سوگواری برای یک شخص از دست رفته یا یک اسم از دست رفته

  • شروع کننده موضوع
  • #1
ارسال‌ها
1,097
امتیاز
6,254
نام مرکز سمپاد
علامه حلی 1
شهر
کرمان
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
دانشگاه شیراز
رشته دانشگاه
سخت افزار
دوستان ، هر بار که یک فرد معروف توی کشور ما فوت میشه ، تایک مدت نسبتاً کوتاه یک هفته ای شاید ، تمام شبکه های اجتماعی و بین مردم و ... بحث هایی راه میوفته ، که از نظر بعضی ها دلایل غیر منطقی تاثیر به سزایی تو حجم این بحث ها داره

به طور مثال در همین فروم در تاپیک های خاصی که همه میشناسیم حجم ارسال های بالایی به نظرات در مورد فوت هنرمند عزیز ، مرحوم پاشایی اختصاص داره .

لطفاً تو این تاپیک صرفاً به بررسی اینطور اتفاقات و نتایجشون بپردازین .

×علاوه بر اینکه قوانین سایت این حدودیت رو در مورد اشخاص دارن ، در شان کاربران سمپادیا نیست که خدای کرده توهینی به اشخاصِ شناخته شده ، طرفدارنشون و منتقدانشون بشه ، خصوصاً در مورد مرحوم پاشایی ، در مورد این تذکر ، توی پست دادن دقت کنین ، سخت گیری میشه : ) مرسی .
 
ارسال‌ها
1,864
امتیاز
10,526
نام مرکز سمپاد
شهیدبهشتی
شهر
زنجان
سال فارغ التحصیلی
1393
دانشگاه
دانشگاه تهران
تلگرام
اینستاگرام
پاسخ : سوگواری برای یک شخص از دست رفته یا یک اسم از دست ر

خیلی تاپیک خوبیه.

ببینید، امروز من صحنه‌ای رو دیدم، که حالم بهم خورد از این مراسم گرفتنا. من دیدم انقلاب و ولیعصر بسته شده بود بخاطر تشییع جنازه پاشایی، بعد دوتا آمبولانس پشت این ترافیک گیر کرده بودن، مریض هم داشتن اتفاقاً. همین.
مشکلم با اون احمق‌هایی که این مراسم رو برگزار می‌کنن. و نه با اون خواننده.
 

انیس

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
172
امتیاز
220
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
جندی شاپور
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوگواری برای یک شخص از دست رفته یا یک اسم از دست ر

من اهوازیم.نه مراسم جمعه شرکت کردم نه یادبودی که امشب برای پاشایی گرفتن.(بنا به دلایلی که مهم نیس بگم)تاپیک های مختلفی زده شده مردم تجمع کردن ناراحت شدن و....مگه عجیبه؟شما اگه کسی و دوست داشته باشی و اون شخص فوت کنه ناراحت نمی شی؟
مرتضی پاشایی یکی از بهترین خواننده ها بود و چون براثر بیماری جانشو از دست داد مردم متاثر شدند.
 

Sanctum

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
460
امتیاز
378
نام مرکز سمپاد
شهيد بهشتي
شهر
مياندوآب
سال فارغ التحصیلی
94
دانشگاه
علوم پزشكي شيراز - پردیس
رشته دانشگاه
دندان پزشكي
پاسخ : سوگواری برای یک شخص از دست رفته یا یک اسم از دست ر

به نقل از 7913 :
من اهوازیم.نه مراسم جمعه شرکت کردم نه یادبودی که امشب برای پاشایی گرفتن.(بنا به دلایلی که مهم نیس بگم)تاپیک های مختلفی زده شده مردم تجمع کردن ناراحت شدن و....مگه عجیبه؟شما اگه کسی و دوست داشته باشی و اون شخص فوت کنه ناراحت نمی شی؟
مرتضی پاشایی یکی از بهترین خواننده ها بود و چون براثر بیماری جانشو از دست داد مردم متاثر شدند.
بله! ولی باور کنید خود مرتضی هم راضی نیست که تو مراسمی که براش گرفته میشه یه عده از مردم آزار ببینن و آسایش ازشون گرفته بشه.
 

