رشته ی چرت دانشگاه خوب یا رشته ی خوب دانشگاه چرت؟!!

  • شروع کننده موضوع شروع کننده موضوع Shiva_s
  • تاریخ شروع تاریخ شروع
یه مورد هست که خیلیا درگیرش میشن و اون حالت مرزی بین دو تا دانشگاه و دو رشتست. یعنی مثلا دوستم برق تهران قبول نمی شد اما مکانیکش رو میتونست بره. اما میتونست هم بره برق امیرکبیر بخونه. قدرت تغییر رشته رو به نظرم دست کم نگیرید. یعنی اون دوست من میتونست بیاد تهران و بعد بره برق تهران بخونه. که البته اگه به خودتون اطمینان دارید این کار رو بکنید. چون معدل بالای ۱۷ میخواد و بعد هم به صورت مشروط میتونید تغییر رشته بدید(باید تو رشته جدید هم تا یکی دو ترم از یه حدی بالاتر باشه نمراتتون).
 
این خیلی ذهن منو مشغول کرده. هر چه قدر زمان میگذره اولویتا برای من تغییر میکنن و با یه سری مسائل بیشتر آشنا میشم.
به جز اساتید دانشگاه و دانشجوها، خوبه از کی سوال بپرسیم درباره ی آینده شغلی و تحصیلی توی اون رشته؟
و خب اگر انصافا درآمد و شغل برامون ملاک مهمی باشه باید دور علوم پایه رو خط بکشیم؟ این موج ناامید از علوم پایه واقعا درسته؟
 
خطاب به اون دوستانی که میگن رشته خیلی مهم تره چون که در سالیان بعد کسی یادش نیس شما کجا درس خوندی ولی رشته ت مهمه و اینا یا اینکه تو ارشد میری ی دانشگاه خوب!
ی چیزایی هست که آدم تو دانشگاه خوب و شهر بزرگ باهاش مواجه میشه و ازش یاد میگیره که آدم رو بزرگ میکنه، بهش دید میده و درست دیدن رو به آدم یاد می‌ده، تو دوران کارشناسی خیلی خیلی وقت آزاد و انرژی هست برای یادگرفتن و فهمیدن چیزایی غیر از درس که تو ارشد این فرصت خیلی کمتره
 
این خیلی ذهن منو مشغول کرده. هر چه قدر زمان میگذره اولویتا برای من تغییر میکنن و با یه سری مسائل بیشتر آشنا میشم.
به جز اساتید دانشگاه و دانشجوها، خوبه از کی سوال بپرسیم درباره ی آینده شغلی و تحصیلی توی اون رشته؟
و خب اگر انصافا درآمد و شغل برامون ملاک مهمی باشه باید دور علوم پایه رو خط بکشیم؟ این موج ناامید از علوم پایه واقعا درسته؟
والا من فک کنم با شرایط موجود با تقریب خوبی هممون تهش بی کاریم
در نتیجه برو دنبال علاقت
آدم ممکنه از رشته ی بی آینده ای که بهش علاقه داره خوب درآمد کسب کنه
ولی اگه وارد رشته ای بشه که حتا تهش کلی ثروته ولی بهش علاقه نداره یا توش موفق نمی شه یا احساس خوشحالی نمی کنه

