احساسی که به آینده‌مون داریم...

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع شب بو
  • تاریخ شروع تاریخ شروع

شب بو

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
499
امتیاز
3,822
نام مرکز سمپاد
فرزانگان4|فرزانگان1تهران
شهر
تهران
سال فارغ التحصیلی
96
دانشگاه
تهران
رشته دانشگاه
انسان‌شناسی
شماها نسبت به آینده‌تون چه احساسی دارین؟
چقدر نسبت به آینده تحصیلی و شغلی‌ای که قراره توی کشور داشته باشین احساس امنیت میکنین؟
کلا نگرش‌تون به آینده‌تون چجوری ه؟

:‌)
 
پاسخ : احساسی که به آینده‌مون داریم...

واقعا آینده رو بخوای خیلی کلی و واقع بینانه نگاه کنی قطعا برای نسل بشر خیلی وحشتناک خواهد بود چون اولا ما از لحاظ آب در کمبودیم که نهایتا میشه به روش هایی برطرفش کرد اما از طرفی با مشکل جا هم روبروییم که واقعا نمیشه دست کم گرفتش...

همچنین پیشرفت های علوم نوینی مانند روباتیک و نوروساینسو اینا عواقب چندان جالبی برای بشر ندارن...
و از طرفی پول که در زندگی امروزه واقعا مهم یکی از معضلات انسان ها خواهد بود...

و با توجه به این حرفایی که زدم و باتوجه به زیادی هواهی های انسان قطعا در آینده جنگ ها و خونریزی های بد و ناگواری رو مشاهده خواهیم کرد!!! :-s
 
پاسخ : احساسی که به آینده‌مون داریم...

بله البته منظور من آینده‌ی تحصیلی و شغلیِ "خودمون" بود.
 
پاسخ : احساسی که به آینده‌مون داریم...

من یه حس ترس دارم. ترس از این که نتونم به اون چیزی که میخوام برسم.
 
پاسخ : احساسی که به آینده‌مون داریم...

میترسم و نگرانم...اینکه میدونم چیزایی که میخوام خیلی دوره از شرابطی که من دارم ولی باید هر طور شده بدستش بیارم نمیدونم خیلی گنگه!!! مث ایستادن تو یه جای تاریک تاریک که ندونی لبه پرتگاهی یا پشت یه در که اون طرفش نوره

وضعیت کشور یه جوریه که نخوام بمونم چون هیچ اینده روشنی جلوم نیس ولی رفتن هم خیلی راحت نیس مخصوصا با شرایط من!!! قید علایقمو بزنم که یه وضعیت نسبتا قابل تحمل فراهم بشه...
 
پاسخ : احساسی که به آینده‌مون داریم...

من تو الانم موندم بیام ب ایندم فک کنم؟؟؟؟؟؟؟
ایندم....هه....سیاه می بینمش..خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی تیره...یه نقطه ی سیاه ک من وسطشم...منی ک سردرگمم...
 
پاسخ : احساسی که به آینده‌مون داریم...

من از اینده نمیترسم...در واقع ترجیح میدم خوب فک کنم...دنیا اونقدام بد نیس...و ما ناسلامتی سمپادی هسیم...بهرحال اگه تلاش کنیم ی جایی نتیجشو میبینیم...
دراصل باید میگفتم از اینده کاری نمیترسم...اما همیشه میترسم از اینکه جمع خانوادگیمون ی روزی دیگه اینجوری ک الان هس نباشه...

درکل زیاد ب آینده فک نمیکنمممم... :| :|
 
پاسخ : احساسی که به آینده‌مون داریم...


بسی خوش بینم به آینده ام...
بی حد و حساب ;)
به نسبت باورم حتما به خواسته هام و اینده ی خوبم میرسم
 
پاسخ : احساسی که به آینده‌مون داریم...

من نسبت به آیندم حس خوبی دارم !
حسه این که چیزایی رو که می خوام به راحتی به دست میارم !
کسیو که می خوام به دست میارم
تمام افکارم به حقیقت می پیونده
نگرانی نداره آینده میاد تو چه نگران باشی چه نه
بهتره از الانت مواظب باشی تا در نره مثه کشه تونبان
 
پاسخ : احساسی که به آینده‌مون داریم...

