• اگر سمپادی هستی همین الان عضو شو :
    ثبت نام عضویت

ناامید بودن از زندگی

  • شروع کننده موضوع h.f
  • تاریخ شروع
  • شروع کننده موضوع
  • #1

h.f

جــــــــــــلاد لـــــاغر :>
ارسال‌ها
863
امتیاز
4,768
نام مرکز سمپاد
F1 TEH
شهر
چه فرقی میکنه کجای دنیام
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شهید بهشتی
چن روز پیش توی کلاس ما یه بحثی پیش اومد که بچه ها داشتن صحبت میکردن راجب عمرهای طولانی و ... و خب خیلی از بچه ها اتفاق نظر داشتن سر اینکه ما مثلن 18 سال زندگی کردیم که چی ؟ 18ســـــــــــــــال بسّه دیگه ... اونایی که کلی عمر میکنن چیکار میکنن مثلن ؟!
یا یه دفه دیگه که بحث شد نظرا اینطوری بود که اگه قراره بمیریم دوباره یه زندگی ای مثه این زندگی شروع شه کلن نمیریم بهتره :D
مطمئنم که شما هم از این نظرات و حرفها تو دور و اطرافتون زیاد میشنوین یا حتی ممکنه خودتون به مزخرف بودن این زندگی اعتقاد داشته باشین ! به نظرتون چرا دیدگاه اکثریت ما انقدر نسبت به زندگیمون منفی شده ؟
من چندتا دلیل خودم به نظرم اومد :
اول اینکه : خیلی از ما داریم کاری رو انجام میدیم یا حتی رشته ای رو بعنوان رشته ی درسی (یا کاری ) ـمون انتخاب کردیم که هیچ علاقه ای توش نداریم !

دوم : آهنگهایی که اکثریت گوش میدن و خب اینا یه دیدگاه و تفکری نسبت به زندگی میدن .

سوم : روابط اشتباهی که باعث ناامیدی از زندگی میشن .
و ...
 

AMiR.R

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
147
امتیاز
253
نام مرکز سمپاد
میرزاکوچک خان
شهر
rasht
دانشگاه
علوم پزشکی گیلان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : ناامید بودن از زندگی

من خودم هم وقتی بیکار می شم، مثل همین تابستون :))
شدیدا از زندگی نا امید و کم اعصاب و اینا میشم! ~X(
ولی فکر نمی کنم ربطی به آهنگ داشته باشه!
مثلا من خودم از راک آلترنیتیو گرفته تا دوم متال و دث متال گوش میدم (حتی بعضی وقت هام سنتی :)) )، اما فکر نمی کنم شباهت خاصی به خواننده ها و طرفدار های دو آتیشه این سبک ها داشته باشم!
بیشتر حس و حاله که آهنگ رو مشخص می کنه به نظرم، یکی که افسرده است و آهنگ های افسرده گوش میده، به نظرم افسرده بودن مقدم هست بر گوش دادن این آهنگ ها (البته الزاما کسی که آهنگ غمگین گوش میده افسرده نیست ها!!)
از نگاه من نداشتن انگیزه و کار و سرگرمی مناسب برای انجام دادن دلیل مهم تری هست
یا همون بحث رشته و تحصیل هم واقعا موثره
چون تو این سن آدم حس میکنه حتما باید یه کار خاصی انجام بده تا آدم مهمی باشه و اگر نه به هیچ دردی نمی خوره
 

Mahdiye.Z

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
274
امتیاز
1,897
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : ناامید بودن از زندگی

به نقل از جـُــلـّادِ لـاغِـــر :> :
به نظرتون چرا دیدگاه اکثریت ما انقدر نسبت به زندگیمون منفی شده ؟
خب من خودم از اون ادماي مثبت بين نيستم . هميشه هم نيمه ي خالي ليوان ُ‌ديدم . دو سه ماهي هست دارم روي خودم كار مي كنم كه اينطور نباشم و زندگي رو دوست داشته باشم . چيزايي كه اين زير نوشتم اونچه ست كه خودم بهش رسيدم ..

