تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

  • شروع کننده موضوع NEO
  • تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است.
  • شروع کننده موضوع
  • #1

NEO

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,368
امتیاز
5,899
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بوشهر
رشته دانشگاه
مهندسی نفت
سلام.
پیشاپیش عیدتون مبارک.
با تماشای گروهی نهم در خدمتتون هستم.

A Beautiful Mind
کارگردان: Ron Howard
بازیگران: Russell Crowe، Ed Harris، Jennifer Connelly
سال ساخت: ۲۰۰۱


Imdb: 8.2 ، Metascore: 72

a_beautiful_mind_1_13.jpg


لینک دانلود فیلم:
A Beautiful Mind (2001)-720p

زیرنویس:
دانلود

از همین الانم منتظر نقد و نظرات شما راجب به فیلم هستم.
بفرمایید.​
 

فات

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,467
امتیاز
5,381
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
علامه طباطبایی
رشته دانشگاه
اقتصاد نظری
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

خب،خب ;;)
اول اینکه خیلی فیلم خوبیه.مخصوصن اینکه بعد اینکه دیدی،یِهو اسم طرفو بعد مدت زیادی تو مقاله ای درباره بازیا ببینی و هی با خودت بگی اوووف چقد این اسمه آشناست!اوووف این نَش کیه.و بعد یادت بیاد آها اون فیلمه 8-> ذوقِت کُنه 8->
تصوُر خیلی خوبی درباره این فیلم داشتَم تا اینکه وقتی داشتم داستان این فیلمو یه جایی میگفتم،نِگارَم گفت فاتی اینجوری نبوده و تو داستان واقعی زَنِش وِلِش میکنه و من با اینکه این قضیه برام اهمیت چندانی نداشت ولی نظرم درباره این فیلم عوض شد :rolleyes:
و اینکه به نظرم نش به خاطر اینکه در اوایل چون دوست و رفیقی نداشت که باهِش صمیمی باشه،نا خودآگاه اون شروع میکنه به ساختن آدم های غیرواقعی طوریکه اونهارو در واقعیت حس میکنه.
 

ali_de457

KilaaliK
ارسال‌ها
159
امتیاز
334
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1393
رشته دانشگاه
پزشکی
اینستاگرام
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

راسل کرو چقدر کارش درسته هر نقشی‌ رو می‌تونه بازی کنه گلادیاتور کجا این فیلم کجا

جنیفر کانلی هم که هیچی‌ اصلا بیخیال


کلا به نظرم راسل کرو نقش رو خیلی‌ خوب درآورده بود

فقط فیلمنامه عین واقعیت نبود که طبیعی هست چون داستان کامل اغلب زندگی‌‌ها جذّابیت لازم رو نداره

به نظر من فیلم خیلی‌ خوب یا باید جوری باشه که بعد فیلم تورو به فکر و داره یا شدیدا احساساتت رو برانگیخته کنه .این فیلم طوری منو جذب کرد که بعد دیدنش رفتم قسمتهایی از زندگی‌ جان نش رو خوندم

(یه چیز جالب ،پسر بزرگهٔ جان نش هم همون بیماری پدرش رو گرفته)

فقط یه ایراد داشت به نظرم . یه صحنه سوار ماشین پارچر بود و پارچر داشت رانندگی‌ میکرد. همچین چیزی امکان پذیر نیست چون فرد خیالی که نمی‌تونه رانندگی‌ کنه نمی‌دونم منظورم رو خوب توضیح دادم یا نه ، یک آدم در حال رانندگی‌ قابل تصوره ولی‌ نمی‌شه سوار ماشین خیالی شد و رفت ایستگاه مصلی پیاده شد
 

Anita H

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
571
امتیاز
2,987
نام مرکز سمپاد
حلّی ۲
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
1396
مدال المپیاد
کامپیوتری بودم
دانشگاه
شریف
رشته دانشگاه
کامپیوتر
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

فیلم قشنگی بود ولی یه سری قسمتاش واسم قابل درک نبود
مثلا اون ماشین سواری که بقیه هم گفتن
یا بیرون انداختن میز از پنجره توسط شخصیت خیالی[nb]آقا شخصیت خیالیه انداخت میز رو :D[/nb]
و یه سری قسمتای دیگه

+
و اینکه به نظرم نش به خاطر اینکه در اوایل چون دوست و رفیقی نداشت که باهِش صمیمی باشه،نا خودآگاه اون شروع میکنه به ساختن آدم های غیرواقعی طوریکه اونهارو در واقعیت حس میکنه.
البته توی زندگی واقعی نش، این توهم ها فقط شنیداری بودند و توهم دیداری وجود نداشت
 

anahid_30s

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,029
امتیاز
1,985
نام مرکز سمپاد
دبیرستان فرزانگان یک
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
1392
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

اول از همه بازی های خیلی خوب. مخصوصا راسل کرو که عالی بازی کرده. حرکاتش، طرز راه رفتنش، نگاه هاش و ...

