 ساله ببینی ! درک میکنی؟یعنی اینقدر کلید نکنید به سن . 15 ساله تهرانی با 15 ساله ای که توی روستاهای اطراف بندرعباس زندگی میکنه فرق میکنه .
3 - شما همه چیزو اینقدر مسخره میگیرید و سطحی هستید ؟ من گفتم پسره بی کاره باشه ؟ خوبه تو پرانتز تاکید کردم و منظورمو تمییز دادم . میخوام بگم یارویی که ازدواج می کنه اگه معیار های اولیه لازم رو داشته باشه ، دیگر معیار ها میتونه به کمک خانواده و در آینده بدست بیاد . نه اینکه اونا تا آخر عمر لاو بترکونن و کاری به زندگی نداشته باشن!
4 - واقعا شما درکی از رشد و تعالی ندارید ؟ هر جا اینو قید میکنم همه با تعجب و تمسخر برخورد میکنن!
5 - کفو ( ضمه روی ک و سکون واو) بودن مهمه . از کجای متن من برداشت میشه که متناسب بودن فرهنگ بده ؟ میگم وقتی دوستان مینویسن بی سوادی ، الزاما این نیست . سواد فضیلته اما شعور زندگی با سواد درسی بدست نمیاد .
همینجوری مغلطه میکنید ها! گوسفند چروندن آخه چرا . روستا میگن شما اول یاد چوپون میفتی! این اتفاقا همون فرهنگه که شما ادعای توجه بهش رو داری اما آشکارا حتی درکش هم نکردی!
6 - منم بحثم بالا رفتن ازدواج نیست . بحثم اینه که فاجعه این نیست که طرفین ازدواج کم سن هستن . اینه که بدون توجه به معیار ها ازدواج کنن . نمیخواد اینجوری یقه جر بدیم که!

 

[پژواک]

پاسخ : ازدواج زودهنگام دختران در ایران

1 - من این چیزی که نوشتید صرفا مد نظرم نبود . من دغدغه ام اینه که معیار گم نشه . منظورم این بود که اگر معیار واقع شده باشه ، همین کافیه . چرا مغلطه میکنید؟

ببینید شما میگین یه دختر 15 ساله شاید اجبار نباشه ک ازدواج نکنه و یه دختر 30 ساله هم لازم نباشه لزوما ازدواج کنه و معیار اول بلوغه . خب ازین جمله برداشت میشه بلوغ یه دختر 30 ساله میتونه کمتر از یه 15 ساله باشه ، غیر اینه ؟

2 - ببخشید توی کارهای زندگی شما دسته بندی روستایی و شهری دارین؟ من میگم عرضه ی بچه های روستا بعضا از هم سن هاشون بیشتره . یعنی وقتی به یه پسر 15 ساله دهاتی نگاه میکنی میتونی یه چیزی بیشتر از یه 15 ساله ببینی ! درک میکنی؟یعنی اینقدر کلید نکنید به سن . 15 ساله تهرانی با 15 ساله ای که توی روستاهای اطراف بندرعباس زندگی میکنه فرق میکنه .

مسلما زندگیتو دو محیط متفاوته و رو ازدواج تاثیر داره . خب من هم دارم میگم یه بچه روستایی شاید جربزش بیشتر باشه ولی تو همون روستا میتونه کارشو پیش ببره . تو شهر فرق داره و شرایط زندگی برا یه زوج شهری سخت تره.

3 - شما همه چیزو اینقدر مسخره میگیرید و سطحی هستید ؟ من گفتم پسره بی کاره باشه ؟ خوبه تو پرانتز تاکید کردم و منظورمو
تمییز دادم . میخوام بگم یارویی که ازدواج می کنه اگه معیار های اولیه لازم رو داشته باشه ، دیگر معیار ها میتونه به کمک خانواده و در آینده بدست بیاد . نه اینکه اونا تا آخر عمر لاو بترکونن و کاری به زندگی نداشته باشن!

