- ارسالها
- 1,032
- امتیاز
- 7,673
- نام مرکز سمپاد
- دبیرستان فرزانگان 1
- شهر
- تهران
- دانشگاه
- دانشگاه تهران
- رشته دانشگاه
- مهندسی مواد و متالورژی
پاسخ : "جان" مقدم بر "انديشه" است؟
سیستمی که دارم در موردش حرف میزنم طبعا در واقعیت بی ایراد اجرا نمیشه، هیچ سیستمی موقع پیاده شدن در واقعیت ایدهآل نیست. منتها این سیستم به این سمت میره که انسان ها اندیشه هاشون رو از طریق قانون و حرف زدن و تبادل اطلاعات داشته باشن و در این روش کشتن و کشته شدن جایی نداره.
متوجه نمیشم، الان اینجا چیه که باید اثبات بشه یا اثبات شدنی نیست؟
مقصود از بیان این پرانتز این بود که این رو نمیشه مورد نقضی قرار داد برای حرف من که گفتم اصلا برخورداری از هر اندیشه ای ربطی به کشتن و کشته شدن نداره. طبعا اندیشه ای که خودش دستور به کشتن بده، برخوردار بودن ازش هم ربطی به کشتن و کشته شدن داره. این رو از قاعدهای که گفتم جدا کردم.
بله من دارم در مورد جامعهی لیبرال حرف زدم چون لیبرال بودن یعنی کمترین حد محدودیت رو داشتن و جامعهای که محدودیتهای فرقهای و گروهی به کسی اعمال نمیشه و مانع اندیشهش نمیشه. حرف های من توی همچین جایی صدق میکنه. مثلا جایی که تئوکراسی حاکمه کاملا فرق داره.
جایی هم جامعهی لیبرال رو برترین فرض نکردم منتها حرفی که زدم در مورد جامعهی لیبرال و سکولار بود. نمیشه برای همهی جوامع یه حرف کلی زد و صدق کنه.
اصن این بحث ربط زیادی به موضوع شما نداره. صرفا مادیگرایی لزومی نداره منجر به اون چیزایی که کهکشان گفته بود بشه.
من گفتم مادیگرایی به همچین تفکری منجر نمیشه، دلیلش رو هم گفتم.
ربطش اینه که اصلا من دارم ادعا میکنم دلیلی نداره جان و اندیشه بخوان از نظر ارزش مقایسه بشن. چرا؟ چون نیازی به انتخاب بین یکیش نیست.اين مسئله ربط چندانى به اين موضوع نداره ولى باز هم اين حرفتون نياز به اثبات داره، نمونه هاى زيادى از سليقه اى عمل كردن در اين زمينه وجود داره كه مى شه در موردش بحث كرد و حرف زد.پس اين حرفتون اثبات شدنى نيست، اگر هم چنين روشى مدنظر باشه كاملن با تناقض در موردش رفتار شده. :]
سیستمی که دارم در موردش حرف میزنم طبعا در واقعیت بی ایراد اجرا نمیشه، هیچ سیستمی موقع پیاده شدن در واقعیت ایدهآل نیست. منتها این سیستم به این سمت میره که انسان ها اندیشه هاشون رو از طریق قانون و حرف زدن و تبادل اطلاعات داشته باشن و در این روش کشتن و کشته شدن جایی نداره.
متوجه نمیشم، الان اینجا چیه که باید اثبات بشه یا اثبات شدنی نیست؟
من نگفتم اندیشه ای که میگه «در زمانی جانی گرفته بشه»، شما خودتون حرف من رو کلیترکردید. من گفتم اندیشه ای که دستور به کشتن میده. به وضوح منظور کشتن یه سوم شخصی هست. شخصی که اندیشهش همچین دستوری میده جامعه بهش چنین اجازهای نمیده چون داره پا توی حریم دیگران میذاره.نقيضش هم اين معنى رو نمى ده.
اما اين جا باز شما چيزى كه داره در موردش براى گرفتن نتيجه صحبت مى شه رو فرض حرفتون در نظر گرفتين.
انديشه اى كه مى گه جانى در زمانى گرفته بشه بايد در شرايط مختلف و جوانب متفاوت سنجيده بشه و من تعجب مى كنم از اين اظهارنظر خيلى خيلى كلى و بدون در نظر گرفتن تمام جوانب.
مقصود از بیان این پرانتز این بود که این رو نمیشه مورد نقضی قرار داد برای حرف من که گفتم اصلا برخورداری از هر اندیشه ای ربطی به کشتن و کشته شدن نداره. طبعا اندیشه ای که خودش دستور به کشتن بده، برخوردار بودن ازش هم ربطی به کشتن و کشته شدن داره. این رو از قاعدهای که گفتم جدا کردم.
