سمپادی های ترک زبان

[kosar abdeyan]

پاسخ : (بدون موضوع)

آخه با یه همایش که نمیشه گف دخترای بناب کم بودن! اتفاقا یکی دوتا همایش هم هس که پسرای بناب نبودن توش اصلا و همچنین بچه های میاندوآب

مثلا کدوم همایش ها ؟

 

[twilight]

پاسخ : (بدون موضوع)

مثلا کدوم همایش ها ؟

همایشای دانش پژوهان جوان سمپاد.

فکرسوق8 هم از میاندوآب نبود کسی.

شماهم بگید کدوم همایشا بجز رضاصادقی؟

 

[kosar abdeyan]

پاسخ : سمپادی های ترک زبان

همایش علوم پایه سمپاد کرمان/همایش شیراز

 

[twilight]

پاسخ : سمپادی های ترک زبان

همایش علوم پایه سمپاد کرمان/همایش شیراز

همایش شیرازو که نشنیدم اصن ولی همایش کرمان اتفاقا 3تا از پروژه هامون(که منم صاحب یکیشون بودم) قبول شدن ولی مدیرمون نذاش بیایم گف دوره. خب دور بود واقعا. چون قرار بود باقطار بیایم 6روز طول میکشید کلن. درس هم داشتیم و خونواده هامونم راضی نبودن از درسمون بگذریم.

 

[X R@y]

پاسخ : سمپادی های ترک زبان

همایش شیرازو که نشنیدم اصن ولی همایش کرمان اتفاقا 3تا از پروژه هامون(که منم صاحب یکیشون بودم) قبول شدن ولی مدیرمون نذاش بیایم گف دوره. خب دور بود واقعا. چون قرار بود باقطار بیایم 6روز طول میکشید کلن. درس هم داشتیم و خونواده هامونم راضی نبودن از درسمون بگذریم.

ولی ما رفتیم آی خوش گذشت! یکی از بهترین سفرایی بود که از مدرسه رفتم! مخصوصا چون اکثرا همسن بودیم و ادمای باحال و دوستای صمیمی! حتی روی سن هم شوخیم گرفته بود(یاد یکی از اتفاقای همون سفر قبل از ارائه افتاده بودم) یادم رفت دارم چی میگم

 

[3zar]

پاسخ : سمپادی های ترک زبان

من هنوز تو این فکرم بناب تیزهوشان داره ؟

 

[الهه ن]

پاسخ : سمپادی های ترک زبان

من هنوز تو این فکرم بناب تیزهوشان داره ؟

بله داره!!

 

[X R@y]

پاسخ : سمپادی های ترک زبان

من هنوز تو این فکرم بناب تیزهوشان داره ؟

داداش 7 سال عقبی ها

 

[twilight]

پاسخ : سمپادی های ترک زبان

ولی ما رفتیم آی خوش گذشت! یکی از بهترین سفرایی بود که از مدرسه رفتم! مخصوصا چون اکثرا همسن بودیم و ادمای باحال و دوستای صمیمی! حتی روی سن هم شوخیم گرفته بود(یاد یکی از اتفاقای همون سفر قبل از ارائه افتاده بودم) یادم رفت دارم چی میگم

آره ماهم همش سر مدیرمون غر میزدیم که چرا شما رفتین ولی مانباید بریم :-s آخه مدیر ما اصرار داره شاگرداش توهمه ی مسابقات شرکت کنند ولی وقتی نوبت به رفتن به اون شهر میشه میگه من از اول گفتم شرکت نکنیدا اصن یادم نمیره که چقد سهل انگاریای مدیرمون اعصابمونو خورد کرد و بارفتاری که باهامون داش گریمونو درآورد سره اون قضیه...(میگف مگه من به زورگفتم شرکت کنید؟درحالیکه واقعا به زور گفته بود X-()

البته شنیده بودیم که مدیر شماهم زیاد راضی نبوده...