منم نگفتم پسره بیکاره گفتم کاری نیس!پرتلاش نیس! تو اون سن کم توانایی اداره زندگی رو نداره! حالا بحث ما سر سن کمِ دختراس البته ولی کسی که تو اون سن ازدواج میکنه نمیتونه درست یه زندگی رو پیش ببره.

4 - واقعا شما درکی از رشد و تعالی ندارید ؟ هر جا اینو قید میکنم همه با تعجب و تمسخر برخورد میکنن!

خب شما که درکتون درسته اول درکتون رو از رشد و تعالی بگین

5 - کفو ( ضمه روی ک و سکون واو) بودن مهمه . از کجای متن من برداشت میشه که متناسب بودن فرهنگ بده ؟ میگم وقتی دوستان مینویسن بی سوادی ، الزاما این نیست . سواد فضیلته اما شعور زندگی با سواد درسی بدست نمیاد .
همینجوری مغلطه میکنید ها! گوسفند چروندن آخه چرا . روستا میگن شما اول یاد چوپون میفتی! این اتفاقا همون فرهنگه که شما ادعای توجه بهش رو داری اما آشکارا حتی درکش هم نکردی!

من اون جمله رو درمخالفت و نقد شما ننوشتم کلی گفتم! درسته ولی با بزرگ تر شدن و بیشتر زندگی رو دیدن شعور و شناخت به دست میاد.

6 - منم بحثم بالا رفتن ازدواج نیست . بحثم اینه که فاجعه این نیست که طرفین ازدواج کم سن هستن . اینه که بدون توجه به معیار ها ازدواج کنن . نمیخواد اینجوری یقه جر بدیم که!

چون 20 ساله و 30 ساله رو مطرح کردین من این برداشت رو کردم که اگر اشتباه بود معذرت میخوام.
خب نظر من اینه که چرا فاجعس : ) تو متناسب بودن معیار ها که شکی نیس ولی هر دو از مهم ترین موضوعاتن .

 

[solen]

پاسخ : ازدواج زودهنگام دختران در ایران

ببینید شما میگین یه دختر 15 ساله شاید اجبار نباشه ک ازدواج نکنه و یه دختر 30 ساله هم لازم نباشه لزوما ازدواج کنه و معیار اول بلوغه . خب ازین جمله برداشت میشه بلوغ یه دختر 30 ساله میتونه کمتر از یه 15 ساله باشه ، غیر اینه ؟مسلما زندگیتو دو محیط متفاوته و رو ازدواج تاثیر داره . خب من هم دارم میگم یه بچه روستایی شاید جربزش بیشتر باشه ولی تو همون روستا میتونه کارشو پیش ببره . تو شهر فرق داره و شرایط زندگی برا یه زوج شهری سخت تره.منم نگفتم پسره بیکاره گفتم کاری نیس!پرتلاش نیس! تو اون سن کم توانایی اداره زندگی رو نداره! حالا بحث ما سر سن کمِ دختراس البته ولی کسی که تو اون سن ازدواج میکنه نمیتونه درست یه زندگی رو پیش ببره.خب شما که درکتون درسته اول درکتون رو از رشد و تعالی بگین من اون جمله رو درمخالفت و نقد شما ننوشتم کلی گفتم! درسته ولی با بزرگ تر شدن و بیشتر زندگی رو دیدن شعور و شناخت به دست میاد.چون 20 ساله و 30 ساله رو مطرح کردین من این برداشت رو کردم که اگر اشتباه بود معذرت میخوام.
خب نظر من اینه که چرا فاجعس : ) تو متناسب بودن معیار ها که شکی نیس ولی هر دو از مهم ترین موضوعاتن .

