• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

  • شروع کننده موضوع NEO
  • تاریخ شروع
وضعیت
موضوع بسته شده است.

مهدی

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,112
امتیاز
7,379
نام مرکز سمپاد
علامه‌حلی
شهر
تهران
مدال المپیاد
کامپیوتر
دانشگاه
دانشگاه تهران. :دی
رشته دانشگاه
آمار. :دی
نقدی بر فیلم A Beautiful Mind

حرف که خیلی زیاده اما متاسفانه وقت نیست
من حرف هام رو به دو بخش مجزا خلاصه میکنم

بخش اول
این دیدگاه ،به صرف دیدگاه یک منتقد هستش

این نوشته ها اثر گرفته شده از چندتا نقد هستش (البته درصد کم)
ما تو این فیلم با شخصی رو به رو میشیم که دچار مشکلاتی هستش ، این مشکلات این شخص رو به تیمارستان کشوندن از اون ور به نوبل اقتصاد ... نویسنده فیلم از کتاب زندگی جان فوربز نش این اقتباس رو انجام داده و سعی داشته زندگی یکی از اشخاصی که زندگی پر فراز و نشیبی رو داشته جلوی دوربین بیاره .
به این فکر کردید که چرا جان سه تا شخصیتی که به عنوان توهم میبینه شامل یک دختر بچه ، یک مرد همسن ویک مامور سیا هستش؟
کارگردان با نشون دادن دختر بچه اشاره میکنه به کودک درون افراد ، در اینجا به نظر میرسه چون خیلی سریع روند بزرگ شدن رو طی کرده جان
به اصطلاح طعم بچگی کردن رو نتونسته بچشه
چارلز ، چارلز ،چارلز ...شخصی که در اولین سکانس حضورش شما فکر میکنید که این شخص در ادامه فیلم قراره که سنگ اندازی کنه جلوی پای جان و تقربا همین اتفاق هم می افته.
چارلز همون شخصی هستش که جان رو با اون شیزوفرنی حاد به نوبل ریاضی رسوند ، از اون ور هم اولین شخصی که به بدبختی نزدیک کرد جان رو همین چارلز بود ... چارلز استعاره ای از انگیزه ها و ... هست از دیدگاهی دیگه میشه گفت همون شخصیت نابغه جان هستش
پارچر ؛ شخصی که میخواد شما به خاطر بعضی چیزها دفاع کنید ، کارگردان قصد داشته این شخص رو به عنوان ضمیری ناخودآگاه از انسان بذاره که بعد از هر تصمیمی آنالیز کنه و ببینه که اشخاص دیگه چه واکنشی به این تصمیم نشون میدن
البته فیلم چندتا کمی و کاستی هم داره من جمله ؛
از اواسط فیلم تا 30 دقیقه آخرش اون جذابیت لازم رو نداره
در واقعیت جان قبل از ازدواج با آلیشیا با یه شخص دیگری ازدواج کرده و دوتا بچه هم از اون طرف داشت همچنین آلیشیا سال 94 اگه اشتباه نکنم ول میکنه جان رو و بعد دوباره سال 2001 ازدواج میکنن که به این پرداخته نشده
متاسفانه به دوره قبل از دانشگاه جان پرداخته نشده در صورتی که بخش عطیمی از شخصیت جان در اون زمان شکل گرفته
بخش دوم
دیدگاه خودم به فیلم