در مورد دانشگاه
به هیچ وجه به امید تغییر رشته وارد دانشگاه نشید
تو دانشگاه ما شرطه که معدل کلاس باید زیر 13 باشه و خب قابل حدسه که معدل گرفتن چقد می تونه سخت باشه البته نه برای کسی که هنوز دانشجو نشده و فک می کنه بیاد دانشگاه می ترکونه
من دوستی دارم که طبق گفته ی خودش این ترم خیلی زحمت کشید همه درساشم پاس کرد لکن مشروط شد
پس فکر تغییر رشته رو بذارید کنار
اما
رشته ها رو خوب بشناسید
چیزی که من تو دانشگاه زیاد می بینم اینه که طرف پشیمونه چون رشته هارو نمی شناخته
مثلن راه آهن سه تا گرایش داره
ماشین های ریلی که به شدت شبیه مکانیکه
خط و سازه که مثل عمرانه
و حمل و نقل که صنایعس
رشته ها و اشتراکاتشونو بشناسید
خب کسی که با رتبه ی 1500 اومده علموص ماشین های ریلی می خونه واحد های رتبه ی 500 که تو علموص مکانیک می خونه رو پاس می کنه این آدم واسه خوندن مکانیک قطعن باید می رفت دانشگاهی با لول پایین تر اما الان داره رشته ی مورد علاقش تو یه دانشگاه بهتر می خونه
بعد از این حرکت چیزی که مهمه رشتس
سخته 4 سال یا 7 سال رشته ای رو بخونی که می دونی تهش اون چیزی که دوس داشتی یاد نگرفتی سخته واقعن بعد با اون رشته می ری کاری رو انجام می دی که علاقه نداری
و شغل تو 8 ساعت زندگیته
نصف زمانی که بیداری
تو نصف زندگیت کاریو می کنی که دوس نداری
می تونی برای ارشد رشته ای که دوس داری بخونی ولی چرا 4 سال تو دانشکده ای بودی که نمی خاستیش وحالا خوندن کنکور ارشد هم می شه یه سختی دیگه
اگه به چن تا رشته علاقه دارین به علاقتون و دانشگاه ها نمره بدین من انتخاب رشتم کاملن بر اساس علاقه بود و بعد فیزیک خواجه نصیر کامپیوتر شریفو زدم چون فیزیک حتا کنار خواجه نصیر برام عزیز تر از کامپیوتر شریف بود ولی فیزیک الزهرا این جوری نبود پس پایین تر انتخابش کردم
 
رشته چرت نداریم. فقط شما زیبایی اون رشته رو درک نکردید! سعی کنید زیبایی رشته های مختلف رو درک کنید چون ممکنه بتونید دانشگاه بهتری برید.

عموما اونایی که تو این بازه ی زمانی تازه شروع کردن زور بزنن تا زیبایی های رشته های مختلفو درک کنن انتخابای خوبی نکردن.
 
به نظرم امروز این سوال خیلی بزرگیه که آیا رشته‌ای با مطلوبیت کمتر تو دانشگاه بهتر بخونم یا برعکس؟ حداقل تو این یکی دو سال اخیر خیلی پررنگ شده. جواب به این سوال تو کیس‌های مختلف فرق میکنه به نظرم. ولی من باشم ریاضی شریف میخونم ولی مثلا مهندسی برق سمنان نمیرم!
 
به نظرم امروز این سوال خیلی بزرگیه که آیا رشته‌ای با مطلوبیت کمتر تو دانشگاه بهتر بخونم یا برعکس؟ حداقل تو این یکی دو سال اخیر خیلی پررنگ شده. جواب به این سوال تو کیس‌های مختلف فرق میکنه به نظرم. ولی من باشم ریاضی شریف میخونم ولی مثلا مهندسی برق سمنان نمیرم!
اگه ریاضی دوست نداشته باشی و برق بخوای چی؟
 
اگه ریاضی دوست نداشته باشی و برق بخوای چی؟
یه نکته ای هست! به نظرم آدم هم توی رشته های پرطرفدار هم رشته های کم طرفدار چیزی هست که دوست داشته باشه!
 
یه نکته ای هست! به نظرم آدم هم توی رشته های پرطرفدار هم رشته های کم طرفدار چیزی هست که دوست داشته باشه!
آره اما من سر همین علاقه ی ظاهری انتخاب رشته کردم و از دانشگام راضیم با این که خیلی دانشگاه تهران می خواستم...
 