خب خوشحالم که با بحث میشه به ی جایی رسید و نقاط مشترک پیدا کرد .
1- به نظر من که برداشت نمیشه
2 - خب محیط زندگی مهمه . شاید اگه ما هم از شیراز پاشیم بریم تهران زندگی برامون سخت شه . البته قبول کن که قبل تر متنت اینو میرسوند که پسر یه آدم بی عرضه باشه برای زندگی و فقط کار عشقی بلد باشه و جورش رو باباش بکشه!
3 - تجربه همین طور که میفرمایید مهمه و اونم خیلی . (فرق 20 ساله با 30 ساله همینه دیگه؟!) تنها راه کسبش دچار شدن بهش نیست . میشه از تجربه ی دیگران استفاده کرد . اینجاست که پای خانواده میاد وسط . پس اگر خونواده پشتت باشه و تو هم به یه بلوغی رسیده باشی انشاالله خدا هم کمک می کنه و زمین نمیخوری .
4 - وقتی هم درباره بلوغ میگیم ، شما یه آدم مدبر حکیم تو نظرت نیاد که سیاه سفید دنیا رو چشیده باشه . من نظرم اینه که بتونه گلیمشو از آب بکشه . اگر اونجوری بخوایم بسنجیم بلوغ به این زودی ها کامل نمیشه و تکاملش در طول دوران زندگی اتفاق میافته . حالا تا کی باید صبر کنیم تا بالغ شیم؟
5 - البته یه چی بگم . ما گفتیم معیار رشد و بلوغه . ولی خدایی این دخترای ما اگه 35 سالشون هم بشه اصن بزرگ نمیشن . همش بچه ان . واللا

 

[SpardaX]

پاسخ : ازدواج زودهنگام دختران در ایران

خب خوشحالم که با بحث میشه به ی جایی رسید و نقاط مشترک پیدا کرد .
1- به نظر من که برداشت نمیشه
2 - خب محیط زندگی مهمه . شاید اگه ما هم از شیراز پاشیم بریم تهران زندگی برامون سخت شه . البته قبول کن که قبل تر متنت اینو میرسوند که پسر یه آدم بی عرضه باشه برای زندگی و فقط کار عشقی بلد باشه و جورش رو باباش بکشه!
3 - تجربه همین طور که میفرمایید مهمه و اونم خیلی . (فرق 20 ساله با 30 ساله همینه دیگه؟!) تنها راه کسبش دچار شدن بهش نیست . میشه از تجربه ی دیگران استفاده کرد . اینجاست که پای خانواده میاد وسط . پس اگر خونواده پشتت باشه و تو هم به یه بلوغی رسیده باشی انشاالله خدا هم کمک می کنه و زمین نمیخوری .
4 - وقتی هم درباره بلوغ میگیم ، شما یه آدم مدبر حکیم تو نظرت نیاد که سیاه سفید دنیا رو چشیده باشه . من نظرم اینه که بتونه گلیمشو از آب بکشه . اگر اونجوری بخوایم بسنجیم بلوغ به این زودی ها کامل نمیشه و تکاملش در طول دوران زندگی اتفاق میافته . حالا تا کی باید صبر کنیم تا بالغ شیم؟
5 - البته یه چی بگم . ما گفتیم معیار رشد و بلوغه . ولی خدایی این دخترای ما اگه 35 سالشون هم بشه اصن بزرگ نمیشن . همش بچه ان . واللا