فیلم شروع جالبی داره
با سکانسی تقریبا سیاسی شروع میشه که شخص این برداشت رو میکنه که الان فیلم رو حول محور شیطان بزرگ می چرخه اما بعدا متوجه میشه که قصد کارگردان نشون دادن جو سرد توی دانشگاه های اون زمان بوده
راسل کرو خیلی خوب تونسته خودش رو با نقش تطبیق بده و این در طول فیلم به خوبی حس میشه
جان نش دچار مشکلات زیادی بود ، سر منشا این قضیه بر میگشت به بیماریش که شیزوفرنی بود
این بیماری باعث شده بود تا به صورت منزوی رفتار کنه و علاقه ای به تعامل های اجتماعی نداشته باشه
به علاوه اینکه جان با قواعد طرف مقابل بازی نمیکردی یعنی جای اینکه منظورش تو لفافه برسونه مستقیم و بی پرده میگفت و حتی در یک سکانس با واکنش شدید طرف مقایل مواجه شد ، این موضوع رو میشه به دنیای تک بعدی ـش ربط داد که این موضوعات فقط تو دنیای انتزاعی بوجود میاد
جان قصد داشت با مردم مثل اعداد رفتار کنه اما در آخر میفهمه که نباید این دیدگاه که هر شخص مثل یه سری عدد هستش رو القا کنه به مخاطب
در ضمن ؛
در دیالوگی جان میگه "کلاس درس، ذهن شما را کند می‌کند و خلّاقیت بالقوّه‌تان را نابود می‌سازد."
این قضیه به شدت در ایران رایج هستش ، نمونه بارزش کنکور
میشه گفت این حرف به این معناست که شما باید خودتون بخونید برید جلو به نتیجه کاری نداشته باشید ... همون طوری که خود جان نمی دونست که انتخاب شده برای نوبل ...+ میشه این نتیجه رو گرفت که هدف زیبایی علم هستش و نیازی نیست به خاطر پول ، شهرت ، مقام و... جایگاه و ارزش کارهای علمی رو پایین بیاریم
علم فقط برای علم
 

Amd

کاربر فعال
ارسال‌ها
33
امتیاز
93
نام مرکز سمپاد
علامه حلي اصلی کرمان
شهر
كرمان
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

به نقل از NEO :
اولین موضوعی که با دیدن فیلمهای بیوگرافی ذهن آدم رو به خودش مشغول میکنه اینه که اون فیلم چقدر به داستان اصلی و واقعیت وفاداره؟
خوب این مورد درباره‌ی A Beautiful Mind هم صدق میکنه، خصوصا بعد از اینکه با یه سرچ ساده متوجه میشید این فیلم تا حد زیادی زندگی جان نش واقعی رو نشون نمیده و خیلی از اتفاقاتی که در فیلم شاهد اون هستیم به هیچ وجه حقیقت ندارن.
ولی از همه اینها گذشته، بخوایم بدون درنظر گرفتن این موارد(هرچند خیلی سخته) در مورد فیلم قضاوت کنیم باز هم فیلم ما رو راضی میکنه و میتونیم بهش نمره قبولی بدیم.
از سکانس ابتدایی فیلم که با سخنرانی رییس دانشگاه درباره اهمیت ریاضی شروع میشه ما با دو شخصیت آشنا میشیم. یکی نش قهرمان فیلم و دومی هانسن رقیب احتمالی اون.
خوب میزانسن این صحنه خیلی جالب توجهه.
اول اینکه کارگردان برای نشون دادن حس دشمنی و رقابت این دو نفر جان رو در انتهای اتاق در حالی که سرش رو پایین اندخته و و اکثر اوقات به زمین چشم دوخته قرار داده در حالی که هانسن وسط اتاق اون هم به صورت ایستاده و در حال سیگار کشیدن دیده میشه و حتی توی یه صحنه وقتی سرش رو بر میگردونه با گوشه‌ی چشم به جان نگاه معنا داری میندازه.
این رویه ادامه پیدا میکنه تا اینکه تو حیاط داشنگاه وقتی جان با چندتا از همکاراش مشغول گپ و گفته یه دفعه هانسن در حالی که برخلاف بقیه کراواتش رو باز کرده به جمع اضافه میشه و با گفتن جمله‌ی «ببخشید، فکر کردم شما یکی از پیشخدمت‌ها هستین» اون رو دست میندازه و جان هم البته در جواب میگه که «پیشنویس‌های شما رو خوندم و در اونها هیچ نظریه ابتکاری یا ایده بکری نیست.» تا ابنکه تا صحنه‌ی بازی کردن توی حیاط داشنگاه این تنش به اوج خودش میرسه.
این خود به خود یه نوع شخصیت‌پردازی مثبت و منفی از این دو در ذهن بیننده ایجاد میکنه.
ولی خوب کارگردان اینجا به زیبایی بیننده رو فریب میده و وقتی این دو توی بار با هم آشتی میکنن متوجه میشیم که اتفاقا چقدر هم با هم دوست هستند.
کارگردان از این عنصر فریب چندین بار دیگه هم در طول فیلم استفاده میکنه.
بعد از قسمت ابتدایی فیلم درگیر رابطه بین نش و چارلز و همینطور آلیشا میشه.
از بهترین صحنه‌های فیلم اونجایی که جان میخواد بچه‌اش رو حموم کنه و بعد از مدتها سهمی توی کارهای خونه و کمک به آلیشا داشته باشه.

