فکر کن!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع stanly1
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
نميدونم چرا ولي به نظر ميرسه كه روشن فكر ايراني از تفكر سنتي پرش ميكنه به يك تفكر سنتي ديگه يا پست-مدرنيسم. اصلا مرحله مدرنيسم كه شكوفايي جهان را به همراه داشت و هنوز هم تفكر غالب كشور هاي اروپايي با رفاه و فرهنگ بالا است از بين رفته. شايد اون قسمت پست مدرنيسم واقعا تقصير غرب زدگي از نوع آمريكايي باشه. باور كنيد جواب نميده.
پست مدرنيسم مي دهد: آزادي هاي محدود و زندگي رباتي و ماركسيسم
تفكر سنتي مي دهد: نژاد پرستي و ديكتاتوري
دوستاني كه در اين زمينه ها فكر مي كنند يك نگاهي به تعاريف و نتايج اين تفكرات داشته باشند شايد تونستيم به مدرنيته برسيم
 
این که امروز چند شنبس یه میراثه از گذشتگانمون. خیلی جالبه

خیلی وختا به خودم میگم اخه چرا مثلا چرا پدر مادر من اینا هستن چرا من توی ایران به دنیا اومدم چرا من توی یه خانواده مسلمون به دنیا اومدم. پاسخ همه این پرسش ها اینه که اگر این شرایط نبود الان منی وجود نداشت که اینا رو از خودم بپرسم یه جورایی انگار اصلا وجود من این چیزا رو به وجود اورده. با این که پاسخ همه این پرسش ها رو می دونم ولی بازم هی از خودم می پرسمشون.
 
از مجموعه تفكرات بنده در پرتو بحث هاي اخير
تاريخ يك علم است، هدف آن شناسايي اتفاقات گذشته و عوامل موثر در آن ها بدون دخالت عقايد شخصي است(مثل هر علم ديگري) و از جمله اهداف(كاربردها) آن چيزي است به نام عبرت گيري. يعني از تاريخ استفاده مي شود تا دوباره مرتكب اشتباهات نشويم و همچنين از تجارب قبلي استفاده كنيم تا دوباره به موفقيت هايي مانند گذشته برسيم.
ولي برداشت بعضي اين است كه به جاي استفاده مؤثر از تاريخ بايد به دنبال يافتن دليلي براي انتقام، اتهام و كلا جنگ و جدل باشيم. اين عمل با هدف اين علم كه قصدش شناخت و استفاده مفيد است متناقض است. به جاي مقصر دانستن فلان كشور در وضعيت بد يك كشور ديگر به خاطر جنگي در هزار سال پيش مي بايست سعي كرد صلح را با استفاده از تجارب آن جنگ حفظ كرد نه اينكه به هدف انتقام از كساني كه اصلا به آن جنگ نزديك هم نبوده اند جنگي نو برافروخت.
به طور كل در هيچ زمينه اي تكرار عمل موثري نيست و به جاي آن بايد سعي در پيشرفت داشت نه عقبگرد.
إينشتين ميگه:
اينكه يك كار را دوباره به همان روش انجام دهيد و منتظر نتايج متفاوت باشيد عين حماقت است
پس ايجاد شرايط جنگ هاي قومي، مذهبي و حتي اقتصادي و همچنين نفي حقوق اقليت ها و اكثريت هاي مذهبي، قومي و حتي شغلي(!) منجر به درست شدن هيچ چيز نمي شود صرفا دوباره به نتيجه قبلي كه همين وضعيت فعلي است مي رسيم
 
اطلاعات کامپیوتری من خیلی پایینه و این برام جدید بود:
درباره دارک وب فک کنم میدونید.90% فضای اینترنت که توش فعالیتای غیرقانونی مثل خرید و فروش مواد مخدر،اسلحه،قاتل،ویدئوهای پورنوگرافی کودکان و قاچاق انسان انجام میشه.جالب اینکه حتی دولت ها هم توشن!
دیدن این موضوع برام وحشتناک بود.اینکه انسان چقد شرارت زیادی میتونه داشته باشه که 90% فضای اختراعش این باشه! برام سواله که واقعا ممکنه فقط با اموزش و پرورش همه چی درست شه،یا مشکل ژنتیکیه.به فرض که ژنتیکی باشه،میشه درستش کرد؟

فهمیدم وجود اینهمه شر،برام تهوع برانگیزه.حس اینکه داریم بین این گونه جانوری زندگی میکنیم و خودمون از همون گونه ایم،بینهایت وحشتناکه.واقعا چجور میشه مثبت بود؟ چطور چشممونو رو این حقایق ببندیم.
قبول دارم ادم بدبینیم،ولی خیلی مواقع نمیشه گذشت....
حق با شوپنهاور بزرگه.نیوی محرک جهان،یک نیروی کور و ب میل به"بیشتر و بودن"هه که تمامی کاراش،در جهت سکس و خشونتن.همه چیز،تجلی ترگل ورگل اینهاست!
اما راهیم برای فرار ازش هست؟ فک نکنم...
فقط باید در جهت بهتر شدن سعی کنیم،هرچند مثل ساختن یه برج بزرگ با کارت تو یه هوای طولانی،ناپایداره!
تنها راهش اینه که خودمونو گول بزنیم و دلخوشی داشته باشیم،اما فراموش نکنیم که حقیقت بی رحمانه و وحشتناکه.شاید حتی بدبینانه تر از تفکر شوپنهاور...
 
عده‌ی زیادی از آدم‌ها، چیزی رو که برای ارضای روحشون احتیاج دارن، می‌سازن ‌(ارائه می‌کنن) و بعد بهش ایمان میارن! #بدیهیات
 
همه آدم ها دوست دارن سختی ها رو بیشتر ببین و دنیاشون رو بدتر جلوه بدن (تمایل نابجا به غم و بدبختی)
 
آخرین ویرایش:
من فکر میکردم هنر از عشق نشات میگیره
بعد ها فهمیدم عشق خودش هم بسی نا امید برانگیز و پوچه
هنر تنها از عشق نشات نمیگیره
از خشم،استرس،سادیسم،اخلالات روانی
نقاشی هایی هست که حتی با دیدنشون اذیت میشیم
و همینطور موسیقی ها،فیلم ها و...
 
آخرین ویرایش:
اگه واقعا وجود نداشته باشه هیچ چیز دیگه ای هم وجود نداره...
فقط من هستم و لذت های من ...
لذت هایی که به هر قیمتی به دستشون میارم ...
به هر قیمتی...
و این من رو میترسونه از من...
 
Back
بالا