دوست عزیز.چرا moral داستان جا نمیوفته برای شما؟یه بچه 15 ساله حتی اگه بتونه از نظر مالی هم ساپورت کنه خانواده رو،بازهم این سن و سال برای ازدواج زوده آقا.آخه برو یه چند تا پسر 15 ساله رو از خیابون به عنوان نمونه آماری تصادفی بردار(تو محیط شهری) ببین میدونن سبزی رو باید تو شهر از کجا خرید؟میوه خوب کجا دارن؟اصلا ببین میدونن اگه مثلا زنشون با خواهرشون اختلاف پیدا کرد چطور بخوابونن قائله رو؟مطمئنا نه نمی دونن.اگه بری تو روستا هم یه همچین کاری بکنی،تفاوتش اینه که روستایی ها احتمالا میدونن میوه و سبزی خوب رو چطور تهیه کنن،اما بازهم تو تجربیات زناشویی صفر مطلق هستن.
شما داری صحبت از فاکتور های موثر بر سن ازدواج می کنی.very well.فاکتور بلوغ فکری و بلوغ جنسی و توان تامین نیاز های خانواده رو فعلا تا اینجا به عنوان 3 فاکتور مهم می پذیریم.مگه یه آدم از نظر بلوغ فکری چقدر می تونه از سنش جلوتر باشه؟یه بچه 15 ساله از نظر فکری هرگز یکسان با یه آدم 25 ساله نمیشه.تجربیاتش بسیار کمتر از یه آدم 25 ساله هست.اصن جو نوجوان ها تو این سن و سال جو خیلی بدیه ازدواج تبدیل به فاجعه می کنه این جو رو.اخه مثلا یه دختر 15 ساله توانایی و تجربه و مهارت لازم برای مادر شدن رو داره؟اصلا درست هست از نظر انسانی و اخلاقی که یه پسری بیاد درد زایمان رو به همسر 15 ساله اش تحمیل کنه؟(منظورم از اخلاق و انسانیت،واقعا اخلاق و انسانیته،نه اخلاق و انسانیت در دینی که سن بلوغ دختر رو 9 سال میدونه)
تازه،بلوغ زودرس فکری فکر کنم یک بیماری روانی(شاید لغت بیماری روانی زیاده روی باشه،مطمئن نیستم اما یه ناهنجاری روانی حساب میشه از طرف روان شناسا) هست یعنی اگه یه دختر و پسری دچار بلوغ فکری زودرس هستن نباید بگیم که اگه باهم ازدواج کنن ایرادی نداره بلکه باید به فکر کنترل مشکل بلوغ زودرس فکریشون بود.
شما حاضری دخترت تو سن 15 سالگی ازدواج کنه؟دخترا تو سن 25 سالگی ازدواج می کنن بعدا میگن خامی کردیم ایکاش در انتاخاب شوهر بیشتر دقت می کردیم چه برسه به 15 سال.

 

[پوریا]

پاسخ : ازدواج زودهنگام دختران در ایران

من در مورد اینکه هنوز هم خانواده های بسیار مذهبی(ب عنوان مثال خانواده ی طلاب و در کل اهل روحانیت)دارن این کار رو میکنن(من شوهر عمه ام روحانی هستن و کلا خانواده ی عمه ی من ب ازدواج دخترها از 14سالگی فکر میکنن)هیچ علتی نمیبینم.البته محترمه عقیدشون..
منتها ب نظرم مرد و زن ابتدا باید کامل بشن و سپس انتخاب کنن..
و لطفا یک سفسطه رو انجام ندیم.اگر در این ازدواج های سنتی میزان طلاق کم است حکم بر رضایت طرفین از رابطه ی زناشویی نمیکند.شاید صرفا طلاق در فرهنگ آن ها تعریف نشده بنابراین ب بهتر کردن شرایطشان فکر هم نمیکنند..

 

[Weeping Angel]

پاسخ : ازدواج زودهنگام دختران در ایران

فک کنم این مصاحبه برای خوندن جالب باشه.