A_Beautiful_Mind_2001_720p_ukfilm_137902_23_17_17_.JPG

توی این سکانس خلاقانه، هنرمندانه هم علاقه جان به خونواده‌اش نشون داده میشه هم اینکه جان بالاخره به دلیلی که بعدا متوجه‌اش میشه بیماریش رو قبول میکنه.

۱.بله.
۲.بخاطر تلاش‌هاش در تکمیل نظریه‌ی بازی‌ها.
۳.جدیدا هرکی این سوال رو میپرسه تشنج میکنم و دلم میخواد هرچی دور و برم میبینم خورد و خاکشیر کنم. :-" :D
۴.کلا شخصیت چارلز و اون دختربچه و خیلی از صحنه‌ها از جمله پرت کردن میز به بیرون که در فیلم نشون داده شدند خیالی و دروغ بودند چون بیماری نش شنیداری بوده نه دیداری به این معنی که نش فقط صداهایی رو میشنیده و ابدا همچین چیزایی نمیدیده.
فیلم به همین دلایل بسیار مورد نقد قرار گرفت چون به داستان اصلی وفادار نیست.

×اگه کسی میخواد نظری بده عجله کنه که تاپیک به زودی بسته میشه.
من متوجه نشدم،شما توی سکانس اول فیلم با سر پایین بودن نش متوجه رقابتش با هانس میشید؟من که فقط تفاوت رو حس کردم حتی توی لباس پوشیدن اون سکانس.
ولی در کل فیلم همش این رقابته بلقوه بود و بلفعل نشد،من حس میکنم همچین چیزی اصلا توی داستان واقعی نبوده و کارگران اضافش کرده چون هانس اصلا شخصیت نداره توی فیلم و اصلا باهاش آشنا نمیشیم درست و حسابی.(منظور اینه که فقط با جایگاهش به عنوان یک هم کلاسی یا رعیس دانشگاه فقط اونو میشناسیم نه بیشتر)
 
  • شروع کننده موضوع
  • #23

NEO

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,368
امتیاز
5,899
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بوشهر
رشته دانشگاه
مهندسی نفت
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

به نقل از Amd :
من متوجه نشدم،شما توی سکانس اول فیلم با سر پایین بودن نش متوجه رقابتش با هانس میشید؟من که فقط تفاوت رو حس کردم حتی توی لباس پوشیدن اون سکانس.
ولی در کل فیلم همش این رقابته بلقوه بود و بلفعل نشد،من حس میکنم همچین چیزی اصلا توی داستان واقعی نبوده و کارگران اضافش کرده چون هانس اصلا شخصیت نداره توی فیلم و اصلا باهاش آشنا نمیشیم درست و حسابی.(منظور اینه که فقط با جایگاهش به عنوان یک هم کلاسی یا رعیس دانشگاه فقط اونو میشناسیم نه بیشتر)

نه.
به تفصیل شخصیت‌پردازی کارگردان روی این دو شخصیت رو تو پاراگرافهای بعد توضیح دادم و از پایین بودن سر نش نتیجه نگرفتم که این دو با هم رقیب‌اند!
 
  • لایک
امتیازات: Amd

Amd

کاربر فعال
ارسال‌ها
33
امتیاز
93
نام مرکز سمپاد
علامه حلي اصلی کرمان
شهر
كرمان
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