و چقدر این زندگی جذاب دراومده. (هرچند مسلما با واقعیت زندگی جان نش تفاوت زیادی داره) و این موازنه ای که توی این زندگی بین جان نش و توهماتش برقرار میشه. که به نظرم صحنه ای که توی اتاق نش و چارلز دارن چند ثانیه میز رو به طرف هم هل میدن و هیچ کدوم زورش به اون یکی نمیرسه، اشاره ای به همین موضوعه. در واقع نه توهمات، نش رو از پا درمیارن و نه از ذهنش بیرون میرن. صرفا با هم کنار میان.
دیگه در مورد شخصیت اصلی، چیزی که به نظرم میرسه اینه که درونگرایی یه نابغه رو عالی نشون دادن. کم حرفی، این که خیالش بهترین هم صحبتشه و این که خیلی رو به پنجره است اما کاری با اون طرف پنجره نداره. در واقع بیرون رو میبینه، اما نگاهش همیشه به درونه. که البته این درونگرایی در طول فیلم دائما کم رنگ تر میشه.

یه بار جایی خوندم که جان نش وقتی جایزه رو میگیره، بهش اجازه سخنرانی نمیدن. چون میترسیدن آبروریزی کنه. که البته توی فیلم جور دیگه ای نشان داده شده.

در کل فیلمی بود که خیلی خوشم اومد ازش. از 10 بهش 9.25 میدم. :D
 

فات

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,467
امتیاز
5,381
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
علامه طباطبایی
رشته دانشگاه
اقتصاد نظری
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

به نقل از amoo.majid :
فیلم قشنگی بود ولی یه سری قسمتاش واسم قابل درک نبود
مثلا اون ماشین سواری که بقیه هم گفتن
یا بیرون انداختن میز از پنجره توسط شخصیت خیالی
و یه سری قسمتای دیگه
میزُ که شخصیت خیالیه ننداخت.خودِش انداخت فکر کنم. :-"
به نقل از amoo.majid :
+البته توی زندگی واقعی نش، این توهم ها فقط شنیداری بودند و توهم دیداری وجود نداشت
تناقضایی که تو فیلم وجود داره میتونه همین باشه،اینکه در واقعیت شنیداری بوده ولی خب حالا اینا اومدن فیلمِش کردن و خواستن جذاب بشه دیداری تبدیلِش کردن!که خب دقیقن همون قسمت رانندگی و یه چیزایی مثه اون تو فیلم هست.
 

ÄBČDE FGHÏ

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,575
امتیاز
10,855
نام مرکز سمپاد
علامه ی حلی 1
شهر
همدان
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
علوم پزشکی شهید بهشتی
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

اونجاش كه از يكي ديگه ام مي پرسه كه اين بابا رو مي بيني به نظرم خيلي جالب بود.. يعني در واقع مشكل و بيماري خودش رو پذيرفته و داره با ديد منطقي بهش نگاه مي كنه.تا يه جايي دوست داشت بيمار باشه ولي ازجايي كه ديگه خودشم از بيماري خسته شد ديگه بهش محل نداد.
 

y.a

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
119
امتیاز
306
نام مرکز سمپاد
فرزانگان3/ فرزانگان۱
شهر
تهران
مدال المپیاد
طلای ریاضی سال ۹۲
دانشگاه
صنعتی شریف
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر - نرم افزار
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

تابستون سال گذشته که نظریه بازی می خوندم. یکی از دوستان پیشنهاد داد که این فیلم رو ببینم، خیلی حس جالبی بود! چون نظریه بازی رو درست نمی فهمیدم و وقتی دیدم مبدعش افکار پارانویید داره، یکم خیالم راحت شد :D
اگه از مطالعه آزاد ریاضی بدتون نمیاد osborne-introduction to game theory رو پیشنهاد میکنم، تا عجایبی که این آدم خلق کرده یکم ملموس بشه.

قسمتایی از فیلم که تازه می فهمیدی هم اتاقیش فقط توهم بوده خیلی تاثیر گذار بود. نکته جالبش این بود که افکارش از یه نظرایی خیلی هماهنگ بود. مثلا شخصیت های موهومی ذهنش جواب های سوالاش رو داشتن اما از یه نظرایی متناقض با واقعیت عمل میکرد. مثلا خواهر زاده (فکر کنم خواهر زاده بود) هم اتاقیش تو این سالها بزرگ نشد و...
در کل من فیلم رو خیلی دوست داشتم .
 
  • شروع کننده موضوع
  • #9

NEO

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,368
امتیاز
5,899
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بوشهر
رشته دانشگاه
مهندسی نفت
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

۶۵ نفر توی نظرسنجی به این فیلم رای دادن و تا الان فقط ۶ نفر درباره این فیلم اونم چند خط کوتاه نوشتند.
اون کسانی هم که میگفتن تماشای گروهی بذار هم که تا الان نظری ندادند.
خلاصه اینکه دوستان تو تماشای گروهی شرکت کنید و از نوشتن نترسید و باور کنید ارزشش رو داره!
 