گفت‌وگوی «شرق» با پدر ۱۳ساله کرمانی: همسن‌و‌سال‌هایم در کوچه بازی می‌کنند
فاطمه جمال‌پور
بهزاد آریش، کمی بیشتر ‌از دوهفته است که پدر شده. همسرش زینب ۱۵سال دارد و خودش ۱۳سال. از عمر ازدواجشان دوسال می‌گذرد. سواد ندارد و نمی‌تواند تخمین بزند همسرش فرزند چندم خانواده است یا متولد چه سالی‌ست. در میدان شهر محل زندگی‌اش کارگری می‌کند. مرتب در طول گفت‌وگو تکرار می‌کند که زندگی سخت است و خرج،‌ گران و از مسوولان کمک می‌خواهد. پاسخ خیلی از سوا‌ل‌هایم را با «قسمت است و قسمت بود» می‌دهد. از روزگارش می‌پرسم و آرزوها و حسرت‌هایش. از او که انتشار عکسش به‌عنوان جوان‌ترین پدر ایرانی در فضای مجازی بحث‌های مفصلی درباره سن ازدواج، رعایت حقوق کودکان و آزادی‌های فردی به‌راه انداخت. مصاحبه «شرق» با «پدری که در کودکی پدری می‌کند» را در ادامه می‌خوانید:
‌چند سال داری؟
۱۳سال
‌همسرت چند ساله است؟
۱۵سال.
‌فرزندتان دختر است یا پسر؟
پسر است.
‌چند روزه است؟
۱۷روزه.
‌اسمش چیست؟
امیرصادق.
‌چند وقت است که ازدواج کرده‌ای؟
دو‌سال.
‌خودت می‌خواستی ازدواج کنی یا با اصرار خانواده ازدواج کردی؟
هر دو، هم خودمان خواستیم و هم خانواده گفتند. دختر عمو پسرعموییم.
‌اسمت چیست؟
بهزاد آریش.
‌اسم همسرت چیست؟
زینب [...].
‌مگر دخترعمو پسرعمو نیستید؟ چرا نام خانوادگی‌تان فرق دارد؟
پدرم عوضش کرده است.
‌درس خوانده‌ای؟
نه، بی‌سوادم.
‌همسرت چطور؟ درس خوانده؟
نهضت [سوادآموزی] می‌رفت.
‌الان چطور؟
نه الان نمی‌رود.
‌همسرت می‌تواند از نوزادتان نگهداری کند؟
نه مادرخانمم جورش را می‌کشد. تمیزش می‌کند. می‌شویدش و... .
‌شغلت چیست؟
کارگرم.
‌کجا کار می‌کنی؟
سر میدان می‌ایستم.
‌خرج زندگیتان درمی‌آید؟
خدا بزرگ است و کمک می‌کند، زندگی‌مان می‌چرخد.
‌کجا زندگی می‌کنید؟
خانه مادر زنم. در پول آب و گاز و برق کمک می‌کنم اما باید اتاق اجاره کنیم. چون پدر زنم فوت کرده و پنج تا بچه‌اند. آن‌ها هم چیزی ندارند.
‌دیگر فرزندان مادر زنت چند ساله‌اند؟ آن‌ها هم ازدواج کرده‌اند؟
۱۳ساله، ۱۴ساله، ۱۲ساله، ۱۸ساله و ۲۰ساله. دوتا از دامادها هم با ما زندگی می‌کنند.
‌همسرت فرزند چندم است؟
پنجم.
‌اما توکه گفتی خواهر و برادر ۱۲ و ۱۳ساله دارد. یعنی آن‌ها کوچکترند؟
نمی‌دانم.
‌پدرو مادرت به شما کمک می‌کنند؟
کمک خرج عروسی‌مان را دادند، دیگر خودتان می‌دانید گرانی است.
‌پدرت چکاره است؟
پدرم ۶۰سالش است. شغلی ندارد. قبلا فرش و قالیچه می‌فروخت اما حالا ناتوان شده و مستمری می‌گیرد و خرج می‌کند.
‌شما چندتا بچه هستید؟
بابایم دوتا زن دارد. از زن اول پنج تا پسر و یک دختر دارد. مادر من زن دوم است و همین یکی هستم. خواهر و برادرهایم همه ازدواج کرده‌اند.
‌مادرت چندسال دارد؟
35سال.
‌کجا زندگی می‌کنید؟
کرمان، {...... }.
‌برای عقدتان مشکلی پیش نیامد؟ چون سن تو کم است، نیازی به مجوز گرفتن نداشتی؟