من که حسرت کرمان موند تودلم به شدت. ولی خب6روز خیلی زیاد بود. درضمن مدیرشما زود جنبیده بود و بلیط خوب گرفته بود. واسه مابلیط خوب نمونده بود. خیلی بد موقه میشد

 

[kosar abdeyan]

پاسخ : سمپادی های ترک زبان

آره ماهم همش سر مدیرمون غر میزدیم که چرا شما رفتین ولی مانباید بریم :-s آخه مدیر ما اصرار داره شاگرداش توهمه ی مسابقات شرکت کنند ولی وقتی نوبت به رفتن به اون شهر میشه میگه من از اول گفتم شرکت نکنیدا اصن یادم نمیره که چقد سهل انگاریای مدیرمون اعصابمونو خورد کرد و بارفتاری که باهامون داش گریمونو درآورد سره اون قضیه...(میگف مگه من به زورگفتم شرکت کنید؟درحالیکه واقعا به زور گفته بود X-()

البته شنیده بودیم که مدیر شماهم زیاد راضی نبوده...

من که حسرت کرمان موند تودلم به شدت. ولی خب6روز خیلی زیاد بود. درضمن مدیرشما زود جنبیده بود و بلیط خوب گرفته بود. واسه مابلیط خوب نمونده بود. خیلی بد موقه میشد

حالا مسؤلای بنابیا که اومده بودن مشهد خیلی خوب بودن چند تا متخصص ریاضی بودن. فقط من از اون عمو دیفرانسیلتون که یکم خشن بود میترسیدم :-sبقیشون خیلییییییی خوب بودن خوش به حالتون. مدیر ما راضی که نبود هیچ گفت همه هزینه ها را خودتون بدین بلیت و اینا رو خودتون بخرین سرپرست هم با ما یه معلم ادبیات فرستاد که نمی فرستاد هم می شد چون عوض اینکه اون مراقب ما باشه ما مراقبش بودیم

 

[X R@y]

پاسخ : سمپادی های ترک زبان

حالا مسؤلای بنابیا که اومده بودن مشهد خیلی خوب بودن چند تا متخصص ریاضی بودن. فقط من از اون عمو دیفرانسیلتون که یکم خشن بود میترسیدم :-sبقیشون خیلییییییی خوب بودن خوش به حالتون. مدیر ما راضی که نبود هیچ گفت همه هزینه ها را خودتون بدین بلیت و اینا رو خودتون بخرین سرپرست هم با ما یه معلم ادبیات فرستاد که نمی فرستاد هم می شد چون عوض اینکه اون مراقب ما باشه ما مراقبش بودیم

گفتی مراقب باز یاد خاطرات اون سفر افتادم! یه گروهی اومده بود از سمنان مراقبشون از قطار میومد پایین دیگه گم میکرد کجاس کوپشون و ما هدایتشون میکردیم به کوپشون هییییییییییییییی چه خاطراتی داشتیم! دیروز دوتا از بچه ها اومده بودن ملکان کلی گفتیم خاطراتو اخرش دپرس شدیم ... قدر دبیرستانتونو بدونین واقعا ادم اخرش افسوس میخوره چه زود تموم شد! (کلاس ما به گفته ی خیلی از دبیرا صمیمی ترین و باحال ترین کلاسی بود که مرکز به خودش دیده و خواهد دید)

 

[kosar abdeyan]

پاسخ : سمپادی های ترک زبان

گفتی مراقب باز یاد خاطرات اون سفر افتادم! یه گروهی اومده بود از سمنان مراقبشون از قطار میومد پایین دیگه گم میکرد کجاس کوپشون و ما هدایتشون میکردیم به کوپشون هییییییییییییییی چه خاطراتی داشتیم! دیروز دوتا از بچه ها اومده بودن ملکان کلی گفتیم خاطراتو اخرش دپرس شدیم ... قدر دبیرستانتونو بدونین واقعا ادم اخرش افسوس میخوره چه زود تموم شد! (کلاس ما به گفته ی خیلی از دبیرا صمیمی ترین و باحال ترین کلاسی بود که مرکز به خودش دیده و خواهد دید)