پارت دوم:(از اولین پرش زمانی تا مشخص شدن بیماری جان)
خوب قسمت اول فیلم با محوریت یک شخصیت اول و یک هم اتاقی که نسبتا با اعمالش شخصیت پردازی شده بود به پایان رسید و ما بقیه ی شخصیت ها رو در حد چهره و اسم میشناسیم.
در ابتدای قسمت دوم شاهد همان همکاری علم و سیاست هستیم که در آغاز قسمت اول هم شاهد اون بودیم که در اون جان با یک نگاه ساده تونست معمای اعداد رو بشکنه(حالا نمیدونم چرا توی این فیلم های هالیوودی 90 درصد مواقع پاسخ معما یا مختصاته یا شماره صندلی!!!)
میزانسن این سکانس خیلی مبتدیانه و سرسری چیده شده.با یک نگاه میشه فهمید که اشخاص مشغول کار سیاهی لشکرن و دارن فقط ادای کار کردن رو در میارن.و این که نمیدونم چرا ساختمان پنتاگون باید اینقدر تاریک باشه(؟)
در سکانس بعد شخصیت جان با رفتارش با دوستاش باز هم مشخص میشه،که این بار ما دیگه با اون جان نشی که با هر شکست فرو میریزه روبرو نیستیم و بعد از این پرش زمانی جان بسیار پخته تر شده (و کمکی هم پشت بازو آورده:-))
در اولین اعمال و دیالوگ های جان هم مشخصه که غرور اون همچنان پا بر جاست.و دقیقا در همین زمان شخصیت پردازی جان به پایان میرسه و شخصیت آلیشیا خودشو نشون میده،شخصیتی که به نظر من تا آخر فیلم هم با اون به درستی آشنا نمیشیم.برای اثبات حرفم 2 تا سوال میپرسم:
1-رشته ی تحصیلی آلیشیا چی بود؟
2-علت تفاوت آلیشیا با بقیه ی دختر ها چی بود؟(چون جان شخصیتی جامعه گریز بود بایستی که شخصیت آلیشیا متفاوت باشه)
دقیقا وقتی که فکر میکنیم که از این قسمت فیلم با یک درام کلیشه ای روبرو هستیم ، بلافاصله یک مامور مخفی پنتاگون جلوی راه نش رو میگیره و به کلی روندی جدید رو به داستان اضافه میکنه.باز هم در سکانس پنتاگون اشخاص سیاهی لشکر فقط عدا در میارن و بی مصرف هستند که دلیل این کار رو نمیفهمم.
نکته ی جالب و مثبتی که در ادامه شاهد اون هستیم اینه که نش در هیچ شرایطی وقتی که تنها نیست با مامور مخفی و هم اتاقی روبرو نمیشه و این بیننده رو در جبهه ی نش میبره نه در جبهه ی اطرافیان نش.(یعنی این که ما هم به سختی باور میکنیم که جان نش توهم داره و مثل خود جان باور میکنیم که با یک جریان مخفی در ارتباطه و نمیتونه با کسی در میون بزاره)
رابطه ی آلیشیا و نش هم هیچ چیز جدید و متفاوتی با درام های کلیشه ای هالیوود تا 50 درصد اول فیلم نداره یعنی با یه مهمونی رفتن شروع میشه و در آخر هم مثل همیشه سر قرار دیر میرسه و یه هدیه و...(حالم به هم میخوره از این قسمتا)
یه چیزی که خیلی باعث تعحب بود این بود که سکانس مهمونی اصلا اون تم قدیمی در طول فیلم رو نداشت،اگر فقط قسمت اولین مهمونی رو ببینید ،حس میکنی که توی همین زمان داره اتفاق میوفته،لباس پوشیدن ها به یک باره عوض میشه و حتی رفتار ها و سبک حرف زدن ها.(واقعا عجیب بود)
در کل پارت دوم فیلم با توهم پیش میره،توهماتی که به بیننده قبولونده میشن که واقعی هستند.اما ای کاش که حد رو نگه می داشت کارگردان .اصلا نیازی به یک صحنه ی اکشن طولانی تعقیب و گریز نبود،تعقیب و گریزی که از همون اول بیننده اطمینان داره که برای نش اتفقی نمیوفته.
در آخر پارت دوم هم نش در همون جایی که اعتبار پیدا کرده و رشد کرده ، به یک باره مثل دیوانه ها دست و پا میزنه و از پلیس ها فرار میکنه ، این سقوط به راستی همون چیزی بود که روند یک نواخت و در حال کسل کننده شدن فیلم نیاز داره.
پایان پارت دوم
 
  • شروع کننده موضوع
  • #25

NEO

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
2,368
امتیاز
5,899
نام مرکز سمپاد
شهید بهشتی
شهر
بوشهر
رشته دانشگاه
مهندسی نفت
پاسخ : تماشای گروهی | فیلم نهم: A Beautiful Mind

پایان تماشای گروهی نهم.
ممنون از دوستانی که توی این دوره شرکت کردند.
 
وضعیت
موضوع بسته شده است.
بالا