نه راحت عقد کردیم. کسی چیزی نگفت.
‌سخت نبود برایت با این سن کم ازدواج کنی؟
چرا اما فکر کردم بهتر از این است که معتاد شوم. «ول» شوم. آخر همه جوان‌ها اینجا معتاد هستند. گفتم بروم دنبال زندگی‌ام و سر و سامان بگیرم. کار کنم.
درآمدت ماهانه چقدر است؟
ماهانه نیست. روزی است. روزی ۳۰هزارتومان اما یک روز است، ۱۰روز نیست.
‌با این درآمد می‌توانی هزینه‌های پسرت را تامین کنی؟
کم است اما پدر و مادرم کمک می‌کنند، مادر خانمم مستمری می‌گیرد.
‌مادر خانمت خرجی از کجا می‌آورد؟
پدرخانمم عمل قلب باز کرد اما فوت کرد. برج هشت. مادرخانمم دنبال کارهای مستمری است اما هنوز هیچی بهش ندادند.
‌پدر خانمت چه کاره بود؟
او هم کارگر بود. دوتا زن و ده تا بچه دارد. آن‌ها هم زندگی‌شان پر از مشکل است. همه در زندگی‌شان مشکل دارند.
‌همسر دوم عموی‌تان چند ساله است؟
32 سال. سه دختر دارد. آن‌ها شیراز زندگی می‌کنند.
‌عمویت که بیمار بود و خرج زندگی‌اش درنمی‌آید چطور دوبار ازدواج کرد؟ آن‌هم در شیراز؟
قسمت خدا بود خانم. هیچ‌کس نمی‌تواند جلوی قسمت را بگیرد. هیچ‌کس نمی‌داند.
‌از زندگی چه می‌خواهی؟
اینکه نانی دربیاورم و با زن و بچه‌ام بخورم. بتوانم خانه بخرم. همین.
‌دوست‌داری بچه‌ات چه کاره شود؟
دوست دارم باسواد شود. کاری کند که به او افتخار کنم.
‌می‌خواهی چندتا بچه داشته باشی؟
با این وضعیت خرج و گرانی، همین یکی را بزرگ کنم به سرانجام برسانم بس است. خیلی مشکل داریم. حس می‌کنم سخت است؛ زندگی سخت است. بچه کوچک و مریضی و بدبختی. خانه می‌خواهیم. آواره‌ایم. کمک می‌خواهیم اگر مسوولان کمک کنند ممنون‌شان هستیم. چشم ما به دست آن‌هاست و دست آن‌ها در دست خداست. کمک کنند خانه‌ای بسازیم و زندگی‌ای به هم بزنیم.
‌خانه خانواده خانم‌تان کجاست؟
خانواده خانمم در یک پارکینگ زندگی می‌کنند.
‌وسایل گرم‌کننده و سرد‌کننده دارید؟
بخاری نداریم. یک اجاق گاز است که همیشه وسط اتاق روشن است.
‌وسایل خانه چطور؟ یخچال؟ تلویزیون و...؟
یخچال داریم اما تلویزیون نه.
‌چند نفر در آن پارکینگ زندگی می‌کنند؟
هشت نفر خودمانیم، سه تا داماد و سه تا دختربچه یکی از دامادها.
‌متولد چه سالی هستی؟
نمی‌دانم به خدا متولد چه سالی هستم.
‌همسن و سال‌ها و دوستانت تو را می‌بینند چه می‌گویند؟ چه کار می‌کنند؟
همسن‌و‌سال‌هایم بازی می‌کنند. مدرسه می‌روند. هیچی نمی‌گویند. خدا قسمت کند موفق شوند. اگر هم چیزی بگویند می‌گویم قسمت بود. قسمت بود زود عروسی کنم و خدا زود بهم بچه بدهد.
‌دوست داشتی الان مدرسه می‌رفتی؟
بله، دوست داشتم باسواد بودم، اما چون زیر دست نامادری بودیم مارا مدرسه نگذاشتند.
‌مادرت کجاست؟
مادرم طلاق گرفت و رفت. آنه‌ا پیر بودند. در روستا زندگی می‌کردند. امکانات نبود. حالا چندسالی‌است آمدیم شهر و امکانات هست.