امیرحسین

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,078
امتیاز
16,654
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بوشهر
سال فارغ التحصیلی
91
دانشگاه
خواجه نصیر
رشته دانشگاه
مهندسی برق
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

خب من رای ندادم کلا چون فیلم ها رو از قبل دیده بودم :D
اما خوش حالم از انتخاب این فیلم اگه فیلم رو ندید پست من رو نخونید لطفا مزه فیلم می پره
فکر کنم دوسال پیش دیدمش و از اون زمان اسم اکانت سمپادیام رو تغییر دادم
اونم واسه این بود که یادم بمونه میشه از پس مشکلات بر اومد هرچقدر هم سخت باشه
اول در مورد بازیگر ها بخوام بگم که خیلی قشنگ بازی کردن و صد البته بازیگرهای هنرمندی هم هستند و نقش های متفاوتی از اون ها تو فیلم های متفاوت دیدیم این قدر بزرگ هستند که حرف های من در تمجید از اونا فقط زیاده گویی هستش
از نظر من این یه فیلم خیلی آموزنده هست و آدم می تونه از خیلی چیزهاش واسه آینده درس بگیره و شاید بیشترین مسئله ای که تو برای من مشهود بود این بود که خیلی چیز ها رو باید با دل باور کنین و اونا واقعیتند نه صداهایی که می شنوید یا چیز هایی که می بینید (دیالوگ زمان خواستگاری و یا دیالوگ های دقیقه 103 فیلم زمانی که همسرش ترکش نمی کنه)
خب اگه اول فیلم می دیدید همکلاسی های نش از اون موفق تر بودند و مقالات خیلی بیشتر اون چاپ می کردند و در نهایت دیدیم کی موفق تر بود لازم نیست هی فرت فرت مقاله بدی بیرون که آمار بالا ببری می تونی وقت بزاری و یه دونه مقاله بدی اما همون اینقدر عالی باشه که کلی به کار بیاد و اینکه نباید آدم خودش رو با دیگران مقایسه کنه باید راه خودش رو بره کمتر به کارهای دیگران توجه کنه(این رو آخر فیلم یاد می گیره وقتی به تمسخر ها توجه نمی کنه) و اینکه یه نفر از شما برتر باشه دلیل بر این نمی شه برتر باقی بمونه
خب برگردیم به سمته جان خودمون یه مرد تنها که خیلی معاشرتی نیست حتی موقع عروسی می بینیم فقط یه نفر از طرف جان دوت بوده می بینیم جان سعی می کنه از جهان خارج تو کارش استفاده کنه
این بخشی هست که به نظرم خیلی جالبه کمتر ذهنی پیش می یاد بتونه همچین کاری کنه و جالب تر اینقدر درسش با جهان خارج قاتی شده که مرزی بینشون نبود خب اینجا می شه اون صحنه ای که تو بار بودن و درمورد دخترا استدلال کرد رو اشاره کرد که خیلی جالب بود
کم کم زمان جلو تر می بریم در جایی که استاد دانشگاه شده و جالبه که یه سری دوست از زمان دانشجوییش داره خب با یه دختر آشنا می شه ، که همسر آیند می شه خیلی جالبه که همسرش در تمام مراحل زندگی از همون ابتدا جان رو درک می کنه انگار کاملا میشناستش از همون ابتدای اشنایی می بینیم که جان خیلی خوب نمی تونه ارتباط برقرار کنه اما همسرش این موضوع رو با رفتار خودش حل می کنه می بینیم که اولین قرار رو همسرش می زاره با اون جان شاید در ظاهر به همسرش توجه نکنه اما تو فیلم به مرور زمان می بینیم که کاملا به زنش اهمیت می ده و به حرفاش توجه می کنه برای مثال می تونیم به حرف های جان قبل خواستگاری دقت کنیم یا اونجا که دارو به خاطر همسرش نمی خوره یا در سخنرانی آخر و یا اون دستمالی که 3 جا از فیلم می بینیم در اول آشنایی و موقعی که زنش پیشش می مونه و در آخرین سخنرانی
جان بیماریش بد و بدتر می شه و کلا زندگیش تا مرز نابودی پیش می ره
تو فیلم می بینیم که داره دارو مصرف می کنه و رو به بهبود هست و حتی می تونه به بیماریش بخنده (صحنه ایی که با دوستش شوخی می کنه) اما به خاطر همسرش دارو نمی خوره (بعد از اون شب که زنش آینه می شکونه دارو نمی خوره) می دونه که ممکنه بیماری برگرده اما این ریسک رو می کنه و البته به ضررشم می شه و دوباره به این خیال می رسه که بیمار نبوده و دوباره برمی گرده خونه اول و اوضاع اصلا درست نمی شه تا زمانی که باز به این نتیجه می رسه بیماره و تصمیم می گیره باهاش مقابله می کنه اون یا باید باز دارو بخوره که باز مشکلات پیشین تکرار می شه اما ایندفعه بدون دارو می خواد پیش بره راهی سخت تر اما بخاطر همسرش اینکار می کنه و چه خوب همسرش کنارش می مونه حتی زمانی که هیچ کس انتظاری ازش نداره
می بینیم که مشکلات با هم حل می کنند هرچند اگه طول بکشه اما انجامش می دن و در کنار هم می مونند مشخصه که آسون نیست اما مهم در کنار هم موندنه اما این کنار هم موندن ها بدون عشق امکان پذیر نیست . و چه قشنگ هم با هم تمومش می کنند می بینیم به زندگی عادی بر می گرده و با عادت های قدیمی.
خیلی وقت ها که فکر می کنیم کسایی که از ما بدشون میاد اینطور نیست همونطور که دیدیم اون رقیب زمان دانشجوییش کمکش کرد هیچوقت یه طرفه نباید یه طرفه قاضی بود
سکانس های برتر فیلم :
اون زمانی که با هم ستاره ها نگاه کردند
اون زمان که صدای ماشین میاد اما می بینه همسرش پیشش مونده(دیالوگ های این صحنه جز دیالوگ ها برتر فیلم)
اون زمان که پای میز شما با همسرش درد و دل می کنه و همسرش بهش امید می ده(دیالوگ های این صحنه جز دیالوگ های برتر فیلم)
زمان دوچرخه سواریش ت آخرای فیلم
اون زمان که خودنویس ها روی میز می زارند
و سخنرانی آخر که محشر بود (دیالوگش هم جز دیالوگ های برتر فیلم)
یکی دیگه از دیالوگ های برتر فیلم :
آلیسیا : خب عالم هستی چقدر بزرگه ؟
جان : بینهایت
آلیسیا : از کجا می دونی؟
جان : میدونم چون همه ی داده ها اون رو تایید می کنند
آلیسیا : اما تا کنون اثبات شده اند؟
جان : نه
آلیسیا : تو خودت نرفتی ببینی پس از کجا مطمئنی؟
جان : نمی دونم اما بهش باور دارم
آلیسیا : عشق هم همینطوریه
----------------------------------------
این فیلم منو یاده فیلم Shutter Island 2010 هم می ندازه البته اون و این خیلی متفاوت هستند اما این بیننده فریبی تو جفتش هست هرچند که تو Shutter Island خیلی ماهرانه اینکار انجام شده
 