خب استدلالش حرفایی بود که داشتم پاراگراف قبل میزدم. متمدنتر شدن یعنی کمتر درگیر شدن با هم و پیش گرفتن روش های مدنی و روش هایی که بالاتر توضیح دادم به جای کشت و کشتار و درگیری فیزیکی. بدوی هم واقعا چیزی نبود که مبهم باشه، به هر حال بدوی به عنوان نقطهی مقابل متمدن شدن استفاده شده و متمدن تر شدن رو هم که توضیح دادم.باز هم اين صحبت رو مطرح كردين بدونى اين كه توضيحى بدين و اثباتى براش داشته باشين، بدوى در هر دوره ى زمانى معناى خاص خودش رو داره و به نظرم ديد قرن ٢١ ى و كلى بحث رو منحرف مى كنه.
و باز هم شما جامعه ى ليبرال رو فرض گرفتين و پذيرفتين كه اين شعار بر جامعه ى ليبرال حاكمه و كارايى خودش رو در اون جا داره. اما اشكالى كه وجود داره اينه كه شما اين جا جامعه ى ليبرال رو به عنوان برترين جامعه درنظر گرفتين باز هم بدون اثبات.
بله من دارم در مورد جامعهی لیبرال حرف زدم چون لیبرال بودن یعنی کمترین حد محدودیت رو داشتن و جامعهای که محدودیتهای فرقهای و گروهی به کسی اعمال نمیشه و مانع اندیشهش نمیشه. حرف های من توی همچین جایی صدق میکنه. مثلا جایی که تئوکراسی حاکمه کاملا فرق داره.
جایی هم جامعهی لیبرال رو برترین فرض نکردم منتها حرفی که زدم در مورد جامعهی لیبرال و سکولار بود. نمیشه برای همهی جوامع یه حرف کلی زد و صدق کنه.
مادیگرایی رو با سکولاریسم اشتباه گرفتید. سکولاریسمه که توی جهان اول حاکمه و سکولاریسم مادی گرایی رو مبنای فکری همه نمیکنه بلکه اجازه نمیده هیچ دین و فرقهای برای کسی تعیین حقوق و تکلیف کنه و مبنای اینا رو عقل و منطق میدونه. (در واقع در این مورد بحث کردن تناقض ایجاد میکنه چون مادی گرایی خودش رو نمیشه با خیلی از عقاید دیگه مقایسه کرد چون مادیگرایی فقط خلاء چند عقیدهس در واقع. از جمله هر تفکری که معتقده چیزی فراتر از دنیای مادی و طبیعی وجود داره. )مهم اين نيست كه تعداد مادى گراها چه قدره، چيزى كه اهميت داره ميزان حاكميت تفكر مادى گرى ست كه گسترده ست و براى همه چارچوب در نظر گرفته و مبناى حقوق بشرى شده كه به قول شما حداكثر جامعه مبناى عقيدتى متفاوت با اون دارن.
اصن این بحث ربط زیادی به موضوع شما نداره. صرفا مادیگرایی لزومی نداره منجر به اون چیزایی که کهکشان گفته بود بشه.
کجای حرفای من در مورد این بود که ادیان چی در این باره گفتن؟ من اصلا در مورد ادیان حرف نزدم.شما نبايد بر اساس نظر و برداشت شخصيتون صحبت كنين، كجاى اديان گفته شده كه تو هر فلاكتى زندگى كن كه اون ور برات زندگى بهترى ست؟
اتفاقن اديان مى گن كه براى به دست آوردن بهترين زندگى در فرصت يكباره ت تلاش كن و جلوى ستم بايست و سعى كن حقت رو بگيرى.( حالا با روش هاى مختلف) دين فقط مى خواد كه از هر راهى نخواى به هدفت و بهترين هات برسى.
و شده حتا از زندگيت بزن (اگه نشد از راهش) حاضر باش جانت رو فدا كنى براى بهبود زندگى بقيه ى انسان ها، حتا اگه خودت زنده نباشى كه پيروزى حقيقت رو ببينى.
و به هر قيمتى زنده نباش، و سعى كن زندگى كنى به جاى اين كه زنده باشى و اتفاقن اين شعار عكس اين مطلب رو القا مى كنه.
يعنى به بهبود زندگى خودت و بشريت فكر كن و نهايت تلاشت رو انجام بده.
من گفتم مادیگرایی به همچین تفکری منجر نمیشه، دلیلش رو هم گفتم.
بنده هم حرفی در مورد زندگی اخروی نزدم.اين جا هم اصلن حرفى از زندگى اخروى نبايد زده بشه و منظور هم اون نيست.