Nimamazroob
کاربر حرفه‌ای
- ارسالها
- 531
- امتیاز
- 95
- نام مرکز سمپاد
- علامه حلی تهران
- شهر
- تهران
- دانشگاه
- Karlsruhe Institut für Technologie
- رشته دانشگاه
- Geodäsie und Geoinformatik
پاسخ : انتخاب رشته‌ی دانشگاهی
گاما :
× رباتیک فعلا تو ایران مشکلات زیادی داره و انجام کارای روبوتیکی ساده تو رشته ی برق دلچسب تر از رفتن به رشته ی روبوتیکه!
× مکانیک و برق خیلی به ترتیب به فیزیک و ریاضی وابسته ان ، باید اینارو دوس داشته باشی ...
سوال:اگه رتبت جوری باشه که علوم کامپیوتر شریف قبول شی ولی مثلا برق سمنان یا قزوین و اصفهانم قبول شی کدوم بهتره؟
× جواب : به نظر من که الان دارم تو شهرستان درس می خونم ، هر 2تاش یه خوبی های خاص خودشو داره ، اما برق توی شهرستان می چربه به علوم کامپیوتر شریف
با توجه به این که بعضی دانشگاههای جز تهران واسه هر 4سال لیسانس بهت خوابگاه نمیدن ؟
× جواب : توی دفترچه رو نگاه نکن! دانشگاها معمولا خوابگاه دارن ولی تو دفترچه نمی زنن! مثل دانشگاه خودم ( علم و صنعت ایران - واحد اراک : تو دفترچه نگاه کنی خوابگاه نداره!! اما داره
)
بعد یه چیزی تو دفترچه سراسری یال پیش نوشته تغییر رشته فقط از رشته بالاتر به رشته پایین تر امکان پذیر میباشد!ینی باید تو فوق عوض شه؟
× من نشنیدم!! همچین چیزی نیست!
حالا دانشگاه مهم تره یا رشته؟؟یا اصن شهر؟
× به نظر من رشته / شهر / دانشگاه به ترتیب مهمن! یعنی تو بیای بگی من فلان رشته و بهمان رشته رو می خوام فقط ، بعد بیای بگی می تونم تو تهران و فلان و فلان زندگی کنم ، تو تهران این دانشگاهها ، تو اونجا این دانشگاهها .... الی آخر
خوابگاه جای خوبیه؟
× عجب سوالیه این !!! اوووووووووووووووف!
به نظر من خوابگاه و زندگی دور از خوانواده رو آدم باید حتما تجربه کنه ، شاید یه جور آماده شدن واسه رفتن به زندگیه ، لمس کردن سختی های زندگی که قبلا پدر مادرت واست انجام می دادن ، آشنا شدن با آدم ها ، فرهنگ ها ، شریعت ها و حتی دین های مختلف ... واو! وقتی حرف میزنم ازشون واقعا لذت می برم ، من خیلی دوس دارم کشف کردن آدمارو ، درونشون ، ایده هاشون ، عقایدشون ... خوابگاه یه جور تفریگاهه واسه من که وارد این اجتماع بشم ، تعداد دوستامو زیاد کنم ، گستره ی جغرافیایی شونو بزرگ کنم ... شاید بشه نتیجه گرفت خوابگاه واسه ی اجتماعی کردن ما خوب باشه!
باز ترش کنیم ، خودت خرید می کنی ، اقتصاد دستت می اد ... ارتباطت با بقیه ، مقدمه ورود به زندگی جدید و اجتماع، لمس کردن زندگی تو یه شهر جدید ، شاید شیطونی ها و عشق های جدید ، پخته تر شدن ، بعدش عاقل شدن ، درس گرفتن از اشتباه ها ... ما حصل زندگی مجردیه ...
گاما :
× رباتیک فعلا تو ایران مشکلات زیادی داره و انجام کارای روبوتیکی ساده تو رشته ی برق دلچسب تر از رفتن به رشته ی روبوتیکه!
× مکانیک و برق خیلی به ترتیب به فیزیک و ریاضی وابسته ان ، باید اینارو دوس داشته باشی ...
سوال:اگه رتبت جوری باشه که علوم کامپیوتر شریف قبول شی ولی مثلا برق سمنان یا قزوین و اصفهانم قبول شی کدوم بهتره؟
× جواب : به نظر من که الان دارم تو شهرستان درس می خونم ، هر 2تاش یه خوبی های خاص خودشو داره ، اما برق توی شهرستان می چربه به علوم کامپیوتر شریف
با توجه به این که بعضی دانشگاههای جز تهران واسه هر 4سال لیسانس بهت خوابگاه نمیدن ؟
× جواب : توی دفترچه رو نگاه نکن! دانشگاها معمولا خوابگاه دارن ولی تو دفترچه نمی زنن! مثل دانشگاه خودم ( علم و صنعت ایران - واحد اراک : تو دفترچه نگاه کنی خوابگاه نداره!! اما داره
)بعد یه چیزی تو دفترچه سراسری یال پیش نوشته تغییر رشته فقط از رشته بالاتر به رشته پایین تر امکان پذیر میباشد!ینی باید تو فوق عوض شه؟
× من نشنیدم!! همچین چیزی نیست!
حالا دانشگاه مهم تره یا رشته؟؟یا اصن شهر؟
× به نظر من رشته / شهر / دانشگاه به ترتیب مهمن! یعنی تو بیای بگی من فلان رشته و بهمان رشته رو می خوام فقط ، بعد بیای بگی می تونم تو تهران و فلان و فلان زندگی کنم ، تو تهران این دانشگاهها ، تو اونجا این دانشگاهها .... الی آخر
خوابگاه جای خوبیه؟
× عجب سوالیه این !!! اوووووووووووووووف!
به نظر من خوابگاه و زندگی دور از خوانواده رو آدم باید حتما تجربه کنه ، شاید یه جور آماده شدن واسه رفتن به زندگیه ، لمس کردن سختی های زندگی که قبلا پدر مادرت واست انجام می دادن ، آشنا شدن با آدم ها ، فرهنگ ها ، شریعت ها و حتی دین های مختلف ... واو! وقتی حرف میزنم ازشون واقعا لذت می برم ، من خیلی دوس دارم کشف کردن آدمارو ، درونشون ، ایده هاشون ، عقایدشون ... خوابگاه یه جور تفریگاهه واسه من که وارد این اجتماع بشم ، تعداد دوستامو زیاد کنم ، گستره ی جغرافیایی شونو بزرگ کنم ... شاید بشه نتیجه گرفت خوابگاه واسه ی اجتماعی کردن ما خوب باشه!
باز ترش کنیم ، خودت خرید می کنی ، اقتصاد دستت می اد ... ارتباطت با بقیه ، مقدمه ورود به زندگی جدید و اجتماع، لمس کردن زندگی تو یه شهر جدید ، شاید شیطونی ها و عشق های جدید ، پخته تر شدن ، بعدش عاقل شدن ، درس گرفتن از اشتباه ها ... ما حصل زندگی مجردیه ...
چه برسه به مهندسی پزشکی!)