ارسال‌ها
51
امتیاز
113
نام مرکز سمپاد
helli1
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
93
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

ذهن زیبا روایتی از یک ذهن برتر، ذهن یک نابغه ست، و ران هاوارد در فیلمش مفهومِ رمانتیکی از «از خودبیگانگیِ» انسان ارایه میده. براساس این مفهوم معنویتِ انسان تحت شرایط خاصی از ضمیر اون جدا میشه، و به‌جای دوردستی تبعید میشه. دوپارگیِ جسم و روح، یا جهانِ ساخته ذهنِ جان نش با واقعیتِ بیرونی (یا واقعیتِ واقعی)، که دلالت بر بطلانِ ساخته‌های ذهنیِ اون داره، حکایت دردناکِ عین و ذهن در بیمارانِ پارانویایی ست، که تجربه‌شان براساس «هوشِ در خود» تعیین میشه. «هوشِ در خودِ» پروفسور نش او را به مرحله‌ای از «از خوبیگانگی» می‌رساند که توهماتش هیچ ارتباطی با ضمیر خودآگاه او ندارن، و آن‌چه او سال‌ها واقعی تصور میکرده و واقعی نبوده !
فیلم به لحاظ روایت آگاهانه و مشخص جوری داستان را پیش میبره که مخاطب رو فریب بده. یعنی ما با شخصیت اصلی جلو می‌رویم و بعد می‌ فهمیم که در توهمات اون سیر می‌ کردیم. این مساله تو میزانسن‌ های کارگردان هم رعایت شده. جایی در ابتدای فیلم وقتی استاد میگه که در بین شما انیشتین‌های آینده وجود دارد؛ میزانسن طوری طراحی شده که جان نش در گوشه انتهایی کلاس جدا از دیگران دیده می‌شه و دیگر هم کلاسی اون نیم‌نگاهی به اون میندازه و باید در این نکته دقت داشت که روایت فیلم سه‌پاره است. بخش اول به جنون جان نش تا رسیدن به اوج بیماری می‌پردازه. بخش دوم حضور در بیمارستان و در بخش سوم برگشتن اون به یک وضعیت هنجار و انتخاب آگاهانه او را میبینیم.
اون مسائل وچالش ها نشان می‏دهند که چگونه‏ پیچیدگی بیش از حد روابط اجتماعی،گاه‏ فرد رو تا حد بیماری شدید روانی پیش می‏برد، ولی فیلم سعی می‏کند نشان بده که تنها پیچیدگی نیست که عامل بیماری است، بلکه ناتوانی ذهن خود فرد در درک پیچیدگی‏ و فهم درست یا نادرست بودن قضایا نیز ذهن‏ اون رو دچار آشفتگی می‏ کنه و فرد به جای‏ آن‏که،حاکم بر ذهن خود بشه، ذهنش بر اون حاکم می‏شه و اون رو در سلول بسته‏ای گرفتار می‏کند. نکته مهم قضیه اونه که به ما نشان‏ می‏ده ،وجود نیازها و حتی توهم‏ها نیست‏ که ما رو بیمار می‏کنه؛ چون ما همه این سلول‏های هذیانی و توهم‏ها رو با خود داریم که گاهی زیرکانه‏ آن‏ها را پنهان می‏ کنیم و همین‏ طور باورهایی که شاید درست‏ نیستن ما رو بیمار نمی‏کنن، بلکه وقتی این تجربه‏ ها و باورها در رابطه‏ای بسته شکل می‏گیرند،به بیماری ختم میشن. مثلا خود شیفتگی یک باور هذیانی است که تقریبا همه دارند. شما هیچ‏کس را نمی‏ تونید پیدا کنید که خودش و متعلقاتش رو دوست‏ نداشته باشه، ولی اگر آگاهانه به اون توجه نشان بده و آن رو کنترل کنه، اصلا جنبه بیمارگونه پیدا نمی‏ کنه.
 