1.يادمه يه استادي داشتيم ، حرف خوبي ميزد . مي گفت ما ادما در مواجهه با رخداد هاي [كوچيك و بزرگ ، خوب و بد ] زندگيمون، بزرگ نمايي مي كنيم . ديد بسيار جزئي داريم و ادامه ي زندگي رو در گرو فرضا رخ دادن يا عدم رخ دادن يه مسئله [مثلا كنكور ، يه رشته خاص ، المپياد ، يه مدال خاص و..] مي دونيم . حسابي با بند بند وجود درگيرش ميشيم . اگه بشه كه حس مي كنيم دنيا توي دست هاي ماست و اگه نشه فك مي كنيم بايد بريم بميريم. در حالي كه كسي كه ديد كلي داره و خودش رو در جريان زندگي ميبينه مي دونه كه اگه نشه باز هم زندگي در جريانه و باز هم زنده ست و بايد براي ادامه راه چاره انديشي كنه .
[حس ميكنم اصلا منظورمو خوب نرسوندم و گند زدم به حرفاي استاده و رفت :-<]

2. دلخوشي هاي كوچيك رو در زندگي نمي بينيم .دلخوشي كوچيك ديدن دوباره ي خورشيد تو اسمونه .. دوباره نفس كشيدنه .. بودن كنار عزيزانه ..
از همين چيز ميزاي كوچولو بايد انرژي گرفت . وگرنه زندگي غيرقابل تحمل ميشه.
هميشه منتظر يه اتفاق بزرگيم . هميشه خوشحالي و خوب بودن مون رو در گرو يه شرايط ايده ال ميدونيم و فكر مي كنيم اگر همه چي اوكي بود مي تونيم خوب باشيم و شاد .
در حالي كه زندگي همينه . يه عالمه اتفاق خوب وبد . توي روزهاي بدم بايد روحيه رو حفظ كرد و حتي تظاهر كرد به خوب بودن و شاد بودن .
وا دادن و زانوي غم بغل كردن و ايه ي ياس خوندن شرايط ُ‌بغرنج ترو پيچيده تر مي كنه .
اين ميشه كه حس مي كنيم زندگي گنده و بده و نميشه تحملش كرد .


3. يه سري تاثيرات هم محيط روي ما ميذاره . ادمايي با ديدگاه هاي مايوسانه و منفي به شدت اثر ميذارن روي ما . [الهي بميرم براي دوستام . طفليا چي كشيدن از دست من ..] و اهنگ ها مخصوصا !
من فكر مي كنم وقتي مشكلي هست ، ناليدن يه خواننده از زندگي و عشق از دست رفته و... بيخ گوش ادم [حتي با يك ترانه ي فوق العاده و اهنگ تاثيرگذار] مي تونه حال ادمو بدتر كنه . حال منو كه بدتر مي كنه ..

خوب بودن و حفظ كردن روحيه توي مشكلات كاره سختي يه . ما در مقابل مشكلات اونقدر خودمون رو ضعيف مي بينيم و ادامه ي زندگي مون رو در گرو يه سري افراد و اتفاقات تعريف مي كنيم ، كه دمه دستي ترين راه يعني همون وادادن و زانوي غم بغل كردن و ناليدن و كج دار مريز راه ُ‌طي كردن رو انتخاب ميكنيم..
اين ميشه كه از زندگي بدمون مياد ..
نمي گم نبايد خسته و غمگين شد .. اما بايد خيلي زود خودتو جم و جور كني .
 

Hashie

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
235
امتیاز
1,730
نام مرکز سمپاد
شهید مدنی
شهر
تبریز
رشته دانشگاه
مهندسی کامپیوتر
پاسخ : ناامید بودن از زندگی


مورد اولی رو که گفتین باهاش کاملاً موافقم. آدم اگه در جهت خواسته هاش حرکت کنه خیلی وقتها نا امید میشه٬ چه برسه به وقتی که توی یه مسیر اجباری قرار گرفته. الآن اگه یکی بخواد آهنگساز بشه محدودیت هست٬ بخواد کارگردان بشه یه عالمه چارچوب هست و مثلاً برای کارهای هنری اولین چیزی که شخص لازم داره آزادی عمله .


