فیلمسازان مؤلف

  • شروع کننده موضوع کاربر حذف شده 8031
  • تاریخ شروع
  • شروع کننده موضوع
  • #1

کاربر حذف شده 8031

مهمان
خیلی ساده و خودمونی بخوایم نظریه «فیلمسازان مؤلف» رو تعریف کنیم. باید بگیم که یه کارگردان اینقدری صاحب سبک میشه که دیگه خودش با خلاقیت‌هاش چیزهای جدیدی رو توی فیلم‌ش به وجود میاره. به عبارت دیگه فیلمساز، فیلمی رو به معنای واقعی کلمه می‌آفرینه. و خب آفرینش هم یعنی اینکه قبلا مثل اون رو ندیدیم دیگه! از فیلمساز‌های مؤلف میشه به :آلفرد هیچکاک، جان فورد، فدریکو فلینی، چارلی چاپلین، اینگمار برگمان، آکیرا کوراساوا، ارنست لوبیچ، کارل تئودور درایر، ژان رنوار، بیلی وایلدر، ویلیام وایلر، اورسن ولز و ... اشاره کرد. فیلمسازهای معروفی که به سبک‌های خاصی از فیلمسازی رسیده بودن. و خیلی از کارگردان‌های دیگه از این فیلمسازها تقلید کردن.

حالا دو چیز مطرحه. انگار این نظریه مخالفانی داره. حقیقت‌ش من نمی‌دونم این مخالفا چی گفتن اصلا، کسی اگه می‌دونه بگه. در ضمن خودتون با این نظریه مشکل دارید؟! و یه چیز دیگه اینکه بیاید راجع سینمای این بزرگان بیشتر حرف بزنیم. و روی فیلم‌ها و سبک‌هاشون بحث کنیم.


lnniuojzfrb2v8cq47a1.jpg
 

moOn:)

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
335
امتیاز
2,483
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ارومیه
پاسخ : فیلمسازان مؤلف

تئوری فیلم سازان مولف اولین بار توسط فرانسوا تروفو و با هدف نقد اقتباس های سینمایی از شاهکارهای ادبی مطرح شد. تروفو به عنوان نظریه پرداز مولف، فقط فیلم هایی رو هنری می دونست که کارگردان با سبک و سیاق خاص خودش به تولید اثر دست زده بود. (مثلن جناب برگمان رو پایه گذار سینمای فلسفی-مذهبی می دونن.) اولین نقد به این نظریه، همین مسئله ی سبکُ سیاق خاص کارگردان به عنوانِ ویزگی بارز اثر ه. منتقدان این نظریه معتقدن یک فیلم تنها محصول کارگردان نیست. بازیگرها، آهنگساز، کارگردان های هنری و ... نقش مهمی در روند تولید فیلم دارن که تئوری مولف این نقش رو نادیده می گیره.

به اعتقاد اندرو ساریس باید بین مؤلفین سینما و انبوهی از فیلمسازان مقلد تفاوت قائل شویم. او اعتقاد دارد که یکسری پارامترها برای شناسایی فیلمساز مؤلف وجود دارد. از جمله سبک بصری مشخص، ویژگی‌های فنی منحصربه‌فرد و دلالت‌های معنای متعلق به فیلمساز. او فیلمسازانی که به این ویژگی‌ها دست یافته‌اند را فیلمساز مؤلف می‌خواند.