 

[shadi m]

پاسخ : ازدواج زودهنگام دختران در ایران

وحشتناکه واقعا وحشتناکه
با این وضعیت به مردم میگن جمعیت باید زیاد بشه نمیدونم برای هر بچه ای که به دنیا میاد هنوزم به خانواده یه مقدار پول میدن یا نه
مردمی که فقر مالی دارن بچه دار میشن تا یکم پول دستشون بیاد اونم بدون فکر به این که بزرگ کردن بچه خودش خیلی خرج داره
بقیه ی آدمای اینجوری هم اکثرا به خاطر بیسوادی نمیتونن جلوی بچه دار شدنشونو بگیرن
بعد از چند سال اونا میمونن و یه مشت دختر پسر که باید نون بخورن بعضیا بچه هاشونو میفرستن برای کار کردن بعضیا میفرستن ازدواج کنن
احتمالا اونایی که دختر دارن بیشتر به این فکر میافتن که دختراشونو شوهر بدن چون خرجش میافته گردن شوهر و خانوادش....
البته خانواده های مذهبی هم هستن که فکر میکنن ازدواج بچه هاشون با سن کم.....واقعا نمیدونم چه فکری میکنن...
این ازدواجای قوم وقبیله ای و حتی سیاسی هم که هست
اون حرف آقای احمدی نژادو وقتی شنیدم داشتم آتیش میگرفتم
هرچی که زمان میگذره به جای این که فرهنگ مردم پیشرفت کنه پسرفت میکنه داریم به زمانی برمگردیم که هدف از زندگی ازدواج و بچه دار شدن بود و بعد هدف ازدواج بچه ها و نوه دارشدن میشد.......
فقط یک کلمه برای توصیف این وضع لازمه: وحشتناک

 

[میـنا]

کودکی قربانی ازدواج اجباری

دوشنبه‌شب در برخی گروه‌های تلگرامی، خبری دردناک دست‌به‌دست شد. خبر این بود: «دختر ۱۱ ساله کامیارانی، به‌خاطر اصرار مادربزرگش برای ازدواج اجباری با یک مرد ۲۵ ساله دارای معلولیت ذهنی و جسمی، خودش را حلق آویز کرد.»

پس از آن رسانه‌های محلی گزارش دادند ظهر شنبه ۹ مرداد ۱۳۹۵، دختر ۱۱ ساله‌ای در شهرستان کامیاران در تپه پیرمحمد، با پاره‌کردن چادر مادربزرگش و حلق‌آویز کردن خود از لوله گاز، به زندگی‌اش پایان داد. با به پایین رسیدن سطح هوشیاری دختر ۱۱ ساله به پایین‌ترین حد ممکن، صبح دوشنبه ۱۱ مرداد در بیمارستان بعثت سنندج، فوت کرد.

در این‌ میان، عکسی بزک‌شده از دخترک نیز پای خبر خودکشی دیده می‌شد. تصویری که او را در لباس نوعروسانِ آن مناطق نشان می‌داد. هنوز نام و نشانش معلوم نیست؛ برخی می‌گویند اسمش «هستی» است اما یکی از اهالی کامیاران می‌گوید: اسمش را دقیقا نمی‌دانم. خانواده‌اش به‌شدت سنتی‌اند و حتی اعلامیه برایش چاپ نکرده‌اند، برای همین نمی‌دانیم اسم و فامیلش همین است که شنیده‌ایم یا نه!