مورد دیگه ای که من به نظرم میرسه سنه. تو سنین 13 الی 17٬18 سالگی٬ چون فرد داره مسیر آینده ش رو انتخاب میکنه و هم بخاطر یه سری مسائل فیزیکی دوران بلوغ٬ ممکنه افسردگی سطحی بگیره. مثلاً الآن هر شبکه ی اجتماعی برین٬ پره از نوجوون های به قول معروف Suicidal که ادعای ناراحتی و سیری از زندگی می کنن !


مورد دوم شما آهنگهایی که گوش می کنیم رو گفتین٬ به نظرم آهنگ بد و خوب نداریم (البته بحث ارزش هنری فرق میکنه با این موضوع)٬ هر کس اتفاقاً اگه آهنگی رو گوش کنه که در جهت روحیاتشه خیلی هم خوبه. یعنی یه آدم ناراحت اگه یه آهنگ غمگین گوش بده اتفاقاً احساس بهتری خواهد داشت تا اینکه یه آهنگ شاد گوش بده! یا یه نفر که افسرده ست قرار نیست با یه آهنگ درباره ی خودکشی تحریک بشه خودکشی کنه٬ شاید بهش کمک هم کنه که بقیه هم این احساسات رو تجربه کردن !


مورد سوم اینکه این روابط شاید نوعی آماده سازی برای آینده باشن٬ یعنی اگه اون شخص یه سری از روابط رو تجربه نکنه٬ در آینده بیشتر به مشکل بر میخوره. الآن وقت دوستیه٬ وقت دعوائه٬ وقت بحث کردنه٬ در آینده به تدریج این تجربه ها تلخ تر میشن. مثلاً اون کجا که یه آدم 15 ساله با دوستی که 2 سال میشناستش دعوا کنه٬ اون کجا که 40 سالگی با دوستی که 20 ساله میشناستش قطع رابطه کنه. مطمئناً دومی سنگین تر خواهد بود.


البته استرس و فشارهای زندگی مدرن هم که دخیلن تو این موضوع. بچه ی 8 ساله ی 100 سال پیش بچگی میکرد٬ بچه ی 8 ساله ی الآن از بس کلاس میره وقت سر خاروندن نداره !
 

sogand1374

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,858
امتیاز
8,753
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تبریز
پاسخ : ناامید بودن از زندگی

خب اين حس رضايت و اميد به زندگي تا حد زيادي به اون محيطي كه توش زندگي ميكنيم و فاكتور هايي مثل وضعيت مناسب اقتصادي سياسي اجتماعي بستگي داره.
متعسفانه مردم ايران هم از نظر غمگين بودن مقام دوم رُ در دنيا بعد از مردم سوريه دارن.
شما تصور كنيد كه از لحظه اي كه به دنيا اومديد تا آخرش فقط براتون تصميم ميگيرن.
جامعه يك سري چيز هايي كه بايد به انتخابش به عهده ي خود شخص باشه رُ تحميل ميكنه.
طبيعتن به مرور با بزرگ شدن افراد اين حس سرخوردگي زياد ميشه اينكه من نتونستم به چيز هايي كه ميخوام برسم پس به چه دردي ميخورم.
البته ارزش هاي غلطي كه درست شده هم تاثير گذاره. اينكه افراد ناخواسته با ناآگاهي سمت اون ارزش ها كشيده ميشن بعد متوجه ميشن كه اصلن با روياها و معيار هاشون همخوني نداره.
 

فات

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,467
امتیاز
5,380
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
نیشابور
سال فارغ التحصیلی
1395
دانشگاه
علامه طباطبایی
رشته دانشگاه
اقتصاد نظری
پاسخ : ناامید بودن از زندگی