به نطر من رشته خوب دانشگاه چرت هم باشه مشکلی نیس
ینی به نظرم من پزشکی دور ترین و پرت ترین نقطه کشور باشه میرم ولی پرستاری تهران باشه نمیرم
این نظر منه البته
 
به نطر من رشته خوب دانشگاه چرت هم باشه مشکلی نیس
ینی به نظرم من پزشکی دور ترین و پرت ترین نقطه کشور باشه میرم ولی پرستاری تهران باشه نمیرم
این نظر منه البته
آره وقتی شانس قبولی پزشکی داشته باشی این انتخاب معقول تریه اما اگه نشه و قرار بر این باشه که مثلا مثل من علوم تربیتی بخونی چی.
حالا البته من شرایطم فرق داشت چون دانشگاه بورسیه رفتم ولی مثلا پرستاری لرستان یا علوم تربیتی تهران؟! مسئله این است.
شناخت از رشته ها و آینده ی شغلیشون هم خیلی مهمه تو بحث انتخاب.
مثلا چند درصد بچه ها میدونن که علوم تربیتی زیر شاخه ی روانشناسیه و میتونن تو مقاطع ارشد و دکتری تغییر رشته بدن به گرایش های مختلف روانشناسی.
 
آره اما من سر همین علاقه ی ظاهری انتخاب رشته کردم و از دانشگام راضیم با این که خیلی دانشگاه تهران می خواستم...
خب دانشگاهی که تو رفتی جزو دانشگاه های خوب هست . مثل این می مونه بگی بین شریف و تهران مونده بودم و رفتم تهران و راضیم . تفاوت در این لول اون قدر ها زیاد نیست. همه دانشگاه های درجه یک هستند و فعال .
تفاوت رو وقتی حس می کنی که مثلا بین رشته معروف دانشگاه درجه دو و رشته کم طرفدار دانشگاه درجه یک بمونی .
 
این بحث خیلی مهمه
به طوری که خیلی از استادای دانشگاه یا حتی جامعه شناسان اتفاق نظر ندارند
وقتی یک رشته بدردنخور تو دانشگاه خوب (تهران.بهشتی.امیرکبیر....) اگر تو کل کشور یک شغل برایش باشه
اونو به کسی میدن که دانشگاه بهتری درس خونده باشه
اما اگر یه رشته خوب تو دانشگاه سطح پایین بخونی
خیلیا از تو بهترن چون همون رشته رو تو دانشگاه بهتر خوندن
 
یه جایی باید به هدف از دانشگاه فکر کرد؟ من چرا میرم دانشگاه؟ کارکرد دانشگاه برای من چیه؟
مثلا میرم دانشگاه که مثل همه لیسانس بگیرم حالا مهم نیست چه لیسانسی؟ یا میرم که یه چیزی که دوست دارم رو تخصصی یاد بگیرم؟ یا میرم که دوستان جدید رو تجربه کنم؟ یا میرم که یه کیس ازدواج خوب پیدا کنم؟ یا میرم که بعدش برم خارج؟
واقعا خیلیا نمیدونن چرا میرن دانشگاه. میرن چون بقیه رفتن و میرن.
یا چرا یک رشته ای رو انتخاب میکنم؟ چون پولدار بشم؟ چون پدرم اون رشته رو خونده و میخوام اون مسیرو ادامه بدم؟ چون کار واسش هست؟ چون که فلانی هم خونده موفقه؟
اینا رو جواب بدیم کمک میکنه که انتخاب رشته‌دانشگاه بهتری داشته باشیم.
 
هرکسی ازت رشتت رو بپرسته میتونی بگی از رو علاقه انتخاب کردم ولی دانشگاه رو نه.تازه بخوان ازت حرف بزنن میگن:میدونی فلانی دانشگاهxقبول شده خیلی باهوشه.(x نماد دانشگاه خوبه)اما هیچ کس نمیگه :وای فلانی رو دیدی دانشگاه آزاد چه رشته خوبی قبول شده
نتیجه : رشته بد دانشگاه خوب بهتر از رشته خوب دانشگاه بده
پ.ن:این نظر شخصی منه و برای کساییه که حرف مردم براشون مهمه