کلاس ما هم شلوغ ترین و پروترین کلاسیه که تا حالا مرکز ما به خودش دیده.تا حالا ورقه امتحانی رو کل کلاستون خالی دادین؟نمی دونین اون لحظه چه حالی داره با دیدن قیافه معلم بیچاره.تا حالا معلمی رو از مدرسه بیرون کردین؟خودشم اگه رئیس آموزش و پرورش آشنا باشه و نتونن بهت چیزی بگن. تا حالا چُغُلی مدیر رو به مسوول سمپاد آ.غ کردین؟ نکردین که :-$

 

[الهه ن]

پاسخ : سمپادی های ترک زبان

کلاس ما هم شلوغ ترین و پروترین کلاسیه که تا حالا مرکز ما به خودش دیده.تا حالا ورقه امتحانی رو کل کلاستون خالی دادین؟نمی دونین اون لحظه چه حالی داره با دیدن قیافه معلم بیچاره.تا حالا معلمی رو از مدرسه بیرون کردین؟خودشم اگه رئیس آموزش و پرورش آشنا باشه و نتونن بهت چیزی بگن. تا حالا چُغُلی مدیر رو به مسوول سمپاد آ.غ کردین؟ نکردین که :-$

این کلا خاصیت کلاس هایی مث A2 ، B2 ... است! ولی ما دیگه زیاد تا این حد نیستیم ولی کلاس شما شاهکار خلقته!باور کن!
فک کنم هرچی بازیگوش و آدم جالب و ... است ریخته کلاس اینا!

 

[hassan_m]

پاسخ : سمپادی های ترک زبان

این کلا خاصیت کلاس هایی مث A2 ، B2 ... است! ولی ما دیگه زیاد تا این حد نیستیم ولی کلاس شما شاهکار خلقته!باور کن!
فک کنم هرچی بازیگوش و آدم جالب و ... است ریخته کلاس اینا!

کلاس ما هم شلوغه ولی نه تا اون حد ولی تجربیا واقعا یه چیز دیگن!

 

[kosar abdeyan]

پاسخ : سمپادی های ترک زبان

کلاس ما هم شلوغه ولی نه تا اون حد ولی تجربیا واقعا یه چیز دیگن!

پس چی دست کممون گرفتی؟حالا اینا خوبه یه بار که امتحان زیست داشتیم.دستگیره درو شکوندیم ما تو موندیم.گفتیم که نمیدونیم دستگیره کجاست.تا اونا برن و قفل سازو بیارن و قفل و وا کنه نصف زنگ دوم هم گذشت ما هم اون تو داشتیم میزدیم و میرقصیدیم \/

 

[hassan_m]

پاسخ : سمپادی های ترک زبان

پس چی دست کممون گرفتی؟حالا اینا خوبه یه بار که امتحان زیست داشتیم.دستگیره درو شکوندیم ما تو موندیم.گفتیم که نمیدونیم دستگیره کجاست.تا اونا برن و قفل سازو بیارن و قفل و وا کنه نصف زنگ دوم هم گذشت ما هم اون تو داشتیم میزدیم و میرقصیدیم \/

خب بزار یکیم من بگم!
تو امتحان ترم اول کامپیوتر(تستی) با بچه ها هماهنگ کردیم: گزینه ی 1) خیلی سخت ---2)سخت---3)راحت----4)خیلی راحت
آقا حالا امتحان شورو شده یکی پرسید آقا این سوال 5 رو نخوندیم یکی دیگه پاشد گفت این که خیلی راحته!
فک کنم میانگین کلاس یه 2،3 نمره ای فرق کرده باشه!