به نقل از سـوگـنـد :
خب اين حس رضايت و اميد به زندگي تا حد زيادي به اون محيطي كه توش زندگي ميكنيم و فاكتور هايي مثل وضعيت مناسب اقتصادي سياسي اجتماعي بستگي داره.
متعسفانه مردم ايران هم از نظر غمگين بودن مقام دوم رُ در دنيا بعد از مردم سوريه دارن.
شما تصور كنيد كه از لحظه اي كه به دنيا اومديد تا آخرش فقط براتون تصميم ميگيرن.
جامعه يك سري چيز هايي كه بايد به انتخابش به عهده ي خود شخص باشه رُ تحميل ميكنه.
طبيعتن به مرور با بزرگ شدن افراد اين حس سرخوردگي زياد ميشه اينكه من نتونستم به چيز هايي كه ميخوام برسم پس به چه دردي ميخورم.
البته ارزش هاي غلطي كه درست شده هم تاثير گذاره. اينكه افراد ناخواسته با ناآگاهي سمت اون ارزش ها كشيده ميشن بعد متوجه ميشن كه اصلن با روياها و معيار هاشون همخوني نداره.
منظورت ازینکه از وقتی به دنیا میایم یه سری چیزارو تحمیل میکنن چیه؟این چیزا به نظرم تو همه کشورا هست!یعنی به نظرم همه خصوصیات ی بهشون نسبت داده شده بدر تولدشون.
 

mysterious queen

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,058
امتیاز
4,964
نام مرکز سمپاد
فرزانگان٣
شهر
مش‍‌هد
پاسخ : ناامید بودن از زندگی

به نظرم مسئله‌یِ پزشکی و هنر و دین اینا یه چیزِ خیلی شخصی و خانوادگی حساب می‌شه و به خانواده بستگی داره و بعد هم به خودِ فرد؛
در کل به گمان من مسائل اقتصادی و سیاسی خیلی تویِ پایین بودنِ امید به زندگی در ایران تاثیر داره.
و به نظرم بُعدِ اقتصادی پررنگ تره.
 

sogand1374

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,858
امتیاز
8,753
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تبریز
پاسخ : ناامید بودن از زندگی

به نقل از Mysterious Quéèn :
به نظرم مسئله‌یِ پزشکی و هنر و دین اینا یه چیزِ خیلی شخصی و خانوادگی حساب می‌شه و به خانواده بستگی داره و بعد هم به خودِ فرد؛
در کل به گمان من مسائل اقتصادی و سیاسی خیلی تویِ پایین بودنِ امید به زندگی در ایران تاثیر داره.
و به نظرم بُعدِ اقتصادی پررنگ تره.
البته پست اولم منم به همين اشاره كردم.
ولي اون وضعيت اجتماعي و ارزش هاي الكي هم بين جوون ها موثر هست
همين مسعله ي انتخاب رشته واقعن خودش عامل مهمي هست.
 

mysterious queen

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,058
امتیاز
4,964
نام مرکز سمپاد
فرزانگان٣
شهر
مش‍‌هد
پاسخ : ناامید بودن از زندگی

به نقل از سـوگـنـد :
البته پست اولم منم به همين اشاره كردم.
ولي اون وضعيت اجتماعي و ارزش هاي الكي هم بين جوون ها موثر هست
همين مسعله ي انتخاب رشته واقعن خودش عامل مهمي هست.
می‌شه منظورت رو از ارزش‌هایِ الکی دقیق‌تر بگی؟
می‌تونم درک کنم‌ت اگه منظورت انتخاب رشته و چشم و هم چشمی‌ها و این مسائل باشه؛ اما بازهم این به طرزِ تفکرِ یک انسان برمی‌گرده که چی می‌خواد از زندگی و چه قدر براش مهمه که دیگران چه نظری داشته‌باشن در موردش؟!
من خودم هیچ وقت محدودیتی در این جور مسائل نداشته‌م!
 

happiestchemist

ملکه ی شیشه ای
ارسال‌ها
2,802
امتیاز
9,189
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
4d
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
دارم.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : ناامید بودن از زندگی

این فکرا نه به رشته ادم ربط داره نه رابطه با جنس مخالف داشتن نه اهنگ و ..
من هم رشته تحصیلیمو خودم انتخاب کردم و تقریبا از دید بقیه در قسمت کاری زندگیم موفقم، هم رابطه ای ندارم که درگیرش باشم نه اهنگ خاصی گوش میدم،،یعنی گوش میدم ولی نه صبح تا شب ،،اونم نه فقط غمگین،،


اصن همش فکر میکنم خوب زندگی میکنیم که چی...اصن ما میتونستیم به دنیا نیاییم و راحت.