  • لایک
امتیازات: NEO

scare

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
214
امتیاز
2,084
نام مرکز سمپاد
فرزانگان چهاردانگه
شهر
تهران
دانشگاه
پلی تکنیک
رشته دانشگاه
متالورژی استخراجی
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

خب این فیلم ؛ همون طور که همه گفتن فیلم زندگی نامه ی جان نش هستش ؛ و زندگیشو از سال 1940 که توی دانشگاه پرینستونه تا سال 1994 که جایزه نوبل رو می بره نشون میده . جان نش یه شخصیت آروم و مغروریه که ترجیح میده بیش تر زمانشو با فکرا و ایده هاش بگذرونه و از تاثیری که روی دیگران میزاره با خبره ؛ اون قسمت که میگه " من مردم رو زیاد دوست ندارم و اونام منو زیاد دوست ندارن. " و خب جان نش بیماری اسکیزوفرنی داره . ولی خب فردی وجود داره که باهاش ارتباط برقرار می کنه ؛ آلیسیا که که اول دانش آموزش هستش و بعد م همسرش می شه. هر چقدر که دنیای ساختگی ذهنش نمود بیشتری توی زندگیش پیدا می کنه ، مشکلات بیشتری براش به وجود می یاد ولی خب مشکلات رو با کمک همسرش حل می کنه.


من خودم این فیلم رو خیلی دوست داشتم و به نظرم اسم فیلم م انتخاب خیلی جالبیه. با اینکه اسم فیلم ذهن زیبائه ولی خب همین ذهن زیبا با اینکه چند تا از بزرگترین کمکا رو به بشریت می کنه ، در آن واحد با توهمایی که به وجود میاره باعث به هم ریختن زندگی صاحبش می شه و به شدت اونو تحت تاثیر قرار میده.
به نظرم یکی از جالبترین سکانسایی که توی فیلم وجو داشت اون قسمتیه که نماینده ای از طرف کمیته ی جایزه نوبل میاد پیشش و اون دیالوگ[nb]You came here to find out if I am crazy and would screw everything up if I won.[/nb] رو بهش می گه. در کل فیلم خیلی خوبیه و بازی های خیلی قوی و کارگردانی خوبی داره. اگه ندیدینش هنوز ، پیشنهاد می شه ببینید.

تمام.
 

Amd

کاربر فعال
ارسال‌ها
33
امتیاز
93
نام مرکز سمپاد
علامه حلي اصلی کرمان
شهر
كرمان
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

يك ذهن زيبا فيلمي بود كه يك زندگه نامه رو به صورت خيلي معمولي روايت ميكرد،از نظر نه اگر از قبل شخصيت جان نش رو ميشناختي و فيلم رو ميديدي بيشتر باهاش آشنا ميشدي و مبهوت شخصيتش ميشد و نه اگر كاملا با اون نا آشنا بودي با ديدن فيلم مشتاق ميشدي كه بري و اونو بيشتر بشناسي(چند نفر از شما بعد از ديدن فيلم اسمش رو سرچ كرديد)
حال در ادامه سكانس به سكانس فيلم رو مورد بررسي قرار ميدم در ٣ بخشه مجزا
 

hamed.yas

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
547
امتیاز
6,501
نام مرکز سمپاد
هاشمی نژاد1
شهر
مشد
سال فارغ التحصیلی
1345
مدال المپیاد
مدال تو مشتم بود.از چنگم درآور
رشته دانشگاه
پزشک. دکتر. طبیب
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

سلام h-: h-: h-:
اول از همه گریم فوق العاده بود :D :D :D
خب.همونطور که قبلا اشاره شد اینکه اونجا اون رفیقه خیالیش میز رو بیرون میندازه و بقیه هم میبینن خیلی ضایه س.و همچنین اون قسمتی که قبل از سخنرانیش اون دختر کوچیکرو بغل میکنه. ~X( ~X( ~X(
داستان فوق العاده‌س.اینکه وقتی برمیگرده دانشگاه به حرفای بقیه توجهی نمیکنه.به اینکه بقیه میگن دیوونه س ..اینکه اداشو در میارن..و اینکه سعی میکنه راهشو ادامه بده.خودشو بسازه.و مطمعن بود که میتونه و تونست.و از نظر من مهمترین درس فیلم همین بود:
BE YOURSELF
:D :D :D :D :D :D :O B-) B-) B-)
در نهایت اینکه جا داره به زنش آلیشیا تبریک بگم.دمش گرم
 

Forough

::باران::
ارسال‌ها
545
امتیاز
2,261
نام مرکز سمپاد
فرزانگان1
شهر
ارومیه/ تبریز
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
دانشگاه تهران
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

سلام
من نگا کردم فیلمو! بضی جاهاش اصن جور درنمیومد واقعا! :|
 

Amd

کاربر فعال
ارسال‌ها
33
امتیاز
93
نام مرکز سمپاد
علامه حلي اصلی کرمان
شهر
كرمان
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