 

[ghased]

پاسخ : سمپادی های ترک زبان

خب بزار یکیم من بگم!
تو امتحان ترم اول کامپیوتر(تستی) با بچه ها هماهنگ کردیم: گزینه ی 1) خیلی سخت ---2)سخت---3)راحت----4)خیلی راحت
آقا حالا امتحان شورو شده یکی پرسید آقا این سوال 5 رو نخوندیم یکی دیگه پاشد گفت این که خیلی راحته!
فک کنم میانگین کلاس یه 2،3 نمره ای فرق کرده باشه!

ما هم امسال سر امتحان ترم دوم این پرورشی که هیشکی نخونده بود جز چند تا دقیقا همین کارو کردیم ! یه سر و صدایی تو کلاس افتاده بود جای همگی خالی !! منم این وسط از هر طرف یکی از سوالامو چک کردم !!

کلاس ما هم 3 ساله ( از دوم راهنمایی تا سال پیش اول دبیرستان ) شلوغ ترین و زلزله ترین کلاس مدرسس . جوری که سوم راهنمایی کل مدرسه انظباطشون عالی شد مال مارو دادن خوب !! کلا الان از دستمون به این حالتن : حیف که امسال تیپ کلاسمون بهم خورد ... یه عده ریاضی یه عده تحربی ... دوران خوبی بود !

 

[shadiiii]

پاسخ : (بدون موضوع)

حالا کوثرفقط قسمتیشو گف مثلا یبار قراربود تنبیه کنن بعد ک همه روجمع کردن دیدن رئیس شورا معاون شورا ۲تا شورا زاپاس رئیس انجمن بسیج اسلامی نفراول مدرسه و...همش از کلاس ماس بدبخت مدیرانقد داد زد آخرسرم خسته شدبعدم فهمیدامتحان اون ساعت لغوشده بدبخت کپ کردانقدقیافش خنده داربود.
یبارم رفته بودیم اردو ک توراه میخوندیم نگومعاون صدامنوضبط کرده بود بعدفرداش همه دفتربودن جزمن وکوثرکه توراه مشهدبودیم ،مدیرمون بعدشنیدن اهنگای ک خونده بودیمو تراختورو...برا اینکه جلوبچه هانخده ازدفتر رفته بودبیرون بچه هاهم فورا صدای ضبط شده روپاک کرده بودن ‏‎

 

[X R@y]

پاسخ : سمپادی های ترک زبان

حالا کوثرفقط قسمتیشو گف مثلا یبار قراربود تنبیه کنن بعد ک همه روجمع کردن دیدن رئیس شورا معاون شورا ۲تا شورا زاپاس رئیس انجمن بسیج اسلامی نفراول مدرسه و...همش از کلاس ماس بدبخت مدیرانقد داد زد آخرسرم خسته شدبعدم فهمیدامتحان اون ساعت لغوشده بدبخت کپ کردانقدقیافش خنده داربود.
یبارم رفته بودیم اردو ک توراه میخوندیم نگومعاون صدامنوضبط کرده بود بعدفرداش همه دفتربودن جزمن وکوثرکه توراه مشهدبودیم ،مدیرمون بعدشنیدن اهنگای ک خونده بودیمو تراختورو...برا اینکه جلوبچه هانخده ازدفتر رفته بودبیرون بچه هاهم فورا صدای ضبط شده روپاک کرده بودن ‏‎

اینجا باز کردی دفتر افتخاراتتو؟؟ آی میشد مدیرتون یه سری به اینجا میزد این حرفاتو میدید حالتو میگرفت حال مکردیم

 

[shadiiii]

پاسخ : (بدون موضوع)

حال منو میگرفتن چی ب تو یکی میرسه؟؟؟ %)
اصلا بیاد ببینه مابارها بدتراز این حرفارو توکلاس پراز رادار زدیم حال نکن نمیتونن کاریم داشته باشن ‏‎‏ تازه خودشون سوژه ندن،تو کلاس هی من میخوام چیزی نگم معلمامیگن توروخدا مسخرمون کن تقصیر من چیه،من اگه بخوام بچه هادیدن تابستون توکلاس شیمی بامعلم دست ب یکی کردم چه هاکردیم ‏‎)‎