واقعا همیشه حس میکنم جای یه چیز گنده تو زندگیمون خالیه،،،شاید اون چیز خداست ولی باز هم نمیدونم چه باید کرد.
 
ارسال‌ها
2,126
امتیاز
23,682
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
قم
سال فارغ التحصیلی
97
پاسخ : ناامید بودن از زندگی

شکستای پیاپی گاهی تلخ و غیر قابل تحمل می شن. اونوقته که دیگه همون کوچیک کوچیکا ها هم برام یه زحم بزرگ می شن.
توی این دنیا که ما گذر لحظه ها رو مدت ها پس از گذشتنشون حس می کنیم،من خیلی عقبم.
نسبت به هم سنام و کسایی که هم قدم منن.
احساس جاموندن و ضعیف شدن می کنم.
کاشکی یه سال از زندگی گذشته ی ادم فقط پاک می شد.
توی اوج کارام خیلی گاهی ناامیدم...
 

happiestchemist

ملکه ی شیشه ای
ارسال‌ها
2,802
امتیاز
9,189
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
4d
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
دارم.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : ناامید بودن از زندگی

منم اوایل فکر میکردم به خاطر احساس شکسته.

ولی من که حس شکست ندارم. پس به حس شکست مربوط نیست...یه عامل دیگه باید پیدا کرد.
 

sogand1374

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,858
امتیاز
8,753
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تبریز
پاسخ : ناامید بودن از زندگی

به نقل از بره ناقلا :
منم اوایل فکر میکردم به خاطر احساس شکسته.

ولی من که حس شکست ندارم. پس به حس شکست مربوط نیست...یه عامل دیگه باید پیدا کرد.
خب ببین معصومه جان همه ی اینهایی که میگی مختص خود تو هست دیگه.تو توی انتخاب رشته و زندگی و اینا مشکل نداشتی.
ولی خب بر فرض شخصن من داشتم. خیلی هم داشتم.
همین شکست ها و نرسیدن ها خودش یه عامل بزرگ هست.همین که اولش قمار کردم سر زندگی ام خیلی فشار هست خودش.
ببین خیلی سخته واقعن خط بکشی به همه چیز هایی که یک عمر برای خودت ساختی و وارد یک مسیر دیگه ای بشی که اصلن فکرشم نمیکردی!
 

happiestchemist

ملکه ی شیشه ای
ارسال‌ها
2,802
امتیاز
9,189
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
4d
سال فارغ التحصیلی
1390
مدال المپیاد
دارم.
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
داروسازی
پاسخ : ناامید بودن از زندگی

خوب همین دیگه ،،
من میگم یه دلیل مشترک اگر داشته باشه باید بین من و شما مشترک باشه..این عوامل که نام بردیم بین ما مشترک نیست پس نمیتونه اون عامل اصلیه باشه، فقط همه این شکست و اهنگ و اینا رو به این حس به نظر من به اشتباه نسبت میدن.

مثلا فکر کن شما مجموعه اعداد 1 تا 20 رو در دستت داری،،من فقط زوج هاشو دارم، اگر هر دو ما به خاطر یک عددی بلا سرمون اومد ، حتما اون عدده زوجه به نظرم ،،،چون من که فردها رو نداشتم.
دنبال یه عدد مشترک،،یه مشکل مشترک باید بگردیم
 
  • شروع کننده موضوع
  • #15

h.f

جــــــــــــلاد لـــــاغر :>
ارسال‌ها
863
امتیاز
4,768
نام مرکز سمپاد
F1 TEH
شهر
چه فرقی میکنه کجای دنیام
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شهید بهشتی
پاسخ : ناامید بودن از زندگی

به نقل از AMiR.R :
ولی فکر نمی کنم ربطی به آهنگ داشته باشه!
مثلا من خودم از راک آلترنیتیو گرفته تا دوم متال و دث متال گوش میدم (حتی بعضی وقت هام سنتی :)) )، اما فکر نمی کنم شباهت خاصی به خواننده ها و طرفدار های دو آتیشه این سبک ها داشته باشم!
بیشتر حس و حاله که آهنگ رو مشخص می کنه به نظرم، یکی که افسرده است و آهنگ های افسرده گوش میده، به نظرم افسرده بودن مقدم هست بر گوش دادن این آهنگ ها (البته الزاما کسی که آهنگ غمگین گوش میده افسرده نیست ها!!)
منظور من از اینکه ربط به آهنگ داره اینه که وقتی شوما یه سبک ناامید کننده از یه آهنگ ، کتاب ، فیلم یا هرچیز دیگه ای رو به کرّات استفاده کنی کم کم توی روحیه ات اثر منفی میزاره !