انیس

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
172
امتیاز
220
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
اهواز
سال فارغ التحصیلی
1397
دانشگاه
جندی شاپور
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوگواری برای یک شخص از دست رفته یا یک اسم از دست ر

حرف حساب جواب نداره!
به جاش براش نماز وحشت می خوندن یا قران میخوندن یا.....ثوابش داشت.کار بهتر و قشنگتری بود به جای خوندن اهنگ هاش.
 

swz

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
903
امتیاز
10,065
پاسخ : سوگواری برای یک شخص از دست رفته یا یک اسم از دست ر

حقیقت اینه که خیلی از کسایی که رفته بودن -نگفتم همه- ، برای دیدن بقیه خواننده‌ها و هنرمندها و فلان بوده.
و غیر از اون کسایی که مسئول برگزاری مراسم هم بودن، با اون همه آدمی که جمعه رفته بودن پارک لاله و برج میلاد، قطعا می‌تونستن حدس بزنن که چه عده‌ای میان، و خب می‌تونستن بگن مردم از یه‌جای کم رفت‌و‌آمدتر، مثلا خارج‌شهر و اول‌جاده بهشت‌زهرا بیان مثلا که این‌قدر ترافیک نشه.
گویا آخر هم نتونستن خاک‌ش کنن بنده خدا رو. :-?
 

N.KH

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
269
امتیاز
883
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
سنندج
دانشگاه
دانشگاه کردستان
رشته دانشگاه
مهندسی برق - الکترونیک
پاسخ : سوگواری برای یک شخص از دست رفته یا یک اسم از دست ر

به نقل از Sanctum :
بله! ولی باور کنید خود مرتضی هم راضی نیست که تو مراسمی که براش گرفته میشه یه عده از مردم آزار ببینن و آسایش ازشون گرفته بشه.
فقط یه روز ِ دیگه ، دیر رسیدن و راه بندون و چه میدونم اینا همش یه روز بود و تموم شد .خو چی میشد بقیه به احترام عقاید سایرین همین یه روز رو تحمل میکردن ؟!.
 

mysterious queen

کاربر فوق‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
1,058
امتیاز
4,964
نام مرکز سمپاد
فرزانگان٣
شهر
مش‍‌هد
پاسخ : سوگواری برای یک شخص از دست رفته یا یک اسم از دست ر

من فقط یه چیزی بگم! شاید خیلی هم مرتبط نباشه اما واقعن زشت‌ـه که وقتی طرف از دنیا رفت‌ـه و دیگه دست‌ش از دنیا کوتاه‌ـه خیلی تویِ زندگی‌ِ شخصی‌ش سرک کشیده‌می‌شه و شاید گاهن تهمت هم به‌ش زده‌ بشه.
من امروز تویِ اینستاگرام چندتا عکس دیدم و واقعن متاسف شدم واسه چنین رفتارایی.
 

fateme.RMA

کاربر خاک‌انجمن‌خورده
ارسال‌ها
1,717
امتیاز
8,613
نام مرکز سمپاد
فرزانگان یک
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
1393
رشته دانشگاه
پزشکی

khashayarfn

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
565
امتیاز
2,078
نام مرکز سمپاد
شهید دستغیب 1
شهر
شیراز
سال فارغ التحصیلی
1394
دانشگاه
دانشگاه تهران
رشته دانشگاه
علوم کامپیوتر - علوم تصمیم و دانش
پاسخ : سوگواری برای یک شخص از دست رفته یا یک اسم از دست ر


قصه یه قهرمان...


احتملا کسی نمیشناستش الان!




یعنی خیلیا یه زمانی اسمشو شنیدن ولی فقط وقت خوشحالیاشون!
وقتی که




قهرمانی جوانان آسيا، قهرمانی بزرگسالان آسيا، قهرمانی جوانان جهان، قهرمانی جام جايزه بزرگ فدراسيون جهانی، قهرمانی بازی‌های آسيايی گوانگجو و قهرمانی جام جهانی از جمله افتخارات اوست




اما 3سالی که تو زندان بود هیچکس یادش نکرد...




مردمی که خودشون هیچ کاری نمیکنن کمبود جامعه رو با قهرماناشون پر میکنن و قهرماناش زود فراموش میشن چون همیشه یه قهرمان جدید جاشونو میگیره...