به نظر من این تعریف جواب خوبی برای مخالفان این نظریه ست. تصویربردارها، اهنگ سازها، بازیگرها و... مطابق نظر و تفکر کارگردان جلو می رن. به هیچ وجه نمی شه نقش مهم و برجسته ی این افراد رو در ساخت فیلم انکار کرد، ولی چیزی که باعث تمایز یک فیلم می شه روندیه که کارگردان "انتخاب" و عوامل دیگه "اجرا" ش می کنند.
نقد دیگه ای که به این تئوری وارده، به زعم من منطقی تر و قابل قبول تره. این نقد می گه فیلم محصول یه اندیشه ی مسلط نیست. بلکه موقعیت زمانی و اجتماعی هم موثرند. هدف منتقد صرفن بازیابی اهداف و تفکرات کارگردان نیست، بلکه موظفه شرایط زمانی و اجتماعی رو هم بر روند ساخت فیلم مدنظر قرار بده. مثلن محدودیت ها، عقاید مردمِ زمان و ... .
هرچند این نقد کاملن صحیحه، ولی باز هم نباید از نقش کلیدی کارگردان غافل شد. کارگردان مولف از شرایط زمانی و مکانی به نفع دغدغه های خودش بهره می گیره و دست به ابداعات جدید و متناسب با زمان می زنه. خب اگر متد خود کارگردان بی تاثیر بود، آثار این افراد نمی تونست این همه سال دووم بیاره و بارها و بارها دیده و تحسین بشه. کسی نقش عوامل دیگه و شرایط و موج تفکرات رو در ساخت یک فیلم انکار نمی کنه، اما کارگردانه که از این عوامل به بهترین شکل استفاده می کنه و اینا رو به انسجام می رسونه و اسمِ خودشُ پای اثر ثبت می کنه.
به خاطر آشنایی بیشترم با برگمان می تونم از آثار ایشون مثال بزنم. فیلم های برگمان، معناگرا، با تم معنوی، انتقاد به خود و انتقاد به سوئد هستند. طبیعتن معنویت، خودشناسی و انتقاد به وطن در فیلم های برگمان تحت تاثیر شرایط زمان بوده، اما لحن برگمان برای بیان این دغدغه ها مختص خودشه. بعضی از منتقدان آثار سینمایی معتقدن که تماشای فیلم های برگمان مثل خوندن یه رمان ه. این سبک رمان گونه، شک و تردید و سوال های ذهن انسان رو که در فیلم های برگمان صرفن بیان می شن، جز خود کارگردان به چه عامل دیگه ای می شه نسبت داد؟
با این تئوری موافقم و قبولش دارم.
متاسفانه از بین کارگردان هایی که این تئوری به عنوان شاخص ها مطرح می کنه، فقط با برگمان و تا حدودی فلینی آشنایی قابل قبول دارم.
خیلی خوب می شه اگه تو این تاپیک چندتا از این کارگردان ها رو با آثار شاخص شون بررسی کنیم و بیشتر باهاشون آشنا شیم ؛؛) من حتا اسم بعضی از این کارگردان ها رو نشنیدم و نمی دونم چرا انقدر این تاپیک مورد بی توجهی ه. :-<
 
  • شروع کننده موضوع
  • #3

کاربر حذف شده 8031

مهمان
پاسخ : فیلمسازان مؤلف

به نظرم حرفات کاملا درسته و هم مخالفای دسته اوّل و هم مخالفای دسته دوم نقدشون زیاد جدی نیست و به خاطر همین هم می‌تونه باشه که دیگه تقریبا تمام افراد «مؤلف سینما» رو نظریه می‌دونن. و من هم این رو به حرفات اضافه کنم که مثلا کارگردان‌هایی بزرگی مثل فورد و هیچکاک علیرغم اینکه فیلمنامه خیلی از کارهاشون رو خودشون ننوشتن ولی یک سری پارامترهای ثابت فیلم‌هاشون داشته با اینکه فیلمنامه‌نویس تغییر کرده. مثلا همین جان وین توی فیلم‌های فورد خیلی نقش ایفا کرده و تقریبا هم تمامی شخصیت‌هایی که بازی کرده یه جور بوده. یا اصلا ما هر وقت یه مرد قوی می‌بینیم میگیم این مرد جان فوردیه. نه اسمی از جان وین میاریم و نه اسمی از فیلم خاصی از جان فورد که بخواد فیلمنامه نویس‌ش رو بشناسیم. کارگردان همه کارست، و به قول تو بقیه عوامل فیلم در راستای اندیشه کارگردان حرکت می‌کنن. و این ابدا به این معنی نیست که بقیه عوامل فیلم هیچ‌کاره‌ان. اتفاقا خیلی هم مهم هستن. و اونا هستن که باید فکر و انتزاع کارگردان رو تبدیل به جلوه‌های بصری بکنن.

از یه کس خاص شروع کنید به بررسی کردن. منم اگه چیزی واسه گفتن داشتم، میگم. ولی یه کسی بغیر من شروع کنه.

