) نتونسته وارد سایت بشه. هرکاری کرده با پی سی و گوشی و خلاصه هر ترفندی که زده، وارد نمیشه.
)
+ خنده ها و سرفه ها یه مقدار مصنوعی بود 
در کُل خیلی خوب بود . لذت بردیم . خسته نباشید !
نقاش خون آشام بود تقربابه نقل از Suspicious Girl :
اونجا بش میگفتن خون آشام چون نقاشی هرکی رو میکشید اون فرد میمرد 
به نقل از Farz :فقط ی سوال فنی، مگه هر خون‌آشامی ک نقاشی آدم رو بکشه اون آدم میمیره؟ :-s
هست بالاخره یا نیست؟ چرا درک من از نمایشنامه صحیح نیس! :/
نه خب واقعاً خونآشام نبود، اگه خونآشام بود خیلی باحالتر بود، میرفت دختره رو گیر میاورد میزد تیکهپارَش میکرد و خونشو میخورد. ^_^ خیلی هیجانانگیز میشد. ^_^به نقل از The Sustainables :نقاش خون آشام بود تقربا
واس کشف نقاش بودن اوشون میگم!
خیلی قشنگ بود آخی! آورین من ب شخصه بت افتخار می کنم! از همه بهتر بودی! خدا رحمتت کنه! 
لاقل چاک می کشیدین ما خوشال تر بودیم! گناه داش یرا!!!!!!
آخخخخ آفرین! چ دختر فهمیده ای ! اصن درسشم همین بود!!!!!!!!!به نقل از Suspicious Girl :
کی کارش درسته؟ کو ؟ من چرا ندیدم؟؟؟؟؟؟به نقل از کهــربا :خب همیشه که نباید منتقد رو قانع کرد که من کارم درسته، میشه نقدم پذیرفت
فقط در مورد حس صدای چاک نسبت به مرگ همسرش... اگه منظورتون لحظه ی فهمیدن مرگ یراست که خب فقط یه داد زدم و حالا اینکه نتونستم خیلی خوب داد بزنم هم مساله همسایه ها بودن که خب نمیگفتن یرا کیه آخه؟
اما اگه غم نداشتن زیاد صدا تو کل کار رو میگین... خب این جزیی از نقش بود... چاک هم به شدت امیدواره به خوب شدن یرا و به هیچ وجه نمیخواد مرگش رو قبول کنه، وهم همون اندک نگرانیش رو هم سعی میکنه جلوی یرا و یا حتی هاسکا به روشون نیاره
ن خدایی افرین ب تزار و یرا و نقاش و متصدی و کالسکه چی، همینا بودن نقشا دیگ؟؟؟؟ اینا خیلی خوب بودن نقش دیگم اگ بوده خوب نبودهد یادم نی !!!!!!!!!! ))))
مِن بعد میگم سرفه رو بدن من بکنمالبته خب درک میکنم خیلی سخت میشه به صورت واقعی سرفه کرد
خیلی طبیعی سرفه میکنم! تازه دارم دانلودش میکنم خودمم که فکر کنم افتاضاح بودم 
خب یرا یه دختر ضعیف و بیمار و درعین حال مهربون و احساسیه .من بعد از خوندن متن نمایشنامه سعی کردم خودم رو جای یرا بزارم ، یه کم صدام رو نازک تر کردم و چندباری صفحه اول رو امتحان کردم ، وقتی تونستم خودم رو کاملا توی شرایط یرا قرار بدم ضبط کردم کار رو. دیگه همین دیگه :د بهرحال به بزرگی خودتون ببخشید : )
از لحاظ انتقال حس خوب بود واقعا و نزدیک ترین صدایی که پیدا کردیم تا به هاسکا بخوره هم مال تزار بود. فقط کیفیت پایین ضبطش بود که یه مقدار از تاثیرگذاری نقشش کم کرد.
به نقل از ایلیا :مِن بعد میگم سرفه رو بدن من بکنم
+انتقادارو وقتی گوش دادم کامل میام ج میدم
_____________________________________________________
بعد از گوش دادن:
همه خوب بودن، کهربا و پژواک بهتر البته، هاسکا فقط کیفیتش داغون بود یکم
+تا همین الان پِژواک رو پَژواک میخوندم
دقیقا وقتی کار داری خونه خالی نمیشه و رومخم هستن خیلی ...و فکر کردم بتونم خوب اجراش کنم و خودمو با استرس و اینا نشون بدم... چون کلا من استرس نمیگیرم و دقیقا برعکس این نقشم ..سعیمو هم کردم که آروم صحبت کنم که سنم بیشتر نشون بده..حالا دیگه نمیدونم چقد تونستم موفق بشم... البته از خالصانه بودن دوس داشتنش هم خوشم اومد...این که نگرانیش فقط و فط از رو دوست داشتن مادرانه بود 
به نقل از کهــربا :
به نقل از ـمهـ ـسا :خب خیلی خوب بود !
اصن انتظار نداشتم با کار به این خوبی مواجه شم !
فکر میکردم چند نفر نشستین دور هم نمایشنامه خوندیدن مثلن !
فقط یه چیزی که تو ذوق میزد خنده های مصنوعی بود ،
و فکر میکردم با صدای خسته تری برای هاسکا رو به رو شم که نشدم !
اسم نمایشنامه هم یه طوری بود من منتظر بودم خیلی جنایی بشه بعد تموم شه !
در کل خوب بود ، ایده ی خوبی داشت ، واستون آرزوی موفقیت میکنم !
