سلام
من خیلی فیزیک دوست دارم و از همون موقع انتخاب رشته دبیرستان تو ذهنم بوده
برای همین خیلی حس مثبتی به رشته فیزیک دارم و بعد بررسیش فهمیدم به روحیاتم هم میخوره.
از اونور مکانیکم برام رشته جذابیه
اگه کسی خونده این رشته ها رو میشه بیاد و از نقطه نظر خودش توضیح بده؟
از طرفی من فیلدای مربوط به هوش مصنوعی و تکنولوژی های مرتبط رو دوست دارم
و خب برای اینا باید گویا برق یا کامپیوتر بخونم تا ارشد بتونم تو این حوزه ها تخصصی کار کنم
سوال من اینه الان
اگه فیزیک/مکانیک بخونم تو مقاطع بالاتر میتونم پیوندش بزنم به باقی علایقی که دارم؟
کدنویسی و بحثهای دیگه میدونم برای مدل سازی اینا لازمه تو فیزیک ، ولی بعداً اگه بخوام تخصصی رو اون فیلدا هم کار کنم ، محدودیت برام بوجود میاره ؟
کلا یه توضیحی درباره این چیزا بگید خوشحال میشم:')
یکم گیج شدم و از خودم نامطمئن
مخصوصا برای اینکه مهندسی ای مثل مکانیک رو برم یا فیزیک
شنیدم دیدگاه مهندسی متفاوته باهاش ولی من همچنان نمیتونم انتخاب کنم بینشون
و اینکه لیترلی همه میخوان برای این تمایلم به خوندن فیزیک سرمو بزنن
من یه مدت دو رشته ی فیزیک و مکانیک بودم.
واقعیت اینه که این دوتا خیلی با هم فرق دارن. این که فیزیک بخونی همه چیزای مکانیک و برقو یاد میگیری یا از اون طرف مکانیک هم چیزی جز فیزیک نیست حرفای درستی نیستن واقعا.
اولویت و هدف چارت رشته ای مثل فیزیک کاملا با مهندسی های حتی خیلی فیزیکی مثل برق و مکانیک کاملا متفاوته.
از نظر تئوری درس ها:
تو فیزیک شما مثلا هزار تا فرمول یاد میگیری از هر کدوم دو بار استفاده میکنی. ولی تو مکانیک پنجاه تا فرمول یاد میگیری و از هر کدوم ۱۰۰ بار استفاده میکنی. بنابراین تو مهندسی جزئیات بیشتر ولی از مباحث محدودتری آموزش داده میشه.
از نظر عملی:
تو فیزیک بیشتر کاری که باید بکنی خوندن کتاب ها و حل تمرینای استاده و این که تهش هم امتحانو نمره خوب بگیری. درس های آزمایشگاهی خیلی تو ایران تعدادشون محدودتره و عمدتا کار عملی خاصی توشون یاد نمیگیری.
تو مهندسی خیلی از درس ها پروژه دارن و قسمت زیادی از نه تنها نمره ، بلکه اون چیزی که تو رو مهندس میکنه وقت گذاشتن روی این پروژه هاست. خیلی از درس های همیشه کنارشون آزمایشگاه یا بخش عملی هم دارن. کلا رویکرد کاملا کاربردیه.
تفاوت سوم توی روحیه ای هست که آدم توی این رشته ها بدست میاره. تو مهندسی روحیه ی کار کردن بیشتر تو آدم ایجاد میشه تا مثلا فیزیک.
اگه آدمی باشی که از فیزیک خوشت میاد معمولا نگاهت به مسائل کل نگر تره و حوصله ات سر درسای مهندسی سر میره، مثلا من اعصابم خورد میشد این درسا رو پاس کنم چون همشون از نظر من قانون دوم نیوتون هستن

صرفا تو مسائل مختلف ازش استفاده میکنن :
استاتیک (وقتی شتاب تو معادله نیوتون صفر باشه ولی اجسام تغییر شکل ندن)
دینامیک (وقتی شتاب تو معادله نیوتون صفر نیست و اجسام تغییر شکل نمیدن)
ارتعاشات (وقتی شتاب تو معادله نیوتون تقریبا صفر باشه و نه کاملا)
مقاومت مصالح ( وقتی شتاب تو معادله نیوتون صفره ولی اجسام تغییر شکل هم دارن)
طراحی اجزای ماشین ( با معلومات مقاومت مصالح چیزای واقعی طراحی کنیم)
دینامیک ماشین ( با معلومات درس دینامیک چیزای واقعی طراحی کنیم)
این فقط یه نمونه اش بود

کل دروسی که یه دانشجوی فیزیک معادل مطالب بالا پاس میکنه میشه مکانیک تحلیلی ۱ و ۲.
دوباره درس ترمودینامیک ۱ و ۲ مکانیک همینطوریه در مقایسه با فیزیک.
از اون طرف اگه روحیه ات مهندسی باشه، از اینکه درسای فیزیک فقط تئوری هستن حوصله ات سر میره. و خب برای عملی کردن این درسا واقعا باید بری تو جزئیاتشون اونطوری که مکانیکیا میخونن.