اما جوونی که تو 22 سالگی تو اوجش سر یه اشتباهی که شاید برای هرکدوم از ما اتفاق میوفتاد زندانی میشه و "فراموش" و از همون مردمی که یه زمانی اسمش رو زبوناشون بود ناامید شد دیگه چی میبینه که باش زندگی کنه؟






قصه زندگی بابک قربانی، از غلبه بر قهرمانان المپیک تا خودکشی...
http://www.radiofarda.com/content/f3-babakghorbani-wrestling-start-suicide-prison/26694513.html








لطفی بعد از 70 سال خدمت به موسقی ایران بعد اینکه از دنیا رفت کسی خم به ابروش نیاورد... مرتضی پاشایی رفت یه عده ریختن بیرون و میگفتن هنرمند بوده و... میگفتی خوب لطفی چی بود پس اون موقع توی هنر دوست کجا بودی؟ میگفتن خوب این جوون بوده فرق میکرده!




اینم یه جوون دیگه... یه قهرمان جهانی ایرانی... یه آدم... ببنینم چه میکنین...
 

sadlove

لنگر انداخته
ارسال‌ها
3,382
امتیاز
31,819
نام مرکز سمپاد
فرزانگان
شهر
شـیراز
سال فارغ التحصیلی
93
پاسخ : سوگواری برای یک شخص از دست رفته یا یک اسم از دست ر

خیلیا فقط جو زده میشن اینجور وقتها .
همیشه همینجوریه .
خیلیا اهنگاشم گوش نکردن حتی بعد ک مرده میرن گوش میکنن :/

ب شرطی این مراسم ارزش داشت حتی با مشکلاتی ک بچه ها گفتن ک فقط طرفدارای واقعیش شرکت میکردن .

نه فقط تهران خب همین شیراز چمران 5 کیلومتر تو چمران ادم جمع شد کلن بسته شد مسیر :/
 

Mahdiye.Z

کاربر نیمه‌حرفه‌ای
ارسال‌ها
274
امتیاز
1,899
نام مرکز سمپاد
فرزانگان 2
شهر
مشهد
سال فارغ التحصیلی
93
دانشگاه
مشهد
رشته دانشگاه
پزشکی
پاسخ : سوگواری برای یک شخص از دست رفته یا یک اسم از دست ر

به نظر من نبايد به مردم بابت يه سري از كارهاشون در واكنش به فوت مرتضي پاشايي خرده گرفت . اون ترافيك و ازدحام جمعيت و بخشي از مشكلات بعد ازاون هم بخاطر عدم مديريت اون مراسمه . نميشه كه صورت مسئله رو پاك كرد و تقصير رو انداخت گردن مردم !
مسئولين مربوطه بايد پيش بيني اين شلوغي رو مي كردن و براش چاره انديشي مي كردن! حالا شايد اگر مردم اندكي از خودگذشتگي داشتن و كمي هم به فكر ديگرون بودن شايد ترافيك و مشكلات بعد از اون اندكي كمتر ميشد اما از بين نمي رفت .

راستي فكر نمي كنم مابين ازدحام و تجمع جمعيت بعد از فوت يه نفر و ميزان ارزشمندي و بزرگي كارهاي اون فرد تناسبي وجود داشته باشه و قياس فوت مرتضي پاشايي با فوت استاد لطفي كاملا نابه جاست ..


پيرو چند جمله اي كه گفتم ، خوندن بخشي از يادداشت "در ميان مردم "به قلم روژان سري رو خالي از لطف نمي دونم .


شش سال پیش که مایکل جکسون از دنیا رفت،تلویزیون طرفدارهاش را در تمام جهان نشان می داد که برایش شمع روشن می کردند.
به یادش ساز می زدند،یا برای عکس هاش قاب از گل می ساختند و می انداختند به رودخانه و از این جور کارها.

مرتضی پاشایی جمعه ی همین هفته از جهان رفت.طرفدار هاش هم هرجای ایران که می شد،جمع شدند و برایش یادبود گرفتند.
چرا؟ چون هرکس بتواند به قلب مردم نفوذ کند توااناست.حتی اگر آوانگارد نباشد.جریان موسیقایی خاص خودش را به وجود نیاورده باشد،حتی اگر سکاندار هیچ کدام از کشتی های هنر مملکت نباشد.که مرتضی پاشایی نبود.ولی به قلب ِ یک عالمه آدم نفوذ کرده بود.

یک: مرگ مشاهیر،غم انگیز است.مرگ خواننده ها از مرگ سیاست مدارها و فعالان پیر ِ محیط زیست غم انگیز تر.مرتضی پاشایی مظلوم و تراژیک مرد.هرچه هم خواننده ای عامه پسند تر باشد و بخواند(منظورم از عامه پسند،منفی نیست.طیف گسترده مخاطب ها را می گویم)،مرگش تراژیک تر می شود.حالا فکر کنید این خواننده با این طیف بزرگ مخاطبین،سرطان بگیرد،در حال بیماری و نزاری،آهنگ هم بخواند،اینستاگرامش را هم روزانه آپدیت کند،و یک روز صبح،دیگر نباشد.و چنان که افتد و دانی.