مهم علاقست علاقتون رو دنبال کنید
 
آخرین ویرایش:
به ویژه در تجربی و رشته های دکتری عمومی، اول رشته بعد دانشگاه بهتره به نظرم. اینجا دیگه ارشدی در کار نیست که اگه خوشتون نیومد رشته عوض کنین. خارج رفتن هم نسبت به مهندسی‌ها کمرنگ‌تره. تو این مقطع که اصطلاحا بهش میگن آندر (undergraduate)، بخش زیادی از درس‌ها، یادگیری مبانی و پایه‌ی اون رشته‌ست، در نتیجه استاد درجه‌یک و امکانات نمی‌خواد.
چند تا حرف دیگه هم هست به نظرم گفتنش بد نیست. یکی اینکه دانشگاه درجه‌یک مثل محیط کشت خوبه که باید ازش استفاده کنین. اگه حوصله‌ش رو نداشته باشین یا نخواین، فایده‌ی کمی براتون داره. بچه‌ها وقتی میان دانشگاه، تعداد قابل توجهی تمرکزشون از درس کم میشه و به زندگی جلب میشه. جوری که انگارنه‌انگار این آدم چند ماه قبل رتبه فلان کنکور شده. گشت‌وگذار میرن، فیلم‌باز میشن، میرن سمت هنر، با دوستان خوش می‌گذرونن، که همش خیلی خوبه. اما اینکه به خاطر دانشگاه، از رشته‌تون کوتاه بیاین، بعد وقتی رفتین دانشگاه، ازش استفاده نکنین، به نظرم دیگه خوب نیست.
یه مطلب دیگه؛ موقع انتخاب رشته ممکنه به فلان دانشگاه (مثلا تهران یا شریف) حس خاصی داشته باشید، یا دوستای صمیمی‌تون اونجا برن، یا بخواید فعالیت سیاسی و ... بکنید. در این موارد دقت کنید بعضی چیزها یکی-دو ساله عادی میشه و دیگه براتون جلوه نداره، یا شاید دیگه با اون دوست(ان) صمیمی نباشید، اما رشته یک انتخاب بلندمدته.
همین
 
سلام بچه ها
به نظر شما برای انتخاب رشته ی کنکور ، کنکوری ها رشته ی پایین یه دانشگاه خوب رو انتخاب کنند بهتره یا رشته ی خوب یه دانشگاه پایین؟ :)
این ممکنه سوال خیلی از بچه هایی باشه که کنکور دادن:-?
این سوال خیلی کلی هست و باید از جنبه های گوناگون سنجیده بشه

اما اگر بخوام بطور خلاصه بگم:
اگر دنبال چشم و هم چشمی،بیو اینستا و اینجور چیزا هستی قطعا رشته پایین تر دانشگاه بالاتر رو انتخاب کن

اگر دنبال فرصت اپلای و مهاجرت هستی(صرفا میخوای از ایران فرار کنی و رنکینگ دانشگاه مقصد برات مهم نیست):رشته پایین تر دانشگاه بهتر...یک اصل نانوشته هست که میگه هرچی رشته چرت تر؛شانس اپلای بالاتر

اگر دنبال بازار کار بهتری هستی:رشته پایین تر دانشگاه بهتر
چون هرساله کلیی آدم از رشته های تاپ فارغ التحصیل میشن و رقابت میره بالا و وقتی مسئله رقابت هست؛دانشگاه هم میاد وسط