من خودم فک میکنم بیشتر به خاطر اینه که هرکس تو اون جایگاهی نیست که دلش میخواد ! ینی اکثر افراد کاری و انجام میدن که از سر اجباره و خب دوسش ندارن ! یا حتی میتونه به خاطر نظام آموزشی غلطی باشه که ما داریم ! و اینکه ما تو مدارسمون روانشناسی که درک درستی از رفتار نوجوان ها داشته باشه نداریم و این خودش خیلی موثره.

و از نظر شکست و این حرفا خب دربرگیرنده و شامل حال اکثریت نمیشه ینی نمیشه گفت که این جو ناامیدی و زده شدن از زندگی و ... در بیشتر افراد دیده میشه به خاطر شکست خوردن باشه ! وقتی یه اتفاقی همگانی میوفته حتمن مشکل ریشه ای و بزرگتری هست!
 

.:$_$:.

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
102
امتیاز
435
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
پاسخ : ناامید بودن از زندگی

یکی این میتونه باشه که شناخت خوبی از خودمون نداریم و تو اهدافمون دچار افراط و تفریط میشیم...شاید چیزی رو هدف و خواسته خودمون قرار میدیم که در حدمون نیست و وقتی بهش میرسیم این موفقیت نمیتونه ما رو ارضا کنه و یا چیزی رو میخوایم که در حدش نیستیم و وقتی بهش نمیرسیم احساس شکست میکنیم و ناامید...
..........
گاهی ما برای چیزایی که هدف خودمون قرار میدیم دلیل درستی برای انتخاب نداریم....مثلا میخوام فلان رشته رو بخونم که چی بشه؟ و امثالهم....در واقع دلیل درستی نداریم شاید انتخابمون تحت تاثیر محیط و اطرافیان باشه و شاید کمال طلبی...
...........
و یکی هم به نظر من این میتونه باشه که ما خدا و اخرت و هدف افرینش رو فراموش کردیم....خب منم اگه این ها رو در نظر نگیرم هرچند ادم موفقی باشم باز هم میگم که چی؟ اصلا چرا باید تلاش کنیم و موفق بشیم...متاسفانه الان تا یه بحثی پیش میاد اول میایم دین و خداوند رو کنار میذاریم و دنبال علت میگردیم
........
درباره این اهنگ....من خودم از دسته ادمایی هست شدیدا اهنگ حالم رو عوض میکنه
 

AMiR.R

کاربر فوق‌فعال
ارسال‌ها
147
امتیاز
253
نام مرکز سمپاد
میرزاکوچک خان
شهر
rasht
دانشگاه
علوم پزشکی گیلان
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : ناامید بودن از زندگی

به نقل از جـُــلـّادِ لـاغِـــر :> :
منظور من از اینکه ربط به آهنگ داره اینه که وقتی شوما یه سبک ناامید کننده از یه آهنگ ، کتاب ، فیلم یا هرچیز دیگه ای رو به کرّات استفاده کنی کم کم توی روحیه ات اثر منفی میزاره !