بعدش یه چیز دیگه؛ من خیلی با کسایی که لفظ «معناگرا» رو برای برگمان به کار می‌برن، مشکل دارم. خب وقتی به برگمان بگیم معناگرا یعنی فورد، هیچکاک، چاپلین، هاکس و... که قبل برگمان و یا بعد برگمان فیلمسازی کردن، فیلم‌شون بدون محتوا بوده. ابدا با به کاربردن این لفظ مخالفم. این حرف بعدا باعث میشه افرادی مثل تارکوفسکی رو هم ادامه دهنده راه سینمای معناگرا حساب کنیم! سینما فقط و فقط سرگرمیه؛ سرگرمی ابدا به معنای فیلم بزن و بکوب و یا سخیف نیست. فیلمی که نتونه تماشگر جذب کنه ناموفق و شکست خورده است فیلمی که به پیچیده‌گویی روی بیاره به طور کامل تماشاگر رو از دست میده. مثل خیلی از فیلم‌های تارکوفسکی.[nb]قراره توی اینجا فقط راجع بزرگای سینما صحبت کنیم. خیلی بدم میاد بخوام راجع فیلمای این تارکوفسکی حرف بزنم ولی فقط قول میدم همین یه دفعه باشه و بس! و فقط یکم دستتون بیاد چی میگم. تارکوفسکی حتّی پیچیده‌گویی هم نمی‌کنه. اصلا حرفایی که می‌زنه خودشم نمی‌فهمه چی میگه. دغدغه‌هاش مال خود روان پریش‌ش هست و کسی سر در میاره از فیلماش. این ویدئو رو ازش ببیند. خدایی دیوونه است. آدم نرمالی نیست. :| [/nb] اینکه سینمای برگمان راجع موضوعاتی مثل مرگ و یا خدا فیلم هست، به هیچ وجه شایسته نیست بش سینمای معناگرا و به سینمای یه کسی مثل هیچکاک که خیلی ساده بوده بگیم. درِ پیت! صرفا تفاوت دغدغه کارگردان‌ه و بس! یکی دغدغه‌ش مرگ بوده، یکی دغدغه‌ش معشوقه‌ش بوده و ... تفاوت دغدغه محترمه و چیزی که باعث این میشه که بگیم فیلمسازی خوبه و یا بده اینه که چجوری اون رو به ما نشون میده.


× یه چیزی واقعا همیشه برام سوال بوده. کارگردان هنری چیه؟! چیکار می‌کنه. من فقط برای عمو پورنگ و اینا کارگردان هنری دیدما. :D
 

moOn:)

کاربر حرفه‌ای
ارسال‌ها
335
امتیاز
2,483
نام مرکز سمپاد
فرزانگان ارومیه
پاسخ : فیلمسازان مؤلف

نسبت دادن معناگرا به برگمان پایین آوردن ارزش کارگردان های بزرگی مثل هیچکاک و چاپلین و ... نیست.

سینما فقط و فقط سرگرمیه؛ سرگرمی ابدا به معنای فیلم بزن و بکوب و یا سخیف نیست. فیلمی که نتونه تماشگر جذب کنه ناموفق و شکست خورده است فیلمی که به پیچیده‌گویی روی بیاره به طور کامل تماشاگر رو از دست میده.

معناگرایی ژانر نیست. به نظرم کسی که با سینما آشنایی داشته باشه این رو پذیرفته که معناگرا بودن یک فیلم به هیچ وجه نشون دهنده ی ارزش مند و فاخر بودن ش نیست. صرفن تعریفی ه که وجود داره و بعضیا دوست دارن و بعضیا هم نه. مسلمن هر فیلمی هم که طبق تعریف معناگراست، فیلم اصولی و مخاطب یا مخاطب خاص جذب کنی نیست.
شاید بحث سینمای معناگرا خیلی از نظریه ی مولف دور نباشه! این طور که یه مدت طول کشید تا سینمای معناگرا مستقل بشه و تا قبل از اون صرفن اقتباس از متون ادبی و داستان ها بود. کارگردان هایی که اومدن دغدغه های خودشون راجع به جامعه، مذهب و روان شناسی (و...)بدون تکیه به آثار نوشتاری به تصویر کشیدن گام بزرگی برداشتن.

صرفا تفاوت دغدغه کارگردان‌ه و بس! یکی دغدغه‌ش مرگ بوده، یکی دغدغه‌ش معشوقه‌ش بوده و ... تفاوت دغدغه محترمه و چیزی که باعث این میشه که بگیم فیلمسازی خوبه و یا بده اینه که چجوری اون رو به ما نشون میده.

به شدت موافقم : دی یا حتا دغدغه های خیلی خیلی کوچیک تر. نه فقط برای سیلقه های مختلف، که هر آدم عاشق سینمایی می تونه از یه فیلم خوب و خوش ساخت، با هر دغدغه و تفکری که پشتش هست لذت ببره.

+کارگردان هنری تفکر پشت طراحی صحنه و لباس و... مدیریت می کنه گمونم : دی مثلن اگه یه فیلم جنگیه، کارگردان هنری جزئیات بصری رو طوری تنظیم می کنه که خشونت توشون دیده بشه "-:
 
بالا