خب من حس می کنم آدم موفقی میشم! :D
 
پاسخ : احساسی که به آینده‌مون داریم...

بايد هميشه تو حال زندگى کرد تا آيندرو قشنگ ساخته شه …!
اما در کل حس خوبى دارم بهش :D
 
پاسخ : احساسی که به آینده‌مون داریم...

از بعد از كنكور آينده ام گنگه! يعني حداكثر تا ٤ سال ديگه رو مي تونم تصور كنم كه اونم خيلي ماتِ!


حس پوچي بهم دست ميده از اين تصور مات ،حس مي كنم شايد برم يه جايي دور از ايران زندگي كنم
 
پاسخ : احساسی که به آینده‌مون داریم...

دوستان از احساساتتون که نباید بگید و برید ، بحث به این شکله که میگید به فولان دلیل اجتماعی ، حس میکنم فولان طور آینده در انتظارمه

مثلاً خود من با شرایط اقتصادی و بازار کاری که میبینم ، با صحبتایی که دانشجو ها و بعضاً فارغ التحصیلا میشنوم ، حس خوبی نسبت به آینده شغلیم و نتیجتاً زندگی آیندم ندارم ، !!
 
پاسخ : احساسی که به آینده‌مون داریم...

من حس خوبی دارم چون میدونم کوچکترین عمل ما در اینده عکس العملی داره و قطعا خدا از یه جایی به بعد هوای مارو داره . به شخصه برای اینکه تلاش میکنم و در مسیر اون هدفم میرم هیچ نگرانی ندارم
 
پاسخ : احساسی که به آینده‌مون داریم...

حس میکنم
تو جنبه ی درس و شغل و دانشگاه و اینا نتونم چیزی بشم :))
ولی از سایر جنبه ها فک کنم موفق باشم :-?
و امیدوارررررررررررمممممممم.......
انسان با امید زندس دیگهههههههههههههه :))
 
پاسخ : احساسی که به آینده‌مون داریم...

اینده .... هیییی :-<
اگه از ارزوهام بگم که کلی ارزو دارم کلی هم هدف دارم
ولی کلا هدف من تو زندگیم با بقیه متفاوته و تو این شرایط و جامعه اصلا عملی نیست :(
یعنی هست ولی خیلی سخته
من هدف هایی تو زندگیم دارم که شاید پدر و مادرم نخوان عملیشون کنم مثلا واسه من هیچوقت داشتن یه زندگی روتسن و پول و خونه خوب و اینا مهم نبوده من دوست داشتم و دارم که تو جامعه اثر گذار باشم بتونم طرز فکرمو بگم بدون ترس دوست دارم مدافع حقوق بشر بشم
ولی متاسفانه همه فکر میکنن خیال پردازیه و اینا
خلاصه احساس خوبی به اینده ندارم :(
 
پاسخ : احساسی که به آینده‌مون داریم...

آینده واسه من دقیقا مثل یه سکه و شیر یا خط انداختنه! هم ممکنه خیلی خوب بشه و هم خیلی بد
 
کلا نسبت به هیچ چیزش احساس امنیت نمیکنم

اینده ناشناخته اس
همه ادما از ناشناخته ها میترسن

میترسم از روزی که پنجاه سالم باشه
و‌ از زندیگم احساس رضایت نکنم
 
یه احساسی هست که نمیذاره از ۱۸ سال اونور تر رو تصور کنم
هیچوقت جلوتر نمیره
 
حسی که به آیندم دارم اینه که انگار قراره حال کنم با زندگیم
قرار نیس شاد باشم لزومن میتونم غمگین باشم ولی باش حال کنم
حتی قرار هم نیست به همه آرزوهام برسم ولی از مسیری که به سمتشون میرم قراره حال کنم
حس میکنم اوکیه
البته تا حدی برمیگرده به فلکسبل بودنمون که تو اکثر شرایط سعی میکنم یجوری بگذرونم
(البته نمیگم تمام شرایط ، بعضی وقتا واقعا زندگی بی رحمه )
 
Back
بالا