خوب این بحث بیشتر فکر کنم به تلقین کردن مربوط بشه،
میشه گفت خود فرد داره به خودش تلقین می کنه که ناراحت و افسرده است،، آهنگ غمگین گوش میده، کتاب غمگین می خونه و ...
اما به فرض اگه این فرد آهنگ شاد گوش بده میشه گفت که در آینده افسرده نمی شه؟؟
من که این طور فکر نمی کنم که در این حد تاثیر داشته باشه،، یعنی به نظرم آهنگ برای تاثیر گذاشتن نیاز به یک سری پیش زمینه های داره
همین که یک فرد فقط و فقط یه مدل خاصی آهنگ گوش بده یعنی از همین الان پیش زمینه هارو داره، به مرور زمان فقط باید تقویت بشه

من خودم فک میکنم بیشتر به خاطر اینه که هرکس تو اون جایگاهی نیست که دلش میخواد ! ینی اکثر افراد کاری و انجام میدن که از سر اجباره و خب دوسش ندارن ! یا حتی میتونه به خاطر نظام آموزشی غلطی باشه که ما داریم ! و اینکه ما تو مدارسمون روانشناسی که درک درستی از رفتار نوجوان ها داشته باشه نداریم و این خودش خیلی موثره.

این موضوع متاسفانه خیلی درسته!
حتی میشه تعمیم دادش به کل جامعه و نه فقط نوجون ها
حتی میشه از دو زاویه هم نگاهش کرد، هم اینکه یک فرد به دلیل اجبار های خارجی خلاف میل خودش عمل میکنه
و حالت دیگه هم اینکه فرد یک انتظاراتی داره که غیر معقول و غیر واقع گرایانه هست

نظام آموزشی ایران به شدت تئوری گرایانه هست و خصوصا خیلی از مدارس عادی، باز ما که سمپاد بودیم کمی کمتر تک بعدی بزرگ شدیم،
همین تک بعدی بودن خودش یکی از بزرگ ترین پیش زمینه های نا امیدی و حس شکسته
این که یک فرد بعد از چند سال زندگی تازه وارد اجتماع بشه و ناگهان و بدون هیچ راهنمایی درست و حسابی خوب طبیعی هست که راهش رو گم کنه و هیچ آینده ی مشخصی برای خودش متصور نمی شه
 
  • شروع کننده موضوع
  • #18

h.f

جــــــــــــلاد لـــــاغر :>
ارسال‌ها
863
امتیاز
4,768
نام مرکز سمپاد
F1 TEH
شهر
چه فرقی میکنه کجای دنیام
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
شهید بهشتی
پاسخ : ناامید بودن از زندگی

به نقل از AMiR.R :
خوب این بحث بیشتر فکر کنم به تلقین کردن مربوط بشه،
میشه گفت خود فرد داره به خودش تلقین می کنه که ناراحت و افسرده است،، آهنگ غمگین گوش میده، کتاب غمگین می خونه و ...
اما به فرض اگه این فرد آهنگ شاد گوش بده میشه گفت که در آینده افسرده نمی شه؟؟

نه خب یه نمونه (فقط برای مثاله و در مثال مناقشه نیست :-" ) اینکه یه نفر اگه داستانهای صادق هدایت رو به مدت طولانی پشت سرهم بخونه واقعن تاثیرگذار خواهد بود روی ذهنش !!!
 

sogand1374

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,858
امتیاز
8,753
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
تبریز
پاسخ : ناامید بودن از زندگی

در حالت كلّي بخوام جمع بندي كنم فكر ميكنم در وهله ي اول همون وضعيت محيط زندگي و فاكتور هاي اقتصادي و سياسي و اجتماعي تاثير زيادي دارن.
بعد از اون ها هم طبق پست بچه ها حس ميكنم بيشتر به خاطر شكست هايي هست كه خورده شده
و اين شكست عا دليل اصلي اش عدم شناخت صحيح توانايي ها بوده علت بيشترش.
اينكه بدون شناخت صحيح از خود و با جو گرفتن از اين و اون يك سري هدف ها انتخاب شده بعد وسطش كم آوردن و اين حس نا اميدي.
و اينكه خب ميتونه اين باشه شايد جوون ميبينه ارزش ها و تفكراتش تو جامعه ي فعلي هيچ ارزشي نداره و خب طبيعتن سرخورده ميشه
خودمم به شخصه فكر ميكنم آهنگ تاثير گذاره ولي نه خيلي شديد ولي.
آهنگ هاي غمگين رو خيلي به مدت طولاني گوش دادن واقعن حس بدي القا ميكنه.
يني ناراحتي رُ تشديد ميكنه.
 
  • لایک
امتیازات: h.f
بالا