اگر دنبال راحتی هستی:رشته پایین تر دانشگاه بهتر

اگر در هیچ کدام از دسته های فوق نیستی:رشته بالاتر دانشگاه پایین تر
 
به نظر من رشته خوب دانشگاه چرت!!
وقتي فارغ التحصيل شدي و ميخواي شاغل بشي، رشته اي كه خوندي مهمه و كسي ازت نميپرسه تو كدوم دانشگاه خوندي! اول ازت ميپرسن چي خوندي! تازه حتي دولتي و آزاد و بين المللش هم زياد مهم نيست!!
حتی اگه نپرسن تو کدوم دانشگاه درس خوندن، تو سطح سواد خودشونم خیلی تاثیرگذاره
وقتی یه شخص تو دانشگاهی درس میخونه که استادش سواد خوبی نداره، اخرشم بعد فارغ التحصیلی تفاوت محسوسش با کسایی که تو دانشگاهای با اساتید با سواد درس خوندن دیده میشه و خب اکثریت مردمم سراغ کسی میرن که با سوادتر باشه و کارشو درست تر انجام بده
 
من مهندسی کامپیوتر گیلان خوندم و دو ترم دانشگاه امیرکبیر مهمان بودم. تفاوت این دو در هر چیزی که بود، در کیفیت تدریس نبود. یعنی کیفیت تدریس تنها وابسته به توانایی ارایه مطلب و احساس مسئولیت خود شخص استاد بود. حتی سختی درس و نمره هم بستگی به مدل خود استاد داره. استادی که بخواد سخت بگیره، تو امیرکبیر میتونه سخت‌تر بگیره.
جو بین دانشجویان خیلی پویاتر بود. یعنی هم آدم‌های رشدیافته‌تری بودن هم فعال‌تر بودن. در درس و کار و فعالیت‌های انجمنی و صنفی. نه این که همه‌شون پروفسور بودن یا از نظر اخلاقی ایرادی نداشتن ولی بیشتر در جریان بودن و جو فعال‌تری داشتن. وگرنه اونجا هم تقلب و بی‌اخلاقی هم بود. یعنی توی محیطی که رقابتی‌تر بود، برتری‌جویی ناسالم هم بیشتر بود.
این که آدم‌ها به دنبال توسل به هر عنوان دهن‌پرکن و متظاهرانه‌ای باشن-حتی اگه لیاقت اون چیز رو نداشته باشن-تا خودشون رو متمایز و برتر از دیگران نشون بدن. مثلا وقتی که اصلا نیاز و توانایی کار کردن ندارن، همزمان با درس یه جایی استخدام میشن(بعضا با کمک آشنایی که اونجا دارن) یا تو یک ترم تدریسیار چند تا درس میشن و همه رو سَمبَل می‌کنن. این جو، می‌تونه عده‌ای که نمی‌خوان وارد چنین بازی‌ای بشن رو آزار بده.
این که بچه‌ها بیشتر در جریان درس و کار هستن باعث میشه آدم از دوستان خودش بیشتر یاد بگیره و تدریسیارهای بهتری هم داشته باشه و اون جو آدم رو به فعالیت وادار کنه و از اطلاعات مفیدی هم سریع‌تر مطلع بشه. بین آدم‌های رشدیافته‌تر بودن، به رشد و شخصیت آدم هم کمک می‌کنه.

[در رشته کامپیوتر] بخش بزرگی از درس‌های دانشگاه ربط مستقیمی لزوما به کاری که بعدا انجام میدید نداره. ضمن این که منابع یادگیری در دسترس همه هست. یعنی اگه کسی رفت دانشگاه کمتر معروف امکان یادگیری از دسترسش خارج نیست. کسی هم که رفت دانشگاه معروف، اگه از امکاناتش استفاده نکنه، نام دانشگاه براش معجزه نمیکنه. به عبارتی جای ابزار و هدف نباید عوض بشه. دانشگاه به خودی خود هدف و دستاورد نیست. ابزاریه که میشه برای هدفی ازش استفاده کرد. برای عده‌ای هم دستمایه‌ای برای خودستایی و برتری‌جوییه.

توی توییتر زیر این توییت خیلی راجع به این قضیه بحث شده: یکی از پاسخ‌هایی که به این توییت داده شده:
درباره ادامه تحصیل در خارج کشور، مجددا نام دانشگاه به تنهایی برای کسی معجزه نمی‌کنه یا راه رو نمی‌بنده.
 
Back
بالا