سلام به دوستان عزیزم.این فیلمی که با همدیگه دیدیمش رو به سه پارت مجزا تقسیم کردم و جداگونه مورد بررسی قرار میدم.
پارت اول:از ابتدای فیلم تا فارغ التحصیلی جان و تا قبل از پرش زمانی
پارت دوم:از ابتدای اولین پرش زمانی تا مشخص شدن بیماری جان
وپارت سوم:که بیش از نصف فیلم رو در بر داره شامل درگیری با بیماری و درمان و در آخر جایزه ی نوبل!!
پارت اول:
در همان ابتدای فیلم با سکانس سخنرانی استاد به کلی خط و مشی کارگردان در رابطه با روند فیلم یعنی درگیری علم با سیاست مشخص میشه با دیالوگ هایی در رابطه با بمب هسته ای و جماهیر شوروی و ...
ودر ادامه سخنانی در رابطه با دانشمندان آینده که با نزدیک شدن دوربین به جان همراه میشه.
من بعد از دیدن این سکانس کمی از دیدن فیلم زده شدم چون تصور کردم با یه فیلم 100درصد سیاسی و القا کننده ی قالب های همیشگی هالیوودی مواجهم(که البته خیلی هم اشتباه نمیکردم)
خوب بعد از سامری کوتاهی از فیلم که شاهد اون بودیم،نوبت رسید به معرفی شخصیت ها که به نظرم حتی بدون دیالوگ هم میشد از روی راه رفتن و لباس پوشیدن و طرز نگاه کردن جان هم تفاوتش رو با بقیه فهمید.
ولی یک چیزی که خیلی چشم منو گرفت(و همچنین منو ناامید کرد از فیلم) شخصیت بندر بود،شخصیتی سراسر 2 گانه و مرموز.در طول فیلم همش به نظر میرسید که رقیب نش در فیلمه و از این شخصیت های بد فیلم های هالیوودیه که برای مقاصد خودشود دست به هر کاری میزنن.ولی اصلا این رقابته در طول فیلم شکل نگرفت و ما فقط از این رقابت که میتونست خیلی به جذابیت فیلم اضافه کنه ، یک بازی 2 نفره رو دیدیم که در آخر هم بندر پیروز شد و جان دلیل باختش رو ناقص بودن بازی دونست(این خودش نشان دهنده ی نگاه متفاوت نش به قضایا و تعاریفه که همه تعاریف رو میپذیرن ولی جان با اونا بازی میکنه و توی اونا رو به چالش میکشه)
چند سکانسی هم به سادگی شاهد شکست(التماس به استاد) و تخریب (انداختن میز)و شروع دوباره ی(در ادامه میپردازیم) نش بودیم.
سکانس شروع دوباره ی جان که به نظر من بهترین قسمت فیلمه چون یکی از بزرگترین اصل های علمی رو میاد به زبون ساده برای بیننده با یک دسته دختر بیان میکنه:این که در گرووه بهره که کاری که به صلاح گروهه رو انجام بدیم نه هر کهری که به سود شخص خودته.
ای کاش که فیلم به همین صورت ساده و بدون پیچیدگی همه ی مساعلش رو بیان میکرد تا بیننده بیشتر با شخصیت اصلی همزادپنداری کنه.
در پایان پارت هم شاهد درست بودن حرف جان هستیم که علم بعضی جاهاش ناقصه و اشتباهه(دیالوگ بعد از بازی)
پایان پارت اول
با تشکر amd
به نقل از shadow shaman :
ذهن زیبا روایتی از یک ذهن برتر، ذهن یک نابغه ست، و ران هاوارد در فیلمش مفهومِ رمانتیکی از «از خودبیگانگیِ» انسان ارایه میده. براساس این مفهوم معنویتِ انسان تحت شرایط خاصی از ضمیر اون جدا میشه، و به‌جای دوردستی تبعید میشه. دوپارگیِ جسم و روح، یا جهانِ ساخته ذهنِ جان نش با واقعیتِ بیرونی (یا واقعیتِ واقعی)، که دلالت بر بطلانِ ساخته‌های ذهنیِ اون داره، حکایت دردناکِ عین و ذهن در بیمارانِ پارانویایی ست، که تجربه‌شان براساس «هوشِ در خود» تعیین میشه. «هوشِ در خودِ» پروفسور نش او را به مرحله‌ای از «از خوبیگانگی» می‌رساند که توهماتش هیچ ارتباطی با ضمیر خودآگاه او ندارن، و آن‌چه او سال‌ها واقعی تصور میکرده و واقعی نبوده !
فیلم به لحاظ روایت آگاهانه و مشخص جوری داستان را پیش میبره که مخاطب رو فریب بده. یعنی ما با شخصیت اصلی جلو می‌رویم و بعد می‌ فهمیم که در توهمات اون سیر می‌ کردیم. این مساله تو میزانسن‌ های کارگردان هم رعایت شده. جایی در ابتدای فیلم وقتی استاد میگه که در بین شما انیشتین‌های آینده وجود دارد؛ میزانسن طوری طراحی شده که جان نش در گوشه انتهایی کلاس جدا از دیگران دیده می‌شه و دیگر هم کلاسی اون نیم‌نگاهی به اون میندازه و باید در این نکته دقت داشت که روایت فیلم سه‌پاره است. بخش اول به جنون جان نش تا رسیدن به اوج بیماری می‌پردازه. بخش دوم حضور در بیمارستان و در بخش سوم برگشتن اون به یک وضعیت هنجار و انتخاب آگاهانه او را میبینیم.
اون مسائل وچالش ها نشان می‏دهند که چگونه‏ پیچیدگی بیش از حد روابط اجتماعی،گاه‏ فرد رو تا حد بیماری شدید روانی پیش می‏برد، ولی فیلم سعی می‏کند نشان بده که تنها پیچیدگی نیست که عامل بیماری است، بلکه ناتوانی ذهن خود فرد در درک پیچیدگی‏ و فهم درست یا نادرست بودن قضایا نیز ذهن‏ اون رو دچار آشفتگی می‏ کنه و فرد به جای‏ آن‏که،حاکم بر ذهن خود بشه، ذهنش بر اون حاکم می‏شه و اون رو در سلول بسته‏ای گرفتار می‏کند. نکته مهم قضیه اونه که به ما نشان‏ می‏ده ،وجود نیازها و حتی توهم‏ها نیست‏ که ما رو بیمار می‏کنه؛ چون ما همه این سلول‏های هذیانی و توهم‏ها رو با خود داریم که گاهی زیرکانه‏ آن‏ها را پنهان می‏ کنیم و همین‏ طور باورهایی که شاید درست‏ نیستن ما رو بیمار نمی‏کنن، بلکه وقتی این تجربه‏ ها و باورها در رابطه‏ای بسته شکل می‏گیرند،به بیماری ختم میشن. مثلا خود شیفتگی یک باور هذیانی است که تقریبا همه دارند. شما هیچ‏کس را نمی‏ تونید پیدا کنید که خودش و متعلقاتش رو دوست‏ نداشته باشه، ولی اگر آگاهانه به اون توجه نشان بده و آن رو کنترل کنه، اصلا جنبه بیمارگونه پیدا نمی‏ کنه.
دوست خوب من آیا بهتر نبود به جای کپی کردن ، 4 خط نظر خودر رو درباره ی فیلم مینوشتی؟
 