دو: نشناختن خواننده های روز کشور،شما را روشن فکر نمی کند.در این سه چهار روز ِ اندوه و دل آشوبه،که هر کداممان اگر مرتضی پاشایی را نمی شناختیم و آدم حسابش نمی کردیم(اگر حتی مجید بهرامی را هم نمی شناختیم)،سرطان را می شناختیم و به آن فکر کردیم و چنین و چنان،اعصاب خرد کن ترین و مزخرف ترین دسته ی آدم ها،آن ها بودند که در ابتدای پیام های تسلیتشان،خیلی کوبنده و جدی از شناختن مرحوم و گوش دادن به آهنگ هاش،برائت می جستند و سپس تسلیت می گفتند و "به هر حال خدایش بیامرزد"ی چاشنی کار می کردند و دِ برو که رفتیم.

روشنفکری یعنی چه؟ روشنفکر کیست؟

این را هانیه نوشته و من از این موافق تر نمی توانستم با قلمی باشم.

"امروزه کلمه روشنفکر و خطاب کردن کسی به این صفت مساوی ست با تمسخر و حتا نوعی فحش دادن به حساب می آید.خاص بودن و عامی نبودن هم. چرا؟ روزگاری بود همه میخواستند(هنوز هم میخواهند اما وانمود میکنند که دیگر نمیخواهند/ بعضی ها) روشنفکر و خاص باشند.متفاوت از عموم مردم.اما آن زمانی که این کلمات معنی حقیقی شان را به طور کامل از دست دادند و به هرکس و هرچیز که توانستند ، نسبت داده شدند ، قشر روشنفکرنما تصمیم گرفت که خودش را از این گروه جدا ساخته و برود در دسته خاص تر و سومی قرار گیرد به نام معمولی های خاص.این بار معمولی بودن چیزی بود که آدم را متفاوت میکرد.من نمیخواهم روشنفکر و خاص باشم.من میخواهم معمولی باشم.معمولی بودن مسئولیتی نداشت و تو دیگر مجبور نبودی صد کتاب قبل از مرگ را خوانده باشی ، موسیقی های فاخر گوش کنی و فیلم های معنا گرا ببینی و ... تو میتوانستی در کنار همه این ها بدترین سلیقه را داشته باشی و کسی تو را متهم نکند .چون تو معمولی بودی(این ها همان هایی هستند که اگر تو از فیلم ماهی و گربه خوشت آمده باشد میگویند : کی چی مثلا؟مثلا خواسته بود بگه خیلی خاص ِ؟هه.من که چیزی نفهمیدم و اصلا هم خوشم نیومد ازش و افتخار میکنم) و وای بر همه آنانی که فقط تایید میکنند و دنباله رو گروه ها میشوند!

اصل ماجرا این است که قرار نیست هرکس چیزی را نفهمید بکوبد بر فرق دیگری و بگوید خیلی هم مزخرف بود و بلاه بلاه بلاه...حالا جزء هر دسته ای که میخواهد باشد."

یک زمانی هم بود که دایره روشنفکری کوچک و منسجم بود.اوایل دهه پنجاه شمسی که فرهاد داشت یک تنه موسیقی ایران را دست می گرفت و می برد به جایی که کسی خوابش را هم نمی دید،دایره،منسجم و کوچک بود.عین یک سایه ی سیاه ِ تند روی یک دیوار سفید.بعد این دایره،نیم سایه دار شد.بزرگ و کمرنگ شد.الان که هرکس بیشتر متال گوش بدهد و پوتین قهوه ای تنگ بپوشد و عینک دودی بزند و کنار دیوار تئاتر شهر بیشتر عکس داشته باشد،انتلکت تر و باحال تر است،الان که نویسنده های خوب دارند منزوی می شوند و روشنفکری می شود آن چیزی که اگر باشی خوبی و اگر نداشته باشی؟ عیبی ندارد.کلاس زبان فرانسه برو،عینک دودی ِ گرد بخر،یک خرید جمعه بازاری هم برو و اینستاگرام درست کن.حالا تو یک روشنفکری،ارزش آن دسته ای که دارند می روند توی گروه سوم قرار می گیرند،کم تر و کم تر می شود.
 
بالا