بهترین قسمت شهرتون کجاس؟؟؟

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع arezoo.s
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
به به امروز کلی تاپیک جیگر پنیر دارم میبینم:

به نظرم بهترین جای شهرمون خیابون ایه ک از علامه حلی هشت رد میشه به ی کافه میرسه بعد از فرزانگان 3 رد میشه میرسه ب پارک :D

واقعا اگه از ایران برم تنها چیزی ک حسرتشو میخورم و دلم براش تنگ میشه این خیابونست:)
 
ساحل ریشهر و سمت کافه دلفین
 
مشهد بهترین قسمت نداره همش خسته کنندست :-"
 
دلم برای مسجد صاحب الزمان تنگ میشه..برای بالای کوه نشستن و شهرو نگاه کردن
دلم برای حرم شهدای گمنام موزه دفاع تنگ میشه..الانم تقریبا هفته ای نیست که اونجا نرم..انصافا جای دنج و آرامش بخشیه
برای امامزاده محمد و حوض قشنگش
برای بازار قدیمی شلوغ پلوغ
برای مشتاق و ..
اصلا برای تک تک خیابونای کرمان دلم تنگ میشه
 
بستگی داره فرد مورد نظر کجا باشه.
 
خوب من از شهر کاشمرم شاید براتون آشنا نباشه یکی از شهر های خراسان رضوی خیلی کوچیکه اما کلاته اش حرف نداره...
اگر هم دوست داشتین برین بهشت بهتره به روستای حصار در حوالی ریوش برید فوق العاده اس... گفتم دیگه یه تیکه از بهشته
 
درختای خیابون فرهنگ
پارک ملل
دلم برای اینا تنگ میشه...
 
طرف پاساژ شهریار و اون خیابون سنگفرشه که خیلی خوشگله
 
اول از همه که قطعا روستا ها و جنگلهاش و رودخونه هاش. بعدشم خیابون شریعتی و نشرچشمه و شهرکتاب. دلم برای کی اف سی هم تنگ میشه.
مثه مهرآسا دلم برای پاساژ شهریار هم تنگ میشه.
وای دلم قطعا برای کتابخونه تنگ میشه و همینطور میدون باغ فردوس. دلم برای تک تک کوچه های دارلشفا تنگ میشه و پیاده روی هاش. دلم برای مطب شافی جون هم تنگ میشه. دلم برای کوچه عمه ام اینا هم تنگ میشه. دلم برای دزدکچال هم تنگ میشه و همچنین باغ خالی ترسناکش. دلم برای میدون که دانشگاه توشه تنگ میشه( اسمش یادم نیست) خب همون میدون دانشگاه هست:))
دلم برای خود دانشگاه هم تنگ میشه. مخصوصا حیاطش و دانشکده دندون پزشکیش. دلم برای امیرکبیر هم تنگ میشه. دلم برای باروناش و برف نیومدن هاش هم تنگ میشه. دلم برای وقتی که سیل اومده بود و آب شیر قابل اسفاده نبود ولی رودخونه ها پر شده بود هم تنگ میشه.
فکر نمیکردم دلم برای این همه چیز تنگ بشه. ولی خب هنوزم دوست دارم برم یه شهر بزرگتر و چیزای جدید رو تجربه کنم.
 
خب مسلما حرم امام رضا- مشهد
 
کتابخونه هاش!!!
و بعضی از پارک هاش
 
گشتن عمارت ائل گولی و قدم زدن توی خیابونای بارناوا(بارون آواک) و شهناز و ارک
تبریز
 
هروقت تو خیابون خیام که راه میرم نمی دونم چرا از خود بیخود میشم نمی دونم چرا می نوش که عمر جاودانی این است خود حاصلت از دور جوانی اینست هنگام گل و مل است و یاران سرمست می نوش دمی که زندگانی اینست میاد تو ذهنم و زمزمه کنان تا خونه ی مادربزرگم میرم با اینکه خونه ی خودمون هم همون طرفاست و پیاده کمتر از ده دقیقه راه ولی ارامش خیابون خیام رو دوست دارم شاید واسه خونه ی مادربزرگه شاید به خاطر بنز قدیمی پدربزرگمه شاید اون درختایی که جفت بهم کاشته شدن نمیدونم ولی هر وقت که اونجا راه میرم زندگی رو می فهمم یا مغازه داراش که پیرمردای قدیمی و با صفان...
 
قشنگ‌ترین جاهاش تو پاییز ایناست:
%D9%BE%D8%A7%D8%B1%DA%A9-%D8%AF%D8%A7%D9%86%D8%B4%D8%AC%D9%88-%D8%A8%D8%AC%D9%86%D9%88%D8%B1%D8%AF.jpg
56415641651.jpg
 
یه قسمتی از خیابون سی تیر به آدم حس خوبی میده
مخصوصا تو هوای بارونی پاییزی یا برفی
موزه ایران باستان و دو سه تا موزه تو انشعاب هاش هست منم خیلی موزه دوست دارم:)
واقعا هم بنای موزه ایران باستان یه شاهکاره به نظرم که خیلی اون سمت رو زیبا کرده
 
طرفای باغ ارم
 
Back
بالا