نسترنگار

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,367
امتیاز
7,066
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ۱ تهران
رشته دانشگاه
پزشکی بهشتی
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

یه دیالوگی توی فیلم هست،

A_Beautiful_Mind_Shot_Resize.png

[ltr]
Dr. Rosen: Imagine if you suddenly learned that the people, the places, the moments most important to you were not gone, not dead, but worse, had never been. What kind of hell would that be?
[rtl]

خیلی مختصر و مفید مشکل اصلی داستان رو روایت می‌کنه.


در مقابل این مشکل، شخصیت خاص و منحصر به فرد جان نش رو داریم، که کلاً توی دنیای خودش سیر می‌کنه و همه چیز رو از یه دیدگاه دیگه می‌بینه. دیدگاهی که می‌شه بهش گفت دید ریاضی. خیلی از اتفاقاتی که توی فیلم می‌بینیم هم منشأشون همین دید متفاوته. مثلاً:

× علاقۀ نَش به رمزنگاری نوشته‌های روزنامه‌ها

× دقتش به طرح کراوات یکی از دانشجوها و توجیهش برای این که چرا کراواته انقدر زشته.

× اون جا که توی آسمان از بین ستاره‌ها طرح درمیاره.


و در کل توی فیلم می‌بینیم که وقتی یه آدمی با ویژگی‌های جان نش با اسکیزوفرنی رو به رو می‌شه چجوری باهاش کنار میاد و - به قول دکتر روزن - چه جهنمی درست می‌شه.

روند فیلم خسته‌کننده است و می‌تونست تندتر و جذاب‌تر باشه. یه فیلمی مثل The Social Network که اون هم توی ژانر بیوگرافی ساخته شده خیلی هیجان‌انگیزتره مثلاً.
 

Moshk

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,141
امتیاز
2,882
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی 1
شهر
ساری
سال فارغ التحصیلی
1397
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

فیل خوبی بود ولی اگه قبلش میگفتین صحنه داره بهتر نبود یلحظه نزدیک بود با اهل بیت ببینیم :|
شانس آوردم شانس

از رمز نگاریاش خوشم اومد اصلا باور نمیکردم که اونا خیالن بعد کاشف به عمل اومدم جن هایی هستن که فق جان میتونه اونا رو ببینه :)) جدا از شوخی ینی ناراحت شدم دیدم چارلز واقعی نیست ولی آخرش پارچر یجورایی خوب باهاش کنار اومد کیف کردم

دست زنشم درد نکنه :-"

بخام به ماتریکس 9 بدم از 10 باید به این10 بدم این خیلی احساسات منو جریحه دار کرد :D
 

Moshk

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,141
امتیاز
2,882
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی 1
شهر
ساری
سال فارغ التحصیلی
1397
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

یچندتا سوال دارم :-" :
1-جان نش زندست؟
2-نوبلش برای چی بود؟
3-تماشاخانه بعدی کیه؟
4-یچیز دیگه چارلز که میزو هل داد از پنجره انداخت بیرون چیجوریا بود؟ ینی گه چارلز خیالی نیست کی اینکارو کرد؟

