ولش کنیم . نگیم وقتی دختری باکره نیس هرزس . نگیم فلانی مطلقه اس . خب باشه . بده خیلی رسمی ازدواج کرده بعدش طلاق گرفته؟ اینو از ذهنمون پاک کنیم که یه فرد مونث که میخوایم باهاش ازدواج کنیم حتما بکارت داشته باشه . الان مردا فک میکنن هر کاری کردن به خودشون مربوطه و بعد ازدواج یه دوره ی دیگس . اما زنا نباید قبل ازدواج هیچ رابطه ای داشته باشن. و این یه محدودیته برا زنا
ارزش دادن به بکارت، اشاعه تفکری برای تحدید و گسترش ستم جنسی/جنسیتی علیه زنان
نوشته: حسین رونقی ملکی
بر اساس تحقیقهای صورت گرفته، پرده بکارت افسانهای بیش نیست، افسانهای که از طریق سلطهگری مردسالارانه و باهدف کنترل زنان و مهار تمایلات جنسی آنها در فرهنگ برخی جوامع آنچنان رسوخ کرده، که نهادینه شده است.
در تحقیقی بر روی بیش از ۳۰ نوجوان که آبستن شدهاند، مشخص شد که فقط در دو مورد رابطه جنسی، منجر به آنچه پاره شدن پرده بکارت گفته میشود، شده است و در تحقیقی دیگر در مورد یک کارگر جنسی مشخص شد که شکل پرده بکارت او، مثل یک نوجوان که هرگز رابطه جنسی نداشته، کاملاً بدون تغییر مانده است!
آنچه مسلم است در باب این موضوع نباید زنان را هدف حمله قرار داد! گرچه شاید کنش زنی که با شخصی ارتباط جنسی برقرار میکند و در روابط جدیدش سعی به پنهانسازی ارتباطهای قبلی خود (دروغ گفتن اجباری) میکند و به نوعی بحث باکره بودن یا به اصطلاح عام، «دست نخوردگی» را پیش میکشد، قابل دفاع و صحیح نیست، اما آیا در این شرایط زنان مقصر هستند و آیا میتوان گفت که در مواردی اینگونه، زنان علیه زنان هستند؟
بطورکلی وقتی صحبت از باکرگی، پرده بکارت، دستنخوردگی، عفت، عصمت و...می شود، هدف این نوع گفتمانها، تحدید جنس زن است. اینکه سابقه و ریشههای تاریخی شکلگیری چنین نگرشها و گفتمانهایی را نادیده بگیریم و یا استثمار و ظلمهای نهانی و مستتر در این واژهها را منکر شویم، سطحینگری است!
شاید زمان آن رسیده باشد که بپذیریم: پرده بکارت و بطورکلی پدیده باکرگی، افسانهای بیش نبوده که همواره با تابوسازی و ترسیم خطوط قرمز برای سرکوب زنان و نیازهای آنها به صورت هدفمند، برای تحکیم قدرت کنترل مردسالارانه که گاهی با تفکرات فاشیستی و دسته بندی کردن زنان و ارزشگذاری بر آنها بر این اساس، همراه بوده است، به کار گرفته شده است.
باید بپذیریم که هر زنی حق دارد بدور از ترس از قضاوت یا طرد شدن برای بدن و سبک زندگی خود تصمیم بگیرد و زنان هم همانقدر که مردان در داشتن رابطه جنسی حق دارند، باید حق و آزادی داشته باشند!
.
توجه به این امر مهم است که «داشتن یا نداشتن رابطه جنسی برای یک انسان، معیار درستی برای سنجش سلامت اخلاقی، عصمت، حیا، پاکی و سایر واژه های ساخته و پرداخته فرهنگ سنتی کنترلگر بدن (بخصوص بدن زنان)، نیست»، چرا که بسیاری از این واژهها، برمبنای نگرشی که خود در راستای اشاعه ستم علیه زنان و کنترل هر چه بیشتر بدن افراد و محدود کردن قدرت در جوامع انسانی است، خلق شده اند و در تصدیق این موضوع، مطالعات تاریخی اجتماعی متعددی موجود هستند که میتوان با مراجعه به آنها زوایای مسأله را بهتر فهم کرد.