دو راهی حقوق کودک و ازدواج اجباری

شیوا دولت‌آبادی، روانشناس و مدیرعامل انجمن حمایت از حقوق کودک، درباره این‌خبر می‌گوید: در مورد تکرار بعضی از انواع خودکشی در مناطقی از کشور، به‌صورت معنی‌دار با نگرش روانشناسی اجتماعی می‌توانیم اظهار نظر کنیم. به‌این معنی که با توجه به ارتباط این خودکشی‌ها با بعضی موارد از جمله ازدواج اجباری، فردی‌که اقدام به خودکشی می‌کند، در واقع به‌دنبال اعلام زنگ خطر به ساختار اجتماعی حاکم است و در این مورد به ما هشدار می‌دهد که باید به‌فکر کودکان در معرض ازدواج اجباری باشیم.

به گفته این استاد دانشگاه، باوجود فاصله‌ای که بین نگرش شرعی به بلوغ و مسئولیت ‌پذیری برای ازدواج وجود دارد و خیلی هم زیاد است؛ اما قانون به ازدواج بالای ۱۳ سال اجازه ثبت داده، بنابراین از نظر سنت و مذهب هم دختر ۱۱ ساله آمادگی ازدواج ندارد و مشخص نیست چرا با توجه به این شرایط، یک انسان به‌راحتی قربانی خواسته‌های نابه‌جای اطرافیان شده است.

او ادامه می‌دهد: وقتی انتظاری که یک انسان (چه کوچک یا بزرگ) از زندگی برای خودش دارد با آنچه برای او اتفاق می‌افتد، خیلی فاصله داشته باشد او را در وضعیتی قرار می‌دهد که خشونت به خودش را جایز می‌شمارد و این مسئله در نهایت او را متقاعد به خودکشی می‌کند.

به گفته دولت‌آبادی، در واقع کسی‌که دست به خودکشی می‌زند، فاصله تحمیل‌شده به زندگی‌اش را نمی‌تواند بپذیرد و برایش قابل تصور و تخیل هم نیست؛ به‌ویژه درمورد ازدواج که امری جدی در زندگی هر انسانی است.

این استاد دانشگاه اضافه می‌کند: حال شما تصور کنید یک کودک با همه تخیلات و تصورات کودکانه‌اش در این مرحله سخت قرار بگیرد. متأسفانه در چنین شرایطی است که می‌گویم فاصله بین خواسته‌ها و تحمیل‌ها چنان زیاد می‌شود که فرد تصمیم به خودکشی می‌گیرد و این در مورد همه افراد، چه بزرگسال و چه نوجوان، قابل اتفاق افتادن است. در واقع فرد وقتی در تنگنا قرار می‌گیرد خودش را حذف می‌کند تا هشداری به جامعه اطرافش دهد.

دولت‌آبادی درباره ازدواج اجباری کودکان می‌گوید: مشخصا در این مورد تحمیل چند جانبه را شاهد هستیم؛ با کودکی مواجه هستیم که آمادگی این را ندارد در قالب یک زن بالغ، مسئولیت یک زندگی را بپذیرد و حق هم با اوست اما با اجبار اطرافیان ناچار به ازدواجی ناخواسته می‌شود.

بیشتر بخوانید در ایسنا
نظر شما در مورد این حبر چیه؟
شما هم موارد مشابهش رو دیدین؟
این ازدواج های اجباری چه پیامدهایی میتونن داشته باشن؟
جه کسی مقصره این خودکشیه؟
چه اقداماتی باید انجام بشه تا دیگ شاهد همچین اتفاقایی نباشیم؟

 

[Infinite Infinity]

پاسخ : ازدواج زودهنگام دختران در ایران

بنظر من ازدواج اجباری خوب نیست و جهت ریشه کن شدن ازدواج اجباری باید در ازدواج کردن اجباری وجود نداشته باشه!