پ.ن:معذرت پست متوالی نمیدادم کسی نمیدید احتمالا
 
  • شروع کننده موضوع
  • #20

NEO

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,368
امتیاز
5,899
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بوشهر
رشته دانشگاه
مهندسی نفت
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

اولین موضوعی که با دیدن فیلمهای بیوگرافی ذهن آدم رو به خودش مشغول میکنه اینه که اون فیلم چقدر به داستان اصلی و واقعیت وفاداره؟
خوب این مورد درباره‌ی A Beautiful Mind هم صدق میکنه، خصوصا بعد از اینکه با یه سرچ ساده متوجه میشید این فیلم تا حد زیادی زندگی جان نش واقعی رو نشون نمیده و خیلی از اتفاقاتی که در فیلم شاهد اون هستیم به هیچ وجه حقیقت ندارن.
ولی از همه اینها گذشته، بخوایم بدون درنظر گرفتن این موارد(هرچند خیلی سخته) در مورد فیلم قضاوت کنیم باز هم فیلم ما رو راضی میکنه و میتونیم بهش نمره قبولی بدیم.
از سکانس ابتدایی فیلم که با سخنرانی رییس دانشگاه درباره اهمیت ریاضی شروع میشه ما با دو شخصیت آشنا میشیم. یکی نش قهرمان فیلم و دومی هانسن رقیب احتمالی اون.
خوب میزانسن این صحنه خیلی جالب توجهه.
اول اینکه کارگردان برای نشون دادن حس دشمنی و رقابت این دو نفر جان رو در انتهای اتاق در حالی که سرش رو پایین اندخته و و اکثر اوقات به زمین چشم دوخته قرار داده در حالی که هانسن وسط اتاق اون هم به صورت ایستاده و در حال سیگار کشیدن دیده میشه و حتی توی یه صحنه وقتی سرش رو بر میگردونه با گوشه‌ی چشم به جان نگاه معنا داری میندازه.
این رویه ادامه پیدا میکنه تا اینکه تو حیاط داشنگاه وقتی جان با چندتا از همکاراش مشغول گپ و گفته یه دفعه هانسن در حالی که برخلاف بقیه کراواتش رو باز کرده به جمع اضافه میشه و با گفتن جمله‌ی «ببخشید، فکر کردم شما یکی از پیشخدمت‌ها هستین» اون رو دست میندازه و جان هم البته در جواب میگه که «پیشنویس‌های شما رو خوندم و در اونها هیچ نظریه ابتکاری یا ایده بکری نیست.» تا ابنکه تا صحنه‌ی بازی کردن توی حیاط داشنگاه این تنش به اوج خودش میرسه.
این خود به خود یه نوع شخصیت‌پردازی مثبت و منفی از این دو در ذهن بیننده ایجاد میکنه.
ولی خوب کارگردان اینجا به زیبایی بیننده رو فریب میده و وقتی این دو توی بار با هم آشتی میکنن متوجه میشیم که اتفاقا چقدر هم با هم دوست هستند.
کارگردان از این عنصر فریب چندین بار دیگه هم در طول فیلم استفاده میکنه.
بعد از قسمت ابتدایی فیلم درگیر رابطه بین نش و چارلز و همینطور آلیشا میشه.
از بهترین صحنه‌های فیلم اونجایی که جان میخواد بچه‌اش رو حموم کنه و بعد از مدتها سهمی توی کارهای خونه و کمک به آلیشا داشته باشه.

A_Beautiful_Mind_2001_720p_ukfilm_137902_23_17_17_.JPG

توی این سکانس خلاقانه، هنرمندانه هم علاقه جان به خونواده‌اش نشون داده میشه هم اینکه جان بالاخره به دلیلی که بعدا متوجه‌اش میشه بیماریش رو قبول میکنه.

به نقل از مُشک :
یچندتا سوال دارم :-" :
1-جان نش زندست؟
2-نوبلش برای چی بود؟
3-تماشاخانه بعدی کیه؟
4-یچیز دیگه چارلز که میزو هل داد از پنجره انداخت بیرون چیجوریا بود؟ ینی گه چارلز خیالی نیست کی اینکارو کرد؟

پ.ن:معذرت پست متوالی نمیدادم کسی نمیدید احتمالا

۱.بله.
۲.بخاطر تلاش‌هاش در تکمیل نظریه‌ی بازی‌ها.
۳.جدیدا هرکی این سوال رو میپرسه تشنج میکنم و دلم میخواد هرچی دور و برم میبینم خورد و خاکشیر کنم. :-" :D
۴.کلا شخصیت چارلز و اون دختربچه و خیلی از صحنه‌ها از جمله پرت کردن میز به بیرون که در فیلم نشون داده شدند خیالی و دروغ بودند چون بیماری نش شنیداری بوده نه دیداری به این معنی که نش فقط صداهایی رو میشنیده و ابدا همچین چیزایی نمیدیده.
فیلم به همین دلایل بسیار مورد نقد قرار گرفت چون به داستان اصلی وفادار نیست.

×اگه کسی میخواد نظری بده عجله کنه که تاپیک به زودی بسته میشه.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا